موفقيت هاي بي نظير تيم ملي اسپانيا بين سال هاي 2008 تا 2012 را مي توان با موقيت ها و پيروزي هاي بارسلونا زير نظر پپ گوارديولا در اين سال ها گره زد و به همين دليل نبايد از هم زماني بحراني شدن اوضاع تيم ملي اسپانيا و حذف ناباورانه اين تيم از جام جهاني با عدم نتيجه گيري و كسب عنوان بارسلونا در فصل 2013/14 شگفت زده شد.
شكست سنگين 5:1 اسپانيا مقابل هلند در اولين بازي اين تيم در جام جهاني 2014، به نوعي يادآور شكست عجيب 4:0 بارسلونا مقابل بايرن مونيخ در رقابت هاي فصل گذشته ليك قهرمانان اروپا بود. شايد هيچ كس انتظار چنين نتيجه اي را از اسپانيا در اين اولين بازي خود در جام جهاني 2014 را نداشت، در بازي دوم نيز شاگردان ويسنته دل بوسكه با نتيجه 2:0، از شيلي شكست را پذبرا شدند تا تنها بعد از انجام دو بازي از صعود به دور بعد باز مانند. اين اتفاق مايوس كننده همانند يك شوك براي اسپانيا مدافع عنوان قهرماني اين رقابت ها بوده است.
البته نمي توان بازيكنان بارسايي موجود در كادر تيم ملي اسپانبا به نهايي مقصر اين فاجعه دانستند،برخي از ستارگان ديگر ماتادروها نيز در اين اتفاق سهيم هستند، براي نمونه ايكر كاسياس سنگربان تيم در هر دو بازي عملكرد ضعيفي داشت،پاس هاي ژابي آلونسو از ضريب اشتباه بالايي برخوردار بود، فروناندو تورس و داويد ويا نيز به نظر از آمادگي لازم برخوردار نبودند.
اما ساختار و چهارچوب تيم ملي اسپانيا همچنان بر بارسلونا استوار است،جرارد پيكه، يوردي آلبا از بازيكنان اصلي خط دفاعي اسپانيا به حساب مي آيند كه هر دو بارسايي هستند، سرخيو بوسكتس، آندرس اينيستا و همچنين ژاوي حداقل تا بازي مقابل هلند،از ستون هاي بارسا در خط مياني هستند، پدرو و سسك فابرگاس نيز از بازيكنان ذخيره اسپانيا به حساب مي آيند كه همگي از تيم بارسلونا مي باشند.در ميان اين بازيكنان و در جام جهاني بيستم، آندس اينيستا تنها تا حدودي در اندازه هاي خود ظاهر شد.
اما بين اين تيم كه در برزيل شكستي فاجعه بار را متحمل شد و تيم اسپانيايي كه در سال 2010 و در آفريقاي جنوبي با درخششي دور از انتظار به مقام قهرماني رسيد، تفاوت هاي زيادي برقرار است. چهار سال پيش نيز ابتدا اسپانيا ابتدا رقابت ها رابا باخت مقابل سوئيس آغاز كرد و در ادامه با تصحيح اين روند فوق العاده ظاهر شد تا به قهرماني رسيد. در حقيقت كيفيت اسپانياي 2010 به هيچ وجه قابل مقايسه با اسپانياي 2014 نيست.
نتيجه دور از انتظار اسپانيا ريشه در بارسلونا دارد، چهار سال پيش بوسكتس، ژاوي،پيكه وغيره همگي در اوج دوران فوتبال خود قرار داشتند و از اعتماد به نفس سرشاري برخوردار بودند و پشت سر آنها كارلوس پويول پر انرژي قرار داشت كه همه فضاهاي خالي پشت سر آنها را چه در بارسا و چه در تيم ملي پوشش مي داد. جاي چنين بازيكن جنگجويي در كاد اسپانيا به شدت احساس مي شد و حتي فقدان او در بيشتر زمان فصل گذشته نيز اثرات منفي بر بارسلونا داشته است.
بارسا بعد از يك فصل ناموفق در حال دگرگوني است، سرمربي جديد و جواني به خدمت گرفته شده است و برخي از بازيكنان پا به سن گذاشته درحال ترك تيم هستند. تزريق نيروي جواني به تيم اجتناب ناپذير است. شرايط براي تيم ملي اسپانيا نيز مشابه با بارسا به نظر مي رسد. به اعتقاد بسياري از كارشناسان و حتي مطبوعات اسپانيايي، دل بوسكه از سمت خود در تيم ملي اسپانيا كناره گيري خواهد كرد و برخي از بازيكنان نيز وعده داده اند كه ديگر در تيم ملي بازي نخواهند كرد تا جا براي نسل جوان تر فوتبال اسپانيا باز شود.
بي ترديد بارسلونا و تيم ملي اسپانيا با اين تغييرات و اصلاحات بار ديگر اقتدار از دست رفته خود را باز خواهند يافت.