ایرانم ، زیباترین عشق جهان ، می دانم دردمندی ، می دانم ، مرا همان بالشی بدان که به اشک هایت در هجوم افکار آشفته ی شب آغشته می شود ، همان آغوشی بدان که گاه و بیگاه در میان این ناملایمات دلت می خواهدش و همان غمی بدان که چونان غم عشق ، غم های دیگر را در خود حل می کند ، تاریکی در این کورسو هر چه بیشتر دست و پا بزند بیشتر غرق خواهد شد ، همین کورسو را دریاب.
آخرین حضور 10 ساعت 2 دقیقه قبل
عضویت از ۱ سال 10 ماه قبل