طرفداری- سرانجام پس از شش سال، پيراهن اينتر براى شروع فصل جديد، نشان ليگ قهرمانان اروپا را خواهد داشت. نشانى كه اينتر براى كسب آن، پله پله بالا رفت و با آزمون و خطاهاى بسيار به آن دست يافت. در اين يادداشت به بررسى اينتر در سال هاى دورى از مهم ترين رقابت باشگاهى جهان و فراز و نشيب هاى مديريتى در اين تيم مى پردازيم.
١- بدرود پاپا موراتى!
پس از قلع و قمع تمام قهرمانان ليگ هاى مختلف اروپايى و كسب اولين سه گانه ى اروپائى براى هواداران اينتر و فوتبال ايتاليا، شيب سقوط اينترِ موراتى بى سابقه بود. پدر معنوى اينتر پس از سال ها ريخت و پاش ديوانه وار و جابه جا كردن ركورد نقل و انتقالات، سرانجام در سال 2010 به آرزوى هميشگى خود رسيد. اما پس از فتح قله، موراتى با كوهى از بدهى، ناشى از سال هاى طولانى مديريت خود بر باشگاه، مواجه شد.
موراتى به مانند يك قمار باز ميليون ها يورو پول را قمار كرد و بالاخره با مورينيو صاحب تركيبى برنده شد. اما گويى هيچوقت به بردن و بازگشت سرمايه ى مالى فكر هم نكرده بود. اينتر از قهرمانى اروپا و در آمد هاى ناشى از آن غافل بود و به طور كلى هيچوقت به طور جدى در دوران رياست ماسيمو موراتى، زير ساخت هاى اقتصادى مناسب را براى استقلال از ثروت خانواده ى موراتى فراهم نكرد و با فروكش كردن عطش رئيس باشگاه و سخت گيرى هاى ناشى از قوانين جديد مالى يوفا با بحران بزرگى رو به رو شد.
ستاره هاى نسل طلايى اينتر در اواخر دوران فوتبالى خود بودند و بازيكنانى كه باشگاه مى توانست با فروش آن ها از حجم مشكلات خود كم كند هم به نا مناسب ترين شكل ممكن يا بسيار دير و يا به قيمتى ناچيز به فروش رسيدند. به عنوان مثال مى توان به فروش اسنايدر هلندى اشاره كرد كه آقاى گل جام جهانى 2010 و از اركان اصلى فتح سه گانه بود كه با مبلغ بسيار كم و پس از كش و قوس هاى فراوان با مديريت باشگاه به گالاتاسراى رفت از خاطرات بد هواداران نراتزورى در آن دوران شد.
٢- دوران گذار با مرد اندونزيايى!
موراتى سرانجام متقاعد شد كه چه از نظر مالى و چه از نظر مديريتى، قدرت اداره ى اينتر را ندارد و پس از سال ها رياست بر باشگاه، باشگاه اينتر را با مشكلات و بدهى هاى فراوان به اريك توهير واگذار كرد. توهير با كادر مديريتى خود و البته وعده هاى بسيار سكان مديريت اينتر را به دست گرفت. باشگاه اينتر پس از سال ها به فكر استفاده از برند خود و ظرفيت هاى اقتصادى در سراسر دنيا و به ويژه آسياى شرقى افتاد.
توهير پس اعمال فشار هاى يوفا و قانون فير پلى مالى، تعهدى پنج ساله را با يوفا در جهت رفع مشكلات مالى اينتر منعقد كرد و متعهد به سر و سامان دادن به مخارج و بدهى هاى اينتر و هم خوانى آن با درآمد هاى باشگاه شد. اينتر با فعاليت هاى اقتصادى در بازار هاى خارج از ايتاليا و جذب اسپانسر و وام هاى مختلف در حال جبران بدهى هاى خود بود اما قطعا اين همه بى برنامگى در طول ساليان دراز تبعاتى جدى در كيفيت فنى تركيب تيم داشت. به عنوان مثال والتر ماتزارى كه پس از دوران نسبتا موفق در ناپولى به اميد بردن اينتر به ليگ قهرمانان بود، از تركيبى به شدت معمولى و فاقد ستاره هاى آنچنانى برخوردار بود و راه به جايى نبرد.
بازيكنانى درجه سه و ارزان قيمت پيراهن اينتر را بر تن مى كردند كه قطعا اينتر بزرگ ترين باشگاه كارنامه ى ورزشى آن ها بوده است. با اين حال اينتر و مديريت باشگاه به شدت در حال تلاش براى حفظ معدود مهره هاى ارزشمند و مستعد خود بود. در سال آخر رياست توهير بر باشگاه، مرد اندونزيايى به همراه زوج آسيليو-فاسونه، به روش هاى مختلف تيمى با كيفيت تر از فصول قبل را براى روبرتو مانچينى، مربى محبوب سابق اينتر، محيا كرد. اما اينتر با مانچينى هم مقامى بهتر از رتبه ى چهارم در فصل 2015-2016 كسب نكرد تا باز هم از حضور در اروپا محروم بماند.
٣- سونينگ وارد مى شود!
كمتر از سه سال، اريك توهير به فكر فروش اينتر افتاد. گروه سونينگ با مديريت ژانگ جيندونگ، يكى از غول هاى سرمايه دارى كشور چين و از بزرگ ترين خرده فروشان اين كشور، نزديك به 70 درصد سهام اينتر را از اريك توهير خريدارى كرد. نكته ى بارز اما افزايش 2/5 برابرى سهام اينتر نسبت به سه سال قبل خود بود كه نشان از عملكرد مثبت اريك توهير حداقل از لحاظ اقتصادى و افزايش ارزش برند در اينتر داشت. سونينگ در اولين پنجره ى نقل و انتقالاتى كه رياست باشگاه را بر عهده داشت بازيكنان گران قيمتى را به تركيب تيم اضافه كرد. بازيكنانى كه نه به انتخاب سرمربى كه با توصيه و مشاوره ى ايجنت ايرانى الاصل، كيا جورابچيان، توسط مديريت خريدارى شدند.
مانچينى پس از شكست سنگين در بازى پيش فصل برابر تاتنهام و در آستانه ى شروع فصل جديد سرى آ از سمت خود بركنار شد و دى بوئر جوا،ن جايگزين او شد. مطابق انتظار اينتر با عملكرد شتاب زده و نسنجيده ى مديريت جديد خود، پس از اخراج دى بوئر و پيولى در يك فصل، باز هم از كسب سهميه ى ليگ قهرمانان و حتى ليگ اروپا دور ماند.
گروه سانينگ اما فعاليت هاى اقتصادى خود براى مقابله با فيرپلى مالى را به طور وسيع تر ادامه داد. توجه به مقوله ى اسپانسرينگ و آكادمى اينتر و احداث زير ساخت هايى اين چنينى از شاخص ترين فعاليت هاى اين گروه تجارى بود. سانينگ براى سال بعد اما استراتژى خود براى تيم اينتر را تغيير داد. با انتصاب والتر ساباتينى با تجربه به عنوان مدير ورزشى در پى جبران اشتباهات خود در بازار سال قبل بود. ساباتينى به سراغ همكار قديمى خود در رم يعنى لوچيانو اسپالتى رفت و او را به عنوان سرمربى اينتر برگزيد. اينتر تعهد خود به يوفا را بدون فروش ستاره اى بزرگ حل كرد.
بر خلاف سال قبل اينتر در نقل و انتقالات محتاط تر عمل كرد و خبرى از خريد ستاره هاى شاخص نبود. اسپالتى بزرگ ترين خريد اينتر در تابستان بود. او كار خود را با تركيبى نسبتا ناقص و با وعده ى بازگشت به اروپا شروع كرد.
٤- حمايت از اسپالتى؛ اتفاقى تازه در اينتر؟
در يادداشتى كه پيش از اين داشتم بر لزوم حمايت از اسپالتى تا آخر فصل و فرصت دادن به اين مربى با تجربه براى تحقق روياى اروپايى اينتر تاكيد داشتم. حال اسپالتى با توقعات كم خود از مديريت و تشكيل تيمى منسجم و جنگنده پس از چند سال اينتر را به شكلى دراماتيك و در هفته ى آخر به اروپا بازگرداند. قطعا بررسى اينترِ اسپالتى در اين فصل و دلايل موفقيت اينتر خود نياز به يادداشتى مفصل دارد اما به عقيده ى بنده، پررنگ ترين اتفاق در فصلى كه با موفقيت اينتر همراه بود، ايجاد ثبات در تابستان، تركيب تيم و حمايت و اعتماد به لوچيانو اسپالتى توسط مديريت تيم بود. اتفاقى كه سرانجام روياى حضور در ليگ قهرمانان را براى هواداران افعى محقق كرد.
حال بايد پس از اين موفقيت بعد از چند سال و آزمون و خطاهاى مختلف به انتظار عملكرد مديريت اينتر در نقل و انتقالات و تعيين استراتژى جديد باشگاه نشست. تعهد پنج ساله ى اينتر به يوفا در اين تابستان به اتمام مى رسد و قطعا حضور در ليگ قهرمانان، اينتر را براى مواجه با اين موضوع بيش از پيش يارى مى كند و بايد ديد سير تكامل و پيشرفت اينتر در زمينه هاى مديريتى با سونينگ چگونه ادامه پيدا مى كند و آيا با بلند پروازى هاى عاقلانه براى بازگشت مجدد به قله ى اروپا و جايگاهى در كنار بزرگان همراه است يا خير.
ارسالی از طرف وبسایت inter.ir