اگر بارتومئو در این اندیشه است که اکنون چه کند ، ممکن است که زمانی باشد که باید بیرون از دفاتر باشگاه ، بعد از درهای فلزی ، سمت راست به سمت انتهای استادیوم ، کنار لاماسیا قدمی بزند ، اقامتگاه صد ها تن از بازیکنان جوان تیم ، خانه روحانی آن ها که اکنون خالی است و کمی دور تر یک ساختمان کوچک مدور در طبقه اول که از عکس های سالهای گذشته بارسلونا پوشیده شده ، دفتر خوان گاسپارت
بارتومئو نیمار را به پی اس جی باخت و به دنبال راه حل است ، راهی برای درست کردن آن. یک سوال ساده و گاسپارت به او خواهد گفت چه باید کند ، بیشتر از همه گاسپارت به او میگوید چه کاری نباید بکند : (( بخاطر خدا کاری که من کردم را انجام نده))
در حقیقت این یک ایده است : هیچ کاری انجام نده ، حداقل هنوز نه ، نه بلافاصله ، بایست ، گوش کن ، نگاه کن ، فکر کن ، منتظر باش
آخرین باری که بارسا خود را در چنین شرایطی می دید - ناتوان ، جداشدن یک فوق ستاره ، فعالسازی علیرغم میل بند خرید و ناتوان از متوقف کردن آن ، یک جای خالی بزرگ در تیم و یک رکورد جهانی بدست آمده - گاسپارت مدیر باشگاه بود. او در میانه مانور هایی به قدرت رسید که نهایتا منجر شد به لوییز فیگو ، گنج ناراضی به رئال پیوست [این عدم رضایت رو بعد ها فیگو برای کم کردن فشار ساخت و میدونیم که درست نیست- مترجم] ، سال 2001 و 600 ک.م آنطرف تر در مادرید فلورنتینو پرز با وعده غیرممکن جذب بهترین بازیکن بارسا به قدرت رسیده بود
در پایان رئال 10 میلیارد پزوتا برای فیگو پرداخت ، بیش از 50 میلیون دلار ، این رکورد نقل انتقالات را در آن زمان شکست . گاسپارت تلاش زیادی کرد تا از این انتقال جلوگیری کند اما در پایان او باید شکست را می پذیرفت ، مشکل این بود که گاسپارت - احساساتی ، لجباز ، مغرور و با مدیریت فاجعه آمیزش - هرگز شکست را نپذیرفت ، او نامیدانه سعی میکرد بلافاصله جبران کند و همان گونه که یکی از مدیران بیان کرد ((او وارد شوکی شد که توانایی تفکر منطقی را از وی سلب کرد و همه چیز را بدتر کرد))
گاسپارت میگوید : انتقال فیگو مارا نابود کرد نه بخاطر او ، ناراحت اینکه به او اجازه ندادیم
گاسپارت توضیح داد که دو چیز اتفاق افتاد ، اول روزی که شما انتخاب شدید فیگو به شما می گوید که به مادرید خواهد رفت ، بهترین بازیکن شما رفته . دوم آنها به شما مقدار زیادی پول می دهند ، خیلی زیاد و بجای اینکه آنچه را که باید گفته شود بیان کنم - آقایان در این فصل هر اتفاقی که باید خواهد افتاد - من سعی در نجات از این وضعیت داشتم ، من برای خرید رفتم و اون فاجعه بود ، همه می دانند که شما به تازگی فیگو را از دست داده اید ، آنها میدانند که شما پول دارید و آنها میدانند شما مجبور به خرید هستید
و او این کار را کرد ، گاسپارت تا آخرین سنت را هدر داد و حتی بیشتر از آن پول : مارک اورمارس 39.6 میلیون ، جرارد لوپز 21.6 میلیون ، آلفونسو پرز 15 میلیون ، امانوئل پتی 9 میلیون . آنها روی کاغذ بازیکنان خوبی بودند اما همه آن ها گرانتر خریده شدند - زمانی که فیگو منتقل شد بازار تکان خورد - و هیچکدام از آنها موفق نبودند (همه یورو)
بارسلونا سقوط کرد و ناامیدی آن ها بیشتر شد . قرارداد های سال بعدی آن ها حتی بدتر بودند - ساویولا 30 میلیون ، جیووانی 20.6 میلیون ، فلیپه کریستاناوال!!!! 16.8 میلیون ، فابیو روچمباک 14.6 میلیون ، فرانچسکو کوکو 2.4 میلیون - اما این نا امیدی اولیه بود که همه چیز را به حرکت درآورد، مارپیچی رو به پایین که بحران و فروپاشی را برای کاتالونیا به ارمغان آورد
بارتومئو باید روی یک خط باریک حرکت کند اکنون نیمار فروخته شده . آیا این پول میتواند عاقلانه هزینه شود؟ اگر چنین است ، چه موقع ؟
اینجا یک درس برای بارسلونا وجود دارد ، برای طرفداران نیز ترس وجود دارد . یکی از پر حجم ترین اخبار چند هفته گذشته در موردبزرگی نیمار بوده
این فقط پروژه جدایی نیمار نیست ، تصویر باشگاه که ناتوان است و هیات مدیره ای که نتوانست از اتفاق افتادنش جلو گیری کند ( بله ، این رکورد قبلی را دو برابر کرد ، اما 222 میلیون یورو بند خرید برای نیمار پایین به نظر میرسد و با بند خرید 500 میلیونی گرت بیل به سختی قابل مقایسه است)
زمینه بحث بعدی در مورد نقش تیم جوانان و از دست رفتن خط مشی بارسلونا است ، آردا توران و آندره گومز به نیوکمپ می آیند و وراتی و بیرین نه ، لیورپول اعلام میکند کوتینیو فروشی نیست ،دنی آلوز می رود ؛ دنی سبایوس ، تونی کروس ، مارکو آسنسیو و دیگران با رئال قرارداد می بندند ، خسارتی که انتقال نیمار به بار آورده ، مدیری که او را خریده در زندان است ؛ و نگرانی رو به رشد در کاتالان این است که مادرید بهتر بازار را مدیریت میکند
جای تعجب نیست که افراد زیادی اعتمادی به این بارسلونا ندارند که این 222 میلیون را درست استفاده کند ، از دست دادن نیمار شروع است ، از دست دادن فرصت هایی که نیمار به شما میدهد این شک ها را عمیقتر میکند
بارسا پیش از این به دنبال تقویت میانه زمین بود - آنها امید داشتند که از پی اس جی بخرند نه اینکه به آن ها بفروشند - و امروز جستجو های آنها خط حمله را نیز شامل میشود . حالا ان ها باید جایگزین نیمار را بیابند . و مشکل اینجاست جایگزین های زیادی برای نیمار نیست . و در حالی که 222 میلیون پول زیادی است به زیادی گذشته نیست [قیمت ها رشد کرده اند- مترجم] . مردم میگن : وای شما میتونید 4 تا بازیکن با این پول بخرید ، میتونید؟ اون ها میتونن؟ و اون بازیکن ها چقدر خوب خواهند بود؟ بازار قبلا جابجا شده. حالا بیشتر هم جابجا میشود ، مخصوصا برای بارسلونا
جرارد پیکه گفت : ما باید برای حفظ نیمار بجنگیم ، در بازار کسی مثل او نیست ، اون راست میگه ، هیچ مشابهی برای نیمار نیست ، اما حالا ممکنه قیمت هایی شبیه قیمت او تو بازار وجود داشته باشه و برای بازیکنان یکه به اندازه اون خوب نیستن با نیمار موضوع فقط خوبی اون نبود موضوع این بود که قرار بود او آینده باشه : کسی که قرار بود جای مسی را بگیرد ، بهترین بازیکن بعدی جهان ، اکنون او گذشته است ، آن ها باید مطمئن باشند که او پایان نیست
این میتونه یک فرصت باشه ، یقینا ، شاید یک فرصت بزرگ . اما یک اجبار هم وجود داره ، و وقتی شما مجبور به خرید هستی طبق تجربه ی گاسپارت تمایل داری خرید خوبی انجام بدی.
رفتن به خیابون با یک کیف بزرگ پر از پول نقد در حالی که همه میدونن یه کیف بزرگ پر از پول نقد در دست داری و احتمالا قصد استفاده از اون رو دارید . تزریق میزان زیادی پول همیشه به معنی بهبود بیشتر نیست ،عجله و شتاب ندرتا کمک کننده است . جدایی رونالدو از منچستر یونایتد در تابستان 2009 باعث شد باشگاه آنتونیو والنسیا ، مایکل اوون ، گابریل اوبرتن ،و مامه بیرام دیوف رو به خدمت بگیره ، ترجیح میدید کدوم رو داشته باشید؟
معاوضه فرناندو تورس با اندی کارول ، کسی نیست؟ [یعنی کسی این معامله رو میخواد؟ - مترجم] باشه باشه این منصفانه نیست لوییس سوارز هم همان روز به آنفیلد اومد
فشار بالاست و بازار به سرعت تغییر میکند ، طرفداران راه حل میخواهند و نام های بزرگی در خبر هاست ، فوق ستاره ها باید به سرعت جذب شوند ، یکی رو بیارید ، سریع!
این قابل درکه ممکنه جواب بده ولی واقعا این کار درستیه؟
بارسلونا با خروج نیمار گرفتار شد ؛ این چیزی نبود که اونها براش برنامه ریزی داشته باشند ، آنها باید اکنون واکنش نشون بدن ، اما از راه درست ، از احساسات باید دوری کنند اون کشش ، اون نیاز به انجام یک کار ، هرکاری .
حتی استدلالی هست که میگه بهتره اصلا هیچ کاری نکنیم ، حداقل برای شروع مخالفت با احساس انتقام از دنیا ، تــلــــه گــــــاســـــپـــــارت ....!!!
تو نمیتونی کاری که من کردم رو انجام بدی ، تو نمیتونی ، گاسپارت میگه: تو مُردی