طرفداری - بازیکنان کمی در تاریخ چلسی، نقشی به پررنگی جانفرانکو زولا داشتند. او آبی ها را از تیمی میانه جدولی به مدعیان صعود به اروپا تبدیل کرد. از یاد بردن مرد کوتاه قد آبی پوش همراه با آن خنده های غول پیکرش، کار ساده ای نیست. کریگ برلی، بازیکن سابق چلسی و مفسر فوتبال شبکه ESPN، از هم بازی سابقش برای مان می گوید.
وقتی درباره جانفرانکو زولا حرف می زنید، باید بدانید که در دوران بازی او، چلسی یک تیم قدرتمند و باپشتوانه مالی قوی نبود. ما تیمی بودیم که مشکلات خودمان را داشتیم. اما زولا کاملا چیز جدیدی به تیم آورد. باید به افرادی که او را به چلسی آوردند، احترام زیادی گذاشت. زولا در پایان فوتبالش به چلسی نیامد و اگر این اتفاق می افتاد، ماجرای ما بسیار متفاوت بود.
با گلن هادل، چلسی توانست بازیکنانی بخرد که در گذشته، فکر خرید آن ها را نیز نمی کرد. بازیکنانی مانند مارک هیوز، فرانک لبوف و رود گولیت. به نظرم گولیت به تسریع روند رشد چلسی، کمک زیادی کرد. وقتی زولا به تیم آمد، لحظه ای به یادماندنی بود. ما او را جانشین مارادونا در ناپولی می دانستیم و حالا به غرب لندن آمده بود تا با ما بازی کند. آن دوران، رسانه های زیادی فعال نبودند و تلویزیون، همه فوتبال ها را نشان نمی داد اما می دانستیم که او بازیکن بسیار خوبی است. یادتان نرود که زولا با 5 میلیون پوند به چلسی آمد. خیلی سریع جایش در تیم را پیدا کرد اما با آمدن او، دوران جان اسپنسر در تیم به پایان رسید. جان بازیکن بااستعدادی بود اما تا به حال ندیده بودم بعد از ورود یک بازیکن به تیم، بازیکن دیگری اینقدر دلزده شود. او می دانست که به پایان راه رسیده است؛ زیرا زولا فوق العاده باکیفیت بود. اسپنسر خیلی زود به رنجرز رفت.
زولا بیرون از زمین نیز خیلی زود با شرایط وفق یافت. او مانند جیانلوکا ویالی بود. اگر مدت ها زولا را ندیده باشم، به سراغم می آید و بغلم می کند، او چنین آدمی است. او همچنین در کنار ما بازی گلف را نیز یاد گرفت. اوایلش بسیار ضعیف بود اما کم کم بازی را یاد گرفت و این موضوع، بخشی از روند دوستی او با ما بود. مانند ویالی و دیگر ایتالیایی های تیم، او قبل از آغاز تمرین، به باشگاه می آمد. همیشه الگویی برای ما بود؛ زیرا در گذشته هرگز رفتارهایی این چنینی ندیده بودیم. وقتی به هارلینگتون می آمدیم، زولا جلسات تمرین بدنسازی اش را تمام کرده بود.
اگر بخواهم دو بازیکن بااستعداد آن نسل لیگ برتر را انتخاب کنم، زولا و جورجی کینکلادزه را بر می گزینم. کینکلادزه نیز طی برهه کوتاهی، در منچسترسیتی درخشید. آن ها را به عنوان بازیکن مقایسه نمی کنم اما برابر کینکلادزه بازی کرده ام و می دانم چقدر بااستعداد است؛ دقیقا مانند زولا. اما تفاوت شان در این است که یکی مصرف کننده استعدادش بود و دیگری تکمیل کننده آن. بازیکنان بااستعداد زیادی وجود داشتند اما سخت کوشی های جانفرانکو بود که تفاوت آفرین می شد. او یک پکیج کامل بود. این تفاوت بازیکنان بزرگ و بازیکنان توانایی است که نتوانسته اند از پتانسیل شان استفاده کنند.
خوش شانس بودم که طی آن برهه، در چلسی بازی می کردم. گولیت دو بار به عنوان بازیکن برتر جهان انتخاب شده اما به نظرم زولا، تکنیکی ترین بازیکنی بود که با او بازی کرده ام. باید خیلی تلاش کنی تا یکی را بیابی که بگوید زولا آدم باحالی نیست. ایتالیایی های چلسی فوق العاده بودند؛ همه آن ها یک طور رفتار می کردند. آن ها بدون حاشیه تمرین می کردند و توانستند با فوتبال و سبک زندگی انگلیسی وفق یابند. آن ها می خواستند فرهنگ های مان را با هم بیامیزیم و همین موضوع، آن ها را جذاب می کرد.
جانفرانکو عاشق هواداران چلسی بود و هواداران نیز او را تحسین می کردند. به یاد آوردن دورانی که چلسی مدعی قهرمانی در هیچ جامی نبود، سخت است. در دهه هفتاد یک دفعه قهرمان جام حذفی شده اما بعد از آن حتی به قهرمانی فکر هم نکرده بودند. فصل پایانی ام در چلسی، فصل 97-1996 بود که قهرمان جام حذفی شدیم و این طلسم را شکاندیم. گل زولا به ویمبلدون در نیمه نهایی رقابت ها را از یاد نمی برم. پشت به دروازه بود، چرخید، بازیکن مقابلش را رد کرد و گل زد.
مهم ترین مسئله درباره او، این بود که در بازی های مهم محو نمی شد بلکه وقتی به او نیاز داشتیم، از راه می رسید.
قسمتهای دیگر از این سری یادداشتها: •100-91 • 90-81 • 80-71 • 70-61 • 60-51 • 50-41 • 40-31 • 30-21 • 20-11 • 10 (دیوید ژینولا) • 9 (پیتر اشمایکل) • 8 (پاتریک ویرا) • 7 (جانفرانکو زولا) • 6 (سرخیو آگوئرو) • 5 (دیدیه دروگبا) • 4 (دنیس برکمپ) • 3 (اریک کانتونا) • 2 (تیری آنری) • 1 (کریستیانو رونالدو)