طرفداری- سوئدی مغرور فریاد می زند:
می خواهم از اینجا بروم!
رایولا:
در این صورت می توانی به یوونتوس بروی!
بعد از رگبار حرف های توهین آمیز، مینو رایولا با کلمه ای جادویی، توجه زلاتان ابراهیموویچ را به خود جلب کرد: یوونتوس!
آگوست ۲۰۰۴ بود و اوج فصل نقل و انتقالات تابستانی. زمانی برای فشار و تعجیل در سراسر اروپا، چون باشگاه ها با امید به خدمت گرفتن بازیکنان تاثیرگذار که می توانند آنها را به قهرمانی برسند، بازار را جارو می کنند. زلاتان زیر نظر کومان در آژاکس آمستردام، همین حالا هم ستاره شناخته شده ای بود و مورد تحسین درصد قابل توجهی قرار داشت. در اواسط ماه آگوست، دشمنانی آشنا در جریان یک بازی دوستانه به مصاف هم رفتند و سوئد قصد داشت انتقام حذفِ یورو ۲۰۰۴ را از هلند بگیرد. با گرفتن توپ در آستانه محوطه جریمه، ایبرا توسط ۴ بازیکن هلندی که یکی از آنها هم تیمی اش رافائل فن در فارت بود، احاطه شد. با ساختن راه خود در میان هجوم بازیکنان حریف، زلاتان ماتیاس یانسن را دید که کسی او را نگرفته بود و یانسن در نهایت سوئد را از حریف پیش انداخت. در بک گراند همان صحنه، رافا فن در فارت، به خاطر زلاتان، لگامنت قوزک پایش را پاره شده می دید و در حال رنج کشیدن بود!
ستاره های کومان پس از این اتفاق با هم درگیر شدند. زلاتان خود را مقصر نمی دانست و فن در فارت هیچ کدام از صحبت های وی را قبول نداشت. این اتفاق تمامی برنامه های کومان برای استفاده از ۲ بازیکن برای فصل آتی را به هم ریخت. هواداران به طور واضحی سمت ستاره طلایی خود، فن درفارت را گرفتند. طرفداران آژاکس اقدام زلاتان را شیطانی خواندند اما همه چیز در تاریخ ۲۲ آگوست ۲۰۰۴، زمانی که شعبده زلاتان در آمستردام آرنا رخ داد، فراموش شد. سرگیجه های حاصل از حواشی، معمولا به سراغ هر بازیکن معمولی ای می آید اما زلاتان یک بازیکن عادی نبود. او زیر نظارت شدید و فشار بالا، می درخشد و در نتیجه همان درگیری، باشگاه برادای هلند، آخرین قربانی ایبرا لقب گرفت. او با دریبل هایی که به نظر می رسید هر ۱۱ بازیکن حریف را پشت سر گذاشته است، یاد و خاطره دیگو مارادونا را با به ثمر رساندن گلی فوق العاده، در آمستردام زنده کرد.
در همان شب، ابراهیموویچ و رایولا در مراسم گالای هلندی در آمستردام شرکت کردند تا در کنار بهترین بازیکن لیگ و هم تیمی خود، یعنی ماکسول باشند. به جای لذت بردن از مراسم، رایولا به طور وحشتناکی تلاش کرد زلاتان را به ایتالیا ببرد. بعد از استرسی زیاد و درخواست های سنگین ستاره سوئدی، در نهایت این انتقال عملی شد. با انتقالی ۱۶ میلیون یورویی به یوونتوس، زلاتان ابراهیموویچ چیزهای زیادی برای ثابت کردن در ایتالیا داشت. خیلی از افراد، سنگینی پوشیدن پیراهن سیاه و سفید یوونتوس را حس می کنند، اگرچه زلاتان این فشار را با مشخص کردن محدوده اش، کنترل کرد. خودنمایی و اعتماد به نفس زیادی که زلاتان همواره از خود نشان می داد، همان چیزی بود که وی را از گروه های خلافکار مالموی سوئد، نجات داده بود.
سرمربی وقت یوونتوس، فابیو کاپلو، همواره به سختگیری و کنترل شدید بازیکنان شهرت دارد. بی جهت نیست که زلاتان وی را در کتابش، "Il Sergente di Ferro"، می خواند. کاپلو، زلاتان را از یک معمار به یک تمام کننده خشن تبدیل کرد. روی زمین، فوتبالِ ابراهیموویچ به فوتبال ایتالیا می خورد اما با این حال وضعیت افراطی وی دست نخورده باقی ماند. زلاتان به ساز خود می رقصد. او همه کار را به روش خودش انجام می دهد و برایش اهمیتی ندارد چه کسی در این راه حس کند مورد توهین قرار گرفته است! در ابتدای حضورش در سری آ، وی حس نمی کرد که یادگرفتن ایتالیایی لازم است، نه به خاطر اینکه فکر می کرد تاثیری در تطابقش با شرایط ندارد، بلکه به خاطر اینکه می خواست آن را در زمین فوتبال یاد بگیرد و همه چیز طبیعی باشد.
در تاریخ ۱۲ سپتامبر ۲۰۰۴، زلاتان ابراهیموویچ اولین بازی اش را برای یوونتوس انجام داد. وی بازی را از نیمکت آغاز کرد و بین دو نیمه جای بازیکنِ وقت اروپا و صاحب توپ طلا، یعنی پاول ندود، دیگر موکل مینو رایولا به زمین رفت. برای کاپلو، زلاتان با قد ۱۹۵ سانتیمتری و وزن ۱۸۵ پوندی، کاملا خصوصیات لازم برای بازی کردن در فوتبال ایتالیا را داشت. ستاره سوئدی در دقیقه ۶۹ همان بازی، با کنترل چند مدافع برشا، اولین گلش را به ثمر رساند. با درخشش در چند بازی، کاپلو تصمیم غیرمنتظره و نه چندان محبوبی گرفت و ایل پینتوریکو، الساندرو دل پیرو را نیمکت نشین کرد. در اکثر اوقات، نیمکت نشین کردن نماد باشگاه می تواند موجب خشم تیفوسی ها شود اما این بار شرایط برای ستاره سابق آژاکس خوب پیش رفت و فریاد ایبرا ایبرا، بر آسمانِ تورین طنین انداز شد. عملکرد بالا و پایین زلاتان در ایتالیا، قلب طرفداران یوونتوس را تسخیر کرد، با این حال وی با عدم گلزنی در ۵ بازی پیاپی، کمی دچار حس ناامنی در ترکیب شد.
شخصیت کاپلو، بیش از حد اعتماد به نفس داشتن را پس می زند. او بازیکنان را می سازد و در عین حال به سرعت به زمین می زند. کاپلو این کار را برای این انجام می دهد که به همه اطمینان دهد باید مغرور نشوند، همیشه گرسنه بمانند و از وضعیت ناراضی باشند. ابراهیموویچ بازیکنی نیست که برای مدتی طولانی نیمکت نشین شود. کاپلو می توانست به آسانی دل پیرو را در این زمان به ترکیب برگرداند اما به جای این کار، سعی کرد درسی به زلاتان بدهد. او به ایبرا گفت تو من را یاد بازیکنی می اندازی که قبلا در میلان داشتم. سرمربی ایتالیایی که دو بار هدایت روسونری را بر عهده گرفته بود، از مارکو فان باستن برای ستاره جوانش گفت: "تو فان باستن جدید نیستی. تو باید استایل خودت را پیدا کنی! حرکات فان باستن را مطالعه و هضم کن! از آنها یاد بگیر!"
از اواسط ژانویه تا اوایل مارس، زلاتان تنها یک بار گلزنی کرد. برای شکستن این حالت وحشتناک، ایبرا از عصبانیتش در جهت روشن کردن جرقه رقابت یوونتوس با میلان برای قهرمانی در اسکودتو استفاده کرد. او در اواخر فصل ۰۵-۲۰۰۴، طی ۸ روز، ۵ بار گلزنی کرد. دو گل در برابر فیورنتینای دینو زوف و ۳ گل برابر برشا به ثمر رسید. خبر بد برای یوونتوس این بود که بیانکونری در جمع ۸ تیم پایانی لیگ قهرمانان اروپا، مغلوب لیورپول شد. با این حال، بانوی پیر رقابت را برای بردن یک سری آ ی دیگر در اختیار گرفت. ورزشگاه سن سیرو در ۱۸ می ۲۰۰۵، به مکانی برای تعیین قهرمان تبدیل شد. درخواست بخشش ۳ جلسه محرومیت زلاتان به خاطر ضربه ای که به ایوان کوردوبای اینتری ها زده بود، مورد موافقت قرار نگرفت و یوونتوس باید بدون او در این بازی حاضر می شد.
در آن زمان میلان، پادشاه اروپا در نظر گرفته می شد. آنها دو سال قبل، یوونتوس را در فینال لیگ قهرمانان اروپا شکست داده بودند و در آستانه یک فینال دیگر در استانبول با لیورپول بودند. با این وجود و حتی با داشتن ستاره هایی مثل دارنده توپ طلای ۲۰۰۴، آندری شوچنکو، پائولو مالدینی، کاکا و پیپو اینزاگی در ترکیب، یوونتوس به لطف دیوید ترزگه، برنده بازی شد. در ادامه، با پیروزی ۲-۰ در برابر پارما به همراه از دست دادن امتیاز توسط میلان در اواخر ماه می، یوونتوس قهرمان ایتالیا شد. در اولین فصل در سری آ، زلاتان ابراهیموویچ، کار را با به ثمر رساندن ۱۶ گل به ثمر رساند تا همه را تحت تاثیر قرار بدهد.
برای فصل بعد، زلاتان و رایولا از باشگاه خواستند که قرارداد ستاره سوئدی تمدید شود. با اینکه ایبرا با به ثمر رساندن ۱۰ گل در ۴۷ بازی در همه بازی های فصل، قربانی افتی مقطعی شده بود و یوونتوس باز هم نتوانست قهرمان اروپا شود، زلاتان، تورین و یوونتوس را خانه خود می دانست. بعد از کسب دومین قهرمانی پیاپی، لوچانو موجی و یوونتوس برای حفاظت از آینده زلاتان، از مذاکرات بر سر تمدید قرارداد این بازیکن خودداری کردند، زیرا باشگاه درگیر رسوایی کالچوپولی شد که چند باشگاه سری آ را تحت تاثیر قرار داد(یوونتوس، میلان، فیورنتینا، لاتزیو و رجینا). یوونتوس با ضربه ای تقریبا مرگبار مواجه شد. جایگاه این تیم در لیگ قهرمانان پاک شد، دو قهرمانی این تیم در ایتالیا پس گرفته شد و آنها با کسر ۹ امتیاز، باید فصل را در سری بی آغاز می کردند.
بسیاری از ستارگانِ وقت دنیا با ترس از آینده خود، تصمیم گرفتند پس از اعلام این حکم باشگاه را ترک کنند. مدافعان لیلیان تورام و جانلوکا زامبروتا به بارسلونا رفتند. فابیو کاناوارو که با زلاتان به یوونتوس آمده بود، به همراه امرسون به رئال مادرید رفت. پاتریک ویرا هم به روبرتو مانچینی در اینتر پیوست. ترکیبِ برنده یوونتوس به ناگهان به مقدار قابل توجهی خالی شد و تنها بازیکنانی مثل جانلوییجی بوفون، الساندرو دل پیرو، پاول ندود، مائورو کامورانزی و داوید ترزگه تصمیم گرفتند زیر نظر سرمربی جدید، دیدیه دشام، با بیانکونری به دسته دوم بروند. اقدامات بعدی و شجاعانه برای متقاعد کردن زلاتان برای ماندن در نهایت ناکام ماند.
تلفن همراه مینو رایولا شروع به زنگ زدن کرد و ماسیمو موراتی، مالک سابق اینتر و سیلویو برلوسکونی، مالک میلان خواهان به خدمت گرفتن زلاتان شدند. مهاجم سوئدی که کاملا از واقعیت بازی کردن در سری بی دلسرد شده بود، تنها در تمرینات یوونتوس شرکت می کرد و از حضور در بازی ها سرباز زد. اخیرا در کتاب بیوگرافی "من زلاتان هستم"، ایبرا فاش کرد که یک بار وقتی قبل از سفر یوونتوس برای انجام یک بازی خارج از خانه، دشام او را در رختکن و با پلی استیشنش می بیند، به شدت عصبانی می شود. عدم قطعیت و اضطراب، در نهایت کار خودش را کرد و قبل از اینکه آریدو برایدا و سیلویو برلوسکونی با میلان بتوانند بازیکن را به اردوگاه خود بکشند، زلاتان پیشنهاد مارکو برانکا، مدیر وقت اینتر را پذیرفت و در نهایت با انتقالی ۲۷ میلیون یورویی راهی نراتزوری شد.
زلاتان ابراهیموویچ، با جدایی زودتر از موعد از یوونتوس به خاطر ابهام در مورد آینده اش، آماده ماجراجویی جدیدش در ایتالیا شد.
بخش اول به پایان رسید. به زودی می توانید بخش دوم این مقاله را در طرفداری دنبال کنید.