مخالفان نظریه فرگشت به چند دسته تقسیم می شوند. گروه اول کسانی هستند که آگاهی درست و کافی از نظریه فرگشت ندارند.این افراد بر اساس شایعات و شنیده ها تصور میکنند داروین در نظریه خود ادعا کرده است که آفرینندهای وجود ندارد و انسانها از میمونها به وجود آمدهاند و چون این سخنان با عقل و آموزههای دینی منافات دارد، پس در نظر این افراد بیاعتبار است.
گروه دوم مخالفان کسانی هستند که تصور می کنند فرگشت در حد یک فرضیه است و از آنجا که هنوز به اصل علمی تبدیل نشده است، پس نمیتوان به آن استناد کرد. این افراد هنوز تفاوت فرضیه و نظریه را درک نکرده اند و نمیدانند که فرضیه یک تصور ذهنی و حدس خیالی است، در حالی که نظریه یک موضوع علمی است که باید برای آن دلایل و شواهد معتبر آورد. این افراد همچنین نمیدانند که نظریه با اصل نیز فرق دارد.اصول علمی در عالم واقعیت و زمان حاضر قابل لمس و آزمایش هستند، در حالی که این امکان برای نظریه میسر نیست. در مورد نظریه فرگشت نیز چون امکان بازگشت به گذشته چند میلیون ساله وجود ندارد، دانشمندان با استفاده از علوم و مدارک علمی مانند
زمینشناسی، فسیل شناسی، آناتومی مقایسه ای، جنین شناسی، ژنتیک جمعیتی، زیست شناسی ملکولی و دهها دلیل دیگر توانسته اند واقعیتهای گذشته را در قالب نظریه ارائه دهند.
کار این دانشمندان مانند کارآگاهان جنایی است. از آنجا که کارآگاه پلیس نمیتواند برای اثبات عمل یک متهم،فیلم صحنه جرمی را که در گذشته رُخ داده است، ببیند، سعی میکند با گردآوری و بررسی دقیق شواهد و آثار جُرم واقعیت را دریابد و با دلایل و مدارک محکمه پسند محکومیت یا برائت متهم را در دادگاه اثبات کند. در تمام کشورهای جهان نیز قاضی یا هیأت منصفه، اسناد و شواهد معتبر را قبول میکنند و هیچ کس ادعا نمیکند که چون فیلم صحنه جرم را ندیده است، پس این مدارک باطل هستند!
گروه دیگر مخالفان تلاش میکنند با طرح ادعاهای عجیب، نظریه فرگشت را باطل اعلام کرده و با طرح ادعاهای عجیب نزد مردم عامی چنین القاء کنند که نظریه داروین یک دروغ بزرگ و طرح استعمارگر پیر بریتانیا برای بیایمان کردن مردم است و به خیال خود با این ادعاها بتوانند از عقاید دینی مردم محافظت کنند. این قبیل افراد با نشان دادن تصاویر برخی حیوانات مانند ماهیها، لاکپشتها و حشراتی که به دلیل داشتن همزیستی زیاد با تغییرات محیط طبیعی، فرگشت کمتری طی میلیونها سال اخیر یافتهاند، ادعا میکنند که این موارد در تناقض با نظریه فرگشت است. آنها همچنین باارائه تعدادی اسامی مجهول چنین القا میکنند که بسیاری از دانشمندان هنوز نظریه فرگشت را نپذیرفتهاند و نسبت به آن مشکوک هستند، در حالی که واقعیت کاملاً برعکس است. در تمام کشورهای دنیا و اکثر دانشگاه های معتبر جهان، نظریه فرگشت توسط جامعه علمی پذیرفته شده است و هر روز با پیشرفت فناوری، دلایل و مدارک جدیدی در صحت اعتبار این نظریه ارائه میشود. این گروه همچنین ادعاهای عجیبی نیز مطرح میکنند.
برای مثال میگویند چرا با وجود میلیونها سال زندگی موجودات، امروز در هر گوشه زمین فسیلهای جانوران قدیمی یافت نمیشود؟
سپس چنین نتیجه گیری میکنند که فرگشت وجود ندارد! این افراد نمیدانند و یا میخواهند این حقیقت را کتمان کنند که برای تشکیل یک فسیل، شرایط بسیار استثنایی(در حد یک در چند میلیون مورد)باید روی دهد. اینکه جسد حیوان یا گیاه پس از مرگ فوراً با تود های از خاک مرده (مانند گرد و غبار آتشفشانی یا شنهای نمکزار) پوشیده شود، موجودات دیگر مانند باکتریها نتوانند به سرعت جسد را تجزیه کنند، سپس میلیو نها سال با همین شرایط طی شود و در این مدت فشار لایه های بالایی چنان باشد که هم جسد له نشود و هم به مرور با ورود قطرات آب لایه های بالایی، استخوانها و بخشهای سخت جسد با املاح سنگی محلول در قطرات آب جایگزین شود و دهها عامل دیگر در تشکیل فسیل دخیل هستند.
تازه پس از آن احتمال کشف هر فسیل نیز در حد یک در چند میلیون است، چراکه اغلب فسیلها در لایه های میانی صخرهها مخفی ماندهاند و تاکنون بخت و اقبال با دانشمندان همراه بوده است که تعدادی از آنها در نتیجه فرسایش تدریجی لایههای بالایی و آن هم به طور اتفاقی کشف شدهاند و تاکنون هیچ گروهی حاضر نشده است یک صخره یا کوه عظیم را با متههای گرانقیمت برش دهد تا شاید به احتمال یک در چند میلیون به فسیل دست یابد! گذشته از این، اگر به فرض محال، فسیلی هم از دوران قدیم یافت نمیشد، نظریه فرگشت جانداران همچنان به قوت خود باقی بود، زیرا دلایل و مدارک علمی دیگر چنان قوی و مستدل هستند که بدون آنها نیز فرگشت قابل اثبات است.ولی شواهد فسیلی به خوبی فرگشت موجودات را نشان میدهند.
بنیانگذاران و حامیان فرگشت آنچنان به این نظریه ایمان دارند که ادعا کردهاند اگر یک مورد(دقت کنید: اگر و تنها اگر یک مورد)نقض برای نظریه فرگشت ثابت شود، حاضرند کل آن را کنار بگذارند و حتی به ثابت کننده آن جایزه نوبل هم اهداء شود! طی ۱۵۰ سال اخیر بسیاری از منتقدان و مخالفان تلاش کردند مواردی برای نقض این نظریه بیابند، اماعلاوه بر اینکه هیچ موفقیتی کسب نکردند، بلکه در چند سال اخیر با پیشرفت های حیرت انگیز علوم فیزیک، شیمی و ژنتیک چنان دلایل محکمی در اثبات این نظریه به دست آمده است که دیگر جای هیچ شک و شُبهای برای دانشمندان و محققان باقی نگذاشته است و به همین دلیل گروه مخالفان به ناچار تلاشهای خود را معطوف به افراد عامی و نا آگاه کرده اند و سعی میکنند با فرار به جلو از شکست و اعتراف به قبول این نظریه بپرهیزند!