طرفداری | شکست ۲-۱ بایرن مونیخ مقابل اینتر در دور رفت مرحلهی یکچهارم نهایی فصل ۲۵-۲۰۲۴ لیگ قهرمانان اروپا، احتمالاً نتیجهی منصفانهای بود.
بااینحال، بایرن مونیخ در آلیانتس لرنا به اندازه کافی موقعیت گل داشت که بتواند پیروز میدان شود و وقتی ونسان کمپانی، سرمربی تیم پس از بازی گفت: «ما همچنان کاملاً باور داریم که میتوانیم پیروز شویم»، این دیدگاه او منطقی بهنظر میرسید. امید آنها به ادامهی حضور در رقابتهای این فصل لیگ قهرمانان اروپا همچنان زنده است.
هرچند، اگر بخواهیم نتیجهای کلی بگیریم، باید بگوییم که ترکیب فعلی بایرن مونیخ بهشکل خطرناکی در مقابل فشارهای فوتبال اروپا آسیبپذیر به نظر میرسد. آنها در تابستان (و حتی پنجرههای نقلوانتقالاتی بعدی) به بازسازی جدی نیاز دارند تا ترکیب بازیکنانی در حد و اندازههای باشگاهی با این سطح جاهطلبی داشته باشند. بایرن مونیخ بازیکنان خوب زیادی دارد. اما شاید ضعف اصلی آنها، در داشتن تیمی با ساختار و سازماندهی مناسب است.
مصدومیتها، موجب بازی کردن رافائل گریرو مقابل اینتر در پست غیرتخصصی و بهعنوان هافبک تهاجمی تیم شد
در حال حاضر، بحران مصدومیتهای بایرن مونیخ، باشگاه را در موضع بهشدت ضعیفی قرار داده است. آلفونسو دیویس، دایو اوپامکانو، هیروکی ایتو و جمال موسیالا همگی برای این بازی غایب بودند و از بین این چهار نفر، شاید فقط اوپامکانو تا پایان فصل برگردد. کینگزلی کومان، الکساندر پاولوویچ و مانوئل نویر هم در بازی با اینتر در دسترس نبودند، ولی ممکن است هر سهی آنها هفته آینده به میدان بروند. این یعنی هفت بازیکن که میتوانستند در ترکیب اصلی باشند، غایب بودند و کمپانی مجبور شد دست به راهحلهای خلاقانهای بزند.
یوسیپ استانیشیچ در پست دفاع چپ بازی کرد؛ در حالی که راستپا است و پست اصلیاش دفاع راست است. او قبلاً هم در این پست بازی کرده، اما هیچوقت در آنجا بهاندازهی جناح راست احساس راحتی نداشته است. رافائل گریرو هم در پست هافبک هجومی که معمولاً جای موسیالا بود، بهکار گرفته شد. گریرو واقعاً بازیکنی چندپسته است؛ او پیشتر در دورتموند هم اینگونه مورد استفاده قرار میگرفت و با اینکه در اصل دفاع چپ است، در میانه میدان و حتی جلوتر هم بازی کرده است. هر دوی آنها عملکرد نسبتاً خوبی داشتند. گریرو، بهخصوص در نیمه اول، بخشی از پرس پنجنفرهی بایرن مونیخ را تشکیل میداد که هنگام مالکیت توپ اینتر در یکسوم دفاعیشان اجرا میشد. در زمان مالکیت توپ بایرن هم او در بازیسازی و حفظ حرکات هجومی نقش داشت. اگر شبی متفاوت و با تمامکنندگی بهتر، بهویژه از سوی هری کین میدیدیم، شاید حاصل کار او و دیگر بازیکنان، چندین گل میشد.
اولین شکست خانگی اروپایی بایرن مونیخ پس از ۴ سال، غافلگیرکننده نبود. ضعف ترکیب فعلی که بهطور روبهرشدی شکاف بزرگی بین ستارهها و سایر بازیکنان ایجاد کرده نیز موردی بود که پیش از این هم دیده شده بود. عملکرد هیچ تیمی در دنیا نیست که تحتتأثیر این تعداد مصدوم قرار نگیرد. چنین مشکلاتی همیشه اثر خود را نشان میدهد؛ خصوصاً که بایرن مونیخ مقابل تیم منسجم و بااستعدادی چون اینتر قرار گرفته بود. بااینوجود، برخی تیمها برای مقابله با چنین وضعیتی، بهتر تجهیز شدهاند.
اختلاف کیفی بین بازیکنان اصلی و نیمکتنشین تیم ونسان کمپانی، در مقطع پایانی فصل بیشتر به چشم میخورد
اتفاقی نبود که هر دو گل تیم سیمونه اینزاگی حاصل ضدحملههای سریع و روان آنها بودند؛ اتفاقی که معمولاً زمانی رخ میدهد که بازیکنان با سیستم یا پستی که بازی میکنند، ناآشنا هستند. اینتر شکاف بین مدافعان میانی و کناری بایرن مونیخ را بهوضوح آشکار ساخت. آنها از عدم توازن موجود در خط دفاع بایرن بهره بردند؛ چیزی که باعث میشد بایرن مونیخ روی ضدحملات، کمتعداد شود و فضاهای زیادی بین خط دفاع و میانی ایجاد شود.
مشکل عمق ترکیب بایرن مونیخ
سادهترین راه مشخص شدن این مشکل، این است که ۱۱ بازیکن اصلی تا چه اندازه میتوانند از سوی نیمکتنشینان تیم حمایت شوند. از میان هشت بازیکن تعویضی بایرن در دیدار رفت مقابل اینتر، سه نفر (لنارت کارل، یوناتان آسپ ینسن و یوناه کوسی آساره) هرگز حتی یک دقیقه در بوندسلیگا یا اروپا برای تیم بازی نکردهاند. نفر چهارم، گابریل ویدوویچ استعداد خوبی است، اما در کل فصل تنها چهار دقیقه در لیگ بازی کرده که سه دقیقهاش هم در ماینتس، بهصورت قرضی بوده است.
هرچند، این وضعیت با بازگشت بازیکنان اصلی بهتر خواهد شد، اما مشخصاً بایرن مونیخ بازیکنان ذخیرهای ندارد که بدون تغییر ریتم و تعادل تیم، بتوانند جایگزین بازیکنان ترکیب اصلی شوند. کسی انتظار ندارد که بازیکن جانشین، همسطح بازیکن اصلی باشد، اما منطقی است که از باشگاهی در حد بایرن مونیخ انتظار داشته باشیم ذخیرههایی داشته باشد که بتوانند عملکردی مشابه بازیکنان اصلی ارائه دهند.
بهعنوان مثال، آلفونسو دیویس را در نظر بگیرید. در فوتبال امروز کمتر مدافع کناریای به پویایی و قدرت نفوذ او پیدا میشود، اما حتی یک بازیکن در ترکیب بایرن نیست که ویژگیهای مشابهی داشته باشد: نه آنقدر سریع، نه کسی که مثل او اورلپ یا آندرلپ کند. هر بار که او مصدوم میشود، کل جناح چپ تیم باید از نو ساخته شود و توان تهاجمیاش را از دست میدهد.
مایکل اولیسه یکی دیگر از بازیکنان ترکیب بایرن مونیخ است که جانشین باکیفیتی روی نیمکت ندارد
موسیالا هم نگرانی دیگری است. همه قبول دارند که او بازیکن خاصی در سطح جهان است. اما نبود یک بازیساز دیگر که بتواند از همان مناطق یا در برابر خطوط دفاعی متراکم موقعیتسازی کند، بایرن را در برابر مصدومیت او آسیبپذیر میسازد. با توجه به اینکه موسیالا دائماً با توپ از بین مدافعان عبور میکند و در معرض برخوردهای فیزیکی است. داشتن جانشینی با خصوصیات مشابه ضروری به نظر میرسد؛ نه یک جایگزین کامل، بلکه کسی که مهارت مشابهی در دریبل، کشیدن مدافعان بهسمت خودش و بازی در فضاهای کوچک محوطه جریمه داشته باشد.
همین نکته در مورد هری کین یا حتی مایکل اولیسه هم صادق است. از دست دادن بازیکنانی در این سطح هر تیمی را دچار مشکل میکند، اما موج اخیر مصدومیتها زنگ خطری را برای بایرن مونیخ به صدا در آورده تا خود را بهتر تقویت کند. به شکلی که با چند مصدومیت مجبور به تغییر و بازسازی کامل تاکتیکی نشوند؛ موضوعی که زمینهساز شکست سهشنبهشب تیم برابر اینتر شد.
در حالت ایدئال، بایرن مونیخ تیمی قدرتمند و بااستعداد است. ترکیبشان نکات مثبت زیادی دارد، و از لحاظ سنی (با بازیکنانی مثل موسیالا، پاولوویچ، اولیسه و دروازهبان جدید تیم یعنی یوناس اوربیگ که همگی زیر ۲۳ سال هستند) نشانههایی از جوانگرایی دیده میشود. انتقال تام بیشوف به بایرن مونیخ که قرار است تابستان از هوفنهایم راهی آلیانتس آرنا شود هم نوید حضور یک بازیکن جوان دیگر را در خط میانی تیم میدهد. بیشوف با اینکه تنها ۱۹ سال دارد، بازیکن بسیار مستعدی است.
اما کار هنوز تمام نشده است. بایرن مونیخ باید برای مراقبت بهتر از نقاط قوت خود و کاهش وابستگی به شمار محدودی از بازیکنان، آمادگی بیشتری پیدا کند. صرفنظر از نتیجه دیدار برگشت مقابل اینتر در سنسیرو، این باید گام بعدی مدیریت باشگاه باشد.
برگردان یادداشت Sebastian Stafford-Bloor از The Athletic
خلاصه بازی بایرن مونیخ ۱-۲ اینتر (لیگ قهرمانان اروپا - 25-2024)