طرفداری | فرانک هیلبرند (Frank Hillebrand) زاده 9 نوامبر 1965 در شهر فرانکفورت آلمان است. او از کودکی به همه ورزشها علاقه داشت و از این رو، در هر رشته ورزشی حضور داشت. او در ابتدا به بوکس روی آورد و در 18 مبارزه شرکت کرد. سپس نوبت به تنیس رسید تا شانس فرانک در آن امتحان شود. از میان ورزشهای مختلف، سرانجام بدنسازی مقبول نظر فرانک شد. او به دلیل عدم محدودیت سنی بدنسازی، به این ورزش گرایش پیدا کرد. او در 19 سالگی، تنها 63 کیلوگرم وزن داشت اما اراده او از وزنش سنگینتر بود تا با شور و شوق فراوان و تمرینات سخت، خودش را به حد لازم برای شرکت در مسابقات بدنسازی برساند.

او در سال 1985 به رتبه نخست قهرمانی جوانان آلمان دست یافت و نامش را در این کشور به گوش دوستداران بدنسازی رساند. نخستین حضور هیلبرند در مسابقات بزرگسال بدنسازی به سال 1987 و رقابتهای قهرمانی آلمان بازمیگردد. هیلبرند در دسته نیمهسنگینوزن قهرمانی آلمان به رتبه نخست رسید اما در ردهبندی کلی موفق به کسب عنوان قهرمانی آلمان نشد. استفاده روزافزون استروئیدهای آنابولیک و جایگزینی مصرف مواد مختلف تقویتی به جای تمرینات سخت، فرانک را از ادامه کارش در بدنسازی منصرف کرد. او اعتقاد داشت هدف بدنسازی، سلامت بدن است و این با مصرف مکملهای شیمیایی در تضاد است. او به نشانه اعتراض به این سیستم، از دنیای بدنسازی خداحافظی کرد اما شروع آزمایشهای لازم برای تشخیص این مواد در مسابقات بدنسازی، او را به ورزش مورد علاقهاش بازگرداند.

هیلبرند پس از بازگشت به حرفه، در سال 1989 به رتبه نخست مسابقات قهرمانی آماتورهای جهان در دسته نیمهسنگینوزن رسید. پس از نمایش خوب فرانک در مسابقات آماتور و ژستهای هماهنگ با ریتم آهنگهای سالن مسابقات، او را به مستر المپیای سال 1990 رساند. هیلبرند در رقابت با بزرگان بدنسازی، بالاتر از سمیر بنوت، به رتبه هفتم مستر المپیا رسید. پخش موسیقی سمفونی نهم بتهوون و آگاهی هنری هیلبرند از این قطعه، باعث شده بود تا صحنههای زیبایی برای تماشاگران حاضر در سالن در مستر المپیا شکل گیرد. او پیشتر گفته بود که ترکیب هنر و قدرت در بدنسازی برای او اهمیتی ورای مسابقات دارد. او تنها بدنساز مسابقات قهرمانی آماتور 1989 بود که توانست در میان بزرگان بدنسازی جایگاهی داشته باشد.

او در مستر المپیای 1991 نیز حضور داشت اما موفق به قرارگیری در ردهبندی نهایی این دوره از مسابقات نشد. او در سال 1992 برای نخستین بار در آرنولد کلاسیک خود را به چالش کشید و به رتبه یازدهم این مسابقات دست یافت. هیلبرند در این سال به مسابقات مردان آهنین نیز اعزام شد و به رتبه دهم رسید. او در سال 1993 به رتبه 12 آرنولد کلاسیک، رتبه هشتم جایزه بزرگ آلمان و رتبه هفتم حرفهای سن خوزه رسید. هیلبرند پس از سال 1993 دیگر در مسابقات بدنسازی دیده نشد. او با مجلات مختلفی از جمله Muscle&Fitness و آیرون من همکاری میکرد و عکسهای زیادی را برای دوستداران بدنسازی به یادگار گذاشت. او پس از پایان حضورش در مسابقات، به کار در باشگاه معروف گلدز در لاس وگاس مشغول شد و تمرینات بسیار مختلفی را برای سلامتی خود و نه صرف ورزش انجام میداد. او قصد داشت تا 50 سالگی به ورزش در سطح بالای تمریناتش ادامه دهد اما سرنوشت به او مهلت بیشتری برای ادامه ماجراجویی نداد. هیلبرند در 19 فوریه 2011 و در خلال تمرینات سنگینش در سالن بدنسازی گلدز لاس وگاس، دچار تنگی نفس و در ادامه، حمله قلبی شد. هیلبرند توسط پزشکان حاضر در سالن تا رسیدن به بیمارستان احیا شد اما او در نهایت در بیمارستان درگذشت. فوت در 46 سالگی، سنی که خیلی از بدنسازان جهان، کار خود را در این ورزش شروع میکنند، شوک بزرگی برای دوستداران بدنسازی بود.

از سری خاطرات ورزشی
زبیگنیف کاچمارک، وزنهبردار طلایی دیسکالیفهشده در المپیک 1976؛ از دو طلای متوالی جهان تا فوت در هانوفر
ایلوش خوشابه، بدنساز و هرکول سینمای ایران؛ از امیر ارسلان نامدار تا وولکان، سامسون و افعی
داریل داوکینز، تندر شکلاتی NBA؛ از شکستن تخته بسکتبال تا بازی در ایتالیا
گای ویلیامز، نخستین تصویر زورو در سریالهای تلویزیونی؛ از شمشیربازی و خلق Z تا بوینوس آیرس