وقتی اسم نادر شاه و شاه عباس بزرگ به گوشمان می خورد ناخودآگاه اقدامات آنها و فتوحتشان برای ما تداعی می شود ؛ حال عده ای این دو چهره نامدار را با هم قیاس می کنند ، امروز این متن را آماده کرده ایم تا این دو را قیاس نماییم
عرصه نظامی : می دانیم که تقريبا نادر دست کم تنها شاه ایران محسوب می شود که در هیج نبردی شکست نخورده است ! او در اکثر نبرد ها با قوایی کمتر از دشمن پیروز گشته است . او در نبرد های متعدد خود با عثمانی ، گورکانی ، هوتکیان و ... با شاهکار های تاکتیکی متعددی پیروز شد . نبرد های قارص و کارنال اوج هنر نظامی نادر هستند که با قوایی ناچیز پیروزی هایی بزرگ به دست آورد
شاه عباس بزرگ دست کم برنده ترین پادشاه سلسله خود در نبرد هایش بوده اما دو شکست تلخ در برابر گرج ها دارد در دو نبرد تفلیس و مارتقوپی . شاه عباس نیز در اغلب موارد با قوایی نابرابر با دشمن پیروز گردیده . از جمله شاهکار های تاکتیکی وی فتح تبریز و نبرد تبریز هستند با این حال :
نادر شاه ۱_۰ شاه عباس
نگاره‌ای از نبرد کارنال نادرشاه افشار
نگاره ای از فتح تبریز توسط شاه عباس بزرگ
عرصه اقتصادی : عباس پیشی می‌گیرد
به دلیل اشتغال پیوسته نادرشاه به جنگ و نیز تفکر نظامی حاکم بر وی ایران در زمان نادری ، در عرصه اقتصادی چندان دستاوردی نداشت و به دلیل به کار گیری اکثریت جمعیت در تشکیلات جنگی ، کشاورزی با رکود مواجه شد . با این حال دوران شاه عباس اوج شکوفایی اقتصادی بود . در سرتاسر قلمرو کشور ۹۹۹ کاروانسرا توسط شاه عباس بزرگ ساخت شد که سبب امنیت و ثبات در تجارت و مسافرت شد . تجارت شکوفایی گرفت و تمام بازرگانان اروپایی جهت خرید کالا های نایاب در اروپا به ایران رجوع می‌کردند . ثبات در قیمت ها و توسعه اقتصاد بین المللی سبب شده بود که مردم وضع بسیار خوبی داشته باشند به گونه ای که ساده ترین مردم و حتی کشاورزان به کار های ادبی و شاعری می پرداختند و به قولی یک کشاورز ایرانی به اندازه یک زمین دار اروپایی دارایی دارد !
شاه عباس ۱_۱ نادر شاه
عرصه سیاسی : باز هم شاه عباس ..
شاه عباس بر خلاف نادر که اغلب با زبان شمشیر مشکلات سیاسی را حل میکرد با زبانی نرم و دیپلماسی و مسالمت آمیز درصدد حل مسائل سیاسی برمی‌آمد . وی همچنین از چنان اقتداری برخوردار بود که از هیچکس و هیچ قدرتی حرف نمی‌خورد و بلکه برعکس ، خواسته های خود را به دیگران تحمیل میکرد به گونه‌ای که از امتیاز دادن به اروپایی ها به شکل هوشمندانه ای استفاده میکرد و از آنها برای نیل به اهداف اقتصادی و سیاسی خود بهره می گرفت و هرگز زیر بار فریب اروپایی ها نمی‌رفت . با اینکه می گفت خاک پای حقیرترین مسیحی را به یکی از این بزرگان عثمانی ترجیح می دهم ولی قطعا این جمله را برای ظاهر قضیه و اهداف سیاسی خود گفته . به گونه ای که هنگامی که لهستانی ها قصد تحریک وی به جنگ با عثمانی را داشتند به آنها گفت شاه هیچ قولی را محترم از صلحی که با عثمانی ها بسته محترم نمی‌داند .
شاه عباس ۲_۱ نادر شاه
عرصه علمی ، هنری و معماری :
در دوره نادری به دلیل جنگ های متعدد چندان رونق علمی و معماری دیده نمی شود اما دوره شاه عباس شکوفایی علمی ، معماری و هنری است به طوری که در عرصه هنر و معماری افرادی همچون رضا عباسی ، علیرضا عباسی ، میرعماد حسنی و ... دیده می شوند . همچنین خود شاه عباس معماری بلد بود و به آن علاقه می ورزید شاهکار های معماری چون چهلستون ، نقش جهان ، کاخ عالی قاپو و مسجد جامع عباسی و شیخ لطف الله سایه ای از آن شاهکار های دوره عباسی هستند . همچنین شاه عباس با دانشمندان و فیلسوفان و فقیهان نشست و برخاست زیادی داشت و در دوره ایشان چهره های علمی بزرگ دیده می شوند از جمله شیخ بهایی ، ملاصدرا ، میرداماد و شیخ منشتر و .....
شاه عباس ۳_۱ نادر شاه
شخصیت و رفتار: نادر شخصیتی سخت گیر و سخت کوش و شجاع و خشنی داشت با این حال با مردم چندان در ارتباط نبود و بیشتر در نبرد ها بود . با این حال شاه عباس با تمام مشغله های خود با مردد در ارتباط بود ، لباس مبدل می پوشید و ساده زیست بود و در عمل شجاع و باهوش بود و همچنین نسبت به نادر بسیار دیندار و اهل انجام واجبات بود . با این حال هر دوی آنها خوی خشنی داشتند و نسبت به فرزندان خود خوش رفتاری نکردند
نتیجه نهایی :
شاه عباس ۴_۱ نادرشاه
