طرفداری | مشکلات مالی باشگاههای کوچکتر، در دنیایی که قدرت مالی تعیینکننده بقای باشگاه است و مرز بودن و نبودن به مویی بسته است، را با کنجکاوی دنبال میکنم؛ سرنوشت باشگاههایی که قدمت و تاریخ جمعوجور و دنیای متفاوت اما زیبای خود را دارند.
در این بین، شرایط تیمهای بزرگ و چنگ زدن طماعانه به موفقیت با هر قیمتی، داستانی کاملاً جداگانه دارد. از خود سؤال میکنید چطور ممکن است تیمی با این عظمت و قدمت، با بنیه و منابع مالی به دردسر افتاده باشد.
طی این مدت، با سؤالات بعضی از دوستان، بحثهای فوتبالی و کنجکاوی همیشگی، اگرچه مثل همیشه مایلم به اتفاقات درون میدان و وقایع فوتبال بپردازم، به کنکاش در رابطه با مشکلات بارسلونا پرداختم تا ببینم چطور ممکن است تیمی در سطح و اندازههای بارسا در منجلاب مالی گرفتار شده باشد. مطالب بسیاری در این رابطه خواندم و هرچه بیشتر خواندم، بیشتر حیرتزده شدم. کار به جایی رسیده است که هر آنچه از نیوکمپ قدیم باقی مانده، در معرض فروش قرار گرفته است، حتی پرچم کرنر و... بیآنکه بخواهم حوصله کسی را سر ببرم، یکی از آن مطالب که خواندم از «درموت کوریگان» در «اتلتیک» بود. او به آنچه که باید، کمابیش اشاره داشته است. آنچه در پی میآید دقیقاً یادداشت او نیست، ولی با دخل و تصرف و استفاده از مقالات متعدد با حواشی و اضافات بسیاری تهیه شده؛ خلاصهای مخلوطی است از یادداشتبرداریها که با توجه به فعلوانفعالات هرروزه، مجبور بودم آن را بهروز کنم.
بارسا بدجوری در باتلاق خودساختهای گیر افتاده است. متأسفانه این نتیجه قابل پیشبینی تصمیمات مالی و به اصطلاح معروف، استفاده غلط از اهرمهای مالی است و از زمانی که خوان لاپورتا تقریباً چهار سال پیش برای دومین بار بهعنوان رئیس به باشگاه بازگشته، در بارسا ادامه پیدا کرده است. این دردسر بزرگ، زنجیرهای از وقایع و تصمیمات از اوایل صده جدید تا امروز است و بیآنکه از بیخ و بن کلک قضیه را بکنند و راهحلی برای آنها پیدا کنند، در طول سالیان فقط و فقط به شکلی آن را به انواع و انحای مختلف کنار زدهاند.
باور میکنید خرید دنی اولمو توسط بارسلونا با قیمت ۶۰ میلیون یورو در پنجره تابستانی سال گذشته و حتی احتمال از دست دادن او در عرض پنج ماه در یک انتقال رایگان، یکی از دراماتیکترین و باورنکردنیترین وقایع در یکی از باشگاههای بزرگ اروپایی در دوران اخیر است؟
احتمال عدم ثبت نام اولمو و همتیمیاش پائو ویکتور در اواسط فصل لالیگا در تابستان 2024، از قبل مثل روز مشخص بود. این فقط آخرین نمونه از اشتباهاتی است که بارسلونا در دوره دوم ریاست لاپورتا مرتکب شده است. با وجود مشکلات مالی عمیق باشگاه و بدون در نظر گرفتن قوانین سختگیرانه سقف حقوق لالیگا و بیدرک از پیامدهای بزرگ آن، به جذب و خرید بازیکنان ادامه داده است. خطایی نابخشودنی و بزرگ!
حقیقتاً دروغ است بگوییم لاپورتا و تیم او در این مورد آگاهی نداشتهاند، و اگر داشتهاند، چطور و چگونه تصمیم به عملی کردن طرح خود شدهاند؟! در هر دو مورد، هیچکس جز لاپورتا برای سرزنش و شماتت وجود ندارد!
امیرحسین صدر
۷ ژانویه ۲۰۲۵
مورد دنی اولمو اولین دردسر بارسا نبوده است. مسائل مشابه در چندین پنجره نقلوانتقالات اخیر نیز رخ داده است و ناگهان در آخرین لحظه راهحلهای خلاقانهای که ما آن را در زبان عامیانه خودمان «پیچوندن» یا «دور زدن» مینامیم، سوراخی برای رهایی از سیستم و قانون پیدا کردهاند تا مشکل را بدون یافتن راهحلی اساسی و قطعی، فقط کنار بزنند و در واقع پنهان کنند، درحالیکه مشکل اولیه خیلی زود به شکل پیچیدهتری بازگشته و یقه آنها را محکمتر چسبیده است.
شاید بتوان از برخی از رویکردها و استراتژیهای لاپورتا دفاع کرد. فروش بخشی از حقوق تلویزیونی مسابقات بارسا به سرمایهگذار آمریکایی، سیکس استریت (Six Street)، در تابستان ۲۰۲۱ خیلی بیشباهت به ترتیباتی که خود لالیگا برای اکثر باشگاههایش با سیویسی کپیتال پارتنر (CVC Capital Partners) که مقر آن در انگلستان است، نبود. رئال مادرید هم برای بازسازی برنابئو از سیکس استریت کمک گرفته بود.
روند مشکلساز اهرمهای فعالشده مالی در تابستان ۲۰۲۲ بود، روندی که بارسلونا مدعی شده بود در قبال آن ۲۰۰ میلیون یورو به جیب خواهد زد. بارسا سهام «استودیو بارسا»، در واقع بازوی باشگاه را به شرکت کریپتو سوشیوس دات کام و اورفیوس مدیا (Socios.com و Orpheus Media)، که توسط تاجر کاتالانی خائوم رورس (Jaume Roures) اداره میشود، فروخت.
این قراردادها به بارسا اجازه داد تا خریدهای تابستانی آن زمان، از جمله روبرت لواندوفسکی و رافینیا را در محدوده دستمزد لالیگا در آستانه فصل ۲۳-۲۰۲۲ ثبت کند، درحالیکه مقدار قریب به اتفاق آن ۲۰۰ میلیون یورو هرگز پرداخت نشده بود.
لیبروم سرمایهگذار آلمانی در آگوست ۲۰۲۳ وارد عمل شد، اما سریعتر از آنچه وارد شده بود به سرعت میدان را خالی کرد. عرضه پیشنهادی یک میلیارد یورویی در بازار سهام نزدک (NASDAQ) نیویورک بهطور کامل شکست خورد و تابستان گذشته، شریک پذیرایی و تدارکات خورد و خوراک باشگاه، آرامارک (Aramark) بهطور شگفتانگیزی سهام اضطراری را در پروژه زامبی خریداری کرد.
با وجود این پیچوتابها و تغییر و تحولات مالی، لالیگا بهطور قابل ملاحظهای ملایم برخورد کرد، شاید به این دلیل که پرزیدنت لالیگا، خاویر تباس خواهان یک بارسلونای قوی برای کمک به برند و وجهه کلی لالیگای اسپانیا بود. ازاینرو مقامات لالیگا از قول باشگاه در مورد تزریق اولیه ۲۰۰ میلیون یورویی «بارسا استودیو» استقبال کردند و ازاینرو تضمینهای شخصی اعضای هیئتمدیره بارسا را برای ثبتنام ژول کونده، ژائو فلیکس و ژائو کانسلو پس از امضای قرارداد طی تابستانهای اخیر پذیرفتند.
اکثر هواداران و کارشناسان در بارسلونا در تمامی دوران دوم ریاست لاپورتا، از او حمایت کردند. آنها باور داشتند جذابیت و خلاقیت لاپورتا بهترین گزینه برای رفع مشکلات مالی عمیق به ارث رسیده از دوران «جوزپ ماریا بارتومئو» بوده است. زمانی که لیونل مسی، اسطوره فوتبال و بارسا، در تابستان ۲۰۲۱ پس از پایان قراردادش به شکلی ناباورانه و تکاندهنده با انتقال آزاد، بارسا را ترک کرد، تقصیر این گناه نابخشودنی با موفقیت به گردن بارتومئو و تباس افتاد!
لواندوفسکی وارد شد و با زدن گلها، عنوان قهرمانی لالیگا در فصل ۲۳-۲۰۲۲ به دست آمد. عنوان قهرمانی لالیگا نشان میداد سیاست استفاده از اهرمهای مالی لاپورتا نتیجه داده است. ازاینرو تابستان گذشته، ایده جذب بازیکنان جدید با وجود اینکه محرز نبود امکان ثبتنام در لالیگا وجود دارد یا نه، امری عادی و جاافتاده به نظر میرسید. بار دیگر همه به لاپورتا اعتماد کردند.
اما مشکل بزرگ اینجا بود؛ بارسا میدانست از حد مجاز دستمزد برای فصل ۲۵-۲۰۲۴ فراتر رفته است. لاپورتا ابتدا نیکو ویلیامز، مهاجم اسپانیایی از باشگاه اتلتیک بیلبائو را بهطور ناموفقی تعقیب کرد سپس با موفقیت همتیمی او در یورو 2024، اولمو، یکی از بهترین بازیکنان اسپانیا و تورنمنت را از لایپزیش آلمان به خدمت گرفت با قیمتی حولوحوش ۶۰ میلیون یورو. و البته پائو ویکتور، مهاجم جوان را نیز از همسایه کاتالونیایی، ژیرونا، به قیمت ۲.۷ میلیون یورو خریداری کرد.
اولمو و ویکتور مجبور شدند دو بازی اول فصل لالیگا را از روی سکوها تماشا کنند تا اینکه مصدومیت طولانیمدت تاندون آشیل مدافع آندریاس کریستنسن درست قبل از بسته شدن پنجره نقلوانتقالات تابستانی در یکم سپتامبر به آنها اجازه داد تا تحت قانون معروف ۷۷ لالیگا نام بازیکن را رسماً ثبت کنند.
لازم به توضیح است که ماده ۷۷ قوانین لالیگا به باشگاهها اجازه میدهد تا در صورت آسیبدیدگی، به طور موقت از بازیکن جایگزین استفاده کنند اما دردسر بارسا از آنجا به معضلی تبدیل شد؛ آنها فقط تا پایان سال ۲۰۲۴ اجازه ثبتنام این دو بازیکن را داشتند. تلاشها برای تمدید ثبتنام هر دو بازیکن بارها با موانعی مواجه شده است و درخواستهای بارسلونا توسط لالیگا و مقامات قضایی بارها رد شده است.
لاپورتا در یک کنفرانس مطبوعاتی در ۳ سپتامبر گفت: بارسلونا «۶۰ میلیون یورو» از رفع مشکلات محدودیت دستمزد خود فاصله دارد و به همه اطمینان داد مذاکره و معامله مجدد سودآور با نایک، تهیهکننده لباس باشگاه، به زودی مشکل را حل میکند. لاپورتا سپس گفت:
ما میتوانستیم تابستان امسال 1:1 باشیم، اما فکر کردیم بهتر است صبر کنیم و قرارداد بهتری بگیریم. با معاملهای بهتر، بدون نیاز و کمک به «بارسلونا ویژن» همهچیز روبهراه خواهد شد.
درحالیکه این مطلب را آماده میکنم، بارسا همانطور که اغلب در اسپانیا گفته میشود به مرحله 1:1 رسیده است. این قانون برای محافظت از باشگاهها و جلوگیری از فروش باشگاه به سرمایهگذاران خصوصی یا در بدترین سناریو، انحلال، طراحی شده است. خوشبختانه، لالیگا اکنون تأیید کرده است بارسلونا پس از ارائه تمام مدارک لازم در مورد فروش سکوهای ویآیپی (VIP)، با موفقیت وارد قانون 1:1 شده است و مراحل قانونی باید حلوفصل شود.
در اوایل اکتبر، زمانی که حسابرسان بارسا ارزیابی قبلی ۴۰۰ میلیون یورویی شرکت تابعه، بارسلونا ویژن، را ارائه دادند، وضعیت پیچیدهتر شد. سود ۱۲ میلیون یورویی در معاملات در حسابهای ۲۴-۲۰۲۳ به زیان خالص ۹۱ میلیون یورو تبدیل شد. در مقابل، لالیگا با کاهش بیشتر سقف دستمزد بارسلونا واکنش نشان داد و این به معنی آن بود؛ برای ثبتنام اولمو و ویکتور در تاریخ ۳۱ دسامبر پول بیشتری لازم است.
سی و یکم دسامبر هنوز خیلی دور به نظر میرسید و تیم تحت هدایت هانسی فلیک، مربی جدید، عملکرد فوقالعادهای داشت و در یک هفته شاد در اواخر اکتبر، بایرن مونیخ را در لیگ قهرمانان اروپا و رقیب اصلی خود رئال مادرید را در لالیگا شکست داد اما پایان سال نزدیکتر به چشم میآمد، زمانی که قرارداد جدید نایک که در اواسط نوامبر اعلام شد، پول کافی به حسابهای فصل جدید برای ثبتنام اولمو و ویکتور برای نیمفصل دوم اضافه نکرد. این امر منجر به تلاش روزافزون برای یافتن بودجه موردنیاز شد. ازاینرو لاپورتا در ماههای اخیر از قطر، دبی، مغولستان و حتی آذربایجان بازدید کرده است.
ناگهان اهرم دیگری نیز مورد استفاده قرار گرفت.
درحالیکه نیوکمپ همچنان در حال بازسازی است، لاپورتا پیشاپیش اقدام به فروش سکوها و جایگاههای VIP در استادیوم نیوکمپ با تخفیف و نرخی نامشخص کرده است. این از آن تصمیمات کلاسیک لاپورتا در حال دست و پا زدن بود: فروش صندلیهایی که هنوز وجود خارجی ندارد، آنهم در استادیومی که در حال حاضر تیمش نمیتواند حتی در آن بازی کند، فروش سکوهای یک سایت ساختمانی به سرمایهگذارانی که نه هویتشان فاش شده و نه قیمت پرداختی مشخص است.
در این شرایط واضح بود لالیگا دیگر آمادگی پذیرش حرفهای بارسلونا و لاپورتا در مورد شرایط و امور مالی باشگاه را ندارد و برخلاف بارسا استودیو در سال ۲۰۲۲، لالیگا از پذیرفتن قول رسیدن پول خودداری کرد و تصمیم گرفت به بررسی دقیق قراردادهای مکتوب و صورتحسابهای مالی بارسا بپردازد. بارسا درجا با اعتراض در دادگاهی ناموفق به قوانین ثبتنام لالیگا واکنش نشان داد و بالطبع به رابطه آنها با مسئولان و هیئت حاکمه لالیگا آسیب بیشتری وارد کرد. سر بزنگاه با ورود به سال ۲۰۲۵، اولمو و ویکتور، از لیست رسمی بازیکنان بارسلونا در وبسایت لالیگا حذف شدند. قوانین میگوید؛ یک بازیکن نمیتواند در یک فصل دو بار برای یک باشگاه ثبتنام کند.
در ماه دسامبر رسانه اسپانیایی «موندو دپورتیوو» فاش کرد؛ اولمو، بندی در قراردادش دارد که به او اجازه میدهد در صورت عدم ثبتنام در این ماه، میتواند بارسلونا را بهصورت رایگان ترک کند. این تصمیمی است که باید از سوی او عملی شود، و در حال حاضر و تا این مرحله، این بازیکن ۲۶ ساله قصدی جز ماندن در باشگاه دوران نوجوانی خود ندارد، زمانی که پس از یک دهه بازی در کرواسی و آلمان به آنها ملحق شده است.
بااینحال، بارسلونا همچنان با باور به اینکه راهحلی پیدا خواهد شد به تلاش خود ادامه میدهد و به اولمو و ویکتور اطمینان داده شده است؛ همهچیز خوب پیش خواهد رفت و آنها به تمرین با تیم فلیک ادامه دادهاند. بدون شک نبوغ لاپورتا در بداههپردازی و یافتن راهحلهای سریع، کاربردی بود. بارسلونا در لحظات حساس و دیرهنگام، راهحل موقت دیگری پیدا کرد تا هر دو بازیکن را برای چند ماه دیگر در فهرست خود داشته باشد و حل مشکل بزرگ را بار دیگر به تعویق بیندازد. با دستور موقت شورای ملی ورزش اسپانیا، دنی اولمو و پائو ویکتور تا ماه آوریل 2025 میتوانند بدون مشکل در تمام مسابقات برای بارسلونا بازی کنند.
بیشتر بخوانید:
هواداران بارسلونا به چنین شرایط و تصمیماتی عادت کردهاند، اما نگرانیها در مورد عواقب این تصمیمات و اقدامات افزایش یافته است. با هر تصمیم هیئتمدیره برای تهیه پول، قدرت مالی بیشتری به شرکای خارجی واگذار میشود و به این دلیل نگرانیها در مورد آینده حق رأی اعضای بارسا افزایش یافته است (قابلتوضیح است بارسلونا مستقیماً تحت مالکیت یک فرد واحد نیست و تصمیمات مربوط به جهتگیری آینده باشگاه توسط اعضای آن گرفته میشود. این سیستم و ایده رهبری اعضا، رویکردی دموکراتیک برای نهادی که مترادف با غرور کاتالانها است بهکار گرفته شده است).
حتی ترسناکتر از آن برای حامیان و هواداران، احتمال فروش اجباری بزرگترین بازیکنان تیم، بهویژه آخرین سوپراستار نوظهور، لامین یامال است. درحالیکه پیوستن بازیکنان جدید به آینده بارسا با آنچه برای اولمو و ویکتور پیشآمده است نیز مطمئناً زیر سؤال خواهد رفت و اکنون بهطور حتم در مورد ملحق شدن به باشگاه تأمل بیشتری خواهند کرد.
در این بین، انتقادات از مدیریت لاپورتا از باشگاه بیشتر و رساتر شده است. ویکتور فونت، نامزد ریاست باشگاه در گذشته و احتمالاً آینده، به انتقاد از شیوهای که لاپورتا بارسا را اداره میکند، «دوستان و خانواده»، پرداخته است. انتخابات بعدی تا اوایل سال ۲۰۲۶ انجام نخواهد شد، اما در تئوری و با شرایط حاضر، ممکن است زودتر از موعد مقرر برگزار شود.
خوان کامروبی مونتال، نوه رؤسای سابق بارسلونا، از لاپورتا خواسته است به دلیل پرونده اولمو سریعاً استعفا دهد. دیگر رقبای بالقوه لاپورتا عبارتند از جوردی ترمز، بنیانگذار اپلیکیشن اسپانیایی پرداخت پول بیزوم (Bizum).
مشکلات بارسلونا در زمین بازی هم بیشتر شده است. تیم فلیک پس از یک برد در هفت بازی، با انجام بازیهای بیشتری نسبت به دو تیم مادریدی بالاتر از خود، به رتبه سوم لالیگا سقوط کرده است. هوادارانی که نگران مشکلات و مانورهای مالی نیستند، از شکست و نزول تیمشان راضی نخواهند بود.
قهرمانی در سوپرجام اسپانیا در عربستان سعودی احتمالاً کمکی به بارسا خواهد کرد چرا که بلوگرانا با قهرمانی در این مسابقات، 8 میلیون یورو به حسابش واریز میشود. با پیروزی برابر رئال مادرید در فینال الکلاسیکو، حالا کاتالانها شارژ روحی شدهاند، بهخصوص اینکه حالا دنی اولمو هم در دسترس است و بازی میکند.
شب بازی با اتلتیک بیلبائو، شورای عالی ورزش اسپانیا رای به حضور موقت اولمو و ویکتور داد؛ اقدامی که خوشحالی جنجالی اما از ته دل لاپورتا مقابل روسای فدراسیون فوتبال اسپانیا و لالیگا را در پی داشت. البته این تصمیم لاپورتا خودش یک قمار بود چرا که با مخالفت شورای عالی ورزش، ممکن بود آینده اولمو و ویکتور، خارج از بارسا رقم بخورد؛ اتفاقی که بعید بهنظر نمیرسید و البته موافقت این نهاد، اعتراض باشگاههایی چون اتلتیکو مادرید و لاس پالماس را برانگیخته است. اتلتیکو مادرید در بیانیهای شدیداللحن به دستور موقت صادر شده برای بارسا اعتراض کرد و ثبت قرارداد اولمو را زیر سوال بردن قوانین بازی دانست.
اگر اولمو تصمیم میگرفت در این ماه به باشگاه دیگری بپیوندد، فاجعه دیگری برای بارسلونا رقم میخورد و این یک مشکل ۱۰۰ میلیون یورویی دیگری بر مشکلات مالی باشگاه اضافه میکرد، درحالیکه هنوز موضوع "بارسا استودیو" نیز حل نشده است. مضحکتر میتوانست اینطور باشد که بارسلونا در حالی که اولمو را از دست داده، همچنان اقساط انتقال او را به لایپزیش پرداخت میکند.
معامله لاپورتا با مجمع اعضای بارسلونا، معروف به سوسیوس (socios) (چرخه تکراری از رویدادهایی که نتیجه هر یک تأثیر مفیدی بر رویداد بعدی دارد)، همیشه بر پایه این بوده است؛ طرحها و اهرمهای او یک چرخه را با موفقیت در زمین شروع میکند، درآمد را افزایش میدهد و درعینحال سطح رقابتی تیم را بیشتر میکند.
در اولین دوره ریاست او از سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۰ این شیوه کارساز بود، جنجالهای خارج از زمین به کلی فراموش شد، زمانی که بارسا در سالهای ۲۰۰۶، ۲۰۰۹ و دوباره در فصل پس از جدایی لاپورتا، قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا را بهدست آورد. تصمیمات و ابتکارات مداوم او در دوره دوم ریاست، اکنون اعتبار رهبری او را تا حد ممکن زیر علامت سؤال برده است.
ماجرای اولمو سؤالات بسیار دشواری را برای بارسلونا و اعضای باشگاه ایجاد کرده است؛ آیا لاپورتا و سیاستهای مالی او بالاخره به پایان خط رسیده است؟ این سؤالی است که دیر یا زود بار دیگر زنگهای باشگاه را به صدا درخواهد آورد و باید به آن پاسخ داد.
برای بارسا «فردا» ممکن است روز روشن دیگری نباشد. بی آنکه بدانیم، یکی از محبوبترین و بزرگترین باشگاههای جهان با مدیریتی غلط، بدجوری در جهنم مشکلات مالی فوتبال امروز گرفتار شده است و بیآنکه بداند با امروز و فردا کردن به امید معجزه نشسته است.