ابراهیم تاتلیس
Gülüm seni koparmislar
hoyrat ele firlatmislar
adina türkü yakmislar
hesabim var
gece cöker halim yaman
سورنا
زیر تل کنار باقیِ موها تو آرامش الکی چروکیدم
دستام سپر سرم شده بود اما زیر این سنگر دروغی پوسیدم
من یه تار مو پر از ترک مورفین تل
تن به حقیقت فردا قیچی دادم
تویی همون قیچی خسته از بریدن
پر از فریاد نمی خوام قیچی باشم
من و تو هر دو تو اسارتیم
من و تو هر دو زخمیِ عادتیم
شاید با بریدنات بیمهشم
توی آینه ی تکرارت دیده شم
اما واسه من یه راه دیگه هست
شاید سقوط شاید ریزشم
این سقوط آغاز آزادیه
باید بتونم بیخیال این ریشه شم
یا که توی دست باد مسموم نیفتم
آخ، که رهایی حقیقتی نیست
من و تو طبیعتمون مخالف هم ئه
قرارمون اون جا که طبیعتی نیست
آزادی چه بی تضمینی!
تو این سلولای تو در توی بیماریا
زندونیا زندون بان زندونیای زندون بان زندونیان
آخ! آزادی بی تضمینی!
تو این سلولای تو در توی بیماریا
زندونیا زندون بان زندونیای زندون بان زندونیان
دانیال
مهم نی برام که کیه پشتم
مثل باد داره میره عمرم
رفتی و میدونستم چیه عقدت ولی
یه روز میفتی گیره عرضه م
میشناسم خودمو رو حرفاش میمونه
میبخشه ولی از زخماش میخونه
همیشه جیبشو شریکِ با اونکه
انگشتِ پاش از کفشاش بیرونه
من و افسردگیم
یادِ بچگیم و سر خوردگیم
میرفت تو پیک های الکل یِه ریز
اون همه پژمردگی
از خودم گله دارم
خیلی رویا به خودم بدهکارم
همه کارامم نصفه کارست
مهم نی برام که بشه یا نه
هر کوفتی اومد جولوم چند پُک زدم
جیبام خالی و پره سم شد رگم
وقتی از آشنا میخورم
چه توقعیِ دیگه از دشنم
نمیرم بیرون چون انگیزه نیست
چون لا این مردم اندیشه نیست
دل نبند برا تو هم تش میشه این
چیه این دنیا که درگیرشیم؟
شایع
چطوری از غریبهها، غریبهتر؟
هر شب مستم و هر شب میگم
همین یه شب هر از چندگاهی
میزنم یه سری به شهر
هنوز بیدار نشده سر صبحی چتم
وضعیت ما این تو چی بابا؟
داری هدفاتو بی ما میدویی بالا؟
ما رو نمیبینی خوشی حالا؟
خودتو در میون بذار تلفنی با ما
دلمون تنگ یادتیم کلی لااقل از ما نمیبردی
حواس همیشه پرتت کجاست؟ رفیقاتو بیخیال شدی
واسه کردی مُردی؟ گم شدی کجا؟ جور شدی با کی؟
میدونن با دو تا کام دود تواَم میپاچی؟
میدونن دو پیکیای تو؟
من نه بچهها میرن هنوز تونی بازی
هنوز همونم من شیرین،عشق همه
تا بیام کل اکیپ چشم به دره
بودی میل به شب بود نیستی میل به شبه
دهنتو!همه اخلاقات عین منه
مسلک
هی جماعت گربه کوره
همینکه دورم آفتابی نشین لطفتون
جام خوبه همین کنجه حونه
چون جمع شما الکیا مفت گرونه
من قلبم خیلی وقته که یخ زده توم
جوری بریدم از همه تون که دیگه نشه دوخت
کل زندگیمم نیست قد یه چمدون
بی خودی دل نبند به این آفتاب لب بوم
برو بیخیال حال ما که نداره تعریف
باید جای من باشی شبا بفهمی
یه روحِ پاره پوره با یه اعصاب تعطیل
اَ فیسم مشخصه وضع نوار مغزیم
حالم پاس کاری میشه بینِ بد و بدتر
هیچ تراپیستی نمیگیره منو گردن
صبحا باید از رو تخت جنازمو جمع کرد
چون روزو مراعات کنم شبو مستم
من هر دفعه به مو رسیدم پاره شدم
هم دائم الخمرم هم دائم الغم
رفیق تنهاییام شد یه پاکت پایه بلند
نمیخوام هیچ آدمیو بذارم جای خودم
مِهیاد
دل بده حال میده رفاقت با ما
دروغ میگن دارن صداقت دادا
تو سینهام یه درده که بماند حالا
تا بشکنی باز میاد صدا کفتارا
بگو چی بود ک حستو...
من خستهام از آدمای فیک دوزاری
این کوچه هام دیگه واسم آشنا نی که نه
دل بده بعد ببین بچه کجاییم
هرکی میتونه راحت یه بد شه
دل بده رفاقت مادر به بچه
تنها چیزی بود که رقم نمی خواست
تو رفیق شو میدوئم یه عمر با کفشت
اصنم هرکی که رفت دل بده
یه بند هد بزن و با دست پیک بده
این سری حرفمو یادگاری کن
که درسته هرچی که قلبت بگه
اگه حس توی اکتای خشکم نموند
هیچی نی بدتر ا چشمام کبود
اگه تا اینجا نمونده هیچ کس پلوم
دل دادم ولی حکم دل نبود
آدمای دورم بی من یه تنه
در این حد که بده وقتی مار افعیان حیف
دلم از همه بی جنبه تره
ک سوز می کشید کف سینهام یه سره
دیگه کسی نیس حرفو بت بده
هر دو بیت یه دل مست کنم یه تک
دست پر از یه چرک رد کنم بره
قصد من دله که پر شده از گله
تتلو
نصف شب میشینم اینجا تنها بی تو
تو بگو چطوری میگذرونی تنهایی تو
نصف شب میشه فقط درد و بلا بی تو
میس میکنم ناز کردن موهای طلاییت و
نصف شب من و تو کف همیم
بی تو من چی میخوام آخه از کف زمین
نصف شب خودم رو انقده بالا میبینم
که تو هم از پایین برام کف بزنی
من بشم خر سوار شه دخترم روم
یه بار ببینم رفتار ها باهام محترم بود
حصین
شکوندی هرچی بود بد یا خوب لخته خون
بستُ و سَرو بچه غول ساختی اَز رو مشکلات
وسط راهِ دور با یه نور خام و کور
ذَره ذَره راه به زور میری با زخم پُشت پات
غریبه ها با لحنی آشناها با ضربه فنی
بهت رِسوندن واسه ساختهها نه اینجا اَمن نی
پَراتو کج کردی راهی نی که برگردی
وسط راهی اما اِنگار لَنگ پِیک هَمدردی
با کی باس دَم خور شد، لحظه هاتو صَد دور کن
میبینی هیچکی نیس جُز این آشناهایِ وقت پُر کن
اَما یکی هَه که دِل میده بهت
توو این همه فقط یکی هی میگه وِلش
صبور باش اوضاع همه میشه عالی
شبای تلخو این حرفای سر کاری