بمان با من بمان با تو میمانم بمان
ببین اشک مرا با من از باران بخوان
رخ مپوشون تا نسوزد آتشی پروانه را
رو مگردان تا بخوانم با تو این افسانه را
بمان با من بمان با تو میمانم بمان
ببین اشک مرا با من از باران بخوان
رخ مپوشان تا نیوفتد شعله بر هفت آسمان
رو مگردان تا نیایم به فغان
هرجای جهانم از من با خبری
مانده از من به هوایت بال و پری
هرکجایم از هوایم میگذری
رخ مپوشان تا نیافتد شعله بر هفت آسمان
رو مگردان تا نیایم به فغان
هرجای جهانم از من با خبری
مانده از من به هوایت بال و پری
هرکجایم از هوایم میگذری