"زندگی اینجا تمام نشده، زندگی نمیتواند اینجا تمام شود مهم نیست چقدر سخت است، ما باید ادامه دهیم. ما فقط دو راه داریم. یا اجازه دهیم خشم مارا نابود کند یا اینکه بر خشم خود غلبه کنیم و تمام تلاش خود را برای بهبود شرایط انجام دهیم.
انتخاب دست خودمان است، پس بهتر است احترام به خود را حفظ کنیم. گرم ترین درود هایم را نثار همه میکنم، این یک تجربه شگفت انگیز و نادر بود، ما به زودی دوباره همدیگر را خواهیم دید چراکه زندگی اینجا تمام نشده".
بخشی از مصاحبه آندرس اسکوبار مدافع میانی تیم ملی کلمبیا در جام جهانی 1994، کسی که به آقای منش، شوالیه و جنتلمن فوتبال معروف بود و معتقد بود که فوتبال جلوی خشونت و مواد مخدر در کلمبیا را خواهد گرفت. آندرس ورزش را منجی مردمش از تباهی و رسیدن به رستگاری میدید اما اسکوبار نمیدانست که فوتبال بی رحم تر از این حرف هاست.
سی سال پیش در چنین روزی یعنی 22 ژوئن 1994 تیم های آمریکا و کلمبیا در ورزشگاه رزبول کالیفرنیا به مصاف هم رفتند، کلمبیا در اولین دیدار خود مقابل تیم ملی رومانی نتیجه را سه بر یک واگذار کرده بود و در بازی دوم باید مقابل میزبان قرار میگرفت. در کمپ تمرینی شرایط مساعد نبود. فرانسیسکو ماتورانا سرمربی وقت کلمبیا نام گابریل گومز (برادر هرنان گومز سرمربی کلمبیا در جام جهانی 1998) را از فهرست یازده نفره تیم خط زد، اما موضوع از چه قرار بود؟ یک گروه ناشناس از طریق فکسی که به اردوی تیم ملی کلمبیا ارسال کرده بودند، گابریل گومز را به مرگ تهدید کردند. وقتی گومز علت کنار گذاشته شدن خود را از مربی میپرسد، ماتورانا جریان تهدید به قتل وی را بازگو میکند.
با شروع بازی این تیم میزبان بود که بر توپ و میدان تسلط نشان داد، در دقیقه 34 آمریکا از سمت چپ توسط جان هارکس یک سانتر را به محوطه جریمه کلمبیا ارسال کرد و آندرس اسکوبار با یک تکل اشتباه اولین گل به خودی دوران حرفهای خود را در بدترین زمان ممکن وارد دروازه اسکار کوردوبا کرد.
اشتباهی که هرگز تصور نمیکرد آنقدر برای او گران تمام خواهد شد. در ادامه باز هم کلمبیا موفق به بهبود شرایط بازی نشد. آنها در نهایت با نتیجه دو بر یک بازی را واگذار کردند و از جام حذف شدند.
بر خلاف بقیه اسکوبار فرار نکرد
پس از بازی آخر گروهی با سوئیس، بازیکنان کلمبیا چمدان های خود را بستند و هرکس به هرجایی که میتوانست پناه برد، ماتورانا سرمربی کلمبیا مستقیم به اتلتیکو مادرید پیوست اما اسکوبار مدئین شهر محل تولد خود را انتخاب کرد. جایی که او از سال 1985 به بعد پیراهن اتلتیکو ناسیونال این شهر را به تن میکرد و قرار بود پس از پایان جام جهانی با ترک اتلتیکو، به ایتالیا سفر کند و به میلان بپیوندد. این مدافع کلمبیایی در آستانهی قرار گرفتن در کمربند خط دفاعی میلان افسانهای فابیو کاپلو بود، جایی که بازیکنان بزرگی چون فرانکو بارزی، پائولو مالدینی و کاستاکورتا دژ مستحکم دفاعی میلان را تشکیل میدادند. کاپلو شخصا دستور خرید آندرس اسکوبار را برای جانشینی فرانکو بارزی داده بود.
"تو یک خائنی، کاسترو مونیوز مدام این جمله را تکرار میکرد و هر شش گلولهی اسلحهاش را بر بدن اسکوبار خالی میکرد و با شلیک هر گلوله فریاد گل سر میداد".
فوتبال کلمبیا در اواخر دهه هشتاد و اوایل دهه نود میلادی در وضعیت خوبی قرار داشت، در دورانی که به سه جام جهانی متوالی 1990، 1994و 1998 صعود کردند و بهترین رتبهی تاریخ خود در رنکینگ فیفا را در رتبه چهارم در سال 1996 کسب کردند. همچنین در دوره های 1987، 1993 و1995 به سه مدال برنز کوپا آمریکا رسیده بودند. آنها در مقدماتی جام جهانی 1994 با اقتدار به عنوان صدرنشین از گروه A و با تحمیل شکست 5-0 به آرژانتین به صورت مستقیم به جام جهانی صعود کردند و آرژانتین را به پلیآف بین قارهای فرستادند، اما همانطور که گفته شد در آمریکا اوضاع به خوبی مرحلهی مقدماتی پیش نرفت.
چند روز پس از ورود به مدئین، در دوم ژولای سال 1994، این جنتلمن فوتبال با دوستان خود به کلوپ شبانه ال ایندیو در جاده لاس پالماس منتهی به حومه شهر رفت. اسکوبار در آن مکان در قسمت بار کلوپ با گروهی از افراد که تحت تأثیر الکل بودند برخورد کرد، آنها آندرس را بخاطر گل به خودیاش در جام جهانی مقابل آمریکا سرزنش کردند.
افراد این گروه توسط برادران پدرو دیوید و خوان سانتیاگو گالون هنائو رهبری میشدند. آنها به علت داشتن ارتباط با شبه نظامیان و قاچاق مواد مخدر در کشور شناخته شده بودند و خشونت جزء لاینفک زندگی آنها بود.
ساعت حدود 3 بامداد بود. درگیری لفظی علیه اسکوبار بالا گرفت و آندرس برای پایان دادن به تنش کلوپ را ترک کرد . در پارکینگ وقتی اسکوبار دوباره مورد حجمه قاچاقچیان مواد مخدر قرار گرفت به طفره رفتن ادامه داد و مدام در مورد اتفاقات فوتبال توضیح می داد، اما اینبار راننده خوان سانتیاگو گالون، یعنی امبرتو مونو کاسترو به او نزدیک شد و شش گلوله را به ریه، معده، گردن و ساعد چپ او شلیک کرد. آندرس به بیمارستان منتقل شد اما تلاش پزشکان راه به جایی نبرد و پس از چهل و پنج دقیقه در بیمارستان درگذشت.
پس از قتل گمانه زنی ها درباره اینکه او توسط مافیای قماربازی که با حذف کلمبیا از جام جهانی پول زیادی از دست داده بودند، مورد حمله قرار گرفته، شکوفا شد. قاتل پس از مدتی دستگیر شد و بعد از بازجویی به جنایت اعتراف کرد اما گفت که نمیدانست چه کسی را به قتل رسانده است. امبرتو مونوز کاسترو به چهل و سه سال حبس در زندان مدلو در شهر بوگوتا محکوم شد اما پس از یازده سال در سال 2005 میلادی با عنوان "رفتار خوب" از زندان آزاد شد.
پس از اعلام خبر درگذشت آندرس، اندوه، درد و دلشکستگی کلمبیا را فرا گرفت. بخصوص هواداران تیم ملی کلمبیا و اتلتیکو ناسیونال که خیابانهای مدئین را برای وداع با جنتلمن فوتبال کشورشان به تسخیر خود درآوردند.
تشییع جنازه او در چهارم ژولای 1994 در حضور صدو بیست هزار کلمبیایی در خیابانی که به طول پانزده کیلومتر جمعیت حضور داشتند، بسیار با شکوه برگزار شد. اسکوبار یک سمبل در اتلتیکو ناسیونال بود، باشگاهی که با آن در تورنمنتهای مختلف شرکت کرد و همراه با این باشگاه اولین قهرمانی یک تیم کلمبیایی در کوپا لیبرتادورس در سال 1989 را بدست آورد. آندرس اسکوبار با نام مستعار "ال کابایرو دل فوتبال" به دلیل خلق و خوی نیکوی خود در زمین و کارهای بشردوستانه در خارج از زمین، به شوالیه فوتبال، نجیب زاده فوتبال یا آقای جنتلمن معروف بود.
آندرس اسکوبار نماد معصومیت یک فوتبالیست بود در مقابل دست های آلوده به خون، بازیکنان زیادی گل به خودی زدند اما هیچ کدام تاوانی به این سنگینی پرداخت نکردند.
آندرس اسکوبار، با افتخار و غرور در یادها...