روزگاری سر والتر اسکات نویسنده و شاعر اهل ادینبرو با ترجمهی آثار و اشعار و نمایشنامههای گوته، شیلر و لسینگ برای مردم اسکاتلند، آنها را با ادبیات و فرهنگ آلمان آشنا میکرد و روزی برتی فوگتس همراه با یک نفرین دائمی روی نیمکت تیم ملی اسکاتلند ، حال و روز ارتش تارتان را سیاه میکند.
به هر رو همیشه سفر دور و دراز از سرزمینهای شمالی بریتانیا تا دامنههای آلپ سفری شیرین برای مردم اسکاتلند است و پذیرایی از مردم اسکاتلند، در کمپ تمرین فوقالعاده ضیافتی دلنشین برای ژرمنها.
جشنی با صدای بر هم خوردن بطریهای آبجوی باواریایی و اسکوچ آلی اسکاتلندی، با دامنهای اسکاتلندی و پیراهنهای چهارخانهی آلمانی آوای بگ پایپها و هر چیز دیگری که برای یک جشن درست و حسابی در تابستان نیاز دارید.... حالا، اسکاتلند پس از نمایشی مقتدر در دور انتخابی یورو 2024 راهی تورنمنت نهایی در آلمان شده. جاییکه در تابستان سال آینده، خاطرات 50 سال قبل ورق خواهد خورد. یادبودی تلخ و شیرین از سفر اسکاتلندیها به جام جهانی 1974 آلمانغربی.
اسکاتلند 1974 قویترین تیم بریتانیاست. بدون شک. بالاتر از انگلستان. انگلستان در سراشیبی تند سقوط با سر الف رمزی پس از جام جهانی 1970. شکست برابر ژرمنها در ومبلی در انتخابی یورو 1972. باخت برابر لهستان در نمایش معرکهی توماژفسکی گلر لهستانی و بازماندن از صعود به جهانی 1974. (طعنه آمیز است که این مطلب در پنجاهمین سالگرد آن بازی نوشته میشود!).
اسکاتلندیها اما یک ماه قبل از حذف انگلیس از جام جهانی 74، بلیت سفر به آلمان غربی را رزرو کردهاند.
با دنیس لاو یکی از سه عضو تثلیث مقدس الدترافورد، کنی دالگلیش جوان که هنوز در سلتیک بازی میکند، جیمی جانستن، یک سلتیکی دیگر با دریبلهای جادویی و مدال قهرمانی اروپا و با بیلی برمنر، پیتر لوریمر، جو جردن و دیوید هاروی، ستارگانی که ستون فقرات لیدزیونایتد یکی از قدرتهای اصلی لیگ انگلستان در آن سالها را تشکیل میدهند.
اسکاتلند با عبور از دانمارک و چکسلواکی پای به مسابقات جام جهانی 1974 میگذارد. تجربهی شرکت در جام جهانی برای نخستین بار پس از جام جهانی 1958، در سالهایی که پسران و دختران متولد سالهای جنگ حالا به جوانان پر شر و شوری تبدیل شدهاند. اگرچه ویلی اورموند، مربی اسکاتلند پیش از مسابقات به همه یادآوری میکند:
ما فقط برای تفریح و نوشیدن به آلمان سفر نمیکنیم!
بازیهای تدارکاتی پیش از جام با قدرت برگزار میشود. بلژیک، نروژ و.... دشمن قدیمی، حساب خود را دارد. بازی با انگلستان در ومبلی. پیش از بازی، ویلی اروموند به بازیکنان خود اجازه میدهد تا برای قایق سواری به دریاچه بروند.
جیمی جانستن، سوار یک قایق پارویی انفرادی میشود و دیوی هی و اریک شدلر نیز با یک قایق دو نفره از ساحل جدا میشوند. همان موقع است که جیمی جانستن در مییابد قایقش پارو ندارد و او به سرعت با جریان آب در حال حرکت به سمت دریاست! از طرفی شدلر و هی نیز به خاطر سوراخی که در قایقشان است نمیتوانند به او کمک کنند و در نهایت این گارد ساحلی است که به داد وینگر اسکاتلندیها میرسد.
خطر غرق شدن ستارگان تیم ملی به تیتر یک روزنامهها تبدیل میشود. تا شنبهی همان هفته و بازی برابر انگلستان. تنها تیم بریتانیایی حاضر در جام جهانی پیروز آن بازیست. یک نمایش عالی از اسکاتلندیها با گلهای جو جردن و گل به خودی کالین تاد.
اگرچه ستارهی آن بازی با دریبلهای ویرانگر و حرکات انفجاری در دفاع انگلستان، کسی به جز جیمی جانستن نیست... خب، این دلیل بهتری برای قرار گرفتن روی جلد روزنامههاست...
اسکاتلند- زییر
14 ژوئن 1974، دورتموند
اسکاتلند، در زمرهی مدعیان جام جهانی 1974 به شمار میرود. تصویر بیلی برمنر، کاپیتان لیدز و تیم ملی و هافبک دفاعی فوقالعدهی اسکاتلند روی جلد مجلات در کنار یوهان کرویف، فرانتس بکنباوئر، گرگوژ لاتو و .... قرار میگیرد و طرفداران با شور و شوق فراوان راهی آلمان میشوند.
کیت مک آلیستر 67 ساله، طرفدار قدیمی کویینزپارک خاطرات سفر به آلمان را اینطور به یاد میآورد:
من همیشه اعتقاد دارم جام جهانی 1974 تولد واقعی ارتش تارتان (لقب گروه طرفدارن دو آتشهی اسکاتلند) بود. این نخستین سفر تعداد زیادی از ما به خارج از بریتانیا به شمار میرفت. فراموش نمیکنم که به عنوان یک جوان 17 ساله چه شور و شوقی برای دریافت بلیت داشتم. در دورانی که خبر از فرآیندهای پیچیدهی اینترنتی نبود، ما به اتحادیهی فوتبال اسکاتلند نامهای ارسال میکردیم و آنها برایمان بلیت میفرستادند. من بلیت تا بازی نیمهنهایی را خریداری کردم.
سپس با قطار راهی داور، از آنجا با قایق و دوباره با قطار تا آلمان. هنگام ورود به آنجا همه چیز برایمان جدید بود. آنها به هرکسی که موهای بلند داشت مظنون میشدند. البته اگر کت و شلوار بر تن داشت رهایش میکردند! جوانهای امروز این چیزها را خوب بلدند.تمام فرهنگ ها را میشناسند و میدانند چطور پلیس را دور بزنند. ما در یک مهمانخانه در دورتموند مستقر شدیم. جایی که میزبان بازی اول برابر زییر بود. طبق مقررات صاحب آلمانی آن راس ساعت 10 شب در بسته میشد. خوشبختانه یک مرد اسکاتلندی همراه بود که همیشه راهی برای این چیزهای پیدا میکرد. او بی سر و صدا از لولههای آب بالا میکشید و به حیاط میپرید و در را برای ما باز میکرد.... سرانجام روز بازی او را دریک میخانه دیدم. در حالیکه پاهایش شکسته بود...
روز قبل از بازی اسکاتلند- زییر برزیل و یوگسلاوی نبرد سنگین وزنهای گروه را برقرار میکنند. فوتبال شرق اروپا در اوج برابر برزیل، تیم طلایی همیشهی جام جهانی. مساوی آن بازی خیال اسکاتلند را از سرگروهی روز اول راحت میکند. اورموند میگوید:
ابدا زییر را دست کم نخواهیم گرفت. ما در این بازی با تمام قدرت به میدان میرویم. این راهی است که باعث میشود برزیل و یوگسلاوی نیز به ما احترام بگذارند.
پیتر لوریمر، مهاجم تیزچنگ لیدز با که با شوتهای محکم و فرارهای خود شناخته میشود خیلی زود اسکاتلند را پیش میاندازد. با گلی که از برترین گلهای جام است. و سپس جو جردن کار را در همان نیمهی اول تمام میکند. دیوید هی به بی بی سی میگوید:
فشار زیادی روی ما بود. از طرفی هوا هم فوقالعاده گرم بود و اینها باعث شد تا در نیمهی دوم به همان دو گل بسنده کنیم.
و جو جردن زنندهی گل دوم بازی میگوید:
اشتباه ما توجه بیش از حد به اسکوربرد بود. باید گلهای بیشتری میزدیم. اگر آن بازی بازی دوم یا سوم ما بود شاید نتیجه کمی متفاوت میشد.
چه کسی میداند که آن برد "فقط دو گله" سرنوشت اسکاتلند را تغییر خواهد داد...
اسکاتلند- برزیل
18 ژوئن فرانکفورت
همه چیز مثل برق و باد رقم میخورد. در یک لحظه، ضربهی سر جو جردن به شکلی عالی توسط لیائو گلر برزیلی دفع میشود و توپ در دو متری دروازه با برخورد به پای کاپیتان برمنر ناباورانه به بیرون میرود.....
طرفداران اسکاتلندی بی صبرانه منتظر مهمترین بازی طول زندگی شان هستند. بازی با قهرمان جهان.
کیت مک آلیستر میگوید:
من آنقدر خوش شانس بودم که در هر چهار جام جهانی که برای طرفداری اسکاتلند سفر کردم با برزیل بای کردیم (1982، 1990، 1998). تماشای طرفداران برزیلی در جایگاه تیم رقیب عالیست. البته فقط برزیلیهای ثروتمند بودند که میتوانستند به فرانکفورت سفر کنند. طرفدارانی زیبا و شیک پوش. همیشه یک گروه سامبا همراهشان بود و دخترانی مشغول رقصیدن حال و هوا را عوض میکردند.
اسکاتلند، بسیار بهتر از انگلیس جام جهانی 1970 برابر برزیل بازی میکند. هرچند از ستارگان آن تیم طلایی سال 1970 برزیل تنها جرزینیو و ریولینو پای به آلمان غربی گذاشته اند اما همهی ما خوب میدانیم برزیل جام جهانی برزیل است. لااقل در آن سالها. برزیلی پس از فشار آغازین برزیل، این اسکاتلند است که پیش میرود. برزیلیها در نمایشی با فاصله از تیمی که میشناسیم روی به خطا کردن میآورند. خطاهایی که به نظر پیتر لوریمر، میتوانست جریمهای بیش از سه کارت زرد داشته باشد:
همه برزیل را به ستارگان بزرگی که به دنیای فوتبال معرفی کرده میشناسند. اما آن شب آنها خشن بودند. بازیکنان تکنیکی ما را میزدند و به نظرم ما شایستهی دریافت پنالتی و 10 نفره شدن حریف بودیم...
مهربانی آری فان گمرت داور هلندی آن بازی با برزیلیها و از دست دادن موقعیت اسکاتلندی ها اتفاقات بد آن شب هستند اما اتفاق حقیقتا دردناک دور دوم بازیها برای اسکاتلند نمایش یوگسلاوی برابر زییر است.
آفریقاییها در یک نمایش بد و در شرمساری ابدی تاریخ جام جهانی با 9 گل مغلوب یوگسلاوی میشوند. در بازی که پس از دریافت 3 گل در 20 دقیقهی آغازین، دروازهبان زییر تعویض میشود و گلر جدید هم 6 بار توپ را از قعر دروازهی خود بیرون میآورد.... تمام اینها مضاف بر یوگسلاو بودن سرمربی زییر، شاخکهای بی بی سی اسکاتلند را برای یک داستان ورای اتفاقات معمول تیز میکند. توطئه یا.... اگرچه کافی بود اسکاتلند در نیمهی دوم آن بازی برابر زییر، کمی به خود بجنبد....
اسکاتلند یوگسلاوی
فرانکفورت
اما و اگرهای روز پایانی همیشه کارها را سخت میکند. اسکاتلند و یوگسلاوی با یک برد و یک مساوی 3 امتیاز دارند (برای هر برد 2 امتیاز ثبت میشد). و البته تفاضل گل یوگسلاوها مثبت 9. برزیل 2 امتیاز دارد و یک بازی با زییر.
اتفاقات روز پایانی، سرتاسر برای کیت مک الیستر طرفدار ارتش تارتان و رفقایش، برای ویلی اورموند که به خاطر بازی ندادن به جانستون و خداحافظی او پیش از جام مورد انتقاد است، برای لیدزی های اسکاتلند که به رفتن و نرسیدن در قدم آخر خو گرفته اند و برای تمام تیم یک حسرت بزرگ است.
عقب افتادن از یوگسلاوی و زدن گل مساوی دیرهنگام از جو جردن. کورسوی امیدی که در صورت برد با اختلاف دو گل یا کمتر برزیل برابر زییر، باقیست و توسط وادومیرو محو میشود.
تماشاگران اسکاتلندی در والدشتادیون، با سرگیجه اعداد روی جدول های کاغذی گروه را بالا و پایین میکنند.
مردم اسکاتلند، در گلاسکو، داندی، پرت و.... بهت زده به صفحه کوچک تلویزیون خیره شدهاند. به جدول آن گروه لعنتی. به سه تیم پنج امتیازی که اسکاتلند بین آنها سوم است. به عدد صفر مقابل تعداد باختهای تیمشان. به تنها یک گل خورده در طول جام جهانی.....
در روزهای بعد، تلخ کامیها بیشتر و بیشتر خواهد شد. یوگسلاوی هر سه بازی دور دوم گروهی را به آلمان غربی، سوئد و لهستان میبازد. برزیل با شکست برابر هلند و آرژانتین حذف میشود. هلند با کرویف در فینال به آلمان غربی و بکن باوئر که پیش از این یک باخت برابر همسایه ی شرقی خود داشته میبازد.
خب، بله جام جهانی 1974 آلمان غربی تنها یک تیم بدون شکست دارد.... چشم انداز بدی برای شاگردان کلارک در تابستان پیش رو نخواهد بود.