فوتبال اروپا با نزدیکشدن به انتهای خط با جذابیت بیشتری دنبال میشود. در این هفته از مسابقات با توجه به جریانیافتن بازیهای لیگ قهرمانان اروپا و لیگ اروپا بازیهای جذاب مختلفی برگزار شدند؛ بازیهایی که هرکدام شایستگی پرداخت و بررسی مفصل را دارند. |
ابتدای هفته با بازیهای پنج لیگ معتبر اروپایی همراه بود؛ از هفته سی و دوم بوندسلیگا گرفته تا هفته سی و پنجم سری آ. در این بین بازیهای هفته سی و ششم لیگ برتر انگلیس نیز جریان یافتند. از انتقام لیورپول از تاتنهام در آنفیلد تا پیروزی پنچ بر صفر چلسی مقابل وستهم، همه و همه با جذابیت دنبال شدند. سپس هفته به بازیهای لیگ قهرمانان منتهی شد. بازیهای دور برگشت مرحلهی نیمهنهایی با جدال پاریسنژرمن - دورتموند و رئال مادرید - بایرن مونیخ دنبال شدند. دورتموند در دور رفت با پیروزی ۱-۰ در خانه از سد پاریس گذشته بود و رئال مادرید نیز در آلیانتس آرنا به تساوی ۲-۲ دست یافته بود تا بازی برگشت با حساسیت بیشتری دنبال شود. سپس همهچیز به بازیهای لیگ اروپا منتهی شد. جدال مارسی - آتالانتا در یک طرف و بازی بایر لورکوزن - آاس رم نیز در سمت دیگر جریان داشت. آاس رم برای جبران شکست در المپیکو به مصاف حریف میرفت و آتالانتا نیز در برگامو برای تقابل با مارسی آماده میشد تا تکلیف دیگر فینالیست مشخص شود؛ چرا که بازی رفت آنها با تساوی ۱-۱ به اتمام رسیده بود. برای ایتالیاییها مطمئناً فینال تمام ایتالیایی رویایی خواهد بود. تقابل رمِ دروسی با سبک بازی هجومی خود در مقابل آتالانتای گاسپرینی که تیمی بیرحم و مطابق با ایدههای هجومی گاسپرینی است، قطعاً جدال جذابی را در فینال رقم خواهد زد و همچنین بار دیگر چرایی سهمیهی پنجم سری آ را به دیگران اثبات خواهد کرد، اما همیشه همهچیز بر مبنای رویاها رقم نمیخورند. به هرحال، این هفته را میتوان هفتهای "فوتبالی" دانست؛ هفتهای لذتبخش برای تمام فوتبالدوستان.
منچستریونایتد - کریستالپالاس؛ شیطانکشیِ عقابها در خانه
نخستین بازی مورد بررسی از لیگ برتر انگلیس خواهد بود؛ جایی که تیم اولیور گلاسنر میزبان منچستریونایتد بود. تیم اریک تنهاخ به منظور حفظ جایگاه ششم و دستیابی به سهمیهی لیگ اروپا، به پیروزی در این بازی نیاز داشت؛ بهخصوص باتوجه به اینکه نیوکاسل و چلسی برای جایگاه ششم و هفتم کمین کردهاند. اما فراتر از نیوکاسل و چلسی، این کریستالپالاس بود که برای منچستریونایتد دام پهن کرده بود. تلهی عقاب در خانه با گل مایکل اولیسه نمایان شد. تکنوازی اولیسه در حالی رقم خورد که اریکسن، کاسمیرو و حتی کوبی ماینو بسیار ناشیانه عمل کردند. در حالی که شاید برای انتقاد از اریکسن دلایل کافی وجود نداشته باشد اما کاسمیرو با عملکرد ضعیف خود تیغ تیز انتقادات را پیشروی خود میبیند. کاسمیرو، که با مبلغی گزاف به اولدترافورد آمد تا یک رهبر در خط هافبک منچستریونایتد و رختکن این تیم باشد، در تکرار عملکردِ خوبِ خود ناکام بود. در کنار مصدومیتهای گاه و بیگاه، او در بازیهایی که حضور داشته است نیز عملکرد ضعیفی به ثبت رسانده است. این در حالی است که کوبی ماینو علیرغم نمایش ضعیف در این بازی، در دیگر بازیها عملکرد مطلوبی داشته است و موثر از کاسمیرو واقع شده. این موضوع مهر تاییدی است بر سیاستهای اشتباه باشگاه در نقل و انتقالات. از طرف دیگر نمایش درخشان اولیسه در این بازی اثباتی بر تواناییهای این بازیکن بود. به نظر میرسد او گزینهی مناسبی برای منچستر باشد؛ به خصوص باتوجه به اینکه آنها تمایل خود برای جذب این بازیکن را نشان دادهاند. بند فسخ او ۵۰ الی ۶۰ میلیون پاوند گزارش میشود، اما صرف مبلغی کمتر برای جذب او منطقیتر خواهد بود؛ به خصوص باتوجه به اینکه صرف مبالغ گزاف انتظارات را از او بالا خواهد بود. همچنین آیندهی جیدون سانچو نیز در جذب او تاثیرگذار خواهد بود. سانچو، که با اریک تنهاخ به مشکل برخورده بود، در دورتموند احیا شده است و تنها در صورت فروش او منچستریونایتد به جذب اولیسه و یا بازیکنان دیگر خواهد پرداخت. سپس در دقیقه ۴۰ این ژان فیلیپ ماتتا، برندهی جایزه بهترین بازیکن کریستالپالاس در فصل جاری بود که آندره اونانا را مغلوب کرد. بازهم اشتباهات خط هافبک پایهگذار این گل بود. سپس ماتتا برای به ثمر رساندن گل جانی اوانز را نیز دریبل زد. اوانز، این مدافع کهنهکار، به صورت آزاد جذب شد تا گزینههای تنهاخ در خط دفاع بیشتر شود، اما او به هیچوجه گزینهای مناسب برای منچستریونایتد، تیمی که باید در کورس قهرمانی باشد تا کورس سهمیه، نیست. اوانز نمونهای از سردرگمی مدیران منچستریونایتد در نقل و انتقالات در سالهای اخیر است. البته بازنگری جدی رتکلیف بر این بخش خبر خوبی برای هواداران خواهد بود. او عمر برادا و جیسون ویلکاکس را به اولدترافورد آورده است و احتمالاً دن اشورث نیز به کادر مدیریتی باشگاه اضافه خواهد شد تا مثلثی از مدیران باتجربه و اثباتشده در این باشگاه شکل بگیرد. نیمهی اول با دو گل برای عقابها به پایان میرسد، اما این برای آنها کافی نیست. یک ارسال، یک تاثیرگذاری از آندرسن و گل میچل! در دقیقه ۵۸ به همین سادگی گل سوم پالاس به ثمر میرسد. در اینباره هر دو بازیکن گزینههای جالبی برای یونایتد به نظر میرسد. باتوجه به بحران تیم در دفاع (فولبک) چپ، تایریک میچل گزینهای مناسب در نظر گرفته میشود؛ به خصوص باتوجه به اینکه با کریستالپالاس خود را در لیگ برتر اثبات کرده است؛ اما احتمالاً پرویس استوپینیان بهترین گزینه باشد. فولبک چپ برایتون حتی به اعتقاد آنتونی والنسیا "بهترین مدافع چپ لیگ برتر" است. یواخیم آندرسن نیز گزینهای قابل بررسی برای خط دفاع است. مدافع دانمارکی در ارسال پاسهای بلند بادقت مهارت ویژهای دارد و همین تواناییهای او برای تیم اولیور گلاسنر بسیار کارآمد است. اما در دقیقه ۶۷، کاسمیرو باری دیگر فاجعهآفرین بود. او که به خاطر قدرت بدنی بالای خود شناخته میشود، با تنهی مونیز از دور خارج شد تا در نهایت مونیز توپ را به اولیسه رسانده و این بازیکن با شوت دیدنی خود ورزشگاه را منفجر کند. نمایش فاجعهی بازیکنان شیاطین سرخ در این بازی نشان داد که چرا باید حرف رالف رانگنیک مبنی بر "عمل جراحی تیم" را بیش از پیش جدی گرفت و البته نشان داد که جیم رتکلیف برای بازیابی قدرت شیاطین کاری بسیار سختتر از آنچه تصور میشد، دارد. البته، نمایش تحسین برانگیز تیم گلاسنر نیز نباید فراموش شود. عقابها با یک نمایش شگفتانگیز در خانه، شیاطین را شکار کردند!
دورتموند - پاریسنژرمن؛ آخرین عاشقانهها در پاریس
دومین بازی که بررسی خواهد شد، جدال دورتموند - پاریس در نیمهنهایی لیگ قهرمانان است. پاریسیها امید داشتند تا در خانه شکست ۱-۰ بازی رفت را جبران کنند، اما تیم ادین ترزیچ به این راحتی تسلیم نخواهد شد. بازی با مالکیت بیشتر پاریسن ژرمن جریان مییابد، اما عملکرد عالی خط دفاع دورتموند، در کنار درخشش کوبل و البته لطف بیانتهای "تیر دروازه" مانع از گلزنی حریف شد. نکتهی قابلتوجهی نیز دربارهی یکی از مهمترین بازیکنان حال حاضر فوتبال، یعنی کیلیان امباپه، وجود داشت. امباپه که به عنوان سردمدار نسل جدید فوتبالیستها مطرح است و در بازیهای مهمی از جمله فینال جام جهانی درخشیده است، در هر دو بازی عملکرد سابق خود را تکرار نکرد. آنچه همیشه و همیشه از امباپه انتظار میرود، به "آبوآتشکشیدن" خط دفاع حریف است. کیلیان اخیراً در انجام این کار، که از قضا پیشتر نیز آن را انجام داده بود، ناکام مانده و این اتفاق جالبی برای این ستارهی بزرگ نیست. به هرحال، به خاطر بیانگیزگی باشد یا هر دلیل دیگری، افت امباپه در چنین بازیهای محسوس است؛ هرچند که به نظر میرسد دیگر فوق ستاره در بازیهای بزرگ بیشتر از اینکه به فکر گلزنی توسط خود باشند، این کار را برای تیمشان تسهیل میکنند؛ ارلینگ هالند گواه خوبی برای این موضوع نیست؟
فارغ از این، مردان دیگری نیز در این بازی شایستهی توجه بودند. یکی از آنها متس هوملتس است. هوملتس در بازیهای اخیر دورتموند در UCL عملکرد مطلوبی داشته است و حتی باوجود شایعاتی مبنی بر جدایی، خود را باری دیگر اثبات کرده است. اخیراً نیز همانطور که اطلاع دارید، به عنوان بهترین بازیکن هفتهی لیگ قهرمانان انتخاب شد. او چهرهی اول بازی از نگاه عکاسان، نویسندگان و... بود؛ البته اگر...
البته اگر مارکو رویس را فراموش نکنیم! خبر جدایی رویس برای هواداران دورتموند دردناک است. او یکی از آخرین اسوههای وفاداری در فوتبال امروزی تلقی میشود. رویس آلمانی به خاطر مصدومیت هیچوقت نتوانست تا پتانسیل واقعی خود را به اجرا بگذارد. وی حتی باوجود دقایق کمتر بازی، چهرهی اول بازی بود و پس از صعود تیمش به لیگ قهرمانان نیز قابهای ماندگاری از او ثبت شد.
در ادامه به مورد پاریس اشاره خواهد شد. هواداران این چنین تفسیر میکنند که اگر منچسترسیتی اثباتکنندهی این باشد که "با پول بیشتر میتوان افتخارات گوناگون را خرید"، پاریسنژرمن آن را رد میکند. البته، تفسیر هواداران با مالکان متفاوت خواهد بود. علیرغم اینکه قطریها رویای کسب لیگ قهرمانان را دارند، اما کسب قهرمانیهای متعدد در لیگ ۱، ورود ستارگان بزرگ و البته کمک به میزبانی قطر در جام جهانی نیز جلوههایی از موفقیت آنها هستند. به هرحال، موفقیت میتواند مفهوم متفاوتی نیز داشته باشد.
اما فارغ از این موضوع، صعود دورتموند به فینال و پایاندادن به طلسم ۱۱ ساله نیز داستان خود را دارد. برخلاف انتقادات متعدد به سیاستهای نقل و انتقالاتی دورتموند و عدم موفقیت آنها در قهرمانی در بوندسلیگا، آنها به آخرین مسابقهی لیگ قهرمانان راه یافتند. به نظر میرسد سیاست آنها مبنی بر کسب درآمد با استفاده از فروش ستارگان و جذب جایگزینان نسبتاً ارزان قیمت، در فوتبال امروزی بسیار موفق است. این سیاست که سرمایهی قابلتوجهی برای باشگاه ایجاد میکنند، در باشگاههایی همانند دورتموند، بنفیکا و... بسیار پرطرفدار بوده است. جالب اینجاست که بنفیکا نیز در فصل گذشته به یکچهارم نهایی لیگ قهرمانان راه یافت. احتمالاً در آیندهی نهچندان دور بیشتر باشگاههای کمدرآمد و کوچک به چنین سیاستهایی روی بیاورند.
رئالمادرید - بایرنمونیخ؛ به سان یک وسترن!
دور برگشت مرحله نیمهنهایی لیگ قهرمانان اروپا با بازی بایرنمونیخ - رئالمادرید پایان یافت. باتوجه به تساوی ۲-۲ در بازی رفت، نتیجه این بازی در تعیین دومین فینالیست این دوره نقش حیاتی داشت. بازی در برنابئو دنبال شد. در دو طرف، لروی سانه و هری کین برای بایرنمونیخ و وینیسیوس و رودریگو برای رئالمادرید امیدهای گلزنی بودند. از جود بلینگام نیز باتوجه به تغییر نقشش از گلزن تیم به یک هافبک جنگنده، انتظار نمیرفت تا گلزنی کند. در این موقع فوتبال بار دیگر نشان میدهد که برای تماشای مسابقات باید تمامی آمار و ارقامها را به دور ریخت. یک مصدومیت بدموقع در شرایطی که رئالمادرید بارها به دروازهی مانوئل نویر هجوم آورده است موجب میشود تا آلفونسو دیویز در پست وینگر، یعنی پستی غیرتخصصی به میدان برود. با اینحال، در شرایطی که انتظار میرفت تا هری کین گلزنی کند، این دیویز است که با شوتی دیدنی آندری لونین را مغلوب میکند. البته نقش هری کین نیز در "از دور خارجکردن" آنتونیو رودیگر شایسته تحسین است. سپس حملات رئالمادرید ادامه مییابد. ستارگان تیم، از جمله جود بلینگام، وینیسیوس جونیور و... بارها هواداران را تهییج میکنند. رئالمادرید برای این بازی به طور جدی بر هواداران تیم حساب باز کرده بود. شاید در ادامه همین جو جهنموار برنابئو موجب شد تا گل اول به ثمر برسد. مانوئل نویر، سنگربان کهنهکار بایرن که در این بازی درخشیده بود و شب فوقالعادهای را گذرانده بود، روی یک اشتباه موجب میشود تا خوسلو ماتو گلزنی کند. اشتباهی که شباهتهایی به موقعیتی مشابه در جام جهانی ۲۰۰۲ داشت؛ جایی که اولیور کان اشتباهی مهلک مرتکب شد. اما در شرایطی که انتظار میرفت بازیکنان مختلف تیم از جمله رودریگو، وینیسیوس و... گلزنی کنند، این خوسلو، مردی از آکادمی رئالمادرید بود که گلزنی کرد تا نمایش زیبای مادریدیها بدون گل نباشد. سپس چند دقیقهی بعد رودیگر (مدافع تیم) خط دفاع حریف مونیخیها را برهم میریزد تا خوسلو باری دیگر گلزنی کند. خوسلو در شبی که انتظار درخشش ستارگان بزرگ میرفت، دبل کرد تا نشان دهد که هیچگاه برای اثبات خود دیر نیست. او پس از سالها تلاش در سطوح پایینتر، این فصل در رئالمادرید نگاهها را خیره کرد و حتی به تیم ملی دعوت شد تا تلاشهایش بیثمره نمانده باشند. و سپس آن صحنهی جنجالی. احتمالاً اگر مارسینیاک، یکی از برترین داوران حالحاضر فوتبال آن موقع سوت نمیزد، ماتیاس دلیخت فرصت استفاده از شلختگی حریف را نداشت و شاید آن گل مردود نیز به ثمر نمیرسید؛ اما اشتباه مارسینیاک، که احتمالاً به خاطر شرایط بازی و فشار هواداران تیمها بوده باشد، موجب شد تا باری دیگر زمزمههایی درباره داوری شکل بگیرد. حقیقتاً در طی سالهای اخیر هیچ بازی را به یاد ندارم که از لحاظ داوری مورد بحث قرار نگرفته باشد؛ از فینال جام جهانی اخیز و بازیهای مختلف آن گرفته، تا بازیهای همین دو تیم در سالهای پیشین، به همه و همه از لحاظ داوری انتقاداتی وارد بوده است. به هرحال، داوری در فوتبال شغلی پرتنشتر از آنچه گمان میشود هست. داوران بارها در طول بازی شرایط دشواری را تجربه میکنند، اما اینبار تفاوت در آن است که حالا VAR نیز وجود دارد و هواداران هیچ اشتباهی را وارد نمیدانند. به نظر میرسد که باید در نحوهی کار کمکداور ویدئویی کمی تجدیدنظر شود. پیشنهادهای شما چیست؟
بایرلورکوزن - آاس رم؛ شکستناپذیرانِ تسلیم ناپذیر!
در یکی دیگر از مهمترین بازیهای هفته، لورکوزن در جریان نیمهنهایی لیگ اروپا به مصاف آاس رم رفت. پیروزی بایرلورکوزن در بازی رفت تا حدودی خیال آنها را درباره صعود راحت کرده بود، اما تیم جذاب دنیله دروسی برای کامبکزدن آماده شده بود. دقیقه ۴۳ خطای یوناتان تاه، کاپیتان لورکوزن بر روی سردار آزمون موجب شد تا یک پنالتی به نفع رم اعلام شود و لیاندرو پاردس این توپ را تبدیل به گل کرد. سپس در نیمه دوم داور با بازبینی صحنهای مشکوک اعلام پنالتی میکند تا پاردس در دقیقه ۶۰ دومین گل خود را به ثمر برسانند. با اینوجود، تیم ژابی آلونسو برای حفظ رکورد شکستناپذیری خود تقلا میکند. آنها که قصد ندارند در خانه شکست بخورند، به حملات بیوقفهی خود ادامه میدهند. آنها در این راه موقعیتهای بسیاری خلق میکنند، اما با بیدقتی آنها را از دست میدهند. در این بین با ورود ویرتز امیدها به گلزنی بیشتر میشود. فلوریان ویرتز، هافبکی خلاق با توانایی رقمزدن تفاوتها است. وجود چنین هافبکهایی برای هرتیمی ضروری است و لورکوزنِ ژابی آلونسو نیز که سودای قهرمانی در بوندسلیگا را داشت، باحضور او طراوت بیشتری یافت. احتمالاً در آیندهی نهچندان دور راهش را به تیمهایی مثل منچسترسیتی یا رئالمادرید پیدا خواهد کرد. به هرحال، لورکوزن به حملات خود ادامه داد تا اینکه در دقایق پایانی به سمت یک ارسال انجام دادند و جانلوکا مانچینی، کاپیتان رم گلبهخودی زد تا اختلاف به حداقل برسد. حال لورکوزن برای کسب تساوی تلاش میکرد. آنها قصد نداشتند تا بدین راحتی به نوار شکستناپذیری خود پایان دهند. در جریان این امر، حملات بایرلورکوزن پایان نیافت. آنها بارها با پاسهای بلند و نفوذ از جناحین بارها دروازهی اسویلار را تهدید کردند و در نهایت در دقیقه ۹۷ و در یک حملهی سریع، استانیشیچ از سمت راست صاحب توپ میشود، دریبل میزند و توم را به گوشهی دروازهی اسویلار میفرستد تا بازی به تساوی برسد. با این تساوی رکورد شکستناپذیری لورکوزن ادامه پیدا کرد. اما فارغ از این، به نظر میرسد که دیگر دقایق ۹۰+ نام دیگری پیدا کردهاند؛ ژابیتایم! ژابیتایم حالا جایگزین فرگیتایم شده است. آنها ۱۷ عدد از گلهایشان در تمامی رقابتها را در این دقایق به ثمر رساندهاند. آمار جالبی است و البته شایان ذکر است که عملکرد عالی بازیکنان لورکوزن در این دقایق (۹۰+) ماحصل تلاشهای کادر بدنسازی تیم آنها است. و سپس یوسیپ استانیشیچ؛ او پیشتر در جریان بازی با پاریسنژرمن بر سر زبانها افتاده بود. او در این بازی نمایشی درخشان از خود برجای گذاشت تا بایرنمونیخ مقابل حریفش کلینشیت کند. این بازیکن که محصول آکادمی بایرنمونیخ است به طور قرضی در لورکوزن حضور یافت، پیشرفت قابلتوجهی داشت و حالا عضوی موثر از تیمِ قدرتمندِ ژابی آلونسو است. او استعداد مطرحی نبود، اما سختکوشی بزرگترین نقطه قوت او بود و به همین دلیل جایگاهش را در لورکوزن یافت. در نهایت طلسم آاس رم در لیگ اروپا ادامه یافت. آنها که فصل گذشته در یک بازی جنجالی از سویا شکست خوردند، این فصل نیز توسط بایرلورکوزن کنار زده شدند و مجدداً فرصت قهرمانی در این رقابتها را از دست دادند. با اینحال، آاس رم با دنیله دروسی چیزهای زیادی برای ارائه دارد و باید دید که آینده با او چگونه رقم خواهد خورد. آیا دروسی موفق خواهد شد تا عملکرد خوبش را تکرار کند؟
پینوشت: بازیهای بسیاری در هفتهی گذشته برگزار شدند و تعداد قابلتوجهی از آنها نیز اهمیت ویژهای داشتند. بازی لیورپول - تاتنهام که پیشتر به آن اشاره شد که با پیروزی قرمزها همراه بود، بازی رئالمادرید - کادیز که حکم قهرمانی مادریدیها را امضا کرد، بازی بارسلونا مقابل ژیرونا که با نمایش درخشان ژیرونای شگفتیساز همراه بود و.... که هرکدام شایستهی توجه بیشتری هستند، اما فرصتی پیش نیامد که به تماشای آنها بنشینم و سیاههای دربارهشان بنویسم. از این بابت عذرخواهم و هیچ دلیل خاصی (جز این) برای انتخاب بازیها وجود ندارد.