اختصاصی طرفداری | رئال مادرید بعد از شکست ۰-۳ مقابل آرسنال در لندن، در پی بازگشت تاریخی دیگری است؛ آنچه که سالیان سال است در سانتیاگو برنابئو دیده نشده است.
رئال مادرید، پرافتخارترین تیم تاریخ لیگ قهرمانان اروپا با ۱۵ جام در ویترین افتخارات خود، بارها و بارها به بازگشتها و معجزههایی در فضای باورنکردنی سانتیاگو برنابئو دست یافته است.
اما برای یادآوری آخرین باری که رئال مادرید شکست سنگینتر از سه گل در بازی رفت را در رقابتهای اروپایی جبران کرد، باید در کتابهای تاریخ تا سال ۱۹۸۶ به عقب بازگردیم: ۳۹ سال!
بله، ۳۹ سال از بزرگترین بازگشت تاریخ رئال مادرید گذشته است و این احتمالاً خبر خوبی برای توپچیهای لندن است.
در واقع، آن بازگشت حتی در لیگ قهرمانان اتفاق نیفتاد. در جام یوفا، مادرید برابر بروسیا مونشنگلادباخ آلمان، پس از شکست سنگین در خاک آلمان، در یکی از بزرگترین بازگشتهای تاریخ فوتبال اروپا موفق شد این نتیجه را جبران کند.
از آن زمان، سانتیاگو برنابئو بارها شاهد بازگشتهای درخشان در لیگ قهرمانان بوده، بهویژه در دههی گذشته!
اما آن بازگشت تاریخی مقابل مونشنگلادباخ هنوز در ذهن هواداران آن نسل رئال مادرید حک شده است.
تصویری که از خوانیتو پس از پایان بازی و در حال پرش از خوشحالی باقی مانده، بهخوبی عظمت آن شب فراموشنشدنی را نشان میدهد؛ شبی که رئال مادرید دومین جام یوفای خود را بالای سر برد.
بازگشتهای معجزهآسا در رقابتهای اروپایی برای رئال مادرید موضوع جدیدی نیست، هرچند در سالهای اخیر کمتر در چنین موقعیتی قرار گرفتهاند.
در واقع، آخرین باری که رئال با شکست در بازی رفت وارد دیدار برگشت مرحله حذفی لیگ قهرمانان شد، به نیمهنهایی فصل ۲۰۲۱/۲۲ برابر منچسترسیتی بازمیگردد.
در آن دیدار، مادرید موفق شد شکست ۴-۳ بازی رفت در ورزشگاه اتحاد را جبران کند؛ آنهم با درخشش رودریگو که در واپسین دقایق، دو گل حیاتی به ثمر رساند و شهرت ورزشگاه سانتیاگو برنابئو و افسانه رئال را برای نسل امروز معنادار کرد. آنها با چشمان خود شاهد آن بودند و نیازی به بازگشت به گذشته و متابها و فیلمها و آمار و ارقام و جام و مدال نبود.
اینک ویرانگری آرسنال با بهترین بازی خود در تاریخ استادیوم امارات در اروپا، رئال مادرید را ناچار کرده تا به تنها چیزی که در چنین لحظاتی میتوان تکیه کرد، متوسل شود: جادوی سانتیاگو برنابئو.
در نخستین واکنش از سوی بازیکنان رئال مادرید پس از شکست سنگین ۳-۰ مقابل آرسنال در دیدار رفت مرحله یکچهارم نهایی لیگ قهرمانان، همان برگ برنده همیشگی باشگاه از جیبها بیرون آمد؛ استادیوم افسانهای برنابئو، که بارها صحنهی بازگشتهای معجزهآسا بوده است.
مادریدیها در تاریخ خود سه بار موفق شدهاند چنین شکستهای سنگینی را در رقابتهای اروپایی جبران کنند، گرچه هیچیک از آنها در قالب فعلی لیگ قهرمانان اروپا رقم نخورده است. اکنون هواداران و بازیکنان با چنگ زدن به همان امید دیرینه، منتظر شبی دیگر از جنس معجزه در مادرید هستند.
در واقع، آخرین باری که رئال مادرید با شکست سه گل یا بیشتر در دیدار رفتِ یک مرحلهی حذفی در رقابتهای اروپایی مواجه شد، این تیم نتوانست معجزهای رقم بزند. آن شکست به نیمهنهایی فصل ۲۰۱۲-۲۰۱۳ لیگ قهرمانان اروپا برمیگردد؛ جایی که چهار گل تماشایی از روبرت لواندوفسکی در دیدار رفت، دورتموند را با نتیجه ۴-۱ پیش انداخت. در دیدار برگشت، رئال مادرید تا آستانه کشاندن بازی به وقت اضافه پیش رفت، اما پیروزی ۲-۰ کافی نبود و کهکشانیها از گردونهی رقابتها کنار رفتند.
طبق دادههای «بیساکر پرو BeSoccer Pro»، یک بار دیگر نیز رئال در بازگشت از شکست ناتوان ماند؛ در فصل ۱۹۶۴-۱۹۶۵، در مرحلهی یکچهارم نهایی جام باشگاههای اروپا، مقابل بنفیکای قدرتمند با اوزهبیو با نتایج ۵-۱ و ۲-۱ شکست خورد و حذف شد.
این دو نمونهی تلخ، تلاشهای بیحاصل است. اما در مقابل آنها، سه بازگشت تاریخی و فراموشنشدنی در کارنامهی رئال مادرید به چشم میخورد. از این میان، تنها یکی در چارچوب رقابتهای لیگ قهرمانان فعلی ثبت شده: فصل ۱۹۷۵-۱۹۷۶ در جام باشگاههای اروپا در برابر قهرمان انگلستان؛ دربی کانتی.
و حالا دوباره، تمام چشمها به برنابئو است...
و تمامی امیدها به «معجزهی برنابئو» بسته شده است.
گرچه این بازگشتهای تاریخی فقط یکی از آنها در قالب فعلی لیگ قهرمانان رخ داده، اما مجموعهای از رستاخیزهای شگفتانگیز و «غیرممکن» در سانتیاگو برنابئو طی سالهای اخیر، به بازیکنان رئال مادرید ایمان و انگیزهای دوباره داده تا بعد از شکست ۳-۰ در ورزشگاه امارات، همچنان به برگشت در دیدار برگشت امیدوار باشند.
سه فصل پیش، مقابل پاریسنژرمن، چلسی و منچسترسیتی، رئال در حالی از زمین پیروز بیرون آمد که در بیشتر لحظات بازیهای برگشت، از دور رقابتها خارج شده بود. مقابل پاریس، تنها ۱۲ دقیقه بر بازی مسلط بود، اما همان لحظات برای صعود کافی بود. در برابر چلسی، با وجود پیروزی ۳-۱ در بازی رفت، تا دقیقهی ۷۵ بازی برگشت با نتیجهی ۳-۰ عقب بود؛ اما رودریگو در دقیقهی ۸۰ گل زد تا بازی به وقت اضافه کشیده شود و رئال در نهایت صعود کرد.
در نیمهنهایی مقابل منچسترسیتی نیز، ۱۷۹ دقیقه حذفشده به نظر میرسید تا اینکه دوباره رودریگو با دو گل در عرض دو دقیقه، صعود را برای مادریدیها به ارمغان آورد و رئال به فینال لیگ قهرمانان راه یافت.
لحظات مشابهی در فصل گذشته در برابر بایرن مونیخ تکرار شد. پس از تساوی ۲-۲ در آلمان، بایرن در بازی برگشت در دقیقهی ۶۸ در برنابئو گل زد و در آستانهی صعود بود، اما اینبار نوبت خیزش خیرهکنندهی خوسلو بود؛ بازیکنی که با دو گل در سه دقیقه، رئال را دوباره به فینال فرستاد. همان فینالی که با کسب پانزدهمین جام قهرمانی اروپا برای مادریدیها، جاودانه شد.
و دقیقاً با همین پیشزمینههای اخیر است که بازیکنان رئال مادرید در آستانهی بازی برگشت در روز چهارشنبه دلگرم شدهاند. لوکاس واسکز، رائول آسنسیو و تیبو کورتوا پس از شکست سنگین تیم مقابل آرسنال، در مقابل دوربینها قرار گرفتند و همگی پیام مشترک و مشابهی را منتقل کردند.
لوکاس واسکز در این باره گفت:
مطمئناً کار سختی است، اما اگر تیمی در دنیا وجود داشته باشد که بتواند این وضعیت را به نفع خود تغییر دهد، آن تیم ما هستیم؛ رئال مادرید. با هواداران و استادیوم خودمان. چهارشنبه یک بازی کاملاً متفاوت خواهد بود و همه با هم این کار را انجام خواهیم داد.
آسنسیو گفت:
اگر تیمی در دنیا باشد که قادر باشد این شکست را جبران کند، ما هستیم. باید ۱۰۰٪ توانمان را در برنابئو بگذاریم، به هوادارانمان نیاز داریم و مطمئنیم که این کار را خواهیم کرد.
و در آخر، کورتوا گفت:
مردم باید به این تیم ایمان داشته باشند و من فکر میکنم بازگشت ممکن است. باید سخت کار کنیم، اشتباهات را اصلاح کنیم و برای پیروزی تلاش کنیم. اگر یک یا دو گل زودهنگام بزنیم، گل سوم خودبهخود خواهد آمد. جبران ممکن است، اما شروع خوب اهمیت دارد.
با این حال، کارلو آنچلوتی، سرمربی رئال مادرید، کمتر خوشبین بود:
احتمال آن خیلی کم است، اما سعی میکنیم. ما از همهی طرق ممکن امتحان خواهیم کرد تا ببینیم آیا میتوانیم این کار را انجام دهیم یا نه.
سه نمونهی تاریخی «جادوی برنابئو»، آخرین امید رئال مادرید برای فرار از حذف در لیگ قهرمانان، بازی در استادیوم مشهور خود است. مادریدیها خوب میدانند چگونه باید از دل شکستهای سنگین، و در ناامیدی کامل، به هر شکلی شده، به پیروزی چنگ بزنند.
همین روحیهی جنگندگی و باورها است که بخش مهمی از اسطورهی باشگاه را ساخته است. در واقع، در ۵۰ درصد مواقعی که سفیدپوشان مادرید با اختلاف سه گل یا بیشتر در اروپا عقب افتادهاند، موفق شدهاند ورق را برگردانند.
به همین دلیل، بازگشت به صفحات تاریخ، نهتنها برای هواداران، بلکه برای بازیکنان امروزی نیز میتواند الهامبخش باشد.
شاید چهارشنبه، ۱۶ آوریل نیز به یکی از آن شبهای ماندگار بدل شود. با استناد به تاریخ، سه کامبک رویایی و تاریخی رئال مادرید در اروپا از این قرار است:
دربی کانتی انگلیس؛ 50 سال پیش، اولین اَبَر بازگشت
فضا و اتمسفر و جادوی برنابئو در بازگشتهای فراموشنشدنی، درست نیم قرن پیش آغاز شد. جالب این است اولین بازگشت تاریخی آنها هم در برابر تیمی از انگلستان به وقوع پیوست.
در ۵ نوامبر ۱۹۷۵، رئال مادرید در دور یکهشتم نهایی جام باشگاههای اروپا، به مصاف دربی کانتی رفت؛ تیمی که بهعنوان قهرمان پیشین لیگ انگلیس پا به رقابتها گذاشته بود. در آن دوران مایل بودم دربی که تیم معرکهای داشت، از سد مادرید عبور کند. در آن دوران هم توقع زیادی بود.
خوشبختانه بازی رفت با نتیجهی سنگین ۱-۴ در بیسبال گراند به پایان رسید. بزرگترین بازی تاریخ دربی کانتی در اروپا بود و هست. در دیداری که با قضاوتی بحثبرانگیز و مردود شدن گلی از پیری و خیلی حوادث جانبی دیگر همراه شد. همین مسائل باعث شد ۱۱۰ هزار هوادار خشمگین به برنابئو هجوم بیاورند.
در آن شب دیوانهوار، ترکیب مادرید شامل میگل آنخل، سول، پیری، بنیتو، کاماچو، برایتنر، دلبوسکه، نتزر، آمانسیو، سانتیانا و روبرتو مارتینس بود.
دو گل از «پیپی کالساسلارگاس» (لقب روبرتو مارتینس) آتش را شعلهور کرد. سانتیانا با ضربه سری بینقص، گل سوم را زد و در آن زمان قانون گل زده در زمین حریف برقرار بود؛ رئال حالا تنها یک گل تا صعود فاصله داشت.
اما ناگهان چارلی جورج با شوتی از پشت محوطه، سکوتی تلخ بر ورزشگاه انداخت. جورج از مهاجم معروف سابق آرسنال بود. اما هنوز امید زنده بود.
حال و هوای مادرید غیرقابل توصیف بود. در دقیقه ۸۳، آمانسیو با خطایی آشکار سرنگون شد و پنالتی حاصل، با آرامشی وصفناپذیر توسط پیری گل شد. پیری بعدها گفت:
در آن لحظه سکوت عجیبی در استادیوم حاکم شد. فقط وقتی پنالتی را گل کردم، فهمیدم چه بار سنگینی را به دوش میکشیدم.
در وقت اضافه، سانتیانا در دقیقه ۹۹ با یک چیپ دلانگیز و شوتی تماشایی، موجی از شور و شادی در برنابئو ساخت که آرام نمیگرفت. رئال مادرید بازگشت خود را کامل کرده بود و «معجزه برنابئو» متولد شد و معنا گرفت.

اندرلخت؛ طوفان گل، باریدن گرفت
در فصل ۸۵-۱۹۸۴ جام یوفا، یکی از آن شبهایی جان گرفت که برای همیشه در آرشیو خاطرههای بیشمار برنابئو ماندگار شد؛ شبی در برابر اندرلخت، تیم قدرتمند بلژیکی آن دوران. تیمی پرستاره با حضور انزو شیفو، ستاره بزرگ فوتبال اروپا که نسل امروز شناخت کافی درباره او ندارد.
بازی رفت در بروکسل با نتیجهی سنگین ۳-۰ به سود بلژیکیها پایان یافت؛ شکستی بیرحمانه، بسیار شبیه به همان چیزی بود که رئال در امارات مقابل آرسنال تجربه کرد.
ولی انگار جادوی برنابئو از همان لحظهی سوت پایان بازی رفت، بیدار شده بود. بوتراگوئنو بعدها تعریف کرد:
۳-۰ نتیجهای ویرانگر برای هر تیمی است. رختکنمان غرق در سکوت و ناامیدی بود.
ناگهان کاماچو مثل طوفان وارد شد و فریاد زد:
اشکالی نداره! توی برنابئو چهار تا بهشون میزنیم!
نکته عجیبتر اینکه اندرلخت در آن مقطع، طی شش ماه، حتی یک شکست را تجربه نکرده بود.
از فردای همان بازی، روی تختهی رختکن در شهرک ورزشی رئال یک جمله نوشته شد: «۰-۴».
این صفر چهار با یک خط فاصله، تا دو هفته بعد، دقیقاً تا شب بازی برگشت، همانجا دستنخورده باقی ماند.
زمانیکه بازیکنان رئال در شب بازی به برنابئو رسیدند، هیچ تردیدی در ذهن بازیکنان نبود. «روحیهی جنگجویانهی کاماچو» در جان تیم دمیده شده بود و تکلیف و نتیجهی کار معلوم بود، در واقع احساس میشد!
بوتراگوئنو در آن شب تاریخی سه گل زد؛ نمایشی افسانهای و دنبالهدار بود. و باور نکردنیتر اینکه تا دقیقه ۴۹، نتیجه ۶-۱ شده بود! دیگر حتی نیازی به تلاش و جنگاوری تا دقایق پایانی وجود نداشت. اندرلخت با خاک یکسان شده بود!
شب دیوانهکننده و باشکوه، یک معجزهی واقعی در قلب مادرید، در قلب برنابئو.

بروسیا مونشن گلادباخ؛ مادر همه کامبکهای رئال مادرید
شکستی سنگین بود و سرافکندگی بسیاری داشت؛ ۱-۵ در مقابل بوروسیا مونشنگلادباخ. شکست آنقدر سهمگین بود که تمام اروپا رئال را حذفشده میدانست و همهچیز تمامشده به نظر میرسید.
همانجا بود که چهرههایی چون خوانیتو، کاماچو و سانتیانا بار دیگر وارد میدان شدند و مثل فرماندهانی که سربازان خستهشان را برای آخرین نبرد آماده میکنند، قیام کردند و رهبری اوضاع را به دست گرفتند.
برنابئو دو ساعت پیش از سوت آغاز، لبریز از هوادارانی بود که به معجزه ایمان داشتند. آغازی طوفانی و انفجاری.
دو گل از والدانو در پانزده دقیقهی ابتدایی، هر دو روی پاسهایی از خوانیتو، جرقههای امید را زدند اما گل سوم، همان گل حیاتی، دیرتر از انتظار رسید. دقیقه ۷۷، توپ سانتیانا، گلزن برجستهی دوران خود به تور نشست!
از آن لحظه به بعد، چیزی جز یورش و حملات مداوم نبود؛ کارناوالی از حملات دیوانهوار به سمت دروازهی زود، دروازهبان آلمانی.
زود مانند دیواری لرزان در برابر موج خروشان مادرید ایستاده بود. گلادباخ سایهای بود از تیمی که در آلمان، رئال را درهم کوبیده بود. ولی آنها همچنان زیر فشار، همچنان مقاومت میکردند.
تاریخیترین و بهیادماندنیترین شب مادرید، بزرگترین «معجزهی برنابئو» در دقیقه ۹۰ و با آخرین شانس به واقعیت پیوست. در واپسین ثانیهها، لحظهی جاودانگی فرا رسید. گل چهارم. دوباره سانتیانا. خوانیتو به پرواز درآمد، برنابئو لرزید، فریادها به آسمان رفت. و پایتخت از صفیر شادی هواداران مادرید در طول شب خواب نداشت.
رئال، معجزه را به واقعیت بدل کرد.
آن شب، شب تولد دوبارهی «مادریدیسمو» بود؛ شبی که برای همیشه در حافظهی تاریخ با لغات بزرگ، حک شد.
مادر تمام بازگشتهای مادرید و برنابئو بود! تکرارناشدنی بود و تا امروز و در قرن بیستویکم هم تکرارناشدنی مانده است!

توپچیهای جوان، آزمونی سرنوشتساز مقابل کهنهکاران مادرید
حالا باید دید کهکشانیها در برابر توپچیهای جوان و لایق میتوانند با معجزهای دیگر در برنابئو، باورنکردنیترین بازگشت خود از سال ۱۹۸۶ تاکنون رقم بزنند یا خیر؟
پس از نتیجهی استثنایی ۰-۳ در استادیوم امارات، آرسنال و آرتتا خوب میدانند به چه جهنمی وارد میشوند. چند روز پیش در مطلبی نوشتم:
«توپچیها هنوز در رؤیای پیروزی برابر رئال مادرید زندگی میکنند؛ به تمام معانی ممکن. گویی آنها تمامی مهمات و جنگافزار و همهی ابزار و تجهیزات، و حتی تا آخرین خشاب و فشنگ و گلوله را برای دیدار برگشت چهارشنبهشب در مقابل مادرید در لیگ قهرمانان، انبار کردهاند.»
هنوز هم فکر میکنم تکتک سربازان جوان آرتتا در بهترین روز خود به تکتک توپها و فشنگها، تا آخرین گلوله برای گذر از این جهنم نیاز دارند. در این نبرد سرنوشتساز، آنها باید با جانفشانی و بدون هیچگونه اشتباه، معجزهی خود را تکمیل کنند و تاریخ خود را بسازند، افتخار پیشروی آنهاست. آرسنال به دروازههای بهشت نزدیک است ولی مثل همیشه راه بهشت از دل آتش میگذرد.
