طرفداری | منچستریونایتد و آرسنال روز یکشنبه مقابل هم قرار میگیرند. یک تیم برای حفظ امید قهرمانی و تیمی دیگر، برای رهایی از بدترین رتبه تاریخ و البته تفاضل گل منفیاش. جیمی کرگر به پروژه اریک تن هاخ و میکل آرتتا پرداخته است.
گاهی اوقات آمار و ارقام یک سرمربی که به دومین سالروز حضورش در یکی از بزرگترین باشگاههای لیگ برتر نزدیک میشود، چنان ناامیدکننده است که نمیتوان تصور کرد چگونه او شغلش را حفظ خواهد کرد. 24 باخت در 73 بازی در باشگاهی که به صورت منظم در لیگ قهرمانان اروپا حاضر بود، حکمی جز اخراج ندارد، حتی اگر در این مسیر موفق به کسب جام هم شده باشید. وقتی پس از 2 سال از ورود به باشگاه، به این اندازه از صدر جدول دور هستید و جنبه مثبتی وجود ندارد، هواداران حق دارند در انتظار تغییر فوری باشند. میکل آرتتا خوششانس است که با وجود فرم ضعیف در حد فاصل دسامبر 2019 تا 2021، ثابت کرد که میتوان به شروع دشوار غلبه کرد. اریک تن هاخ در منچستریونایتد ممکن است با بررسی دو فصل اول سرمربی آرسنال امیدوار شود. او میتواند عملکرد آرتتا را به عنوان مدرکی علیه اخراجش به سر جیم رتکلیف ارائه کند.
برای بسیاریها شوکهکننده خواهد بود که بدانند اریک تن هاخ در تعداد بازی مشابه میکل آرتتا، کمی عملکرد بهتری دارد. مرد هلندی در ۷۳ بازی اول خود، پنج برد بیشتر کسب کرده است. او دو باخت کمتر داشته و تیمش پنج گل بیشتر به ثمر رسانده است، اما آنها طور قابل توجهی ۱۶ گل بیشتر دریافت کردهاند. در حالی که آرتتا قهرمان افای کاپ و کامیونیتی شیلد شد، تن هاخ لیگ کاپ را بالای سر برد و ممکن است هنوز افای کاپ را به آن اضافه کند. با وجود همه این موارد، تیم تحت هدایت آرتتا هرگز به صورت پیوسته به سطح پایین یونایتدِ تن هاخ تنزل پیدا نکرد. قطعا لحظات بدی هم وجود داشت. در سالروز ورود سرمربی اسپانیایی به باشگاه، توپچیها پس از شکست مقابل اورتون راهی رتبه پانزدهم جدول شدند. فصل دوم کامل او با شکستهای پیاپی مقابل برنتفورد، چلسی و باخت دردناک ۵-۰ مقابل منچسترسیتی آغاز شد که در نهایت پپ گواردیولا مجبور شد برای دفاع از دستیار سابقش وارد عمل شود.
گواردیولا گفت: «من کاری را که او میتواند انجام دهد را میدانم.» منتقدان فکر میکردند این فقط کمک گواردیولا به دوستش است، در حالی که باید پیشبینی میکردند منچسترسیتی و آرسنال سه فصل بعد در فاصله دو هفته به پایان فصل برای قهرمانی رقابت خواهند کرد.
اریک تن هاخ مقابل میکل آرتتا؛ تفاوت چیست؟
با مقایسه عملکردهای آرتتا و تن هاخ تا این نقطه از دوران سرمربیگری آنها، از خودم پرسیدهام که تفاوت واقعی چیست؟ اولین نکتهای که باید به آن اشاره کرد زمینهای است که تحت آن هر دو نفر شغلشان را به دست آوردند. آرتتا قبل از اینکه هدایت آرسنال را بر عهده بگیرد، هرگز سابقه مربیگری نداشت. استن کرونکه با ریسک استخدام یک سرمربی 37 ساله به دنبال برنامه بلندمدت رفت. آرتتا فرد مورد نظر او بود و دلیلی برای رهایی از این مربی جوان پس از بازسازی گرانقیمت ترکیب توپچیها وجود نداشت. آرتتا تیمی را به ارث برد که سه سال متوالی در کسب سهمیه لیگ قهرمانان ناکام مانده بود و نیاز به بازسازی اساسی داشت. بازیکنانی با دستمزد بالا مانند مسوت اوزیل، داوید لوئیز و الکساندر لاکازت، به همراه اشتباهات پرهزینه مانند نیکولاس پهپه، باید کنار گذاشته میشدند.
تنها دو نفر از بازیکنانی که در اولین بازی آرتتا مقابل بورنموث در دسامبر ۲۰۱۹ در ترکیب حضور داشتند، هنوز در باشگاه هستند: بوکایو ساکا و ریس نلسون. اکثر بازیکنان پس از فصل دوم پروژه آرتتا، از باشگاه جدا شدند. در حالی که ساکا و مارتینلی به نمادهای ورزشگاه امارات تبدیل شدند، سه خرید مرد اسپانیایی یعنی مارتین اودگارد، گابریل و توماس پارتی بازیکنان کلیدی محسوب میشوند. آرتتا بعد از سه پنجره نقل و انتقالاتی، تنها کمی بیش از ۸۲ میلیون پوند خرج کرد. انتقالهای بزرگتر قرار بود بعد از جدایی بازیکنان کمبازده انجام بگیرد.
آنچه در آن دو سال اول مرا بیشتر تحت تاثیر قرار داد، پیروزی در افای کاپ ۲۰۲۰ بود، زمانی که منچسترسیتی و چلسی با استفاده از ضدحملات و سرعت پیر امریک اوبامیانگ شکست خوردند. آرتتا انعطاف پذیری تاکتیکی خود را نشان داد. او متوجه شد که بازیکنان او برای بازی مالکانه یا پرس شدید مناسب نیستند. وقتی لحظات سخت فرا رسید، میکل آرتتا به دلیل این که قبلا ثابت کرده بود چه کاری میتواند انجام دهد، اعتبار لازم را نزد باشگاه داشت. او همچنین مهارت خاصی برای رهایی از بازههای دشوار با چند نتایج دلگرمکننده داشت. در حالی که در لیگ برتر رکوردهای منفی به ثبت میرسید، آرسنال در رقابتهای دیگر پیروز میشد. آرتتا طی 100 بازی اول خود پیروزی بیشتری نسبت به آرسن ونگر کسب کرد. این بدان معنا بود که در میان ناکامیها، همیشه حس یک مقصد نهایی وجود داشت. زمانی که آرسنال از نتایج و عملکردهای خوبی برخوردار بود، میتوانستید ثمره کار در تمرینات را ببینید. آرسنال برای پیشرفت، گامهایی به عقب برداشت.
منچستریونایتد؛ یک قدم به جلو، چند قدم به عقب
منچستریونایتد در مقابل، سال گذشته گامی به جلو برداشت، اما از آن زمان به بعد چندین قدم به عقب برداشته است. اریک تن هاخ به دلیل عملکردش در آژاکس، به خصوص زمانی که آنها را به نیمهنهایی لیگ قهرمانان رساند، با شهرت بالایی به یونایتد آمد. او به عنوان یک مربی نوظهور معرفی نشد، بلکه در ۵۲ سالگی قرار بود فردی آماده باشد که یک چشمانداز مشخص را فراهم کند. یونایتد طی دو فصل از سه سال قبل ورود مرد هلندی، به لیگ قهرمانان صعود کرده بود و این باور وجود داشت که بازیکنان این تیم به یک سرمربی و فرهنگی بهتر نیاز دارند.
مانند آرتتا، تن هاخ در فصل اول خود چارهای جز استفاده از بازیکنان موجود به روشی عملگرا نداشت. در طول سه پنجره نقل و انتقالات اولیهاش، یونایتد بیش از 380 میلیون پوند هزینه کرد. هیچچیز تغییر نکرده است چون آنها به جای تغییر ترکیب، بازیکنان ناکارآمد بیشتری را وارد آن کردهاند. از اولین ترکیب لیگ برتری تن هاخ (شکست مقابل برایتون در اوت ۲۰۲۲)، احتمالا هفت نفر همچنان میتوانند در ترکیب اصلی حضور داشته باشند. تنها دو نفر از باشگاه جدا شدهاند و دیگری، جیدون سانچو، در حال حاضر به صورت قرضی برای دورتموند در فینال لیگ قهرمانان بازی خواهد کرد. خلاف انتخابهای نقل و انتقالاتی آرتتا، تصمیمات تن هاخ به ویژه خریدهای آنتونی و کاسمیرو به شدت نتیجه عکس داد. یونایتد به صورت مرتب مقابل رقبایش شکست میخورد و در برابر تیمهای میانه جدولی نیز مشکل دارد.
حتی زمانی که منچستریونایتد تحت هدایت اریک تن هاخ نتایج خوبی کسب کرده بود، به سختی یک بازی پویا و قابل درک را از آن بازه به یاد دارم. با گذشت دو سال، آنها شبیه یک تیم برتر نیستند. تن هاخ میگوید مصدومیت لوک شاو و لیساندرو مارتینز مانع از بازیسازی شده است، اما سبک بازی باشگاهی به اندازه منچستریونایتد نباید به آمادگی دو مدافع وابسته باشد. آنها هنوز با ضدحملات و توپهای بلند حمله میکنند. هیچ یک از باختهای ناامیدکننده آرتتا قابل مقایسه به باخت 4-0 منچستریونایتد مقابل پالاس نیست.
موضوعی نگرانکننده برای اریک تن هاخ وجود دارد: او انتخاب مالکان فعلی نبوده است. هیئت مدیره آرسنال اعتبار خود را روی موفقیت آرتتا شرطبندی کردند. منطق به ما میگوید که رتکلیف بیشتر تمایل دارد بر اساس انتخابهای خود به مدیریت ادامه دهد. یک ماه قبل از دومین سالگرد حضور آرتتا در آرسنال، این را نوشتم:
به نظر میرسد آرسنال نسبت به یک سال پیش تیم متفاوتی است. حالا، به نظر میرسد بدترین حالت ممکن تمام شده و آنها ممکن است در حال حرکت به سمت نور انتهای تونل باشند.
آیا کسی میتواند به صورت جدی همین موضوع را برای اریک تن هاخ مطرح کند؟