توجه؛ اگر از علاقمندان تماشای این فیلم هستید و تاکنون آن را ندیدهاید، از خواندن ادامهٔ مطلب پرهیز کنید.
بیبدن، فیلمی جنایی به کارگردانی مرتضی علیزاده، نویسندگی کاظم دانشی و تهیهکنندگی سید مصطفی احمدی است که از زمستان ۱۴۰۲ بر روی پرده سینماهای کشور رفت. این فیلم در بین مردم و منتقدین سینما با استقبال قابلتوجهی همراه شد و در چهل و دومین جشنواره فیلم فجر نیز از نامزدهای بهترین فیلم اول بود.
این اثر با ایفای نقش الناز شاکردوست در نقش مادر مقتول توانست نتیجهٔ مطلوبی کسب کند و فضای فیلم با حضور هنرمندان دیگری چون پژمان جمشيدی، نوید پورفرج، گلاره عباسی و سروش صحت رنگ بهتری به خود گرفت. بیبدن به باور بسیاری از دوستداران سینما شباهت زیادی با پروندهٔ جنایی رازآلود غزاله شکور و آرمان عبدالعالی دارد؛ امّا عوامل ساخت فیلم این موضوع را تائید نمیکنند، آنها میگویند که برای تهیه این اثر از چند پروندهٔ جنایی مشابه الهام گرفتهاند و داستان فیلم به ماجرای تنها یک پرونده مربوط نمیشود. در حالی که اگر کمی به عمق داستان بیبدن و همچنین پروندهٔ غزاله شکور وارد شویم، شباهتهای زیادی دیده خواهد شد. در ادامهٔ مطلب این موضوع را در کنار محوریت داستان آن بررسی خواهیم کرد.
داستان فیلم؛ جسد دختری که هیچوقت پیدا نشد!
ابتدای فیلم بیبدن با سکانس اجرای حکم اعدام پسری آغاز میشود که به دلیل قتل دوستش در حین کَلکَلهای فوتبالی و رضایت ندادن خانواده مقتول تا آستانه مرگ میرود، ولی با دخالت محسن شکوهی، بازپرس پروندههای جنایی از طناب دار پایین میآید و نجات پیدا میکند. پس از آن فیلم به سراغ نقشهای اصلی داستان میرود.
ارغوان، دختر خانواده که جزو نفرات برتر دانشگاه است و بسیاری از پسران دانشگاه به دنبال رابطه با او بودند، تصمیم میگیرد با پسری به نام سروش ارتباط بگیرد؛ رابطهای که در پایان باعث مرگ او و اعدام سروش میشود. روزی ارغوان به بهانه دیدار با دوستانش خانه را ترک کرده و هرگز بازنمیگردد.
بعد از آن خانواده ارغوان به دانشگاه میروند تا شاید از آنجا بتوانند دلیل ناپدید شدن ارغوان را بفهمند. آنها متوجه شدند که دوست صمیمی ارغوان در آخرین کلاسی که او حضور یافته برایش حاضری زده، در حالی که او غایب بوده است. خانواده مقتول سراغ پلیس میروند تا پیگیر داستان ناپدید شدن دخترشان شوند. مشخص میشود که ارغوان آخرین بار همراه دوست پسرش، سروش، در خانه محل اقامت او دیده شده است. با آغاز تحقیقات پلیس و با توجه به مدارک آنها سروش را دستگیر میکنند و پس از آنکه در حمام خانه مقداری خون پیدا کردند باعث شد او به عنوان مظنون اصلی پرونده شناخته شود.
در طول پخش فیلم متوجه خواهید شد که قاتل واقعیِ ارغوان، سروش بوده و پدر او برای از بین بردن مدارک قتل و امینت پسرش، جسد ارغوان را تکهتکه کرده و درون سطل زباله انداخته است. با همهٔ اینها و با تمام تلاشهای خانواده ارغوان که دنبال جسد دخترشان بودند و تنها خواستار این بودند تا محل جسد ارغوان توسط خانواده قاتل اعلام شود یا آنها در مصاحبهای بگویند که دختر آنها را کشتهاند تا برای اعدام نشدن سروش رضایت دهند. خانواده سروش به حمایتهای گروهی مردم در فضای مجازی و اعتراضات گروهی آنان دل بسته بودند و گمان میکردند با توجه به کافی نبودن مدارک، سروش نجات پیدا خواهد کرد. اتفاقی که در پایان داستان رخ نداد و او بالای طناب دار رفت.
شباهتهای فیلم با پرونده غزاله و آرمان
یکی از دلایلی که موضوع این فیلم را به سوژهای داغ در سینمای ایران تبدیل کرده، شباهتهای آن به پروندهٔ جنایی غزاله شکور و آرمان عبدالعالی است که هیچگاه جزئیات آن به طور کامل مشخص نشد و همچنان آن را از پیچیدهترین پروندههای جنایی تاریخ ایران میدانند. حال این سوال پیش میآید که چه شباهتهایی بین این پرونده و فیلم بیبدن وجود دارد.
۱- جسدی مفقودشده در پرونده
اولین شباهتی که در فیلم و این پرونده مشهود است، جسد گمشده مقتول بوده که درون سطل زباله میافتد و هرگز پیدا نمیشود. در فیلم خواهید دید که جسد ارغوان در کنار زبالهها به مکانی نامعلوم رفته و ناپدید میشود، همانند جسد غزاله شکور که توسط دوست پسرش، آرمان درون سطل آشغال میافتد و محل جسد غزاله نامعلوم میماند.
۲- اخذ مهاجرت برای ترک ایران
در قسمتی از فیلم بیبدن خواهید دید که در طول تحقیقات پرونده پس از بینتیجه بودن تلاشهای خانواده ارغوان برای یافتن جسد او، آنها خواهان اجرای حکم اعدام سروش هستند؛ امّا ناگهان مدارکی به دست بازپرس پرونده میرسد که نشان میدهد ارغوان برای ادامهٔ تحصیل قصد مهاجرت به کانادا را داشته است. حال اگر مجدد با دقت به منابع موجود و جزئیات پرونده غزاله شکور توجه کنیم، درمییابیم که بر اساس یکی از مستندات قتل او توسط آرمان عبدالعالی، صحبت از مهاجرت وی به منظور خروج از کشور مطرح شده است.
۳- حمایت همهجانبه و گروهی مردم برای لغو حکم اعدام
همانطور که گفته شد، خانواده سروش با توجه به کمبود مدارک و همچنین حمایتهای مردمی انتظار داشتند حکم اعدام پسرشان اجرایی نخواهد شد، اتفاقی که در آخر فیلم رخ نداد و سروش به دار آویخته شد. مشابه این بخش از فیلم در پروندهٔ آرمان عبدالعالی نیز به وضوح دیده میشود. پاییز ۱۴۰۰ هنگامی که حکم اعدام آرمان در نهایت صادر شد و دیگر قاضیان پرونده چارهای جز اجرای آن نداشتند، بسیاری از مردم در داخل و خارج ایران سعی کردند با پیامهای خود در فضای مجازی و همبستگی مانع از اعدام او شوند. با وجود تمامی حمایتها و درخواستها، آرمان عبدالعالی در آذر ماه ۱۴۰۰ به جرم قتل غزاله شکور اعدام شد.
با همهٔ تفاسیر و نکات ذکر شده باید به این موضوعات اشاره کرد که فیلم بیبدن و پروندهٔ مربوطه در موارد دیگری از جمله فضای داستان، حاشیهها و شخصیتها تفاوتهای زیادی دارند، ولی از طرفی در چند جنبه مانند سه مورد بیان شده به مسیری مشابه ختم میشوند. همچنین عوامل ساخت بیبدن از جمله کارگردان شباهت اثرشان به این پرونده را رد میکنند و بر این مسئله تأکید دارند که در روند تهیه فیلم از چند پروندهٔ قضایی کمک گرفتهاند.
بازخوردها از فیلم بیبدن
با دقت در نظر عموم و علاقمندان سینما میتوان گفت که بیبدن در بین مردم با استقبال خوبی همراه بود. ولی در بین منتقدین سینما انتقاداتی دربارهٔ آن مطرح که تاحدودی درست و بجا هستند؛ برای مثال آغاز فیلم بسیار شوکهکننده و پرهیاهو به نظر میرسد و مخاطب را به سرعت در فضای احساسی فیلم غرق میکند. همچنين ناشناس ماندن شخصیت و ظاهر ارغوان در ذهن بیننده دیگر بحثی است که در بین نظرات مردم دیده میشود.
امّا نباید از نکات مثبت فیلم همچون ایدهٔ ساخت آن که نتایج مطلوبی به دست آورد یا از تیتراژ پایانی فیلم که توسط محسن چاوشی خوانده شد، غافل شویم.
در پایان مطلب توصیه میشود اگر به ژانر جنایی و رازآلود دنیای سینما علاقه دارید و به دنبال داستانی متفاوت در آن هستید، تماشای فیلم بیبدن به شما پیشنهاد میشود.
لینک دانلود آهنگ بیبدن با صدای محسن چاوشی