طرفداری| یورگن کلوپ سرمربی فوتبال است. به این معنا که بیش از یک حد نمیتواند رؤسای شرکتها را در مورد چگونگی انجام کارهایشان آموزش دهد. مدیران شرکتها عمدتاً جایگزین والدین برای زیردستانشان نیستند، افراد را پس از یک جلسه موفق در آغوش نمیگیرند یا از تکنیک گگن پرسینگ در برابر رقبا استفاده نمیکنند، ولی آقای کلوپ پرده را از یک عنصر حیاتی در موفقیت در تقریباً هر حوزهٔ زندگی برداشته است: انرژی.
در کمال حیرت عموم، کلوپو 26 ژانویه اعلام کرد در پایان فصل، از لیورپول جدا خواهد شد. این در شرایطی است که تیمش الان در صدر لیگ برتر، پربینندهترین رقابت در محبوبترین ورزش جهان، قرار دارد. قراردادی تا 2026 امضا کرده و امنیت شغلی دارد و هنوز ادعا میکند که عاشق این کار است. اما پس از هشت سال در این نقش و بیشتر از این در سمت سرمربیگری، از انرژی خود تهی شده است. یورگن گفته منابعش در این باره محدود هستند:
نمیتوانم با سه چرخ این کار را انجام دهم، نمیخواهم مسافر باشم.
آقای کلوپ اولین چهره مشهوری نیست که چنین تصمیمی میگیرد. در ژانویه 2023، جاسیندا آردرن، نخست وزیر نیوزیلند، با اعلام اینکه او دیگر انرژی کافی برای انجام کار ندارد، استعفا کرد. جف کیندلر نیز در سال 2010، با اشاره به نیازمندیهای فوقالعاده نقشش، از مدیرعاملی شرکت داروسازی فایزر استعفا کرد و گفت منتظر شارژ کردن باتریهایش است. چنین اعترافاتی اغلب از افرادی که سازمانی را رهبری میکنند، کم شنیده نمیشود.
به این دلیل است انرژی یکی از عواملی است که به طور چشمگیر، مدیران را از افراد زیر دستشان متمایز میکند. توانمندی، انگیزه و شانس همگی نقش مهمی در صعود در سلسله مراتب کاری دارند، اما انرژی نقش بسیار بزرگی ایفا میکند. افراد موفق قبل از طلوع خورشید، ایمیلهای خود را بررسی کرده و تمرین ورزشی کاملی انجام دادهاند. آنها صبحانه را به خاطر احساس خستگی لغو نمیکنند؛ به هیچ عنوان چنین چیزی را نمیپذیرند. کمتر احتمال دارد در میانه روزت چُرت بزنند. آنها با چشمان پفکرده خداحافظی کرده و به شکل عادی، تمام روز کار میکنند.
و این فقط در مسیر صعود به قله است. با افرادی که به نقشهای مدیرعاملی پا گذاشتهاند، صحبت کنید؛ آنها به طور مکرر اظهار میکنند چقدر این شغل همیشه پر از تنش است و چقدر سخت است که از در پایان روز از نقش خود خارج شده و به زندگی شخصی مشغول شوند. بیشتر سازمانها هرمی هستند. هرچه تصمیمات سختتر و مهمتر شوند، تعداد کمتری از افراد توانایی اتخاذشان را دارند و با افزایش توانمندی و سابقه این چهرهها، تعداد افرادی که سراغشان میآیند هم افزایش مییابد.
رئیس باید به طور منظم کنار کارمندان باشد و رخ نشان دهد. او نمیتواند چهرهای باشد که برای دو هفته خواب به خود ندیده است. او باید با هیئت مدیره دست و پنجه نرم کند، با سرمایهگذاران دیدار کند، در رویدادهای شبکهسازی بیپایان شرکت کند و علاوه بر همه اینها، زمانی برای کار واقعی داشته باشد. فکر کردن به این زنجیره هم خستهکننده است چه رسد به اجرای آن!
نیازمندیهای فیزیکی بالای شغلهای مهم و سطح اولی به این معناست که برخی افراد نسبت به دیگران از مزیت برخوردارند. نداشتن تماسهای متفرقه متعدد در زمان کار کمکتان میکند، ولی میتواند برای زنان که وظایف خانگی و مراقبتی بیشتری نسبت به مردان دارند، خبر بدی باشد.
برونگرایی میتواند در شغلهای انرژیبر یک مزیت به حساب بیاید. یک نظرسنجی در مورد استفاده از زمان مدیران در سال 2017 در دانشکده اقتصاد لندن، نشان داد که رؤسا 70 درصد از وقت خود را در تعامل با همکاران، مشتریان و افراد مشابه صرف میکنند. این چنین افرادی از وقت گذراندن با دیگران انرژی میگیرند؛ موقعیتی شبیه صحبت همیشگی با تلفن است. اگر درونگرایید و وقت گذراندن با بقیه برایتان طاقتفرسا است، باتریتان خیلی زود به یک درصد خواهد رسید و دیری نخواهد گذشت تا کاملا خاموش شوید!
بعضی از افراد خوششانس طبیعتاً انرژی بیشتری دارند. این افراد مدیرانی هستند که میتوانند با سه ساعت خواب تاب بیاورند و نمیدانند دنبال دکمه Snooze موبایل گشتن چه حسی دارد. با این حال، حتی اگر برنده مسابقه ژنتیکی هم نباشید، میتوانید پیدا کنید که چه چیزی به شما دوباره انرژی دهد و چه چیزی شما را خسته میکند. میتواند به معنای ورزش صبحگاهی، چُرت نیمروزی یا خلوت کردن تقویم کاری باشد؛ زمانی که جف بزوس مدیریت آمازون را داشت، هدف او هشت ساعت خواب در شب بود و سعی میکرد تا قبل از ساعت 10 صبح جلسات برنامهریزی نکند. به معنای اولویت دادن به استراحت به جای ادامه زندگی با کمتر از میزان لازم است. در کتاب "ذهن یک رهبر" نوشته راسموس هوگارد و کلیم کارتر، نتیجه گرفته شده مدیران ارشد احتمالاً بیشتر از کارمندان رده پایینتر خواهند خوابید.
کلوپ در اعتراف به اینکه انرژیاش رو به افول است، به این نکته که چقدر نقشهای رهبری ممکن است طاقتفرسا و مستهلککننده باشند، اشارهای غیرعادی کرده است. تصمیم او به آویختن لباس سرمربیگری لیورپول نقل قول یکی بزرگترین سرمربیان دنیای فوتبال، سر الکس فرگوسن، را یادآوری میکند:
سختکوشی یک استعداد است، ولی رسیدن به چنین استعدادی هم بسیار سخت است!