" میدانستم احتمال رخ دادن هر چیزی وجود دارد. میدانستم مقامات پرتغال آنهایی که افشاگر باشند را تحت تعقیب قضایی قرار میدهد، بنابراین باید آماده عواقب میشدم. مقامات پرتغالی از اطلاعاتی که در دست دارم میترسند و به همین خاطر اهمیت دارد که بدانید عقلم را از دست ندادهام. در ابتدا موارد مرتبط با این پرونده را در دفتر یادداشت خودم مینوشتم ولی بعدا آن را از من گرفتند. زمانی که سلول مرا گشتند، وکیل من هم آنجا بود و گفت که ضبط کردن یادداشتهایم غیر قانونی است. این کار را زندانبانها انجام ندادند، بلکه مسئولان قضایی پرتغال انجام دادند. آنها هر کاری دلشان بخواهد، انجام میدهند. این قضیه مربوط به یک ماه قبل از آن است که دفترچه را به من پس بدهند."
بخشی از صحبتهای روی پینتو قبل از اولین جلسه دادگاهش
|
در پرتغال به دنیا آمد. کشوری که از زمان آغاز فوتبال در آن در حدود یک صده پیش، چشم انداز فوتبال این کشور تحت سلطه Tres Grandes یعنی بنفیکا، اسپورتینگ و پورتو بوده است.
" قوی بمان روی پینتو" شاید هر کسی نداند فکر کند که پینتو یک بازیکن مصدوم است و هواداران برای حمایت از او در ورزشگاهها از این قبیل شعارها میدادند. اما واقعیت این است که پینتو صرفا یک هکر بود. هکری که فوتبال را تغییر داد. البته مسلما مرد پرتغالی با موی ژل زده و لباسهای شیک و تمیز نمیتوانست یک جانی یا یک هکر باشد، اما کار او و گروهش باعث شد تا با افشای زد و بندهای پشت پرده فوتبال نظر خیلیها راجب تیم محبوبشان و حتی این بازی مهیج تغییر کند. روش دسترسی جان - نام مستعار روی پینتو - بر خلاف بسیاری از افشاگرهای فوتبال فعالیت در فوتبال و باشگاهها نبود، بلکه پینتو از طریق هک سیستم های آنها، نفوذ به شبکه و سیستم های ارتباطی به داده ها دسترسی پیدا می کرد.
اما واقعیت این است که پینتو و گروهش، فوتبال لیکس بیشتر از این که یک گروه خرابکار باشند برای فوتبال و باشگاهها مفید واقع شدند. آنها با افشاگریهای پیاپی خود باعث جلوگیری از بسیاری از فسادها شدند. به طوری که به گروه پینتو لقب ویکی لیکس دنیای فوتبال را دادند. شاید بزرگترین کار گروه پینتو افشای فساد باشگاه منچسترسیتی بود، پرونده ای که هنوز هم که هنوز است باز است و باعث التهاب و دلهره هواداران باشگاه انگلیسی شده است.
این افشاگریها به حدی بود که باعث شد تا دولت پرتغال درخواست دستگیری پینتو در بوداپست مجارستان را بدهد، پینتو دستگیر شد و در دادگاه به ۳۷۷ فقره جرم متهم شد که از آنها میتوان به دسترسی به ایمیلهای خصوصی باشگاه پورتو و بنفیکا، افشای قرارداد بازیکنان، بعضی اظهارات از جمله صحبتهایی پیرامون احتمال دوپینگ سرخیو راموس و... اشاره کرد.
اما بعد از دستگیری و بعد نیز حصر خانگی پینتو پرچم او بر زمین نیفتاد، بیایید یک اتفاق تاریخی را مرور کنیم. ایوان گازیدیس بعد از حضور طولانی مدت در لیگ فوتبال ایالات متحده آمریکا نایب رئیس باشگاه آرسنال میشود و اولین چیزی که راجب فوتبال جزیره میگوید این است:"اینجا کمی شبیه غرب وحشی است. اصولی را در اینجا میبینم که در لیگهای ورزشی ایالات متحده مجاز نیستند."
سرانجام نیز امسال به دنبال اقدامات فرهاد مشیری، مالک قبلی باشگاه اورتون انگلیس ۱۰ امتیاز از شاگردان شان دایچ کم شد. ۱۰ امتیازی که ارزش آن در پایان رقابتهای این فصل لیگ برتر انگلیس مشخص خواهد شد...
اما اصلا چه شد که پینتو این حد برای مسئولین باشگاهها مهم شد؟ خب، بیایید حقیقتی را بگویم:
همان زمانی که اولین نمونههای «پول» در چین ابداع شد این تکه فلزها و کاغذ پارهها یا همان «چرک کف دستها» موفق شدند که زندگی انسان را به زیر سلطهٔ خود دربیاورند. مرگ هزاران نفر به علت عدم توان خرید غذا، دارو و... نیز گواه بر همین موضوع است.
این موضوع به ورزش نیز رسید، ورزش که قرار بود وسیلهای برای بهبود کیفیت زندگی انسانها در ابعاد فیزیکی، روانی و اجتماعی باشد. به جای وسیلهای برای بهبود کیفیت زندگی تبدیل به وسیلهای برای سودآوری، پول درآوردن و سودجویی شد. خرجهای هنگفت قطریها برای گرفتن میزبانی جامجهانی، هزینههای سرسامآور شیخ نهیان اماراتی برای قهرمانی منچسترسیتی در لیگ قهرمانان اروپا، هزینههای عجیب و غریب ناصرالخلیفی و تاد بولی نمونهای از موضوعات هستند. بنا براین ما باید از امثال پینتو ممنون نیز باشیم.
اما شاید اولین حضور پینتو روی جلد روزنامههای ورزشی مربوط به زمانی بود که او اطلاعاتی عجیب را درباره کریستیانو رونالدو، اسطوره فوتبال کشور خود افشا کرد. هر چند کریستیانو رونالدو راجع به این موضوع گفت: "آنها میخواهند با استفاده از اسم من مشهور شوند و این بخشی از شغل من است. من مردی خوشحال هستم و همه چیز خوب است."
سرانجام اقدامات پینتو منجر به دستگیری او در بوداپست مجارستان شد. درست سه روز قبل از اینکه پینتو به پلیس پرتغال تحویل داده شود چند دادستان بلژیکی به پرتغال رفتند و همه اطلاعات هاردهای پینتو را کپی کردند. هر چند که رمزگشایی دادههای فوتبال لیکس نیز خود بسیار سخت بود و این کار برای دادستانهای بلژیکی چندین ماه زمان برد.
اما باشگاههایی که پینتو اطلاعات آنها را به سرقت برد نیز قسر در نرفتند و برای مثال منچسترسیتی تا مرز محرومیت دو ساله از رقابتهای لیگ قهرمانان اروپا و نقره داغ شدن توسط یوفا پیش رفت. اما از روی پینتو بگذریم، آیا واقعا فوتبال تبدیل به ورزشی برای پولشویی و کلاه برداری شده است. بیایید کار را با قانون فیرپلی مالی آغاز کنیم قانونی که در سال ۲۰۱۰ تصویب شد و طبق آن باشگاههایی که به رقابتهای اروپایی صعود میکنند نباید هیچ گونه بدهی یا قرضی داشته باشند و بهاشخاص حقیقی یا حقوقی بدهکار باشند. آن ها نه تنها به بازیکنان، بلکه به کادر تیم نمی توانند بدهکار باشند همچنین مالیات و دیگر موارد مالی از این قبیل نیز باید کامل پرداخت شده باشد. اما آیا به نظر شما تمامی باشگاهها این قانون را رعایت کردند؟ سوپرلیگ و ۵۰+۱ چطور؟ آیا باشگاهها واقعا قانون مدارند یا... بگذریم.
اما همانطور که نویسنده در پست چند هفته گذشته خود گفت در روزهایی که شیوخ عربستانی میلیاردها دلار برای خرید بازیکنهای مورد نظر خود خرج میکنند. فیفا برای سود بیشتر حاضر است مهمترین تورنمنت فوتبالی تاریخ یعنی جام جهانی را از فصل تابستان به فصل پاییز برده تا میزبانی آن را به قطر بدهد و هر روز زمزمههای سقوط منچسترسیتی و چلسی به چمپیونشیپ به علت تخلفات مالی بیشتر میشود انتظار اینکه فوتبال زیبایی سابق خود را داشته باشد انتظار عجیب و بیمعنی ای است. در روزهایی که ورزشی مانند wwe روز به روز مخاطب بیشتری جذب میکند و هر روز اخبار بیشتری از آن در رسانههای دنیا پوشش داده میشود فوتبالی که بسیاری از مردم خاطرههای خود را با آن رقم زدهاند به عنوان یک ورزش مهیج و رقابتی در حال رفتن به زیر خاک است. ذات انسان همواره به دنبال رقابت و جنگ بوده است و به همین دلیل بود که فوتبال خیلی زود تبدیل به محبوبترین ورزش دنیا شد. اما در فوتبال امروز دنیا و بسیاری از ورزشهای محبوب این موضوع سالها است که مرده است. چهار قهرمانی منچسترسیتی در ۵ فصل گذشتهٔ پریمیر لیگ، ۱۱ قهرمانی پیاپی بایرن مونیخ در ۱۱ فصل گذشتهٔ بوندسلیگا و همچنین حضور احتمالی تیمهایی مانند سوریه، ویتنام لوکزامبورگ، پاراگوئه و... در جام جهانی ۲۰۲۶ آمریکا، کانادا و مکزیک که با حضور ۴۸ تیم برگزار میشود همه و همه فوتبال را خسته کننده کرده است. به عنوان مثال پیروزی تیم ملی فوتبال فرانسه مقابل جبل الطارق با ۱۴ گل چه جذابیتی دارد؟ آیا میتواند هواداران فوتبال در دو کشور را پای تلویزیون بنشاند؟ یا چه اجباری به حضور تیمهای ضعیفتر در یورو است؟ آیا مردم موش آزمایشگاهی یوفا و فیفا هستند؟
با این شرایط امروز فوتبال قطعاً فوتبالی که ما میشناختیم یعنی فوتبالی که در آن دیپورتیو لاکرونیا به فینال لیگ قهرمانان اروپا میرسید و لسترسیتی قهرمان لیگ برتر انگلیس میشد از بین میرود و جای خود را به یک ورزش صرفاً خسته کننده میدهد. و به خاطر همین است که طرفداران فوتبال از حضور تیمی مانند ژیرونا در کورس قهرمانی لالیگای اسپانیا ذوق زده میشوند. باشگاهی به قول مالک حتی سابقه حضور در لیگهای محلی را داشته است.
افزایش بازیهای فوتبال شاید برای امثال زپ بلاتر و پلاتینی سود زیادی داشته باشد اما قطعا فوتبال با این شرایط تماشاگران خود را از دست خواهد داد و به زودی به زیر خاک خواهد رفت...
این رهاورد و سوغاتی خوبی برای ورزشی مانند فوتبال نیست...