از اولین روزی که لوئیز انریکه به عنوان سرمربی جدید psg به جای کریستوف گالتیه انتخاب شد همواره نگاه ها و ارزیابی ها از آینده psg مثبت تلقی می شد به خصوص اینکه نقل و انتقالات psg با سیاست جدید خروج بازیکنان اسم و رسم دار و ورود بازیکنان جوان و فرانسوی نشان از نگرش جدید مدیران تیم میدادند.
برخلاف تمامی انتظارات تا به اینجا اوضاع برای psg خوب پیش نرفته و در جدول لیگ ۱ فرانسه آن ها با ۷ بازی تنها ۱۲ امتیاز به دست آوردند و ۳ تساوی و ۱ شکست هم در لیگ متحمل شدند. اوضاع جایی تلخ تر می شود که psg در لیگ قهرمانان در مقابل نیوکاسل شکست سنگین ۴ بر ۱ رو پذیرفت.
به نظر میرسه این نتایج بیشتر مربوط به ماجراجویی های مربی مثل لوئیز انریکه برمی گرده. چراکه انریکه جزو مربیان اکسپریمنتال ترین مربیان اروپاست و به نظر اینبار اینکار رو در psg اجرا کرده.
انریکه در ادامه ماجراجویی هاش در دنیای فوتبال سیستمی در psg به کار گرفته که سال هاست اجرا نمیشه. سیستم ۴۲۴.
این سیستم به دلیل ضعفی که در امور دفاعی برای تیم به وجود میآورد سال کمتر مورد آزمایش مربیان نسل جدید قرار میگیرد. در این سیستم به دلیل کمبود هافبک ها تیم برتری خودش رو در مرکز زمین رو از دست میدهد و طبیعتا گپ هایی بین خطوط پیش میاد.
در این سیستم شکستن بلاک و پرس راحت تر هست چون میتونیم با توجه به تعدد در کناره ها از کناره ها برای شکستن بلاک یا پرس پیدا کنیم اما این کار ملزم به وجود مدافع وسط های بسیار پا به توپ هست. لوئیز انریکه با توجه به وجود مارکینیوش سعی کرد بازیکنان نیوکاسل رو وادار به پرس در محوطه خودی کنه تا هم حریف به جلو بیاد هم مارکینیوش با پاس های کوتاه و بلند تیم رو از پرس خارج کنه و باعث شکست پرز و شروع حمله با برتری عددی بشه اما این ایده در فاز اول شکست خورد چراکه مدافعان psg به خصوص مارکینیوش عملکرد فاجعه باری داشتند.
از آنجا که psg در پی جدایی مسی و نیمار عناصر هجومی زیاد و جوان که در صدر آن ها دو فوروارد جوان و گران به نام های گونسالو راموس و رندال کولو موآنی به خدمت گرفته لوئیز انریکه برای اینکه بتواند از تمام عناصر هجومی گرانبهای خود بازی بگیرد ترجیح داده با ۴ مهاجم بازی کند که در این ترکیب ۴ نفره امباپه و دمبله در کناره ها و موآنی و راموس در مرکز هستند گزینه های جایگزین آن ها نیز بارکولا و آسنسیو و اکیتیکه هستند. در این سیستم دمبله به عنوان اینورتد وینگر بیشترین حضور در هاف اسپیس ها را دارد و به عنوان قلب تپنده و بازیساز تیم ایفای نقش میکند اما تا به امروز دمبله نتوانسته در حد انتظارات عمل کند. در مقابل کولو موآنی به عنوان فالس ناین در مرکز خط حمله باعث فضاسازی برای امباپه و راموس می شود. امباپه نقش آزادتری در تیم دارد اما نقش اصلی تاکتیکی او یک اینساید فوروارد است که با اینکه بیشتر در سمت چپ خط حمله حضور دارد اما در زمان مناسب با جایگیری و فرارهای عالی برای تیم گلزنی می کند. در این سیستم راموس به عنوان یک مهاجم سنتی در بهترین جا منتظر رسیدن توپ می ماند تا با تمام کنندگی خود برای تیم گلزنی کند.
مشکل هجومی این سیستم تک پلنی بودن آن است چراکه با توجه به کمبود هافبک و از دست دادن کنترل وسط زمین تنها بازیسازی از جناحین باقی می ماند و اگر مدافعین کناری و هافبک های تیم حریف مانند بازی با نیوکاسل بتوانند کناره های هجومی را خنثی کنند عملا تیم نمیتواند به اندازه لازم گلزنی کند.
باید دید آیا لوئیز انریکه به سیستم محبوب ۴۳۳ خود برمیگردد یا ترجیح می دهد همچنان به ایده های تکیه کند.
(تمامی این مطلب برداشت و درک شخصی از psg انریکه هست.)