محمدرضا ناصری آزاد ملقب به رضا پیشرو در ۱۲ بهمن ۱۳۶۶ پا به این دنیا گذاشت. همه میدونن که رضا پیشرو تو کدوم محله بزرگ شده، نظام آباد! یکی از دلایلی که رضا پیشرو خیلی در دل طرفدارن رپ فارسی محبوبه، شرایط زندگی پیشرو در محله نظام آباد بود. پیشرو عضو یه خانواده پرجمعیت بود و مثل اکثر بچههای پایین شهر، از وضعیت اقتصادی خوبی برخوردار نبود.
خانواده رضا پیشرو
مشکلات خانوادگی رضا پیشرو فقط به بحث مشکلات مالی خلاصه نمیشد. پدر رضا پیشرو(که الان در قید حیات نیست) اعتیاد شدید داشت و علاوه بر اون، دست به زن هم داشت. مادر رضا پیشرو، وقتی که رضا رو باردار بوده، چند دفعه توسط همسرش مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود. رضا اولین فرزند خونواده بود و بعد از اون، علی ناصری(علی اوج دوستداشتنی خودمون) به دنیا اومد. بعد از علی، امید ناصری(امید قدر) هم سومین پسر خانواده ناصری لقب گرفت. اما پدر رضا پیشرو یه لطفی در حق همه ما کرد، تو تولد ۷ سالگی رضا، آقای ناصری بزرگ یه سیدیمن با آهنگهای توپاک به رضا کادو داد و همون کادو زندگی پیشرو رو تغییر داد.
رضا پیشرو تو آهنگ “رپر قدیمی” به همون سیدیمن قدیمی و کنسرتهای اورجینال توپاک هم اشاره کرده.
خانواده ناصری البته بعد از رشد کردن فرزندانشون، خیلی دوام نیاورد و مادر پیشرو، وقتی که پدر رضا پیشرو دستگیر شد از اون جدا شد. کمی بعد آقای ناصری به رحمت خدا رفتن.
ترک تحصیل رضا پیشرو
یکی از شاخصههای بارز رضا پیشرو که اون رو از بقیه رپرها متمایز میکنه، ترک تحصیل کردنش تو سنین پایین بود. البته فقط رضا نبود، بلکه علی و امید هم به خاطر مشکلات مالی مجبور به ترک تحصیل شدن. البته بدشانسیهای خانواده ناصری تو همین جا تموم نشد. تو همون سن کم، پدر رضا پیشرو توسط پلیس دستگیر شد.
ازدواج مجدد مادر رضا پیشرو
بعد از طلاق گرفتن مادر پیشرو، به دلیل مشکلات سنگین مالی و سخت بودن بزرگ کردن سه تا بچه به تنهایی، تصمیم به ازدواج مجدد گرفت، اما انگار قرار نبود که اوضاع برای برادارن ناصری خوب جلو بره. ناپدری رضا پیشرو، هیچوقت برادران ناصری رو به عنوان فرزند واقعی خودش قبول نکرد و همیشه رضا پیشرو برای اون حکم یک کیسه بوکس برای تخلیه خشم و ناراحتیش بود. بعد از این اتفاقها، رضا دست امید و علی رو گرفت و از اون خونه رفتن.
اتفاقات پس از ترک خانه
رضا که به تواناییهای خودش دلبسته بود، با برادرانش رفتن که یه زندگی نرمال برای خودشون بسازن تا بتونن مادرشون رو هم از دست ناپدری نجات بدن. برادران ناصری خیلی زود به کارتن خوابی افتادن و متوجه شدن که نمیتونن تو اون سن زندگیای برای خودشون بسازن. پس مجبور شدن دوباره به همون خونه برگردن. البته کمی بعد، به خاطر بدرفتاریهای شدیدتر از طرف ناپدری، پیشرو تصمیم گرفت که دوباره خونه رو ترک کنه ولی این بار تنها! و دیگه هیچوقت پاشو تو اون خونه نزاره. البته بعدا برادراش هم رفتن پیش رضا!
شاید براتون جالب باشه که پدر اصلی پیشرو موقع تولد اون براش شناسنامه نگرفت و رضا تقریباً هیچکس بود! رضا بعد از ترک خونه تو یه کارگاه تراشکاری مشغول به کار شد ولی به خاطر نداشتن شناسنامه، صاحب کارش اجازه نمیداد که شب رو تو کارگاه استراحت کنه.
آغاز دوران رپ پیشرو
پیشرو که با سیدیمن کنسرت توپاک عاشق رپ شده بود، با علی ناصری شروع به رپ کردن کرد. البته جالبه بدونید که یکی از اولین ترکهای رضا پیشرو دیس به پدرشه! رضا پیشرو به قدری عاشق توپاک بود که لقب خودش رو گذاشته بود 3pac! رضا پیشرو به خاطر سختیهای زیادی که کشیده بود، تقریباً یه آدم پخته شده بود. به همین خاطر تونست استعداد واقعی خودش که رپ کردنه رو پیدا کنه.
طولی نکشید که با بزرگترین چهره رپ فارسی، سروش لشکری ملقب به هیچکس ملاقات کرد. یکی از اتفاقات جالب آشنایی پیشرو با هیچکس، تست کردن رضا پیشرو بود. یکی از دوستهای پیشرو، اون رو برد استودیو، جایی که هیچکس حضور داشت و از اون در مورد هیچکس پرسید. رضا پیشرو هم از عملکرد هیچکس تعریف کرد و همون جا بود که دوستی و برادری این دو آغاز شد.
ازدواج رضا پیشرو
رضا پیشرو در اوج زندگی هنر خودش، عاشق یه دختری به اسم فرزانه میشه که در نهایت با هم ازدواج میکنن. اما انگار رضا پیشرو از اتفاقهای گذشته درس نگرفته بود و درست مثل پدرش به خاطر حمل مواد مخدر دستگیر شد. بعد از دستگیری، به خاطر مصرف بیش از حد مواد مخدر، پیشرو اوردوز کرد و یک سال به کما رفت. در همین حین، همسر پیشرو هم از اون جدا شد و شرایط پیشرو تاریکتر از قبل شد.
مرسی که این پستو تماشا کردید اینم بگم که این پست رو از سایت یونویس برداشتم گفتم شاید بعضی هاتون بخواید بدونید