نگاهی به زندگی لئوناردو داوینچی بزرگ.
نقاش، طراح، مجسمه ساز، گیاه شناس، موسیقی دان، زمین شناس، مهندس، مخترع، آناتومیست، معمار و دانمشمند، شخصی برای همه زمان ها؛ لئوناردو داوینچی.
نام کامل: لئوناردو دی سر پیرو دا وینچی
|
تولد: 15 آوریل 1452 در وینچی (ایتالیا امروزی)
|
مرگ: 2 مه 1519، کلولوسی، امپراطوری فرانسه
(67 سالگی)
|
امضا:
|
دوران کودکی:
با استعداد ترین مرد دنیا در روستایی نزدیگ شهر وینچی بدنیا امد. جالب است بدانید که معنای فامیلی او میشود مردی از وینچی. لئوناردو پسر نامشروع فرووسینو دی آنتونیو داوینچی، صاحب یک دفتر اسناد رسمی و صاحبت خانه ای در فلورانس بود و مادرش کاترینا، دختری دهقان و ساده. (بعد ها با یک صنعتگر ازدواج کرد)
چندی بعد پدرش با دختری ۱۶ ساله به نام آلبیرا آمادوری ازدواج کرد که آلبیرا لئوناردو را بسیار دوست میداشت اما در سال ۱۴۶۵ میلادی بدون فرزند درگذشت. در سال ۱۴۶۸ م، زمانی که لئوناردو ۱۶ ساله بود، پدرش بار دیگر، این بار با فرانچسکا لانفردینیِ ۲۰ ساله ازدواج کرد. فرانچسکا هم بدون فرزند مرد. وراث قانونی پیرو از همسر سومش، مارگریتا دی گوگلیلمو که شش فرزند زایید و همسر چهارم و آخرش، لوکرتزیا کورتیجیانی که او هم شش بچه زایید، متولد شدند. در مجموع، لئوناردو ۱۲ خواهر و برادر ناتنی داشت که بسیار کوچکتر از او بودند.
با اینکه لئونارد فرزند نا مشروع خانواده بود با او بسیار عادی رفتار میشد و او مثل باقی فرزند ها به مدرسه میرفت و پدرش نیز به او اهمیت فراوانی میداد.
در چهارده سالگی، لئوناردو به فلورانس نقل مکان کرد، جایی که در کارگاه مشهور آندره آ دل وروکیو، هنرمندی که خود شاگرد استاد رنسانس اولیه دوناتلو بود؛ در واقع، فلورانس هنرمندان جوان با استعداد بسیاری را به خود جذب می کرد لئوناردو توانست در چنین کارگاه معتبری شاگردی کند.
روایتی هست درباره اینکه داوینچی در همان سن کم یکی از سفارش های استعدادش رو میشکد و استاد به او می گوید تو صد برابر از من بهتری!
ذهن کنجکاو و شکاک لئوناردو زیر نظر وروکیو پرورش یافت. همانطور که مورخ هنر EH Gombrich می نویسد: "در زمانی که دانشمندان دانشگاه ها به اقتدار نویسندگان باستانی تحسین شده تکیه می کردند، لئوناردو، نقاش، هرگز آنچه را که می خواند بدون بررسی آن با چشمان خود نمی پذیرفت"
همه عوامل دست به دست داد تا نام لئوناردو با جنبش فکری معروف به اومانیسم رنسانس قرار بگیرد.
در سال 1472 پس از شش سال شاگردی، لئوناردو به عضویت انجمن سنت لوک، گروهی از هنرمندان و پزشکان فلورانسی درآمد، لئوناردو در آن زمان توسط بسیاری از همسالانش، به گفته گامبریچ، "به عنوان موجودی عجیب" شناخته میشد.
اتفاقی جالب در زندگی لئوناردو: او در سال 1476 متهم به همجنسگرایی شد ولی بدلیل نبود مدرک تبرئه شد.
اولین سفارش های لئناردو در سال 1481 بدستش رسید و او با مبالغ بسیار معمولی آنها را بدست مشتری رساند.
رفتن به میلان:
لئوناردو پس از پذیرفتن پیشنهاد دوک شهر برای پیوستن به دربار او، کار بر روی کمیسیون ها را متوقف کرد و به میلان رفت.
برخی گمانهزنیها در مورد اینکه چرا نقل مکان به میلان برای این هنرمند بسیار جذاب بود، زمانی که حرفه فلورانسی او در حال صعود بود، وجود دارد!
شاید تصمیم او این بود که شایعات در مورد همجنسگرا بودنش را را پشت سر بگذارد.
برخی هم اعتقاد دارند که او میلان را برای روحیه هنریش مناسب دید و تصمیم به رفتن کرد.
ارتقای سطح هنری:
لئوناردو بین سالهای 1482 و 1499 در میلان بود و بین سالهای 1483 تا 1486، بر روی باکره صخرهها کار کرد.
او در این زمان ها وارد یک دعوای حقوقی مبنی بر کشیدن اثر دوم یک نقاشی متهم شد که توضیحاتش بسیار زیاد است!
ولی بازهم بدلیل نفوذش در بین افراد سیاسی تبرئه شد.
زمانی که لئوناردو در میلان بود، زمان زیادی را صرف مشاهده آناتومی انسان کرد. او از نزدیک نحوه حرکت بدن انسان، نحوه ساخت و تناسب آنها، نحوه تعامل آنها در تعامل و ارتباطات اجتماعی و عادات ژست و بیان آنها را مورد مطالعه قرار داد.
در این بین مشکلات زیادی هم مانع او شدند، مذهبی های ان دوره مخالف فعالیت های او بودند و این باعث شد داوینچی مطالعاتش را از اجساد مرده انسان بسوی اجساد مرده حیوانات منتقل کند اما روایتی هست که میگوید او حدود 30 جسد انسان را مورد تحقیق قرار داده است!
در این دوره بود که او تکنیک های جدید و متفاوت نقاشی را تجربه کرد. یکی از شیوههایی که لئوناردو بیشتر به خاطر آن مشهور است، توانایی او در ایجاد یک افکت است.
در این دوره بود که لئوناردو شاهکار نقاشی دیواری بزرگ خود را - چیزی که گامبریچ آن را "یکی از معجزات بزرگ نابغه بشر" نامید - شام آخر (1495-1498) تولید کرد.
لئوناردو به عنوان پادزهری برای زیبایی شاهکارهای بزرگ خود، مجموعهای از طراحیها از چهرهها و بدنهای تغییر شکل داده را تولید کرد که شاید معروفترین آنها مردی چاق با بینی شکسته (1485-1490) و سر بزرگ یک پیرمرد باشد.
لئوناردو برای آخرین پروژه ناتمام خود قبل از ترک میلان، مأمور ساخت مجسمه برنزی سوارکاری به ارتفاع پنج متر - به نام گران کاوالو - به یاد فرانچسکو اسفورزا، بنیانگذار سلسله اسفورزا شد. متأسفانه، این پروژه هرگز به پایان نرسید و ارتش فاتح فرانسه که میلان را در سال 1499 تصرف کرده بود، در نهایت از مدل لئوناردو برای تمرین هدف استفاده کرد.
پس از حمله فرانسه به میلان، و سرنگونی دوک اسفورزا در سال 1499، لئوناردو همراه با دوست دوران کودکی و دستیار آینده خود، سالای، به ونیز رفت. در ونیز، لئوناردو به عنوان یک مهندس نظامی استخدام شد، جایی که مأموریت اصلی او طراحی سیستمهای دفاع دریایی برای شهر تحت تهدید تهاجم نظامی ترکیه بود. لئوناردو در سال 1500 به فلورانس بازگشت و در آنجا با استقبال گرم و مشتاقانه ای روبرو شد. او به عنوان مهمان راهبان سرویت در صومعه Santissima Annunziata زندگی می کرد. لئوناردو به عنوان مشاور ارشد معماری برای کمیته ای که بر روی یک پایه آسیب دیده در کلیسای سن فرانچسکو آل مونته فعال بود، استخدام شد، اما او بیشتر وقت خود را به مطالعه ریاضیات اختصاص داد.
در سال 1502، لئوناردو در دربار سزار بورجیا، خدمت کرد. او به عنوان «معمار ارشد نظامی و مهندس عمومی» استخدام شد و بورجیا را در سفرهایش به سرتاسر ایتالیا همراهی کرد. وظایف او شامل تهیه نقشه هایی برای کمک به دفاع نظامی و همچنین طراحی برای ساخت سدی برای اطمینان از تامین آب بدون وقفه به کانال ها از رودخانه آرنو بود. در طول انحراف پروژه رودخانه، او با نیکولو ماکیاولی، که یک کاتب و ناظر سیاسی مشهور فلورانس بود، ملاقات کرد. گفته می شود که لئوناردو ماکیاولی را با مفاهیم علم کاربردی آشنا کرد و او تأثیر زیادی بر مردی داشت که پدر علوم سیاسی مدرن نامیده شد.
لئوناردو برای دومین بار در بهار 1503 به فلورانس بازگشت و با شور و شوق در انجمن سنت لوک پذیرفته شد.
او در این سال ها بسیاری از اثار معروف خود رو کشید که معروف ترین آن مشهور ترین هنر تاریخ یعنی مونالیزا است.
در سال 1508، لئوناردو به میلان بازگشت و در آنجا برای پنج سال بعد از حمایت سخاوتمندانه شارل دمبواز، فرماندار فرانسوی میلان، و پادشاه لوئی دوازدهم (فرانسه) در آنجا ماند. او در پروژه های معماری، با سفارشات قابل توجهی از سوی دولت رو به رو شد و برخی از آنها رو پذیرفت.
پیچیده شدن فعالیت های لئوناردو:
دوره دوم میلان لئوناردو بیشتر به خاطر فعالیت های علمی اش شناخته می شود. او با آناتومیست مشهور مارکانتونیو دلا توره همکاری کرد که منجر به طراحیهای دقیق لئوناردو از بدن انسان و گشتوگذارهای او در آناتومی مقایسهای (تفاوت بین گونهها) و زمینه فیزیولوژی مرتبط با آن شد.
در این میان، دست نوشته های او در این زمان شامل مطالعات ریاضی، مکانیک، زمین شناسی، نوری و گیاه شناسی بود. او نقشه هایی را برای ماشین پرنده معروف خود طراحی کرد و همچنین سلاح های نظامی مانند نمونه اولیه مسلسل و یک کمان پولادی بزرگ را ابداع کرد.
اواخر زندگی:
در حدود های سال 1514 نابغه تکرار نشدنی فعالیت های خودش را به حداقل رسانده بود و بیشتر به عنوان یک چهره دانشمند معروف شده بود، برخی از مورخان نظریه افسردگی او را مطرح میکنند
اما با این حال اثار زیادی در این دوره خلق کرد و نظریات بسیار عجیب و فوق العاده ای نوشت.
سر انجام او در سال 1519 در فرانسه درگذشت.
جالب است بدانید
تا امروز حدود 7000 صفحه از لئناردو پیدا شده که در مقابل تمام اقار او مشتی از خروار است.
داوینچی از لحاظ جنسی کاملا سرد بوده.
همچنین نظریه گیاه خوار بودن او بسیار پر طرفدار است.
منابع:
کانال های تلگرامی؛ کلی سایت مختلف!