با خدا می توان ,
تنهایی را به روزنه های صبح سپرد
و کوله بار خستگی را در کوچه های
مهر ورزیش بر زمین گذاشت
امید را به شاخسار زندگی پیوند زد
تا به حاصلخیزترین اندیشه بارور گردد
با خدا می توان ,
به نقطه ای از اوج رسید
تا پرهای یخ زده ی لحظه ها به گرمای
خورشید وار کمال برسد
کمی به خودت کمک کن ,
رستن در هوایست که بیداری عمیق
زمین را طلب می کند
بیا به خودت فرصت بده
تا ببینی زندگی عمق دریاییش
بسیار است
و ما به ابریشم نگاه خدا محتاجیم
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
در این خلوتگه تنها
دلم هر دم به کنجی می کند رویش
دلش گاهی سلامی آشنا می خواهد از یاری
یا یک تلنگر از رفیق مهربانی
تا که شاید بشکند تنهایی شب را
کسی باشد که بشناسد دل ما را
بفمهد طعم تنها را
نگاه خسته را امید باشد بهر فردایی که می آید
پاک باشد
مثل بارانی که شب هنگام
می شوید زمین خسته از آلودگی ها را
دلم گاهی سکوت است و گهی فریاد
ولی با یاد تو آرام آرامم
خدایا با تو من ، آرام آرامم ....🕋
آخرین حضور 7 ساعت 18 دقیقه قبل
عضویت از ۱ سال 5 ماه قبل