مقدمه 1
فوتبال همیشه با ماست. هر کدام از ما خاطرهی تلخ و شیرینی از فریادی برای گل شدن یک توپ وسط مهمانی نوروزی را داریم... و سر زدن مدام به نتایج زنده در مسافرت. و تماشای بازیهای قدیمی در تعطیلات... بیایید خاطراتمان را پای یک هفت سین کوچک و درکنار توپ فوتبال به اشتراک بگذاریم...
....
اتحادیه نویسندگان صدر به سنت ویژه نامههای نوروزی کیهان ورزشی و دنیای ورزش و البته به رسم سایت طرفداری در پرسش و پاسخهای شیرین نوروزی با دکتر صدر عزیز ، به گپ و گفت با نویسندگان پرداخته. بله، ما همدیگر را داریم
با "امیرحسین خان صدر" عزیز
|
مقدمه 2
مقدمهی روزی روزگاری فوتبال و تقدیم کتاب دکتر صدر عزیز به برادری که از سکوهای امجدیه تا استادیوم فیلیپس و امستردام آره نا در هلند در کنار هم فوتبال را زندگی کردهاند و...
|
خدمت عزیزانم،
سعی کردم با دل پاسخگو باشم،
دوستدار یکایک شما،
بیاد جیانلوکا ویالی و حمید جانم که همیشه در پی اخبار بیماری او تا پیش از رفتن خودش بود!
امیرحسین صدر
نوروز در دوران ما هميشه با بي فوتبالي همراه بود، زجري عذاب اور، اگرچه فوتبال اروپا هميشه خلا فوتبال را پر مي كرد!
در دوران گذشته حضور ایران در هفتاد و پنجمین سالگرد باشگاه رئال مادرید و دیدار با ارژانتین حساب جدایی دارد. ۱۹۷۷ بود، روز اول و دو سال نو بود. و ايران در ان تورنمنت نمايش سطح بالا و معركه ايي داشت. بعد از تساوي يك يك، در پنالتي شكست خورديم. گل ايران را محمد صادقي به ثمر رساند. در چشمان ما، برادران صدر هنوز هم بهترين بازيكني است كه از جنوب فوتبال خيز ظهور كرده است.
1- تیم منتخب سال قبل، و اتفاقات مهم فوتبالی |
سوالي كليشه ايي را بايد كليشه ايي هم پاسخگو بود: امباپه، مسي، بنزما، هالند، برانه….بگذريم همه مي دانند.
بهتريها براي من ستارگان بدون هيچ ترتيبي چنين تركيبي دارد. ستارگان جوان آينده:
جود بلينگهام انگليسي بي شك بزرگ بزرگتر خواهد شد.
جمال موسايلا روزي المان را بسان ماتيوس به گردش در خواهد اورد. فكر مي كنم اگر مليت انگلستان را بجاي المان گرفته بود، چه غوغايي با بلينگهام براه مي انداختند.
پدري و ژاوي در بارسلونا هم حكايت مشايه ايي خواهند داشت.
موفقيت اين فصل ارسنال كه اميدوارم ختم به خير شود با ساكا و مارتين اودِگارد زيبايي صد چنداني يافته است. اگر، فقط اگر، هالند و سيتي همه چيز را طبق معمول بر هم نريزند.
فصل ٢٣-٢٠٢٢ حتي اگر ليورپول به مقام جهارمي هم دست يابد، فصل اسف باري در مقايسه با سال گذشته به حساب مي ايد، جاييكه براي ٤ گانه يگانه و بي همتا جانانه مي جنگيدند. و دقیقا یکسال پیش از این بود، یکی از دوستان به بهانه ۱۳ بدر روانه اش کرد و البته اشاره به زخم امسال ماست: [لینک مطلب] با اين اوصاف از نقاط روشن اين فصل ظهور Stefan Bajcetic است. اگر قدرت بدني بيشتري پيدا كند، بدون شك بيشتر و بيشتر از او خواهيم ديد و شنيد.
ناپولي در ايتاليا به حق در صدر جدول مي تازد. شايد Georgia ملت قدرتمندي در فوتبال اروپا محسوب نمي شود. اما Khvicha Kvaratskhelia با ناپولي مجموعه فوق العاده ايي ساخته اند. ناپولي با سرعت، قدرت دريبل و شم گلزني قادر است پس از مارادوناي كبير بارديگر به قهرماني ايتاليا دست يابد. يك تيم بسيار خوب در تمامي جبهه ها!
منچستر يونايتد چنانچه در اوايل فصل در مطلبي در باره تن هاخ اشاره كردم [لینک مطلب] يونايتد پيشرفت فوق العاده ايي داشته است. هنوز در ميانه راه هستند. بازگشت دوباره رشفورد جوان و گل هايش راه هاي بسياري را گشوده است اما گارناچوي ارژانتيني انتخاب شماره يك من در اين فصل است. هميشه وقتي توپ را در اختيار مي گيرد به لبه كاناپه نزديك مي شويم و اين نشان از كيفيت و سطح بالاي او با سن كم دارد. معركه است و اينده از ان او خواهد بود، شك ندارم.
از ديگر بازيكناني كه چشمانم را خيره كرده است كاماوينگا است. حضور قدرتمندی در ميانه ميدان براي رئال مادريد داشته است. توانايي فنی برای خارج شدن از فضاهای تنگ را دارد. او یک فوق ستاره آینده خواهد بود. يادمان باشد پيش از اين لیگ قهرمانان، لالیگا، سوپرکاپ یوفا و جام حذفی اسپانیا را برده است.
دورتموند تيم مورد علاقه خيلي ها در المان است, براي من نيز!، در ميان تيم ديدني دورتموند یوسوفا موکوکو ممکن است بازیکن بسیار جوانی باشد، اما جوان ١٨ ساله بینالمللی جوانان آلمانی یکی از اعجوبههای جوان چند سال اخیر بوده است.
مهم است بوروسیا دورتموند تعادل مناسبی ميان زمان بازی به موکوکو و اطمینان از اینکه هنوز فشار زیادی روی شانه های او قرار ندهد، پیدا کند.
از اين سوال مي گذريم حق انتخاب بيش از اين حرف هاست.
2- معرفی یک کتاب فوتبالی و یک کتاب غیر فوتبالی برای مطالعه در اون روز |
حق انتخاب در اين بخش نيز بسيار است.
ولي براي اداي دين بايد به كتاب "به معجزات ايمان دارم I believe in miracles” از Daniel Taylor اشاره كنم. حكايت برايان كلاف و ناتينگهام فارست در اروپا و كسب دو قهرماني پي در پي در مهمترين جام باشگاه هاي اروپا. داستان انچه چگونه معجزات در فوتبال رنگ حقيقت به خود مي گرفت. تمامي ان چيزهايي كه در فوتبال داشتيم يا در واقع همه آنچه در فوتبال براي هميشه از دست داديم.
در كنار كتاب, فيلمي مستند و ديدني با همين نام با كوله باري پر از نوستالژي و ترانه هاي دهه هاي هفتاد هم هست كه به خوره ها و شيفتگان واقعي فوتبال تماشايش را سفارش مي كنم.
كتاب ديگر "دو برادر" از نويسنده كارآمد "جاناتان ويلسون" است. دو برادر نه تنها داستاني الهام بخش در مورد برادران مشهور "چارلتون" است بلكه در باب فوتبال انگليس در اواخر قرن بيستم و تغييرات حاصله ان است. ويلسون زندگي جكي و بابي را از دوران كودكي و رشد در طبقه كارگر تا مبارزه ايندو را در دوران پيري با آلزايمر را زيز ذره بين برده است.
اين كتاب براي طرفداران قديمي تر فوتبال نكات جديد و خواندني بسياري به همراه دارد و براي كساني كه با تاثيرات مهم برادران چارلتون در فوتبال انگلستان و اروپا اشنايي ندارند جذابيت خاصي خواهد داشت.
هر انچه در مورد گذشته و تاریخ است. برهه های مختلف تاریخی در هر گوشه کره خاکی. جذابیت تاریخ برایم بی حد و حصر است. از ان دسته ادم هایی هستم که شدیدا معتقد است؛ «گذشته چراغ راه آینده است»
در اینجا فقط به اخرین کتابی که در این حوزه خوانده ام از مایک دونکان Mike Duncan اشاره می کنم. پادکست افتخار امیز و برنده جوایز متعدد او «تاریخ رم» شدیدا ترغیبم کرد به سراغ کتاب «طوفان پیش از طوفان» او بروم. نبردهای خونین را زنده می کند، دسیسههای سیاسی، رقابت ها و خیانت ها را، درام های انسانی را، همه چیز را، و تمامی زمینه هایی که سقوط جمهوری رم را فراهم می کند.
3- پیشنهاد سه مقاله ی برتر فوتبالی سال قبل برای مطالعه ی دوباره در اون روز |
حقيقتا غير ممكن به مقاله هاي بيشمار اشاره داشته باشم. صفحات ورزشي روزنامه ها و مجلات و سايت ها با مطالب خواندني نويسندگان خبره لبريز است.
ضمن انكه اشاره به مقاله ايي كه كسي نخوانده است احتمالا بي حاصل است.
براي دلخوشي بايد به مطلب
تام بلاكت با عنوان Top Guns در اگوست اشاره كنم كه موفقيت توپچي هاي جوان را با بحث و جدل قابل قبول پيش بيني كرده بود.
پس از ان به مطالب فوق العاده جاناتان ليو در گاردين اشاره كنم [مطالب لیو در گاردین] كه جايزه بهترين نويسنده ورزش امسال را از ان خود كرد. بهترين نمونه براي نويسندگان مصمم و جدي فوتبال. همیشه معیار ورزشي نویسان بزرگ بوده است؛ قادرند تيز و محكم قلم زنند، توبيخ كنند و باد پرشکوهترین بازیکنان، مدیران و مسئولان را خالي كنند. ليو این کار را با سبک و سياق فراوان خود انجام می دهد. با بینش و احساسات واقعی درباره موضوعات می نویسد. نمونه اشكار فارسي ان مطلب حميد رضا جان با عنوان "مردي كه مي خواست سلطان باشد" در باره علي پروين است.
در میان مطالب نویسندگان جوان و شیفته فوتبال که با شور و عشق و استایل خود می نویسند، عمده مطالب حمید.ش حکایت جدای خود را دارد.
در طول ۲ سال و اندی گذشته جلو و جلو و جلو امده…بهتر و بهتر و بهتر شده…
تکامل ادامه دارد.
بی اغراق اگر در بابی به «الف» ان اشاره کنی در طول چند روز «ی» را هم پشت سر کذاشته است.
همیشه تشنه یادگیری است، درهای بسته را می کوبد، با تمرکز، شور یاد می کیرد و یاد می دهد. همه این ها با قلم نافذ و شور انگیز و اطلاعات مخلوط شده خیره کننده و دلچسب است، مانند اب یخی در صلات تابستان جگر را حال می اورد.
در دنیایی که همه روز و شب دو خطی را در فضاهای مختلف سیاه می کنند، نوشته های فوتبالی او روشنای بخش است!
4- پیشنهاد فیلم، موزیک و یک بازی تاریخی برای تعطیلات |
شايد انتخابم نوروزي نباشد ولي در حيطه فوتبال باقي مي مانم و مستند بي بي سي را با عنوان "Finding Jack Charlton” شديدا توصيه مي كنم. اقرار مي كنم احساساتي هستم ولي اين مستند كارم را به گريه و زاري انداخت. جك چارلتون بزرگ و بيماري كه با ان دست و پنجه نرم مي كند تكان دهنده است. سرشار از غم غربت گذشته، ليدز يونايتد، رابطه پيچيده با برادرش بابي، موفقيت با ايرلند در دو جام جهاني و نبرد نهايي او با "فراموشي dementia”
اين روزها مستندهاي تماشايي در دسترس است ولي "كشف بابي چارلتون" از بهترين و تاثير گذارترين مستندهايي است كه در عمرم ديده ام. اين مستند دليلي محكمي براي خواندن كتاب دو بروادر بود كه پيش از اين به ان اشاره كردم.
حيطه ديگري است، شور و عشقي در باب موسيقي دارم. باز هم امكان انتخاب نيست. تَه ندارد!
انچه به سرعت به ذهنم مي ايد را مي نويسم، به دلايل مختلف شيفته یکایک این ترانه ها هستم، فقط به یک دوران خاص تمرکز کردم، اواخر ۶۰ و اوایل دهه ۷۰
١.وودستاك Woodstock از Mathews Southern Comfort 1970، هر انچه به گشم ميرسد بر دلم مي نشيند. اصل داستان joni mitchel تعلق دارد اما اين اجرا و تنظيم و صدا حكايت ديگري است!
٢.Once I was از Tim Buckley ١٩٦٧ كه بعد از ان در سكانس پاياني فيلم فوق العاده Coming Home از ان به بهترين نحو استفاده شد.
٣.All along the watchtower از Jimi Hendrix, به جرات ميشه گفت بهترين Cover song تمامي دوران هاست. حتي خود باب ديلان به ان اذعان دارد.
٤.ترانه Howzat از گروه ناشناسي بنام Sherbet از سال ١٩٧٦ كه يادگار دوران شيريني براي من و عزيزانم است
٥.عمدتا عشق به گوش كردن تمامي البوم خواننده و گروه ها دارم، اگر بخواهم به يك البوم اشاره كنم Fisheman’s Blues از Waterboys در سال ١٩٨٨ در سَرَم به صدا در مي آيد.
٦.صنما از همايون شجريان، متفاوت و كوبنده و ضرب دار
و یک بازی تاریخی فوتبال برای تماشا در تعطيلات؟ |
دراماي ديدار ليورپول و ميلان در فينال جام قهرمان اروپا در ٢٠٠٥ رقيبي ندارد. [لینک تماشای fuullmatch از سایت dailymotion] هميشه ارزش بازبيني دارد. از هر دقيقه بازي كه ببينيد تفاوتي نمي كند. دقيقا مانند فيلم Pulp Fiction از تارانتينو، از هر جاي ان كه ببينيد، هر سكانس ان شما را پاي تلويزيون ميخكوب مي كند.
ديدار هلند و برزیل در جام جهانی ۷۴، نيمه نهايي جام جهاني المان و فرانسه در سال ٨٢، و در همان جام برزیل استثنایی و باخت دردناک در مقابل ایتالیا، برزيل و فرانسه در جام ٨٦ غوغا برانگيز بود و هست.
فرانسه و پرتغال در مرحله نيمه نهايي يورو در ١٩٨٤ با گزارش جان موتسون بي نظير است. حتما Highlights آن را ببينيد [لینک تماشای خلاصه بازی با گزارش ماتی] ، پشيمان نخواهيد شد، قول مي دهم.
بماند که شخصا بازي هاي بي اهميت باشگاهي گذشته را در دهه هفتاد انگلستان ترجيح مي دهم.
[ لیست. Full matchها
برزیل- هلند 1974
آلمان- فرانسه 1982 | طرفداری/ bbc
برزیل - ایتالیا 1982| طرفداری/ sky
برزیل- فرانسه 1986| طرفداری/ FIFA TV
فرانسه-پرتغال 1984، گزارش فرانسوی]
۶- پیشنهاد یک شهر برای سفر، معرفی اون، خاطرات در صورت سفر و جاهای ديدني |
رم ايتاليا، انگار وارد يك موزه عظيم مي شويد. برخلاف شهرهای بزرگ دیگر مانند لندن و پاریس همه جا را بدون وسایل نقلیه عمومی در می نوردید. شهری که در ان از میکل انژ و داوینچی اثری باشد برای من کافی است. قدم به قدم با اسپرسوهای بیست و غذاهای مناسب!
شهر من رم
|
خاطرات طولانی است٫ اما خاطره فوتبالی ان همیشه در ذهنم باقی مانده است. شهر رم اهمیت تاریخی بسیاری برای باشگاه لیورپول دارد؛
اولین قهرمانی اروپایی لیورپول در سال ۱۹۷۷ با کیگان و بقیه در انجا شکل گرفت و باردیگر در سال ۱۹۸۴ چهارمین قهرمانی با پنالتی و مسخره بازی ها و البته بسیار موثر بروس گروبلار به حقیقت پیوست.
7- لیست 5تایی از بهترین گزارشگران فوتبالی (داخلی یا خارجی)، مربیان، کارگردانان و خوانندگان |
جان موتسون، برایان مور، جان چمپیون، کلایو تیسلی, جاناتن پیرس و بری دیویس همگی کار بلد و شنیدنی!
گل سرسبد برای من جان موتسون است که چندی پیش درگذشت و خیلی چیزها را با خود برد. زمان بندی، ارائه اطلاعات به موقع و بجا، بدون کم و کاست، ادا و ساخت جملات و البته صدا و احساس…بسیاری از مسابقات بی اهمیت و خسته کننده با گزارش های «موتی» شنیدنی و دیدنی می شد، حقیقتا «تنها صداست که می ماند»
جان موتسون بخش عظیم و مهمی از خاطرات فوتبالی ما برادران صدر را معنا بخشیده بود.
حبیب روشن زاده؛
يك گزارشگر امروزي بود با صدايي خوش، حيف اثري از ان گزارش ها و بازي ها نيست. فرياد "غفور جهاني، جام جهاني" بعد از اولين صعود ايران به جام جهاني با جمله كلاسيك Kenneth Wolstenholme در فينال جام جهاني ١٩٦٦
"They think it’s all over, it is now” برابري ميكند. ولي جمله "ولستن هُلم" به هزار و يك شكل متفاوت در فرهنگ انگلستان تكرار شد و تكرار ولي متاسفانه چنين مواردي اصلا در فرهنگ عامه ما جايي ندارد.
عطاالله بهمنش؛
فوتبال و كشتي را به سبك گويندگان كلاسيك گزارش مي كرد. ولي در كشتي معركه بود. زير و زبر ورزش و فنون را به خوبي مي شناخت و صداي خود را با هر فني پيچ و خم مي داد. فتيله پيچ هاي معروف "سيد عباسي" با صداي او معنا و تعريف و هيجانش دگرگون مي شد.
مجيد وارث:
صداي او جام جهاني ٨٢ را به همراه برزيل حتي با ان تصاوير برفكي و سياه و سفيد گرمايي مي بخشيد. تُن صداي گرمي داشت، دايره لغوي گسترده ايي داشت و جملات را با حرارت خاصي ايراز مي كرد. روزي به خود ايشان كلمه به كلمه جمله پراحساسش را در ديدار برزيل كه در استانه حذف در برابر ايتاليا بود تكرار كردم. با صداي هيجان اميخته به درد اما كنترل شده در حاليكه بازي ٣-٢ بود و برزيل تنها به تساوي نياز داشت، اوضاع را چنين ترسيم كرد؛
"برزيل بعد از پيروزي ٢-١ مقابل شوروي، ٤-١ مقابل اسكاتلند، ٤-٠ مقابل نيوزيلند، و برد ٣-١ مقابل ارژانتين، حالا در -حسرت- يك گل مي سوزد"
افسوس، قدر اين يكي را هم ندانستيم. قدر ناشناسان قابلي هستيم.
بهترین مربیان فوتبالی چند خطی درباره علت انتخابها |
در جزیره؛
برایان کلاف؛ مادر شورشیان خوش فکر دوست داشتنی
بیل شنکلی شور و شعف و عشق
باب پیسلی نمونه تمام عیار مربی استثنایی دوران قدیم
بابی رابسون پلی میان گذشته و آینده
دان ریوی، حرص و از و پیروزی به هر قیمت
الکس فرگوسن، رکورد هایش دهان ادمی را می بندد!
جک استین؛ عضو اصلی مربیان تاریخ ساز اسکاتلندی
جملگی شخصیت و کاراکتر متفاوت و فوتبال بیادماندنی خود را عرضه می کردند!
خارج از جزیره در دوران نه چندان دور؛
رینوس میشل، ژنرال توتال فوتبال هلند
یوهان کرایف؛ فرزند خلف ژنرال، بارسلونا و اروپا تا ابد به او وام دار است
اریگو ساکی؛ میلان بی رقیب او فراموش نشدنی است
کارلو آنجلوتی؛ حاکمی مدبر، سلطانی که پیروزی در کارزار امری مسلم برای اوست!
ارسن ونگر؛ مدرن، انقلابی، فرانسوی که فوتبال انگلستان و اروپا را بطور کامل متحول کرد
پپ گاردیولا؛ افسانه ایی که واقعیت محض است. در تاریخ فوتبال بود، هست و خواهد بود.
بهترین کارگردانها و چند خطی درباره علت انتخابها |
باستر کیتون، سلطان بی چون و چرای دوران صامت
آکیرا کوروساوا، حماسه ای است، الهام بخش بسیاری از سنماگران دوران ها
آندری تارکوفسکی، شاعر سینما، تنها با ۷ فیلم
زان رنوار به همان اندازه که پدر نابغه اش، آگوست، نقاشی را کامل کرده بود، سینما را به کمال رساند.
ژوزف فان استرنبرگ، میزانسنهای متمایز، استفاده از نور و لنز و هفتفیلم فوق العاده با مارلین دیتریش
فرانک کاپرا، برای سادگی و روراستی فیلم ها، شخصیت براحتی می ساختفرانک کاپرا، برای سادگی و روراستی فیلم هایش و خلوص شخصیت هایی که روزگارشان سال هاست به سر آمده!
در دوران نو، پدرو المودوار و کویینتین تارانتینو به دلایلی کاملا متفاوت دوستشان دارم.
بهترین خوانندهها، چند خطی درباره علت انتخابها |
فقط در ژانر راک؛
یان گیلان؛ رفیق خانوادگی، صدای اشنا و اثاری که فراموش ناشدنی است. مبارزه تنهای او در برابر اصوات دیگر اعضای گروه در Child in Time «مسترپیس» یگانه ایی را بجای گذاشته است.
رابرت پلانت؛ صدا، موسیقی و البوم هایی که بخش مهمی از تاریخ راک را تشکیل داده است.
دیوید کاوردل؛ انتخابی بسیار شخصی، صدایی قابل تشخیص، مخلوطی از ویسکی و مارلبرو! گوش بسپارید به Mistreated!
استیوی نیکس؛ از خوانندگان محبوب مونث لیست. یکی از چند خواننده Fleet wood Mac, اجرای زنده Rhiannon و بخش نهایی ان موهای بدن شما را سیخ خواهد کرد!
کورت کوبین؛ جوانمرگ شد و چه حیف! اثار و صدای او در Nirvana شاخص دوره و ژانر بسیار خاصی است!
کاش میشد از Barry White, Anna Franklin و… نیز سخن گفت!
7- یک مجموعه از بهترین عکسهای فوتبالی برای تماشا |
چندی پیش از این در مطلبی در مورد عکس محبوب فوتبالم مفصل نوشته ام:
پیراهنهای همیشه آخرین گریه برای دیگو
تاریخ و عکس های خاص فوتبالی اقیانوسی است.
ولی در اینجا از یک عکس، فقط یک عکس اشاره میکنم. شیفتگی و عشق همیشگی فوتبال از انجا اغاز شد!
تمامی لذت و شادی در ان خلاصه شده است؛ صدمین گل برزیل در جامجهانی و اولین گل این تیم در فینال جام جهانی ۱۹۷۰.
په له جاودانی با گلی که به قول حمید رضا با «پروازی خیره کننده» که گویی از اسمان با سر به سوی توپ هجوم اورده است بدست امد. سپس با مشت رو به اسمان در اغوش جرزینهو به شادی پرداخته است. از ان بازیکن، از ان تیم و از این عکس در عین شادی بچه گانه و معصومیت و پاکی و نابی، عظمت می بارد!، جاودانه است.
8- آرزوهای نوروزی فوتبالی و غیرفوتبالی |
ارزوی فوتبالی مختص به ضعفاست، خسته شدم از دایره همیشگی و برندگان دائمی!، پیروزی ناتینگهام فارست در فینال جام اروپا و ارزش و عیار ان به ده ها پیروزی رئال مادرید، بایرمونیخ و یونایتد می ارزد!
دوست دارم نام های تازه، دستانی نو و تیم های دیگری جام های سراسر دنیا را فتح کنند.
ارزوی غیر فوتبالی؛
ارزو دارم مردم سرزمینم را شاد و رقصان ببینم، همه و همه را…از بچه هایمان تا مادر و پدر بزرگ هایمان!
از اعماق قلبم ارزویم همین و همین و همین است
هزار ساله رهست از تو تا مسلمانی
هزار سال دگر تا به حد انسانی
و دیگر؛
«بَر آنَم که زندگی کنم»
پیش از آنکه واپسین نفس را بر آرم پیش از آنکه پرده فرو افتد پیش از پژمردن آخرین گل بر آنم که زندگی کنم بر آنم که عشق بورزم برآنم که باشم در این جهان ظلمانی در این روزگار سرشار از فجایع در این دنیای پر از کینه نزد کسانی که نیازمند منند کسانی که نیازمند ایشانم کسانی که ستایش انگیزند تا در یابم شگفتی کنم باز شناسم که ام که میتوانم باشم که میخواهم باشم؟ تا روزها بی ثمرنماند ساعت ها جان یابد لحظه ها گران بار شود هنگامی که میخندم هنگامی که میگریم هنگامی که لب فرو میبندم در سفرم به سوی تو به سوی خود به سوی خدا که راهیست ناشناخته پر خار ناهموار راهی که باری در آن گام میگذارم که قدم نهاده ام و سر بازگشت ندارم بی آنکه دیده باشم شکوفایی گلها را بی آنکه شنیده باشم خروش رودها را بی آنکه به شگفت درآیم از زیبایی حیات اکنون مرگ میتواند فراز آید اکنون میتوانم به راه افتم اکنون میتوانم بگویم که زندگی کرده ام