اختصاصی طرفداری / در سال 1961 بارسلونا در اولین فینال خود در رقابت های جام باشگاه های اروپا شکست خورد و مدیریت بارسلونا پس از آغاز دوران سخت دهه 60، به تکاپو افتاد تا پس از بروز مشکلات عدیده فراوان، دوران طلایی خود با H.H (هلنیو هررا) را تکرار کنند. در همان تابستان، بارسلونا با پدرو زابایا، مهاجم راسینگ سانتاندر قرارداد بست. مهاجم اهل کاسترو اوردیالس ایالت کانتابریا. آبی اناری ها در ابتدای دهه 60 با مشکلاتی از قبیل مسائل مالی ساخت و افتتاح نیوکمپ پس از سال 1957 مواجه بودند. بستن قراردادهای سنگین و جذب ستاره ها دشوار به نظر می رسید و مضیغه های مالی متعدد مشکلات بارسلونا رو چند برابر کرده بودند و همین محدودیت های باعث شد آنها از دوران خوب گذشته فاصله بگیرند. زابایا در بارسلونا شریک نسل زالدوا، پره دا، ریفه، فوسته و... بود. نسلی که در سال 1964 از عوامل قهرمانی اسپانیا در جام ملت های اروپای 1964 بودند.
زابایا وینگری قدرتمند، باهوش و سریع بود. رفتار خوبی با سایر هم تیمی هایش داشت و تواضعی مثال زدنی در رفتار و کردارش دیده می شد. زابایا در 6 فصل بازی برای بارسلونا، 56 گل در 209 بازی به ثمر رساند و 2 جام کسب کرد و در سال 1967 و در 29 سالگی، با جدایی از بارسلونا راهی سابادل شد. نمایش های گهگاه درخشانش، فرصت پوشیدن پیراهن تیم ملی اسپانیا را به او هدیه داد اما پوشیدن پیراهن اسپانیا به سادگی نبود. در آن نسل لاروخا رقبای آماده و قدری چون پاکو خنتو، آمانسیو آمارو و خوزه اوفارته داشت، بنابراین نتوانست چندان در رده ملی قابلیت های خود را نشان دهد. زابایا تنها یک بار فرصت پیراهن تیم ملی را به دست آورد. دیداری که سرنوشت ساز و مهم بود. تقابل مقابل ایرلند در مرحله پایانی مقدماتی یورو 1964. اسپانیا در دیدار رفت و در رامون سانچز پیسخوانِ سویل، 5-1 برنده شد. در 8 آوریل 1964، ایرلند در استادیوم دالیمانت پارک شهر دوبلین، میزبان اسپانیا بود. زابایا پس از سالها تلاش و انتظار، پیراهن اسپانیا را به تن کرد. او در دقیقه 25 بازی، دروازه ایرلند را باز کرد و در نیمه دوم و در دقیقه 88، زننده گل دوم خود و اسپانیا بود. نمایش او دلچسب و بی نقص تمام شد و اسپانیا به لطف گل های زابایا، رسما به یورو 1964 که خود میزبانی آن را به عهده داشت، راه یافت. جایی که برای نخستین بار قهرمان اروپا شد و با ارزش ترین عنوان ملی خود را تا آن زمان به دست آورد. نمایش دوبلین چشم های بسیاری را به خود خیره کرد. رسانه ها به پدرو زابایا، لقب روباه دوبلین را دادند.
زابایا پس از آن دیگر هرگز فرصت پوشیدن پیراهن لاروخا را به دست نیاورد. در سال 1967 پای به سابادل گذاشت و دو سال بعد دوباره نامش را بر سر زبان ها انداخت. این بار با حرکتی جوانمردانه که در فوتبال اسپانیا تبدیل به یک سمبل و نماد شد. در نوامبر 1969، رئال مادرید در برنابئو میزبان سابادل بود. در دقیه 58، برخوردی در محوطه جریمه رئال مادرید، روی یکی از حملات سابادل صورت گرفت. زابایا در متن حمله بود. روی آن حمله و در نتیجه برخورد، آندرس خونکرا، دروازبان رئال مادرید، فرانسیسکو اسپیلدورا، مدافع خودی را نقش بر زمین کرد. هر دو بازیکن در اثر شدت ضربه و مصدومیت، روی زمین می افتند. در این حین توپ به زابایا، مهاجم سابادل می رسد و هزاران هوادار مادرید را میخکوب می کند. اما نه با گل! زابایا در حرکتی غیر معمول در آن زمان، توپ را در مقابل دروازه خالی به بیرون می فرستد. استادیوم مبهوت از حرکت او، به او خیره می شود و پس از لحظاتی صدای تشویق ها به آسمان می رسد.
تشویق هایی که 5 دقیقه زمان می برد تا خاموش شوند و یک صدا زابایا را تحسین می کنند. شدت خونریزی خونکرا و اسپیلدورا به حدی می رسد که مجبور به ترک زمین می شوند و جای خود را به بتانکورت و زونزونگی می دهند. بازی تا آن لحظه بدون گل دنبال می شد و این نتیجه تا دقیقه 89 ادامه داشت. در این دقیقه پیری، هافبک بزرگ مادرید، تیر خلاص را به سابادل وارد کرد. مادرید 1-0 برنده شد، اما نتیجه بازی نبود که بیش از اتفاقات پیش از گل، اهمیت پذیر به نظر می رسید. ستایش ها از حرکت جوانمردانه زابایا بالا گرفت و فراتر از مرزها رفت. به پیشنهاد فیفا، جایزه بازی جوانمردانه یونسکو، به پدرو زابایا اهدا شد. زابایا متواضعانه برای دریافت آن به پاریس رفت. او هرگز احساس غرور نمی کرد و سهمی از حرکتش برای خودش نمی خواست، گرچه به دلیل آن حرکت، سرزنش هایی هم صورت گرفت. یکی از آنها از طرف روسون، رئیس باشگاه سابادل بود که البته ستایش او را هم به همراه داشت. روسون پس از بازی گفت که نمی داند زابایا را جریمه کند یا به دلیل حرکت زیبایش به او تبریک بگوید، اما در نهایت حرکتش را ستود. دلیل روسون واضح بود. گلی که زابایا به ثمر نرساند، می توانست برای آنها گران تمام شود. در انتهای فصل، سابادلِ فانوس به دست، خطر سقوط به دسته پایین را به شدت احساس می کرد. آنها در نهایت در نبرد با دپورتیوو لاکرونیا برای ماندن در لالیگا، پیروز شدند و با امتیازی برابر، در لالیگا باقی ماندند.
فدراسیون فوتبال اسپانیا از فصل 1998/1999، هر ساله جایزه پدرو زابایا را برای باشگاه، بازیکنان، هواداران و روسای باشگاه هایی که رفتاری جوانمردانه از خود بروز دهند، اعطا می کند. زابایا در اوویدو و در سال 1971، به فوتبال خود پایان داد و در سال 1997 و پس از مدتی طولانی دست و پنجه نرم کردن با بیماری، در شهر اوویدو درگذشت. پیشنهاد جایزه زابایا تروفئو از جانب باشگاه اوویدو به فدراسیون فوتبال اسپانیا پیشنهاد شد. درست یک سال پس از مرگش در 58 سالگی.
ادامه دارد...
بیشتر بخوانید:
پاورقی لالیگا | بخش اول: بارسلونا 1929، اولین فاتح
پاورقی لالیگا | بخش 2: شیرهای باسک، بهترین تیم پیش از جنگ و بهترین تیم در خلال جنگ
پاورقی لالیگا | بخش 3: سپید، سپید، لاسائتا! پایان طلسم 21 ساله
پاورقی لالیگا | بخش 4: موفقیت استبدادی روخی بلانکوس با صورت شیطان و پای خدا!
پاورقی لالیگا | بخش 5: قصاب بیلبائو!
پاورقی لالیگا | بخش 6: 5-0 و 5-0؛ لا مانیتا به سبک لادروپ
پاورقی لالیگا | بخش 7: روزی که دی استفانو مقابل رئال مادرید قرار گرفت
پاورقی لالیگا | بخش 8: نفرین ماسک های اکسیژن اسپانیول؛ حوله آتشینی که بارسلونا را قهرمان کرد
پاورقی لالیگا | بخش 9: تاج گذاری لا رئال آبی باسک در دوران کودتا، آدم ربایی و دموکراسی؛ روزی که قلب خوانیتو شکست
پاورقی لالیگا | بخش 10: سوپر دپور، ماشین جنگی خاویر ایرورتا
پاورقی لالیگا | بخش 11: هوگُل و دسته کرکس ها؛ آخرین برگ از پادشاهی 5 ساله
پاورقی لالیگا | بخش 12: اِل تامودازو!