I walk with the crowd, alone,
Unseen, or am I imagining?
it's easy keep hiding at home
Still healing
تنها با عوام مردم قدم میزنم
نامرئیه یا فقط تصور منه؟
پنهون شدن تو خونه آسونه
هنوزم التیام بخشه
I teach myself how to stay calm
When they wish to behold me
They may, take and divide my time
The secret, no one told me...
به خودم یاد میدم که چطوری آروم باشم
وقتی که میخوان من رو ببینن
میتونن وقتم رو بگیرن و تقسیمش کنن
این راز رو هیچکس به من نگفت...
Like creatures of the night, they follow...
Bearing the wrong side
Is hard for me sometimes
مثل موجودات شب ، اون ها فقط یک چیزی رو دنبال میکنن
کنار گذاشتن یک بخش اشتباه گاهی برای من کار سختیه
This need I still can recognize
To swim in the oceans of vanity
Some of us enjoy the rain
Choir: and thunder
این نیاز هارو هنوزم میتونم تشخیص بدم
شنا کردن توی اقیانوسی از غرور
بعضیامون از بارون لذت می بریم
گروه کُر : رعد و برق
For me all the shadows are bright
I'm burning in the starlight and I
Hope to feel light as a kite
And fly towards the twilight of my life
برای من همه ی سایه ها روشن هستن
توی نور ستاره ها می سوزم ، من..
دوست دارم مثل بادبادک آزاد و سبک بال باشم
و به سوی گرگ و میش زندگی پرواز کنم..
Like creatures of the night, they follow...
Bearing the wrong side
Is hard for me sometimes
And now they
مثل موجودات شب ، اون ها فقط یک چیزی رو دنبال میکنن
کنار گذاشتن یک بخش اشتباه گاهی برای من کار سختیه
و حالا آن ها...
have disappointed my broken heart
I'm dancing, they're demanding
The unknown and innocent days are gone
Taken without asking
دل شکسته ام رو نا امید کردم..
من میرقصم ، اونا این طور می خواستن باشه
روز های معصوم و ناشناخته گذشته ان
بدون پرسش از من گرفته شدن..
Safe, further away,
I'll disappear like a mountain without a trace
They tied a knot on my life
It gets tighter when I try to hide.
جای امن ، کمی دور تر
مثل کوهی ناپدید میشم که هیچ اثری ازم باقی نمونه
اونا گره ای به زندگی من بستن که هر وقت سعی کنم دور تر بشم تنگ تر میشه
"They live like the vultures, for a filthy anecdote
They go thru my bones to find just one odd note
I welcomed them kindly, thus they have the right
To leave me in darkness with my shattered heart"
اونا مثل لاشخورا زندگی میکنن ، برای یک قصه ی کثیف
تا مغز استخونم نفوذ میکنن تا فقط ی یادداشت عجیب پیدا کنن
من با مهربونی بهشون اجازه ی این کار رو دادم ، بنابر این باید من رو با قلب شکسته ام تنها بذارن....
A face of a newly wedded clown
Doesn't offer you the high
Now you're lower than the poor souls you feed
چهره ی یک دلقک که تازه ازدواج کرده
بالا ترین چیزهارو نصیبتون نمیکنه
حالا شما پست تر از روح های بد بختی هستین که ازشون تغذیه میکنین
Built the walls out of silence
I will not be taken there anymore
What is wrong with your eyes?
Sad for the right reasons?
I'll show you the ashes of life
دیوار هایی که از سکوت ساخته شدن
دیگه من رو به اونجا نمیبرن
چشمهات چه مشکلی دارن؟
بخاطر چیزای درستی ناراحت میشی؟
خاکستر زندگی رو بهت نشون میدم.
No empathy behind your eyes
Sleeping like an angel every night
دیگه هیچ تلقینی پشت چشمات نیس
هر شب مثل فرشته ها میخوابی..
I don't feel Safe,
Can't disappear without getting my last embrace
They tied a knot on my life
It gets tighter when I try to hide.
احساس امنیت نمیکنم
نمیتونم بدون آخرین آغوش ناپدید بشم
اونا گره ای به زندگی من بستن که هر وقت سعی کنم دور تر بشم تنگ تر میشه
Safe, further away,
Can't disappear without getting my last embrace
Once the time finally comes
Will they dig me up from my unmarked grave?
احساس امنیت نمیکنم
نمیتونم بدون آخرین آغوش ناپدید بشم
وقتی که بالاخره زمانش برسه
من رو از قبر بی نشونم بیرون میکشین؟