اختصاصی طرفداری - ایتالیا سومین تیم پرافتخار جام های جهانی با چهار قهرمانی (1934، 1938، 1982 و 2006) به حساب می آید. تیم چهار ستاره دنیای فوتبال همچنین موفق به دو قهرمانی در رقابت های جام ملت های اروپا نیز شده که اولین آن ها در سال 1968 و آخرین قهرمانی آن ها تا به امروز هم در مسابقات یورو 2020 به دست آمده است. آتزوری در حال حاضر با 18 حضور در تورنمنت جامهای جهانی نیز پس از برزیل با 22 و آلمان با 20 حضور (با احتساب حضور این دو تیم در جام جهانی 2022) در جایگاه سوم از این حیث قرار گرفته است. لاجوردی پوشان سرزمین چکمه همچنین با یک مدال طلا، دو برنز و سه عنوان چهارمی در رشته فوتبال از تیم های پرافتخار مسابقات المپیک نیز به شمار می روند. به این بهانه و در چندین یادداشتِ سریالی در طرفداری، قصد داریم تا شما عزیزان را با ستارگان و اسطوره های به یادماندنی کشورهای صاحب نام دنیای فوتبال بیشتر آشنا سازیم. در سومین گام به سراغ تیم ملی فوتبال ایتالیا رفتهایم.
"گفتنی است ملاک چیدمان و قرار گرفتن ستارگان این لیست بر اساس سوابق ملی، باشگاهی و همچنین افتخارات فردی بوده که این بازیکنان در طول دوران بازیگری خود در مستطیل سبز به آن دست یافتهاند.
5. فرانکو بارزی
مجلۀ ورلد ساکر نام او را در جمع 100 فوتبالیست برتر تاریخ قرن بیستم و در جایگاه نوزدهم جای داده است. فرانکو بارزی چهرهای درخشان در فوتبال ایتالیا و باشگاه میلان به حساب میآید. این مدافع برجسته و اسطورهای پس از از پائولو مالدینی بیشترین بازی را برای روسونری انجام داده است. او عمدتاً به عنوان یک سوییپر یا به عنوان یک مدافع میانی بازی می کرد و تمام 20 سال دوران حرفه ایش را با باشگاه میلان گذرانده و در این دو دهه، 15 فصلش را کاپیتان این تیم بود. از بارزی به عنوان یکی از بزرگترین مدافعان تمام دوران تاریخ در کنار چهرههایی چون فرانتس بکن باوئر و دانیل پاسارلا یاد میکنند. فرانکو بارزی متولد هشتم می 1960 در تراوالیاتو استان برشیایِ ایتالیاست و هم اکنون شصت و یک سالگی خود را پشت سر میگذارد. مادر فرانكو در 13 سالگي او چشم از دنيا فرو بست و چهار سال بعد نيز پدرش فوت كرد. در آن زمان او پسربچهاي بيش نبود و باشگاه اينتر از به خدمت گرفتنش سر باز زد، آنها برادر او، جوزپه را ميخواستند. جوزپه هم درست همانند فرانكو سابقۀ بازی در تیم ملی فوتبال ایتالیا را داشته است. بارزی یکی از پرافتخارترین اسطورههای باشگاه میلان قلمداد میشود و به همراه این تیم توانسته به 19 جام ارزشمند از جمله شش قهرمانی در سری آ و سه قهرمانی در رقابتهای جام باشگاههای اروپا / لیگ قهرمانان اروپا دست یابد.
بارزی از همان دوازده سالگی وارد آکادمی باشگاه میلان شد و سپس در 17 سالگی و در سال 1977 به جمع بزرگسالان این تیم ملحق شد. در اوایل دهۀ 80 میلادی، اتفاق تلخی برای باشگاه میلان روی داد و این تیم برای چند سال راهی سری بی شد. فرانکویِ جوان که در آن زمان یکی از ستارههای آتزوری بود، هرگز حاضر به ترک روسونری نشد و با قهرمانی در فصل 83-1982 سری بی، باعث شد تا میلان دوباره راهی بالاترین سطح از مسابقات باشگاهی فوتبال ایتالیا شود. در سال 1982 و پس از رفتن ستارگانی چون آلدو مالدرا و فولویو کولواتی از تیم، بارزی در 22 سالگی به عنوان کاپیتان میلان انتخاب گشت و این سِمت را برای مدت زیادی در این باشگاه حفظ کرد و تبدیل به یک نماد و رهبر برای روسونری شد. در آن سالها اوضاع زیاد بر وفق میلان و هوادارانشان پیش نمیرفت و آنها نمیتوانستند به قهرمانی سری آ و یا حتی جام حذفی این کشور دست یابند. در پایان دهه 80 میلادی و اوایل دهۀ 90، بارزی در قلب دفاع تماماً ایتالیاییِ میلان در کنار پائولو مالدینی، الساندرو کاستاکورتا، مائورو تاسوتی و بعدها کریستین پانوچی، زیر نظر بزرگانی چون آریگو ساکی و فابیو کاپلو، خط دفاعی مستحکمی را شکل دادند که به گواه بسیاری از کارشناسان فوتبال از آن به عنوان یکی از بهترین خطوط دفاعی تمام دوران یاد میشود.
هنگامی که مثلث هجومی هلندی میلان که شامل مارکو فن باستن، رود گولیت و فرانک رایکارد در اواخر دهه 80 میلادی میشدند، به باشگاه آمدند، میلان دور تازهای از افتخارات داخلی و اروپایی خودش را آغاز کرد. اوج افتخارات میلان در فوتبال ایتالیا و اروپا را میتوان بین سالهای 1987 تا 1996 در نظر گرفت که در آن تیم رویایی میلان شاهد حضور ستارگان بزرگی همچون روبرتو دونادونی، کارلو آنچلوتی، مارکو فن باستن، رود گولیت، فرانک رایکارد و بعدها دمتریو آلبرتینی، دژان ساویچویچ، زوونیمیر بوبان، مارسل دسائی، جورج وهآ، ژان پیر پاپن، برایان لادروپ و روبرتو باجو در این تیم بودیم. در این بین، بارزی نقش بسیار مهمی در این افتخارات ایفا میکرد و با قدرت رهبریاش در قلب دفاعی تیم، باعث میشد تا خیال بازیکنان خطوط هافبک و حمله از بابت دفاع رسوخ ناپذیر میلان راحت باشد. با رهبري باره سي در خط دفاع، ميلان موفق شد در فينال جام باشگاههای اروپا در فصل 89-1988 با پیروزی 4-0 مقابل استوا بخارست، کاپ نقرهای این رقابتهای مهم اروپایی را به دست آورد. افتخار بزرگی که یک سال بعد نیز تکرار شد و میلانیها با پیروزی برابر بنفیکا دومین قهرمانی متوالی خودشان در اروپا را به دست آورند. فرانکو بارزی در سال 1989 پس از هم تیمیاش مارکو فن باستن، برندۀ توپ نقرهای و دومین بازیکن برتر اروپا شد و در پایان فصل 90-1989 نیز به عنوان بهترین بازیکن سری آ انتخاب شد.
بارزی خود در مورد آن سالها و قهرمانیهایش با میلان در اروپا میگوید:
در زمان بازي من رقابتهاي اروپايي اهميت فراواني داشتند. بهترين و زيباترين لحظات ورزشي من اولين قهرمانيام در اروپا بود. آن زمان از اينكه در بهترين تيم اروپا و دنيا توپ ميزدم، فوقالعاده خوشحال و سرحال بودم.
میلان در سال 1994 نیز بار دیگر به فینال این رقابتها که این بار با نام جدیدی تحت عنوان لیگ قهرمانان اروپا برگزار میشد صعود کردند و با برد قاطعانۀ 4-0 برابر بارسلونا بار دیگر بر بام قارۀ سبز ایستادند. این قهرمانی سومین قهرمانی بارزی با میلان و در مجموع پنجمین قهرمانی روسونری در این رقابتهای مهم به حساب میآمد. هر چند در آن فینال باشکوه، بارزی نتوانست میلان را همراهی کند و خارج از مستطیل سبز شاهد هنرنمایی هم تیمیهایش در آن بازی بود. باره سی در پایان فصل 97-1996 سری آ در سن 37 سالگی بازنشسته شد و بازوبند کاپیتانی میلان را به دیگر مرد افسانهای این باشگاه یعنی پائولو مالدینی سپرد. به مناسبت بازنشستگی او از مستطیل سبز، باشگاه میلان در 28 اکتبر 1997 مراسم باشکوهی را در سن سیرو برگزار کرد که در آن روز ستارههای فوتبال زیادی حضور داشتند. در ردۀ ملی، فرانکو بارزی از سال 1982 تا 1994 به مدت 12 سال پیراهن تیم ملی را در مسابقات و تورنمنتهای مهم بینالمللی بر تن کرد که ماحصل حضور او در این مدت انجام 81 بازی ملی و زدن یک گل بوده است.
در 20 سالگی، در حالی که هنوز در تیم زیر 21 سال ایتالیا بازی میکرد، در فهرست 22 نفره آتزوری برای مسابقات قهرمانی اروپا 1980 (همراه با برادر بزرگترش جوزپه) توسط انزو بیرزوت قرار گرفت. این مسابقات در زمین خودی برگزار شد و ایتالیا چهارم شد. با این حال، فرانکو بارزی بر خلاف برادرش، حتی یک مسابقه در این مسابقات انجام نداد. یورو 1980 تنها زمانی بود که این دو برادر در یک تورنمنت بزرگ با هم در تیم ایتالیا حضور داشتند. در سن 22 سالگی، باره سی نامش در قالب تیم اعزامی ایتالیا برای جام جهانی فوتبال 1982 بود و آتزوری در اسپانیا توانست به سومین جام جهانی خود با شکست آلمان غربی در فینال این مسابقات برسد. بارزی با حضور در سه جام جهانی 1982، 1990 و 1994 توانسته در سه سکوی اول، دوم و سوم جام جهانی جای گیرد. اولین حضور ثابت این مدافع بزرگ در تورنمنتهای جام جهانی به مسابقات 1990 ایتالیا باز میگردد که در آن رقابتها ایتالیا با شکست مقابل آرژانتین در نیمه نهایی در نهایت به مقام سوم این مسابقات دست یافت. چهار سال بعد آتزوری به همراه بارزی اینبار به فینال این تورنمنت مهم رسید ولی آنها در ضربات پنالتی مغلوب برزیلیها شدند تا شاهد قهرمانی سلسائو در خاک ایالات متحده باشند.
در جام جهانی 1994 در حالیکه بازوبند کاپیتانی تیم ملی ایتالیا را بر بازو داشت، در مرحله گروهی بازیها دچار مصدومیت شد، اما با صعود ایتالیا، به دیدار نهایی این رقابتها، در این دیدار مهم حضور یافت و با رهبری خط دفاع ایتالیا، 120 دقیقه زوج خط حمله برزیل روماریو و ببتو را در امر گلزنی ناکام گذاشت. بارزی در ضربات پنالتی، به عنوان اولین پنالتیزن ایتالیا معرفی شد و آخرین ضربه خود برای تیم ملی کشورش را به بالای دروازه کلودیو تافارل سنگربانِ برزیل فرستاد. او پس از کسب مقام نایب قهرمانی جام جهانی به همراه ایتالیا، از بازیهای ملی خداحافظی کرد. اشكهايي كه پس از خراب كردن پنالتي در فينال همان سال مقابل برزيل صورت او را پوشانده بود، نشانه وفاداري و عمق تعصب او به تيم ملي كشورش بود. فرانکو بارزی پس از بازنشستگی از فوتبال چند سالی رو به مربیگری آورد و به عنوان سرمربی در تیم نوجوانان میلان فعالیت میکرد. این مدافع اسطورهای در سال 1999 به عنوان بهترین بازیکن قرن میلان انتخاب شد. پس از آخرین فصل حضورش در میلان در سال 1997، باشگاه پیراهن شماره 6 او را بازنشسته کرد. پله در مراسم اهدای جوایز صدمین سالگرد فیفا در سال 2004، او را به عنوان یکی از 125 بازیکن برتر زنده معرفی کرد. بارزی در سال 2013 به تالار مشاهیر فوتبال ایتالیا راه یافت تا نامش در کنار دیگر ستارگان فوتبال آتزوری در آسمان این کشور بدرخشد.
افتخارات فردی، باشگاهی و ملی فرانکو بارزی
شش قهرمانی سری آ در فصلهای 79-1978، 88-1987، 92-1991، 93-1992، 94-1993 و 96-1995 به همراه تیم میلان
دو قهرمانی سری بی در فصلهای 81-1980 و 83-1982 به همراه تیم میلان
چهار قهرمانی سوپرکاپ ایتالیا در سالهای 1988، 1992، 1993 و 1994 به همراه تیم میلان
سه قهرمانی جام باشگاههای اروپا / لیگ قهرمانان اروپا در فصلهای 89-1988، 90-1989 و 94-1993 به همراه تیم میلان
دو قهرمانی سوپرکاپ اروپا در سالهای 1990 و 1994 به همراه تیم میلان
دو قهرمانی جام بین قارهای در سالهای 1989 و 1990 به همراه تیم میلان
قهرمانی جام جهانی 1982 اسپانیا به همراه تیم ملی فوتبال ایتالیا
نایب قهرمانی جام جهانی 1994 آمریکا به همراه تیم ملی فوتبال ایتالیا
مقام سومی جام جهانی 1990 ایتالیا به همراه تیم ملی فوتبال ایتالیا
کسب توپ نقرهای (دومین بازیکن برتر) در سال 1989
حضور در تیم منتخب جام جهانی 1990 ایتالیا
کسب جایگاه نوزدهم در بین 100 فوتبالیست برتر تاریخ قرن بیستم از نگاه مجلۀ ورلد ساکر
انتخاب به عنوان بهترین فوتبالیست قرن بیستم باشگاه میلان در سال 1999
حضور در جمع بازیکنان FIFA 100 به انتخاب پله
دریافت جایزه معتبر Golden Foot "افسانه های فوتبال" در سال 2012
حضور در تیم رویایی تمام دوران از نگاه IFFHS در سال 2021
حضور در تالار افتخارات و مشاهیر باشگاه میلان
حضور در تالار افتخارات و مشاهیر فوتبال ایتالیا در سال 2013
4. جانلوییجی بوفون
میگویند اگر در لحظۀ درست، در سر جای درستی قرار گرفته باشی، حتماً دیده میشوی. لحظۀ دیده شدن جی جی بوفون هم در 17 سالگیاش رقم خورد؛ جایی که "نویو اسکالا" سرمربی وقت پارما، تصمیم گرفت تا جلوی میلان از گلر سومش استفاده کند. بین بزرگان آن تیم فوقالعادۀ پارما، تنها بوفون بود که در موقع مناسب، در سر جای درستی قرار گرفته بود. همان لحظه مناسب کافی بود تا جی جی دیگر به یکی از اجزای جدایی ناپذیر پارما بدل شود و بازیهای این تیم را به عنوان گلر فیکس در درون دروازه بایستد. جی جی تبدیل به نگین درخشان آن تیم پرستارۀ پارما گشت و این شروعی بر دوران پرافتخار 27 سالۀ مرد بزرگی بود که تا الان هم در مستطیل سبز خوش میدرخشد. جانلوییجی بوفون متولد 28 ژانویۀ 1978 در کارارایِ ایتالیاست و هم اکنون چهل و چهار سالگی خود را پشت سر میگذارد. اگر ایتالیای 2018 موفق به صعود به جام جهانی میشد آنگاه این بوفون بود که با حضور در شش جام جهانی میتوانست رکوردی جاودانه در دنیای فوتبال را به خود اختصاص دهد، اما چه افسوس که آن ایتالیای دوست داشتنی حتی پایش نیز به روسیه و آن تورنمنت مهم باز نشد. بدترین خاطرۀ بوفون، نه عدم قهرمانی او در لیگ قهرمانان اروپا بلکه آن بازی تلخ برابر سوئد در چهاردهم نوامبر 2017 بود که هم او، هم تیمیهایش و تمام طرفداران آتزوری گریستند و شب بسیار غم انگیزی را پشت سر گذاشتند.
بوفون در نوجوانی بیشتر به عنوان یک مهاجم در بازیها به کار گرفته میشد، اما هنگامی که هر دو دروازهبان تیم نوجوانان پارما مصدوم شدند او به ناچار درون دروازه ایستاد و از آن هنگام بود که خود بوفون هم فهمید که جای مناسب برای او در مستطیل سبز نه در باکس حمله بلکه در چارچوب دروازه است. او که الگویش توماس انکونویِ کامرونی است، فوتبال حرفهایش را در هفده سالگی و از باشگاه پارما آغاز کرد. همانطور که گفته شد اولین بازی او در مقابل تیم میلان در سال 1995 رقم خورد که با درخشش او در چارچوب دروازه که به عنوان گلر سوم به میدان رفته بود، پارما به تساوی بدون گل مقابل آن میلان قدرتمند دهه 90 دست یافت. بوفون با کنار زدن لوکا بوچیبه گلر اول و ثابت پارما تبدیل شد و شش فصل از دوران بازیگریاش را در پارما گذراند. جی جی بوفون در طول این شش فصل در مجموع در 220 بازی برای این تیم در میادین رسمی به میدان رفت و موفق به کسب سه جام در این تیم از جمله یک قهرمانی در مسابقات جام یوفا در فصل 99-1998 گشت. سرنوشت بوفون گویی با مصدومیت گلرهای بزرگ آتزوری و درخششاش پس از جایگزینی آن بازیکنان عجین شده بود. در سال 1997 و در سرمای طاقت فرسای روسیه، او جایگزین پالیوکای مصدوم شد و برای اولین بار در چارچوب دروازۀ آتزوری در مرحلۀ پلی آف جام جهانی 1998 فرانسه ایستاد. بوفون با یک سیو دیدنی در آن دیدار، توانست بلیت پاریس را برای حضور ایتالیا در جام جهانی 98 به دست آورد و از همان بازی تا سال 2018 به مدت 21 سال در چارچوب دروازۀ ایتالیا در میادین و تورنمنتهای مختلف قرار گرفت.
بوفون در تابستان 2001 و با قراردادی به ارزش 52 میلیون یورو از پارما به یوونتوس ملحق شد تا این بار محافظ چارچوب دروازۀ بیانکونری در مسابقات لیگ و اروپایی باشد. در تورین، همه به افسانهای چون دینو زوف میبالیدند و جایگاه این گلر اسطورهای آنقدر بالا بود که حتی تصور اینکه روزی کسی به آمار شگفت انگیز او در یوونتوس و حتی تیم ملی ایتالیا برسد هم محال به نظر میرسید. اما جانلوییجی بوفون برای انجام کارهای نشدنی ساخته شده بود. بوفون اولین بازیاش برای یوونتوس را در بازی افتتاحیه فصل 02-2001 سری آ، در 26 آگوست 2001 در برد خانگی 4-0 مقابل ونزیا انجام داد و توانست دروازه خود را بسته نگه دارد. سال 2003 یکی از بهترین سالهای درخشش بوفون بود و وی در آن سال توانست بسیاری از جوایز انفرادی دنیای فوتبال را به نام خودش به ثبت برساند. در سال 2003، بوفون برای چهارمین بار عنوان بهترین دروازه بان سال سری آ را دریافت کرد. وی همچنین تنها دروازهبانی شد که توانسته جایزه ارزشمندترین بازیکن یوفا یا بهترین بازیکن ردۀ باشگاه سال یوفا را از آن خود نماید. او همچنین برنده جایزه بهترین دروازه بان یوفا شد و برای اولین بار در تیم سال یوفا نیز قرار گرفت. او همچنین برای اولین بار در دوران حرفهایش به عنوان بهترین دروازهبان جهان از سوی IFFHS انتخاب شد. بوفون همچنین نامزد دریافت توپ طلای 2003 در آن فصل شد که در جایگاه نهم قرار گرفت. در مارس سال 2004، از سوی پله او در لیست FIFA 100 که فهرستی مبتنی بر 125 بازیکن برتر فوتبال جهان که در قید حیات هستند، قرار گرفت.
در سال 2006 و در رسوایی کالچو پولی یووه به سری بی سقوط کرد و دو اسکودتوی آخر آنها پس گرفته شد. اما بوفون به همراه دیگر اسطورۀ این باشگاه یعنی الکس دل پیرو عاشقانه و وفادارانه در این تیم ماند و یک سال بعد با قهرمانی در سری بی، مجدداً با بانوی پیرش به سطح اول رقابتهای باشگاهی ایتالیا برگشت. او در هفدهم می 2018 آخرین بازیاش برای یووه را در دورۀ اول حضورش در این باشگاه مقابل هلاس ورنا انجام داد و با قهرمانی و البته چشمانی اشکبار تورین را پس از 17 سال ترک گفت و راهی باشگاه پاری سن ژرمن در لیگ فرانسه شد. اسطورۀ بیانکونری بیشتر از یک فصل در این تیم متمول فرانسوی دوام نیاورد و مجدداً به ایتالیا و باشگاه محبوبش یوونتوس برگشت. او دو سال دیگر در یوونتوس بازی کرد هر چند بیشتر به عنوان ذخیرۀ شزنی در چارچوب دروازۀ بیانکونری میایستاد. موفقیتهای بوفون در یوونتوس و در سری آ جای هیچ حرف و حدیثی را برای کسی باقی نمیگذارد. او به اندازۀ انگشتان دو دستش، با بیانکونری به قهرمانی سری آ رسیده و رکوردهای متعددی را که فقط مخصوص به خودش است در این تیم شاخص فوتبال ایتالیا به ثبت رسانده است. بوفون در دو مقطع زمانی، سابقۀ پوشیدن پیراهن یوونتوس را داشته که در دورۀ اول او از سال 2001 تا 2018 به مدت 17 فصل و پس از یک وقفۀ یک ساله و حضور در تیم پاری سن ژرمن از 2019 تا 2021 حافظ دروازۀ بانوی پیر در فوتبال ایتالیا و اروپا بوده است تا در مجموع او 19 سال از دوران بازیگریاش را در این تیم گذرانده باشد.
بوفون در این 19 فصل موفق به کسب 22 جام مختلف از جمله 10 قهرمانی در سری آ و 5 قهرمانی در رقابتهای کوپا ایتالیا شده است. وی همچنین سه بار نیز به فینال لیگ قهرمانان اروپا صعود کرده که در این رقابتها او و یوونتوس با شکست برابر میلان، بارسلونا و رئال مادرید نتوانستند به قهرمانی در این مسابقات مهم برسند. در واقع عدم قهرمانی با یوونتوس در لیگ قهرمانان اروپا را میتوان بزرگترین حسرت این دروازهبان اسطورهای فوتبال ایتالیا به حساب آورد. سوپرمن در طول این 19 فصل نیز در 685 بازی رسمی برای یوونتوس به میدان رفته او را در زمرۀ بازیکنانی که بیشترین بازی باشگاهی را برای یوونتوس انجام دادهاند پس از الکس دل پیرو قرار داده است. بوفون در طول بازیهایش در سری آ هم موفق به کسب عنوان بهترین دروازهبان سال فوتبال جهان شد و هم در رقابتهای لیگ، 12 بار به عنوان بهترین گلر سری آ شناخته شد. قصۀ جی جی بوفون و یوونتوس، صرفا داستان حضور یک دروازهبان در چارچوب این تیم نیست؛ حکایت و روایت بوفون در تورین، قصۀ عشق و وفاداری است. قصۀ کسی که در سختترین روزهای بانوی پیر پشت به این تیم نکرد و حتی با یوونتوس به سری بی هم رفت. قصۀ بهترین دروازهبان دنیای فوتبال است که نمیخواست تیمی که به قول خودش، همه چیزش را از یووه میدانست، تنها بگذارد. قصۀ یوونتوس و بوفون، قصۀ همیشه تلاش کردن و گاهی موفق نشدن است. قصۀ باورنکردنیترین مهار تاریخ فینال لیگ قهرمانان اروپا و پس از آن شکست خوردن در ضربات پنالتی است.
قصۀ تلاش کردن و رسیدن به فینال مهمترین تورنمنت باشگاهی جهان و در نهایت شکست خوردن در آخرین قدم، قبل از بدست آوردن آن جام نقرهای است. قصۀ عصبانیت بی حد و اندازهاش وقتی آخرین شانساش برای قهرمانی در اروپا هم از دست رفت. اما با همۀ این تفاسیر او بوفون است و جایگاهی ویژهاش تا ابد در قلب مردمان شهر تورین و باشگاهش یوونتوس حک شده است. در سال 2021 او به تیم پارما، باشگاهی که درخشش را از آنجا آغاز کرده بود برگشت و تاکنون و در سن 44 سالگی هنوز فوتبالش را در بالاترین سطح باشگاهی اروپا ادامه میدهد. در عرصۀ ملی اما، بوفون با 176 بازی ملی در طول 21 سال حضورش با پیراهن آتزوری، رکورددار بازی در تیم ملی فوتبال ایتالیا به شمار میآید. او هفتمین بازیکن تاریخ فوتبال (همراه با حسام حسن) و سومین بازیکن اروپایی با بیشترین بازی ملی است. بوفون همچنین پس از اینکه در سال 2010 بازوبند کاپیتانی آتزوری را به بازو بست، رکورد بیشترین بازی برای ایتالیا را به عنوان کاپیتان نیز در اختیار خود دارد. او همچنین سابقۀ 5 حضور در رقابتهای جامهای جهانی را در سالهای 1998، 2002، 2006، 2010 و 2014 را در اختیار دارد. بزرگترین افتخار ملی بوفون با ایتالیا، قهرمانی در جام جهانی 2006 است که در پایان آن رقابتها او جایزۀ دستکش طلایی و بهترین دروازهبان جام جهانی را به خود اختصاص داد. جانلوییجی بوفون همچنین در چهار دوره مسابقات قهرمانی جام ملتهای اروپا، در المپیک 1996 و در دو جام کنفدراسیونهای فیفا هم به نمایندگی از ایتالیا حضور داشته و در سال 2013 مقام سوم جام کنفدراسیونها را با آتزوری به دست آورده است.
بوفون پس از بازی های خود در جام جهانی 2006، جایی که رکورد پنج کلین شیت را حفظ نمود، جایزه یاشین را به دست آورد و به تیم منتخب مسابقات راه یافت. او همچنین در دو تورنمنت جام ملتهای اروپا و پس از رسیدن به مرحلۀ یک چهارم نهایی در سال 2008 و فینال این رقابتها در سال 2012 هم تکرار کرد و در تیم منتخب مسابقات قرار گرفت. بوفون در سال 2017 و پس از ناکام ماندن ایتالیا از راهیابی به جام جهانی 2018 از فوتبال بین المللی خداحافظی کرد. هر چند او تصمیمش را برای بازی در دیدارهای دوستانه این تیم در سال بعد تغییر داد، اما رسماً در ماه می 2018 بازنشستگیاش از تیم ملی را تایید کرد. بوفون در سال 2004 توسط پله در لیست فیفا 100 قرار گرفت. او تنها دروازهبانی است که جایزه بهترین فوتبالیست باشگاهی سال یوفا را به دست آورده است. او همچنین جایزه بهترین دروازهبان یوفا را در آن سال دریافت کرد و علاوه بر این در پنج مورد هم به در تیم منتخب سال یوفا جای گرفته است. بوفون در سال 2006 برندۀ توپ نقرهای دنیا پس از هموطنش کاناوار شد و سه بار هم به عنوان عضوی از FIFPro World11 انتخاب شده است. او اولین دروازهبانی بود که برنده جایزه پای طلایی شد و همچنین پنج بار به عنوان بهترین دروازهبان جهان IFFHS انتخاب شد (در کنار ایکر کاسیاس و مانوئل نویر). او در ادامه به عنوان بهترین دروازه بان قرن بیست و یکم، 25 سال گذشته و یک دهۀ گذشته (2001 تا 2011) توسط همین سازمان انتخاب شده است.
افتخارات فردی، باشگاهی و ملی جانلوییجی بوفون
قهرمانی رقابتهای کوپا ایتالیا در فصل 99-1998 به همراه تیم پارما
قهرمانی سوپرکاپ ایتالیا در سال 1999 به همراه تیم پارما
قهرمانی جام یوفا در فصل 99-1998 به همراه تیم پارما
10 قهرمانی سری آ در فصلهای 02-2001، 03-2002، 12-2011، 13-2012، 14-2013، 15-2014، 16-2015، 17-2016، 18-2017 و 20-2019 به همراه تیم یوونتوس
قهرمانی سری بی در فصل 07-2006 به همراه تیم یوونتوس
پنج قهرمانی کوپا ایتالیا در فصلهای 15-2014، 16-2015، 17-2016، 18-2017 و 21-2020 به همراه تیم یوونتوس
شش قهرمانی سوپرجام فوتبال ایتالیا در سالهای 2002، 2003، 2012، 2013، 2015 و 2020 به همراه تیم یوونتوس
سه نایب قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا در فصلهای 03-2002، 15-2014 و 17-2016 به همراه تیم یوونتوس
قهرمانی لیگ 1 فرانسه در فصل 19-2018 به همراه تیم پاری سن ژرمن
قهرمانی سوپرجام فوتبال فرانسه در سال 2018 به همراه تیم پاری سن ژرمن
قهرمانی رقابتهای زیر 21 سالههای اروپا در سال 1996 به همراه تیم ملی جوانان ایتالیا
قهرمانی جام جهانی 2006 آلمان به همراه تیم ملی فوتبال ایتالیا
نایب قهرمانی جام ملتهای اروپا 2012 به همراه تیم ملی فوتبال ایتالیا
بهترین دروازهبان سری آ در سالهای 1999، 2001، 2002، 2003، 2005، 2006، 2008، 2012، 2014، 2015، 2016 و 2017
بهترین دروازهبان باشگاهی اروپا در فصلهای 03-2002 و 17-2016
بهترین فوتبالیست باشگاهی سال اروپا در فصل 03-2002
حضور در تیم منتخب یوفا در سالهای 2003، 2004، 2006، 2016 و 2017
بهترین دروازهبان فوتبال اروپا در سالهای 2003، 2016 و 2017
بهترین دروازهبان سال فوتبال جهان در سالهای 2003، 2004، 2006، 2007 و 2017 از نگاه IFFHS
بهترین دروازهبان یک دهۀ فوتبال جهان (از 2001 تا 2011) از نگاه IFFHS
بهترین دروازهبان 25 سال گذشتۀ فوتبال جهان (از 1987 تا 2012) از نگاه IFFHS
بهترین دروازهبان قرن بیست و یکم فوتبال جهان (از 2001 تا 2020) از نگاه IFFHS
بهترین دروازهبان فیفا در سال 2017
حضور در جمع بازیکنان FIFA 100 به انتخاب پله
جایزۀ بهترین مرد سال ورزش ایتالیا از نگاه گاتزتا دلو اسپورت
بهترین فوتبالیست سری آ در فصل 17-2016
کسب جایزۀ لو یاشین در سال 2006
حضور در تیم منتخب جام جهانی 2006 آلمان
حضور در تیم منتخب جام ملتهای اروپا در سالهای 2008 و 2012
حضور در تیم منتخب لیگ قهرمانان اروپا در فصلهای 15-2014 و 17-2016
رکورددار حضور در رقابتهای سری آ با انجام 657 بازی
دومین بازیکن از نظر تعداد بازی در باشگاه یوونتوس با 685 بازی، پس از الکس دل پیرو با 705 بازی
رکورددار بیشترین حضور در سری آ با پیراهن یوونتوس با 489 بازی
رکورددار بیشترین حضور در لیگ قهرمانان اروپا با پیراهن یوونتوس با 117 بازی
رکورددار بیشترین حضور در رقابتهای باشگاهی اروپا با پیراهن یوونتوس با 126 بازی
دومین بازیکن برتر باشگاه یوونتوس از نظر تعداد حضور در رقابتهای باشگاهی بینالمللی با 126 بازی(پشت سر الکس دل پیرو با 130 بازی)
رکورددار بیشترین دقایق حضور در ترکیب یوونتوس با 61412 دقیقه
رکورددار تعداد کلین شیت در رقابتهای سری آ با 229 کلین شیت
رکورددار حضور در تیم ملی فوتبال ایتالیا با انجام 176 بازی ملی
رکورددار بیشترین دقایق حضور در تیم ملی فوتبال ایتالیا با 15251 دقیقه
رکورددار بیشترین حضور در مسابقات مقدماتی جامهای جهانی با 39 بازی
رکورددار بیشترین حضور به عنوان کاپیتان تیم ملی فوتبال ایتالیا با 80 بازی
رکورددار بیشترین حضور به عنوان کاپیتان تیم ملی فوتبال ایتالیا در جام ملتهای اروپا با 13 بازی
رکورددار بیشترین تعداد کلین شیت در یک دورۀ جام جهانی با 5 عدد در سال 2006 (به همراه ایکر کاسیاس در سال 2010، اولیور کان در 2002، فابین بارتر در 1998 و والتر زنگا در 1990)
رکورددار حضور در 5 جام جهانی 1998، 2002، 2006، 2010 و 2014 (مشترکاً به همراه لوتار ماتئوس آلمانی، رافائل مارکز و آنتونیو کارباخال مکزیکی)
سومین فوتبالیست برتر اروپا از نظر تعداد بازیهای ملی پس از کریستیانو رونالدو با 184 بازی و سرخیو راموس با 180 بازی ملی
سومین دروازهبان گرانقیمت تاریخ فوتبال با 52 میلیون یورو پس از کپا آریزابالاگا با 80 میلیون یورو و آلیسون بکر با 72.5 میلیون یورو
رکورددار بیشترین تعداد قهرمانی در سری آ با 10 عنوان قهرمانی (تماماً با یوونتوس)
رکورددار انتخاب به عنوان برترین دروازهبان سری آ با 12 عنوان
رکورددار بیشترین تعداد قهرمانی در کوپا ایتالیا با 6 عنوان قهرمانی (مشترکاً با دژان استانکوویچ)
رکورددار انتخاب به عنوان برترین دروازهبان سال فوتبال جهان از نگاه IFFHS با 5 عنوان (مشترکاً با مانوئل نویر آلمانی)
دریافت دستکش طلای جام جهانی 2006 آلمان
دریافت توپ نقره (دومین بازیکن برتر فوتبال جهان) در سال 2006
دریافت جایزه معتبر Golden Foot "افسانه های فوتبال" در سال 2016
حضور در تیم منتخب تمام دوران باشگاه یوونتوس در سال 2017
3. روبرتو باجو
باجو، رافائلِ (نقاش بزرگ ایتالیایی) عالم فوتبال است؛ بازیکنان دیگر در مقایسه با او رنگرزی بیش نیستند.
این صحبتهای جیانی آنیلی، رئیس شرکت فیات و رئیس افتخاری باشگاه یوونتوس بود که با توجه به خلاقیت و ذوق باجو بر زبان آورده بود. ایتالیا کشوری است که در بحث ورزش فوتبال همیشه بخش دفاعی آن حرف اول را میزده و و بازیسازان تهاجمی کمتر فرصت شکوفایی یافتهاند. اما "بودای کوچک" یا "دم اسبی آسمانی" کسی بود که بر پایۀ بازیهای هجومیاش و هنر گلزنیاش نه تنها محبوب دل مردمان سرزمین چکمه بلکه بسیاری از علاقهمندان به توپ گرد در سراسر جهان گردید. لئوناردو داوینچی، یکی از نوابغ بزرگ تاریخ بشریت، از شخصیتهایی است که روبرتو باجو او را میستاید و او را fantasista میخواند؛ کسی که از قوه تخیل و نیروی لازم برخوردار است تا حرفش را به عمل تبدیل کند. لفظ فانتزیستا در فرهنگ فوتبال برای مهاجمی بازیساز یا یک بازیساز تهاجمی به کار میرود. سخن از بازیکنی است که میان خط میانی و حمله در جنب و جوش است؛ مرزهای شعاع بازی او مشخص نیست و هیچ تاکتیکی را نمیتوان بر او دیکته کرد، چرا که در غیر این صورت محاسبه ناپذیری خود را از دست میدهد و بدین ترتیب تمامی هنر بازیش را. باجو ستارهای بود که بدون تردید یکی از دلایل اصلی بسیاری از آتزوری فنها برای حمایت از تیم ملی ایتالیا در دهه 90 است. موهای فرفری او اکنون سفیدرنگ شده و دیگر خبری از موهای دم اسبیاش نیست، اما برق چشمان سبز رنگش همچنان باقی مانده است.
موی دم اسبی آسمانی بهترین لقبی است که میتوان به وی داد، بازیکنی که با مشاهدۀ بازیهایش شما احساس میکردید که به خدا و آسمان نزدیکتر شدهاید. روبرتو باجو متولد هجدهم فوریه 1967 در کالدونیو شهری در شمال ویچنزای ایتالیاست و هم اکنون پنجاه و چهار سالگی خود را پشت سر میگذارد. روبرتو بعد از پنج فرزند خانواده جیانا، والتر، کارلا، جورجو و آنه ماریا، ششمین فرزندی بود که در این خانواده به دنیا آمد. از همان بچگی عشق فوتبال را در سر میپروراند و همیشه به فوتبال فکر میکرد و زندگی بدون فوتبال را نمیخواست. در نوجوانی و در پایان یک بازی آنتونیو مورا او را دید و برای ملحق شدن به تیم ویچنزا در سری سی از روبرتو دعوت کرد تا امیدهای باجو برای رسیدن به اهداف بزرگش بیشتر شود. بازیهای خوب باجو در فصل 85-1984 در سری سی باعث شد تا ویچنزا به سری بی صعود کند. روبرتو در آن فصل در 29 بازی 12 گل به ثمر رساند تا نشان دهد گلزنی قهار است. صعود آنها به سری بی باعث رفتن باجو به سری آ همراه با فیورنتینا شد. دم اسبی آسمانی آمار بسیار خوبی را در بالاترین سطح از رقابتهای باشگاهی ایتالیا به ثبت رسانده است. باجو اولین بازیکن بالای 30 سال است که توانسته از مرز 200 گل در سری آ بگذرد و با 205 گل، هفتمین گلزن برتر تمام دوران در سری آ شناخته میشود. نخستین فصل حضورش در فیورنتینا به آرامی گذشت و در همان سال دچار مصدومیت از ناحیۀ زانو شد تا ادامه فصل را از دست بدهد. باجو اولین گلش در سری آ را در دهم می سال 1987 برابر ناپولی به ثمر رساند تا با روحیهای بهتر به کار خود ادامه دهد. همه چیز خوب پیش میرفت.
روبرتو باجو در فصل بعد 9 گل به ثمر رساند و در نوامبر 1988 به تیم ملی ایتالیا دعوت شد تا در رم برابر هلند به میدان برود. روبی در مجموع پنج فصل موفق را در فیورنتینا سپری کرد و در 136 بازی رسمی با پیراهن این تیم موفق به زدن 55 گل شد. سال 1990 مهمترین حادثه زندگی باجو شکل گرفت؛ انتقال او به یوونتوس در ازای 8 میلیون یورو که مبلغی قابل توجه به حساب میآمد. این انتقال باعث خشم هواداران تیم شهر فلورانس شد تا آنها به خاطر از دست دادن باجو راهپیمایی عظیمی را در خیابانها برگزار کنند. در همان سال، ایتالیا میزبان جام جهانی 90 بود و باجو هم یکی از مهرههای تاثیرگذار آتزوری در آن رویداد مهم بود. ایتالیا در بازیهای نخستاش در جام جهانی 90 نتوانست آنچنان پرفروغ ظاهر شود و همین امر باعث شد تا "آزگلیو ویچینی" سرمربی وقت ایتالیا در آن جام تصمیم بگیرد تا از زوج اسکیلاچی و باجو استفاده نماید. این دو مهاجم مقابل چکسلواکی در ترکیب ثابت قرار گرفتند و باجو یکی از زیباترین گلهای آن جام را به ثمر رساند. لاجوردی پوشان در نیمه نهایی به مصاف آرژانتین رفتند که یکی دیگر از تیمهای مدعی جام به حساب میآمدند و در دورۀ قبلی نیز به مقام قهرمانی رسیده بودند. در این بازی باجو از ابتدا در ترکیب ایتالیا قرار نگرفت. سرمربی لاجوردیپوشان خستگی روبرتو را یکی از دلایل نیمکت نشینی او اعلام کرد. این در حالی بود که ایتالیا با شکست در ضربات پنالتی مقابل آرژانتین در نهایت به مقام سوم رسید. باجو پس از جام جهانی ایتالیا شروع بسیار خوبی با تیم باشگاهیاش یوونتوس داشت.
زدن 14 گل در 33 بازی سری آ و در مجموع 27 گل در 47 دیدار کل آن فصل، باجو را به یکی از بهترین بازیکنان بیانکونری در آن فصل تبدیل نمود. روزهای خوش بودای کوچک با تولد اولین فرزندش نیز در آن سال، رنگ و بوی تازهای را به زندگی این فوتبالیست بخشید. روبرتو باجو در یوونتوس نیز همانند فیورنتنیا پنج فصل بازی کرد و با بیانکونری به سه جام شامل یک قهرمانی در سری آ، یک جام حذفی و در نهایت یک جام ارزشمند یوفا دست یافت. در سال 1993 او به رکورد 100 گل در سری آ دست یافت و در همان سال از سوی فیفا به عنوان برترین فوتبالیست جهان انتخاب و برنده توپ طلا شد. باجو قبل از آغاز جام جهانی 1994 در ماه می با تولد دومین فرزندش جشن دیگری گرفت تا روزهای خوبش در فوتبال جهان به یادماندنیتر از قبل شود. ماتیا فرزند دوم باجو زمانی به دنیا آمد که پدرش بهترین بازیکن فوتبال جهان شناخته میشد. بسیاری جام جهانی 1994 را نقطۀ اوج بازیهای این فوتبالیست برجستۀ ایتالیایی میدانند. در واقع جام جهانی ایالات متحده به شویِ باجو بدل شد و او با هنرنماییاش چشمهای فوتبالدوستان را محسور جادوی خود کرده بود. او با قابلیتهای تکنیکی و تاکتیکیاش، لاجوردی پوشان را به فینال مسابقات رسانده بود. اما در همان دیدار نهایی به شخصیت تراژیک بازیها بدل شد. اوج درخشش روبرتو بازی یک هشتم نهایی در مقابل تیم قدرتمند نیجریه بود. جایی که هنوز هم فریادهای آریگو ساچی سرمربی تیم ملی ایتالیا در آن بازی در اذهان بسیاری باقی مانده است. گل به یاد ماندنی باجو در دقیقه 89 آن دیدار کار را به تساوی و در نهایت پیروزی ایتالیا کشاند. اما بازی فینال حکایت دیگری داشت.
نود هزار تماشاگر حاضر در استادیوم لسآنجلس، نفس خود را در سینه حبس کرده بودند. باجو که در زدن ضربات پنالتی و ایستگاهی اطمینان و مهارت داشت، ضربۀ پنالتی خود در برابر برزیل را هدر داد و با این ناکامی سبب شد که ملی پوشان ایتالیا تنها با عنوان نایب قهرمانی جهان راه خانه را در پیش گیرند. شاید آن لحظه سیاهترین و تلخترین لحظهای بوده باشد که باجو، دستکم در عرصۀ فعالیتهای حرفهای خود، تجربه کرده باشد. تا آن لحظهی شوم اما باجو با بازی تماشایی و جذابش، همهی فوتبالدوستان جهان را شیفتۀ خود کرده بود. در دیدارهای یک چهارم نهایی و نیمه نهایی، این باجو بود که با نبوغ، بازی فوقالعاده و گلهای سرنوشت ساز خود در برابر نیجریه و اسپانیا راه رسیدن به دیدار نهایی را هموار ساخته بود. باجو خود دربارۀ آن لحظه میگوید:
من با توان و قابلیتهایم میتوانستم تیممان را به سقف آسمان بفرستم. من آسمان را فقط یک ثانیه از نزدیک دیدم و سپس سقوط کردم.
مبالغهآمیز نیست اگر بگوییم که دوستداران فوتبال هنگامی که به جام جهانی 1994 آمریکا میاندیشند، این صحنه حتی بیش از قهرمانی برزیل به ذهنشان خطور میکند. باجو پس از جام جهانی یک سال دیگر در یوونتوس بازی کرد تا با انجام 200 بازی رسمی و 115 گل از بانوی پیر جدا و این بار راهی دیگر تیم مطرح فوتبال ایتالیا یعنی میلان شود. باجو حالا به فکر تجربهای جدید در کنار میلان بود. این انتخاب بسیار بد بود زیرا او در ذهن فابیو کاپلو، سرمربی میلان تنها یک بازیکن جانشین بود. او در 28 بازی لیگ تنها 7 گل به ثمر رساند.
روبی خیلی کمتر از گذشته بازی کرد تا بعد از جامجهانی روزهای سختی را پشت سر بگذارد. در آغاز فصل بعد باجو کمی امیدوارتر شد. با بازگشت ساچی به میلان باجو تصمیم به ترک روسونری گرفت. او برای اثبات تواناییهایش تصمیم گرفت در هجدهم جولای 1997 به تیم نه چندان مطرح بولونیا برود. او به کمک همتیمیهایش کنت اندرسون سوئدی، ایگور کولیوانف روسی و فونتولان ایتالیایی توانست بار دیگر به روزهای اوجش بازگردد. او در سال 1998 تصمیم گرفت دوباره به سنسیرو بازگردد اما این بار به تیم رقیب یعنی اینتر ملحق شد. او همانند میلان، در اینتر نیز دوران خوبی را پشت سر نگذاشت تا اینکه در سال 2000 به برشا پیوست تا سالهای پایانی فوتبالش را در آنجا سپری کند؛ جایی که نزدیک خانهاش در ویچنزا بود. بازیهای درخشان باجو همراه با این تیم رکوردی جدید را برای برشا به وجود آورد و آن هم حضور در سری آ برای دو فصل متوالی بود. باجو در شانزدهم می 2004 آخرین مسابقش را برابر میلان انجام داد. او در مقابل دیدگان هزاران هوادار، بازیکنان و مربیان از دنیای فوتبال خداحافظی کرد. در عرصۀ ملی روبرتو باجو از سال 1998 تا 2004 به مدت شش سال سابقۀ حضور در تیم ملی را داشته که ماحصل حضور او در این مدت انجام 56 بازی و 27 گل زده بوده است. او چهارمین گلزن برتر تیم ملی در کنار الکس دلپیرو است و با 9 گل رکورد بیشترین گل زده در مسابقات جام جهانی برای ایتالیا را به همراه پائولو روسی و کریستین ویری دارد.
روبرتو باجو هم در عالم فوتبال و هم خارج از آن نیز شخصیت قابل توجه و کاریزماتیکی دارد. او همواره به نام Il Divin Codino به معنای خدای دم اسمی شناخته میشد. این لقب به دلیل مدل موهای متفاوت و مذهبش به او اطلاق میگشت. باجو به دلیل مذهبش در ژاپن شهرت بسیار زیادی دارد. او در سال 2014 در میلان بزرگترین معبد بودایی در اروپا را افتتاح کرد. در سال 2002، باجو به عنوان سفیر حسن نیت سازمان خواربار و کشاورزی سازمان ملل متحد معرفی شد. در سال 2003، او برنده افتتاحیه جایزه پای طلایی بود. این فوتبالیست برجستۀ ایتالیایی به پاس فعالیتهای حقوق بشری خود، جایزه مرد صلح را از برندگان جایزه صلح نوبل در سال 2010 دریافت کرد. در سال 2011، او اولین فوتبالیستی بود که به تالار مشاهیر فوتبال ایتالیا راه یافت و در طول دوران حرفهایش از جمله بازیهای دوستانه، باجو 425 گل به ثمر رسانده است. در سال 2003 خبرنگاری از مارادونا میپرسد که بازی کدام ستاره را با میل و اشتیاق تماشا میکند. مارادونا در پاسخ میگوید:
زیدان باعث میشود آدمی بازی فوتبال را بشناسد و بفهمد. ولی من بیشتر از دیدن بازی روبرتو باجو لذت میبرم. چون باجو فوتبال را معنا میکند. مهم نیست او در چه سنی باشد و در چه تیمی توپ بزند. من شیفتۀ بازی او هستم، زیرا باجو یک فانتزیستاست.
خبرنگار کنجکاو میشود و پس از شنیدن این پاسخ میپرسد:
و چگونه است که یک بازیکن فانتزیستا میشود؟
و مارادونا شانههایش را بالا میاندازد، لبخندی معصوم بر لبانش ظاهر میشود و با نگاهی به آسمان میگوید:
توسط خدا، دوست من!
افتخارات فردی، باشگاهی و ملی روبرتو باجو
قهرمانی سری آ در فصل 95-1994 به همراه تیم یوونتوس
قهرمانی رقابتهای کوپا ایتالیا در فصل 95-1994 به همراه تیم یوونتوس
قهرمانی رقابتهای جام یوفا در فصل 93-1992 به همراه تیم یوونتوس
قهرمانی سری آ در فصل 96-1995 به همراه تیم میلان
نایب قهرمانی جام جهانی 1994 آمریکا به همراه تیم ملی فوتبال ایتالیا
مقام سوم جام جهانی 1990 ایتالیا به همراه تیم ملی فوتبال ایتالیا
کسب توپ طلا در سال 1993
کسب توپ نقره در سال 1994
کسب جایزۀ براوو در سال 1990
آقای گل رقابتهای برندگان جام یوفا با 9 گل زده در فصل 91-1990
بهترین پاسور سری آ در فصل 96-1995 با 12 پاس گل
بهترین فوتبالیست جهان از نگاه فیفا در سال 1993
کسب توپ نقره (دومین بازیکن برتر) جام جهانی 1994 آمریکا
حضور در تیم منتخب جام جهانی 1994 آمریکا
کسب جایگاه شانزدهم در بین 100 فوتبالیست برتر تاریخ قرن بیستم از نگاه مجلۀ ورلد ساکر
حضور در تیم منتخب فیفا در سالهای 2000 و 2002
حضور در تیم رویایی جام جهانی 2002
کسب جایزۀ اسکار بهترین بازیکن کالچو توسط اتحادیه بازیکنان ایتالیا در سال 2001
حضور در جمع بازیکنان FIFA 100 به انتخاب پله
دریافت جایزه معتبر Golden Foot "افسانه های فوتبال" در سال 2003
حضور در جمع 50 اسطورۀ برتر باشگاه یوونتوس در سال 2011
حضور در تالار افتخارات و مشاهیر باشگاه میلان
کسب جایزۀ مرد صلح در سال 2010
حضور در جمع برترین اسطورههای تاریخ فوتبال از نگاه IFFHS
حضور در تالار افتخارات و مشاهیر فوتبال ایتالیا
2. پائولو مالدینی
برای پسر بچهای که در خانوادهای پر جمعیت و ورزشی به دنیا آمده بود، اخلاق مهمترین فضیلتی است که سر میز شام خانوادۀ مالدینیها سرو میشد. پائولو آرام و پیوسته و قدم به قدم در کنار پدرش پیشرفت کرد تا اینکه بلاخره شمارۀ 3 میلان، صاحبی شایسته برای خودش پیدا کرد. آنهایی که با خاندان مالدینیها آشنایی بیشتری دارند، از پسری صحبت میکردند که قرار است تاریخ روسونری را از نو بنویسد. 20 ژانویۀ 1985، سرجیو باتیستینی در بازی مقابل اودینزه مصدوم شد و جای خود را به بازیکنی داد که تنها شناخت سکوها از او، نسبت فرزندیاش با چزاره بود. نوجوانی شانزده ساله که هنوز در سن رشد قرار داشت و تنها کمتر از یک سال فرصت میخواست تا خودش را به ترکیب میلان تحمیل نماید. او به سرعت محبوب دل نه تنها هواداران میلان، بلکه هر عاشق فوتبالی در این گیتی پهناور قرار گرفت و با بیش از 24 سال حضور در لباس روسونری، رکوردی جاودانه از خود در دنیای فوتبال به ثبت رساند. در این بین او بیش از 900 بار در بازیهای رسمی با پیراهن قرمز و مشکی پوش این تیم بازی کرد و جزء میلان پیراهن هیچ تیم دیگری را بر تن نکرد. به این ترتیب او یکی از 32 بازیکن تاریخ فوتبال به حساب میآید که بیش از 1000 بازی حرفهای را در دوران بازیگریاش به ثبت رسانده است. پائولو چزاره مالدینی متولد 26 ژوئن 1968 در میلانِ ایتالیاست و هم اکنون پنجاه و سه سالگی خود را پشت سر میگذارد. از این بازیکن افسانهای دنیای فوتبال به عنوان یکی از بهترین مدافعین تاریخ در تمام دوران یاد میکنند و به عنوان کاپیتان میلان و ایتالیا برای سالها به او لقب Il Capitano یا "کاپیتان" را دادهاند.
او که یکی از پرافتخارترین بازیکنان سطح باشگاهی فوتبال ایتالیا شناخته میشود تا سال 2020 با 647 بازی رکورددار بیشترین بازی در سری آ بود که البته رکورد او توسط مرد رکوردهای فوتبال ایتالیا یعنی جانلوییجی بوفون شکسته شد. او تا قبل از اینکه در 41 سالگی به طور رسمی از میادین فوتبال خداحافظی کند، تمام دوران حرفهایش را در میلان گذراند و با وجود پیشنهادهای خوبی که از تیمهای صاحبنام فوتبال جهان به خصوص منچستر یونایتد و رئال مادرید داشت، ترجیح داد که به پیراهن میلان وفادار بماند و فوتبالش را از جایی که آغاز کرده به پایان برساند. جالب اینکه پائولو به اندازۀ سالهای بازیگریاش در میلان توانسته به همان تعداد همراه با این تیم جامهای ارزشمندی به دست آورد. 25 جام ارزشمند پسر خوشتیپ سن سیرو شامل هفت عنوان قهرمانی سری آ، پنج قهرمانی در جام باشگاههای اروپا / لیگ قهرمانان اروپا، یک قهرمانی در کوپا ایتالیا، پنج قهرمانی در سوپرکاپ ایتالیا، چهار قهرمانی در سوپرکاپ فوتبال اروپا، دو قهرمانی در جام بین قارهای و بلاخره یک قهرمانی هم در جام باشگاههای جهان بوده است. او همچنین برندۀ جوایز انفرادی و رکوردهای بسیاری در دنیای فوتبال بوده که در پایان این یادداشت به آن اشاره خواهد شد. رکورددار حضور در باشگاه میلان، فوتبالش را از همان دوران کودکیاش و در کنار پدرش چزاره مالدینی در میلان شروع کرد و تا 17 سالگیاش در جوانان میلان توپ میزد. اما همانطور که قبلاً اشاره شد با مصدومیت سرجیو باتیستینی، او اولین بازیاش را برای روسونری در شانزده سالگی و برابر اودینزه تجربه کرد.
اولین باری که پائولو برای فوتبال بازی کردن در سن سیرو حاضر شد، پیراهن شمارۀ 7 این باشگاه بر تن آلبرتو بیگون بود و هنگامی که هجدهم آوریل 2009 اعلام کرد که در پایان فصل از میلان و فوتبال خداحافظی میکند، پیراهن شمارۀ 7 روسونری این بار بر تن الکساندر پاتو بود. این یعنی در مدت 24 سال، 20 بازیکن پیراهن شمارۀ 7 روسونری را بر تن کردند اما در سن سیرو، هواداران به مدت 24 سال، پیراهن شمارۀ 3 را فقط بر تن یک نفر میدیدند. البته اولین بازی پائولو برای میلان به گفتۀ خودش آغازی دردناک برای او داشت:
من فوتبالم را با کفشهایی که برایم تنگ بودند، شروع کردم و حالا بعد از این همه سال، میفهمم که آن روز چقدر عذاب کشیدم.
درد پائولوی جوان در اوایل شروع به کارش در میلان، فقط درد فیزیکی نبود. بسیاری در آن زمان بر این باور بودند که اگر این پسر با این سن و سال در تیم اصلی روسونری مشغول به بازی است، فقط و فقط به خاطر این است که او پسر چزاره هست. اما آن پسر جوان خیلی زود خودش را ثابت کرد و فاتح قلب هواداران میلان در سن سیرو گشت. پائولو خیانت به نشان خانوادگیاش را گناه بزرگی میدانست و همین احساس گناه و البته عشق والای او به میلان باعث شد تا او هیچگاه به فکر ترک باشگاه محبوباش نیفتد. زمانی که سر الکس فرگوسن برای به خدمت گرفتن او به میلان پیشنهاد داد، پاسخ چزاره، پدر پائولو در نوع خودش به این سرمربی بزرگ شنیدنی بوده است:
پدر بزرگ من میلانی بوده، پدرم میلان بود، من خودم در میلان بودم و پسرم هم در میلان خواهد بود. با احترام، اما این پیشنهاد را فراموش کن.
سر الکسِ بزرگ به خوبی میدانست که تنها منچستر نیست که به دنبال این ستارۀ ارزشمند میلان بوده است. هنگامی که رئال مادرید در 34 سالگی به پائولو پیشنهاد بازی در لوس بلانکوس را داد این بار دیگر لازم نبود که چزاره به جای پسرش، پاسخ رد به این پیشنهاد بدهد.
تنها باشگاه دنیا که همان رسوم و همان جاهطلبی میلان را در آن پیدا کردم، رئال مادرید بود. آنها به من پیشنهاد دادند اما من دیگر 34 ساله بودم.
این که پائولو پیشنهاد دو باشگاه صاحب نام فوتبال اروپا و جهان را رد کرد، نشان از عشق جاودانهاش به میلان داشت. اسکودتویِ 88-1987 تحت هدایت آریگو ساکی، اولین جام مالدینی و اولین قهرمانی از هفت قهرمانی او در سری آ به حساب میاید. آن تیم میلان که از نظر هواداران با نام مستعار "جاودانهها" شناخته میشد، هم به خاطر خط دفاع آهنین تمام ایتالیاییاش، هم خط هافبکاش با بازیکنانی چون آنجلوتی، دونادونی و بعدها آلبرتینی و در نهایت خط حملۀ قدرتمند هلندیاش که شامل ستارههای بزرگی چون فرانک رایکارد، رود گولیت و مارکو فان باستن بودند، یکی از قویترین دوران روسونری را در فوتبال ایتالیا و اروپا رقم زدند. پس از بازنشستگی اسطورهای چون باره سی، مالدینی به همراه کاستاکورتا و نستا همچنان پایهگذار یکی از بهترین خطوط دفاعی اروپا بودند و همین خط دفاعی توانمند در کنار سایر خطوطی که از میلان یک تیم ترسناک ساخته بود باعث شد تا پائولو در سال 1989 به اولین جام اروپاییاش که از قضا مهمترین جام در اروپا نیز در ردۀ باشگاهی به حساب میآید دست یابد.
در 19 فوریه 1989، پائولو یکصدمین بازی خود را در سری آ انجام داد و حالا او دیگر تبدیل به یکی از ستونهای این تیم شده بود. با حضور کاپلو هم مالدینی همچنان بخش لاینفک نتایج درخشان میلان به حساب میآمد و این تیم قدرتش را در ایتالیا و اروپا بر سایرین دیکته میکرد. یک سال بعد باز هم میلان و مالدینی به فینال جام باشگاههای اروپا رسیدند و این بار آنها با پیروزی مقابل بنفیکا به مقام قهرمانی رسیدند. مالدینی باز هم نقش تاثیرگذاری در خط دفاعی میلان ایفا کرد تا حالا نام خود را بیش از هر وقت دیگری در فوتبال جهان به گوش همگان برساند. میلان به رهبری کاپلو در ایتالیا یکه تاز بود و آنها موفق به فتج سه اسکودتو در سه سال پشت سر هم شوند و لقب "شکست ناپذیران" را به خود اختصاص دهند. فینال لیگ قهرمانان اروپا در فصل 94-1993 اوج بازیهای اروپایی پائولو مالدینی در لباس میلان بود. دو تیم بارسلونا و میلان به مسابقۀ پایانی این جام رسیدند، در حالی که شرایط دو تیم به هیچ وجه قابل قیاس با یکدیگر نبود. در میلان موج محرومیتها و مصدومیت ها در این تیم بیداد میکرد؛ در سوی میلان، محرومیت الساندرو کاستاکورتا و مصدومیتهای فرانکو باره سی، ژان پیر پاپن و مارکو فن باستن و در طرف دیگر آ تیم رویایی بارسلونا به مربیگری یوهان کرایف و با دو عنصر هجومی قدرتمند این تیم، روماریو و هریستو استویچکوف، از آبی اناریهای بندر بارسلون یک تیم کاملاً مدعی را ساخته بود که هدفی جز قهرمانی در این مسابقات نداشتند. میلان با وجود مصدومهای فراوانی که داشت اما با تکیه بر قدرت رهبری ستارهاش، مالدینی توانست در آن بازی با نتیجۀ 4-0 به پیروزی برسد تا پائولو سومین جام نقرهایش را در مهمترین تورنمنت باشگاهی قارۀ سبز را به دست آورد.
مالدینی پس از کسب سومین عنوان قهرمانی خود در لیگ قهرمانان اروپا و رسیدن به فینال جام جهانی 1994، به اولین مدافعی تبدیل شد که جایزه بهترین بازیکن سال مجله ورلد ساکر را از آن خود کرد. مالدینی در طی سخنرانی انتخابش را نقطه عطفی در زندگی ورزشیاش خواند و از آن احساس غرور کرد چرا که مدافعان معمولاً کمتر از گلزنان مورد توجه هواداران و رسانهها قرار میگیرند. پائولو گفتۀ جالبی در این مورد داشته و گفته بود که "ما مدافعین بیشتر در موتورخانه هستیم تا اینکه افتخاری بدست آوریم". او سپس فرانکو بارزی، کاپیتان میلان را به عنوان بازیکنی که واقعاً استحقاق دریافت این جایزه را داشت، معرفی کرد. مالدینی در توپ طلای 1994 پس از استویچکوف و هموطناش، روبرتو باجو سوم شد و در جایزه بهترین بازیکن سال فیفا نیز در جایگاه پنجم قرار گرفت. در فصل بعد، میلان و مالدینی سومین سوپرجام ایتالیا را زیر نظر کاپلو تصاحب کردند و قهرمان سوپرکاپ اروپا شدند و جام بین قارهای را از دست دادند. پس از سه قهرمانی متوالی، میلان نتوانست عنوان قهرمانی خود در سری آ را حفظ کند، اگرچه آنها به سومین فینال متوالی خود در لیگ قهرمانان رسیدند، جایی که 1-0 توسط آژاکس شکست خوردند. مالدینی پس از ژرژ وه آ، در جایزه بهترین بازیکن سال فیفا در سال 1995 به دلیل عملکردش دوم شد. در 17 فوریه 1995، او سیصدمین حضور خود را در سری آ انجام داد و توانست پنجمین عنوان قهرمانی خود در سری آ و چهارمین عنوان قهرمانیاش را زیر نظر کاپلو در فصل بعد کسب نماید.
پس از جدایی کاپلو و بازنشستگی تنی چند از ستارگان نامی روسونری، میلان در وضعیت ضعف قرار گرفت و دیگر از آن صلابت سالهای پیش خبری نبود. پس از بازنشستگی فرانکو باره سی و مائورو تاسوتی پس از فصل 97–1996، مالدینی به عنوان کاپیتان میلان منصوب شد. علیرغم مشکلاتی که میلان در این دوره با آن مواجه بود، از طریق رهبری مالدینی، آنها در سال 1998 به فینال کوپا ایتالیا رسیدند و به لاتزیو باختند و با هدایت آلبرتو زاکرونی قهرمان سری آ در فصل 99-1998 شدند. با آمدن کارلو آنچلوتی، گویی خون تازهای در کالبد میلان جاری شده بود و این تیم با هدایت کارلتو و البته کاپیتان محبوبش، مالدینی دوباره در جمع مدعیان شمارۀ یک اروپا قرار گرفت. مالدینی دو عنوان قهرمانی دیگرش در رقابتهای لیگ قهرمانان اروپا را در فصلهای 03-2002 و 07-2006 و به ترتیب با پیروزی مقابل تیمهای یوونتوس و لیورپول به دست آورد تا با کسب پنج عنوان قهرمانی در این مسابقات پس از پاکو خنتو از رئال مادرید که شش قهرمانی به دست آورده در کنار بازیکنانی چون کریستیانو رونالدو (4 قهرمانی با رئال و یک قهرمانی با منچستر یونایتد)، هکتور ریال، آلفردو دی استفانو، رافائل لسمس، مارکوئیتوس، خوان سنتیستبان، خوزه ماریا زاراگا و خوان آلونسو (تماماً از رئال مادرید) و در کنار هموطن و هم تیمیاش الساندرو کاستاکورتا با پنج عنوان قهرمانی در زمرۀ پرافتخارترین بازیکنان تاریخ این رقابتها قرار گیرد. ضمن اینکه او 8 بار نیز به فینال این مسابقات راه یافته که تنها پاکو خنتو از رئال مادرید را در این آمار جادویی در کنار خود میبیند.
پائولو مالدینی پس از کسب افتخارات فراوان و با انجام 902 بازی رسمی با پیراهن میلان سرانجام در تاریخ 31 می 2009 و در بازی با فیورنتینا در سن 41 سالگی از دنیای فوتبال خداحافظی کرد. مالدینی در ردۀ ملی و با انجام 126 بازی و زدن 7 گل پس از جانلوییجی بوفون و فابیو کاناوارو سومین بازیکن با بیشترین بازی ملی برای آتزوری به حساب میآید. او این تعداد بازی ملی را در مدت چهارده سال (1988 تا 2002) به ثبت رسانده است. مالدینی سابقۀ حضور در چهار جام جهانی 1990، 1994، 1998 و 2002 و سه دورۀ جام ملتهای اروپا در سالهای 1988، 1996 و 2000 را در ویترین ملیاش میبیند. هر چند که مالدینی تا پای کسب جام قهرمانی در دو فینال مهم ملیاش یعنی جام جهانی 1994 و یورو 2000 هم رفت اما دست او از کاپ قهرمانی در ردۀ ملی کوتاه ماند تا بزرگترین حسرتش عدم قهرمانی با آتزوری در رویدادهای بینالمللی باشد. او در جام جهانی 1990 نیز که به میزبانی کشورش برگزار میشد با شکست مقابل آرژانتین به مقام سوم این مسابقات بسنده کرد. اولین حضور مالدینی در تیم ملی ایتالیا در تاریخ 31 مارس 1988 در مقابل یوگسلاوی رقم خورد که آن بازی با نتیجه تساوی 1-1 به پایان رسید. او از سال 1994 تا 2002 کاپیتان تیم ملی فوتبال ایتالیا بود. در سالهای 1996 تا 1998 در تیم ملی ایتالیا تحت رهبری پدرش، چزاره مالدینی بازی میکرد. پائولو مالدینی پس از بدبیاری و البته ناداوری ایتالیا در جام جهانی 2002 که در مرحله یک هشتم نهایی با شکست برابر کره جنوبی از دور رقابتها حذف شد، از تیم ملی کنارهگیری کرد و بازگشت به این تیم برای جام ملتهای 2004 و جام جهانی 2006 را رد کرد. او در نیمی از سالهای حضورش در تیم ایتالیا کاپیتان این تیم بود و 74 بار بازوبند کاپیتان تیم ایتالیا را بر بازو بست.
مالدینی در دو جام جهانی 1990 ایتالیا و جام جهانی 1994 ایالات متحده در تیم منتخب این رقابتها نیز قرار گرفته است. مالدینی در سال 2021 از سوی IFFHS در تیم رویایی تمام دوران فوتبال جهان جای گرفته است و پیراهن شمارۀ 3 او از سوی باشگاه میلان به احترام دستاوردهایش در نزدیک به 25 سال بازیاش برای این تیم، بایگانی شده است. مالدینی از سفیران یونیسف هم به حساب میآید و تاکنون او در برنامههای مختلف این سازمان، در جهت مبارزه با ایدز و فقر حاضر شدهاست. او در سال 2006 همراه با فرانچسکو توتی بر اساس اهداف یونیسف به مبارزه با ایدز رفت. مالدینی ذاتاً بازیکنی راست پا بود ولی بیشتر در پست مدافع چپ بازی کرده است. او به عنوان مدافع مرکزی هم بازیهای درخشانی از خود نشان داده و انعطافپذیری تاکتیکی او در کنار سرعت بالا، تکلهای به موقع و مهارت در جنگهای هوایی و توان مثالزدنی او در رهبری تیم وی را به جایی رساند که از او به عنوان بهترین دفاع چپ تاریخ فوتبال و در زمرۀ بهترین مدافعین تاریخ یاد کنند. پائولو در فوتبال خشن و دفاعی ایتالیا با خونسردی و آرامش خاصی که داشت کمترین کارت زرد و قرمز را در طول حضور خود در فوتبال دید. ثبات مالدینی در نزدیک به 25 سال در کنار اخلاق مداری و وفاداری خاص او به میلان او را به یکی از بی نظیرترین فوتبالیستهای جهان تبدیل کرده است. گفتنی است مجله ورلد ساکر در سال 2013 در طی یک نظرسنجی، پائولو مالدینی را به عنوان بهترین مدافع چپ تاریخ در تیم منتخب تاریخ دنیای فوتبال در کنار بزرگانی چون بابی مور، فرانتس بکن باوئر، پله، دیگو مارادونا و لیونل مسی قرار داد. فیلیپ مکسس فرانسوی که سابقۀ حضور در تیمهایی چون رم و میلان را در کارنامۀ خود دارد در مورد کاپیتان پرافتخار فوتبال ایتالیا این چنین گفته است:
من به او (پائولو مالدینی) درود میفرستم. دوست دارم ببینم که همه برای او ایستادهاند و تشویقش میکنند، چون او تصویر فوتبال در ایتالیا و جهان است. او هرگز توپ طلا را نبرده؟ من به او 100 توپ طلا میدهم.
افتخارات فردی، باشگاهی و ملی پائولو مالدینی
هفت قهرمانی سری آ در فصلهای 88-1987، 92-1991، 93-1992، 94-1993، 96-1995، 99-1998 و 04-2003 به همراه تیم میلان
قهرمانی کوپا ایتالیا در فصل 03-2002 به همراه تیم میلان
پنج قهرمانی سوپرکاپ ایتالیا در سالهای 1988، 1992، 1993، 1994 و 2004 به همراه تیم میلان
پنج قهرمانی جام باشگاههای اروپا / لیگ قهرمانان اروپا در فصلهای 89-1988، 90-1989، 94-1993، 03-2002 و 07-2006 به همراه تیم میلان
چهار قهرمانی سوپرکاپ اروپا در سالهای 1989، 1990، 1994 و 2003 به همراه تیم میلان
دو قهرمانی جام بین قارهای در سالهای 1989 و 1990 به همراه تیم میلان
قهرمانی جام باشگاههای جهان در سال 2007 به همراه تیم میلان
نایب قهرمانی جام جهانی 1994 ایالات متحده به همراه تیم ملی فوتبال ایتالیا
مقام سومی جام جهانی 1990 ایتالیا به همراه تیم ملی فوتبال ایتالیا
نایب قهرمانی جام ملتهای اروپا 2000 به همراه تیم ملی فوتبال ایتالیا
حضور در تیم منتخب جام ملتهای اروپایِ 1988، 1996 و 2000
حضور در تیم منتخب جامهای جهانی 1990 و 1994
بهترین فوتبالیست جهان از نگاه مجلۀ ورلد ساکر در سال 1994
نفر دوم برترین فوتبالیست جهان در سال 1995 از سوی فیفا
نفر سوم برترین فوتبالیست جهان در سالهای 1994 و 2003
بهترین بازیکن دیدار فینال لیگ قهرمانان اروپا در سال 2003
حضور در تیم منتخب یوفا در سالهای 2003 و 2005
حضور در تیم منتخب یک دهۀ فوتبال جهان از نگاه ESPN در سال 2009
حضور در تیم منتخب تمام دوران تاریخ فوتبال از نگاه مجلۀ ورلد ساکر در سال 2013
حضور در تیم منتخب تمام دوران جام ملتهای اروپا
حضور در تیم منتخب تمام دوران تاریخ فوتبال از نگاه IFFHSدر سال 2021
کسب جایزۀ ریاست یوفا در سال 2003
کسب عنوان بهترین مدافع سری آ در سال 2004
کسب نشان افتخار فیفا در سال 2008
کسب جایزۀ ویژه دستاوردهای یک عمر یوفا در سال 2009
رکورددار بیشترین حضور برای میلان در تمام مسابقات رسمی با انجام 902 بازی
دومین بازیکن از نظر تعداد بازی در رقابتهای سری آ با 647 بازی
رکورددار بیشترین بازی برای میلان در رقابتهای سری آ با 647 بازی
رکورددار بیشترین حضور برای میلان در رقابتهای باشگاهی اروپا با 174 بازی
رکورددار بیشترین حضور برای میلان در رقابتهای لیگ قهرمانان اروپا با 139 بازی
رکورددار بیشترین حضور در فینال مسابقات جام باشگاههای اروپا / لیگ قهرمانان اروپا با 8 فینال (مشترکاً با پاکو خنتو از رئال مادرید)
رکورددار جوانترین بازیکن حاضر در ترکیب اصلی میلان با 16 سال و 208 روز
رکورددار بیشترین حضور با پیراهن میلان با 24 سال و 132 روز (از 20 ژانویه 1985 تا 31 می 2009)
رکورددار بیشترین حضور در جامهای جهانی فوتبال برای ایتالیا با انجام 23 بازی
رکورددار بیشترین دقایق حضور در جامهای جهانی فوتبال برای ایتالیا با 2216 دقیقه
رکورددار مسنترین بازیکن تاریخ که در فینال لیگ قهرمانان اروپا موفق به گلزنی شده است با 36 سال و 333 روز در بازی مقابل لیورپول در سال 2005
رکورددار کسب بیشترین عناوین قهرمانی سوپرکاپ اروپا با 4 عنوان (مشترکاً با دنی آلوز)
رکورددار بیشترین تعداد بازی برای یک باشگاه ایتالیایی با انجام 902 بازی (تماماً با میلان)
حضور در جمع بازیکنان FIFA 100 به انتخاب پله
حضور در تالار افتخارات و مشاهیر باشگاه میلان
حضور در تالار افتخارات و مشاهیر فوتبال ایتالیا در سال 2012
1. جوزپه مه آتزا
تمام علاقهمندان به فوتبال در سرتاسر جهان نام یکی از مشهورترین استادیومهای فوتبال ایتالیا و اروپا یعنی سن سیرو را بارها و بارها شنیدهاند، اما نزدیک به چهل سال پیش، میدان نبرد میان دو غول فوتبال ایتالیا، اینتر و میلان، به شکل رسمی و با نام دیگری نیز شناخته میشود؛ استادیوم جوزپه مه آتزا. تصمیم به تغییر نام این استادیوم فقط یک دلیل مهم داشت و آن هم قدردانی از بزرگترین اسطورۀ فوتبال ایتالیا و دارندۀ دو عنوان قهرمانی جهان این کشور بود. قدردانی از بزرگمردی که او را اولین پدیدۀ فوتبال آتزوری میدانند و افتخارات فوتبالی او حداقل در بخش ملی یعنی دو قهرمانی ارزشمند جام جهانیاش از مه آتزا چهرهای شاخص در تاریخ فوتبال ساخته است. جوزپه مه آتزا متولد 23 آگوست 1910 در شهر میلان ایتالیاست و بیشتر دوران بازیگریاش در مستطیل سبز را در باشگاه اینتر گذرانده است. او سابقۀ بازی در سه تیم مطرح فوتبال ایتالیا یعنی اینتر، میلان و یوونتوس را در کارنامۀ ورزشی خود داشته و فوتبالش را نیز با پیراهن نراتزوری به پایان رسانده است. جوزپه تنها هفت ساله بود که پدرش را در جریان جنگ جهانی اول از دست داد و از همان دوران کودکی از مشکلات تنفسی رنج میبرد. با از دست دادن پدر، مادرش برای او هم حکم پدر و هم مادر را داشت و از جوزپه میخواست تا برای کسب مخارج زندگی به او کمک کند. او بعضی اوقات در میوه فروشی کار میکرد و گاهاً برای تمرین فوتبال به زمینهای خاکی اطراف خانهاش میرفت.
به همین خاطر مادرش کفشهای جوزپه را مخفی میکرد و او مجبور بود تا با پای برهنه به تمرین فوتبال بپردازد. حتی در خاطرات این فوتبالیست بزرگ هست که از شش سالگی در کوچه و خیابانهای میلان فوتبال بازی کرده و به دلیل مشکلات مالی، سنگ ریزه و کلوخ جمع میکردند تا با آن توپ بسازند. مه آتزا به دلیل جثۀ ضعیفی که داشت در اوایل دوران فوتبالش از سوی باشگاه میلان پذیرفته نشد؛ اشتباه بزرگی که رقیب همشهری یعنی اینتر نهایت استفاده را از آن برد. مه آتزا 17 ساله بود که در اولین بازیاش برای اینتر در دوازدهم سپتامبر 1927 مقابل میلانزه یونیون اسپورتیوا دو گل به ثمر رساند تا این شروعی بر دوران پرافتخار او در لباس نراتزوری باشد. فردای آن روز روزنامه های ایتالیایی نوشتند: "این بشر، باهوش، سر زنده و سریع است. سه خصوصیتی که در کمتر بازیکن امروزی یافت می شود". مه آتزا در ششم ژانویه 1929 در پیروزی 9-1 مقابل پیستویزه و همچنین در برد 9-0 اینتر برابر ورونا در تاریخ 17 مارس 1929 به تنهایی در هر کدام از این بازیها موفق به زدن پنج گل شد تا نشان دهد بازیکنی که هنوز به مرز بیست سال نیز نرسیده تا چه اندازه شم گلزنی بالایی دارد. در همان فصل مه آتزا کمک شایانی به قهرمانی اینتر در فتح سری آ کرد. جالب اینکه در سال 1930 و در دیدار برابر رم، مه آتزا در همان سه دقیقۀ ابتدایی بازی موفق به زدن سه گل و یا همان هت تریک شد و در طول همان بازی گل چهارم تیمش را نیز برابر گرگها به ثمر رساند. بازیکنان اینتر در پایان آن بازی با برد 6-0 زمین را ترک گفتند.
بردهای پر گل اینتر در فصل 30-1929 باز هم ادامه داشت و افعیها در بازی مقابل ونزیا که با نتیجۀ 10-2 به سود آنها به پایان رسید، ماشین گلزنیشان به تنهایی شش گل وارد دروازۀ این تیم کرد. او با 31 گلی که در فصل 30-1929 برای اینتر در مسابقات سری آ به ثمر رساند، توانست به عنوان آقای گلی این رقابتها برسد. با حضور مه آتزا در ترکیب این تیم آبیپوش، اینتر سه قهرمانی در بالاترین سطح باشگاهی ایتالیا را در سالهای 1930، 1938 و 1940 به دست آورد و به اولین قهرمانی این تیم در کوپا ایتالیا در سال 1939 کمک کرد. او در بازی سرنوشت ساز فصل 30-1929 اینتر برابر جنوا نیز موفق به ثبت یک هت تریک دیگر شد. در دیداری که در همان نیمه نخست اینتر با حساب 3-0 از حریفش عقب افتاد اما این ماشین گلزنی آنها مه آتزا بود که توانست بازی را به تنهایی به تساوی بکشاند. جوزپه مه آتزا سه بار و در سالهای 1930، 1936 و 1939 موفق به کسب عنوان آقای گلی در رقابتهای لیگ سراسری ایتالیا شد و در رقابتهایی با عنوان جام متروپا هم سه بار و در سالهای 1930، 1933 و 1936 به عنوان آقای گلی دست یافت. به طور کلی جوزپه مه آتزا در تمامی بازیهایی که برای اینتر به میدان رفته موفق به زدن 284 گل (243 گل در لیگ، 12 گل در جام حذفی و 29 گل در مسابقات اروپایی) شده و با نراتزوری سه قهرمانی لیگ و یک قهرمانی کوپا ایتالیا را به دست آورده است. این مهاجم اسطورهای فوتبال ایتالیا همچنین با زدن 216 گل در جایگاه چهارم برترین گلزنان تاریخ سری آ قرار دارد و تنها مهاجمانی چون گونار نوردال مهاجم سوئدی سالهای دور باشگاه میلان با 225 گل، فرانچسکو توتی از رم با 250 گل و در نهایت هم بازیاش در تیم ملی ایتالیا، سیلویو پیولا، با 274 گل را بالاتر از خود میبیند.
سیلویو پیولا که خود یکی از مهاجمان افسانهای فوتبال ایتالیاست، در مورد مه آتزا این چنین گفته است:
او بدون شک یکی از بزرگترین فوتبالیستهای ایتالیا است. او نمادی برای کشور بزرگ ما است و ما باید او را گرامی بداریم.
البته آمار و ارقام گلزنیهای مه آتزا به اینجا ختم نمیشود. او با 338 گل، سومین گلزن برتر ایتالیا در تمام رقابتها شناخته میشود و همچنین جوانترین بازیکن تاریخ این کشور است که در سری آ 100 گل به ثمر رسانده است، شاهکاری که جوزپه در 23 سال و 32 روزگی خود به دست آورد. در مجموع مه آتزا در طول دوران حرفهای خود، از جمله بازیهای دوستانه، 537 گل به ثمر رسانده است. تنها نقطۀ تاریک مه آتزا از دید هواداران اینتر، حضور دو سالۀ او در پیراهن قرمز و مشکی پوش میلان، آن هم در سالهای جنگ جهانی دوم بوده است. اما مه آتزا به خاطر حضور تاثیرگذارش در تیم ملی ایتالیا در دهۀ 30 میلادی، از او در ایتالیا به عنوان یک قهرمان ملی یاد میکنند. در فوتبال ایتالیا به دلیل مهارت فنی، گلزنیهای بسیار و همچنین توانایی خلاقانهای که مه آتزا در طول دوران بازیش از خود نشان میداد، مطبوعات ایتالیایی به او لقب il genio یا نابغه را داده بودند. تاثیرگذاری مه آتزا در تیم ملی فوتبال ایتالیا و دو قهرمانی جهانی که او در سالهای 1934 و 1938 به دست آورد او را در بین 10 بازیکن تاثیرگذار تاریخ جامهای جهانی در ردۀ چهارم قرار داده است.
مه آتزا در دورۀ اول حضورش در اینتر که سیزده سال به درازا انجامید، آمار خارقالعادهای را از خود برجای گذاشت اما در طول سالهای 1939 تا 1940 به دلیل مصدومیتهایی که داشت از شرایط آرمانی به دور بود تا اینکه در 28 نوامبر 1940 به میلان منتقل شد. جوزپه نتوانست موفقیتهای بیشمارش را در تیم همشهری تکرار کند و پس از انجام 37 بازی و زدن تنها 9 گل این باشگاه را در سال 1942 به مقصد یوونتوس ترک گفت. او یک سال در جمع بازیکنان بیانکونری حاضر بود و سپس تا سال 1946 که مجدداً به تیم محبوبش اینتر برگشت، در تیمهایی چون وارسه و آتالانتا مشغول به بازی بود. این مهاجم بزرگ در 36 سالگی دوباره به اینتر برگشت و پس از یک سال بازی برای این تیم، با پیراهن نراتزوری از دنیای فوتبال خداحافظی کرد. اما آنچیزی که مه آتزا را از دیگر بزرگان فوتبال ایتالیا مجزا کرده، تاریخسازی او با تیم ملی فوتبال ایتالیا و دو قهرمانی جهان او با آتزوری است که از قضا نیز سهم بسیار بالایی در این قهرمانیها داشته است. دو قهرمانی جام جهانی که نیمی از قهرمانیهای تاریخ آتزوری در جامهای جهانی به حساب میآید. جوزپه مه آتزا از سال 1930 تا 1939 به مدت 9 سال سابقۀ پوشیدن پیراهن آتزوری را در تورنمنتهای بینالمللی داشته که از این بین او در 53 بازی آمار فوقالعادۀ 33 گل زده را به دست آورده است. او با این 33 گل ملی پس از لوییجی ریوا به عنوان دومین گلزن برتر تاریخ آتزوری شناخته میشود. اولین بازی او با تیم ملی ایتالیا در شهر رم و در 9 فوریه 1930 برابر سوئیس در حالی که 19 ساله بود رقم خورد. مه آتزا در همان نخستین بازی ملیاش دو گل وارد دروازۀ سوئیسیها کرد تا ایتالیا آن دیدار را با حساب 4-2 به سود خود به پایان برساند.
جوزپه همانند بازیهاش برای اینتر در تیم ملی هم زنندۀ گلهای بسیاری بود و مقابل تیمهایی چون مجارستان در سال 1930 و فرانسه در سال 1931 موفق به ثبت هت تریک شده است. دیداری که در آن ایتالیا با پنج گل فرانسه را در هم کوبید و ستارۀ جوان آتزوری در رقم خوردن این نتیجه سهم بسزایی داشت. مه آتزا در جام جهانی 1934 که به میزبانی کشورش ایتالیا برگزار میشد نیز خوش درخشید و موفق به زدن دو گل در این مسابقات مقابل تیمهای ایالات متحدۀ آمریکا و اسپانیا شد. ایتالیا در دیدار پایانی آن جام مقابل چکسلواکی قرار گرفت و با گل دقیقۀ 95 شیاویو، موفق به پیروزی 2-1 مقابل این تیم شد تا به اولین کاپ قهرمانی جهان خود دست یابد. جوزپه به دلیل بازیهای خوبش در تیم منتخب تورنمنت جای گرفت. او همچنین از سوی فیفا در پایان آن رقابتها به عنوان بهترین بازیکن جام نیز شناخته شد. این مهاجم اسطورهای فوتبال ایتالیا همچنین با تیم کشورش در مسابقاتی که تحت عنوان قهرمانی اروپای مرکزی نیز برگزار میشد توانست خوش بدرخشد و به ایتالیا در کسب دو عنوان قهرمانی و یک نایب قهرمانی کمک شایانی نماید. در جام جهانی 1938 که به میزبانی کشور فرانسه برگزار میشد، مه آتزا کاپیتان ایتالیا در آن تورنمنت بود و در تمامی مسابقات آتزوری در آن جام به میدان رفت. او در دیدار نیمه نهایی مقابل ستارگان برزیل قرار گرفت و زنندۀ گل دوم و برتری تیمش از روی نقطۀ پنالتی بود تا ایتالیا برای دومین بار متوالی راهی فینال این مسابقات شود. پنالتی که در شرایطی عجیب و البته سخت به ثمر رسید. در آن لحظه، مه آتزا به دلیل پاره شدن کِش شرت ورزشیاش، با یک دست در حالی که شرت خودش را نگه داشته بود، آن پنالتی حساس و سرنوشت ساز را تبدیل به گل نمود.
درخشش مه آتزا در دیدار فینال مقابل مجارستان مدعی نیز ادامه داشت و با پاس گلهای او ایتالیا موفق به پیروزی 4-2 در این بازی شد تا برای دومین بار هم آتزوری و هم مه آتزا به دومین قهرمانی جهان خود دست یابند. نویسندۀ ایتالیایی، لوئیجی ورونلی، در مورد قابلیتهای فنی مه آتزا گفته بود:
من بازی پله را دیدهام و او هیچگاه به زیبایی مه آتزا بازی نکرده است.
این زیبایی در زمانی شکل گرفت که فوتبال هنوز یک بازی به شدت فیزیکی و سنگین بود و جوزپه مه آتزا میتوانست با دریبلهای برق آسایِ خود مدافعان حریف را جا بگذارد و با هر کدام از دو پا توپ را در نقاط مختلف زمین پخش نماید. او فضاهایی را تشخیص میداد که به فکر کسی نمیرسید و قدرت تمام کنندگیاش نیز بیشتر به هدف و زمان بستگی داشت تا صرفا قدرتی که پشت ضرباتش میگذاشت. مه آتزا به قدری در گلزنی مهارت داشت که رکورد بیشترین گل زده برای تیم ملی ایتالیا را از آن خود کرد و این رکورد تا زمان پیدایش اعجوبۀ دیگری به نام لوییجی ریوا نیز ادامه داشت که این مهاجم اسطورهای فوتبال ایتالیا توانست در سال 1973 از رکورد گلزنی مه آتزا در تیم ملی پیشی بگیرد. شروع جنگ جهانی دوم اما همانطور که پیشتر نیز گفته شد با دوران افول مه آتزا عجین گشت و او در سال 1938 به بیماری لخته خون دچار شد و برای یکسال نتوانست فوتبال بازی کند.
شهرت مه آتزا پس از بازنشستگی از مستطیل سبز نیز ادامه یافت و وی مدتی نیز بازیگر فیلمهای سینمایی در کشورش ایتالیا بود. او دورۀ مربیگری موفقی را پشت سر گذاشت و طی آن او با هدایت تیمی چون بشیکتاش ترکیه به اولین سرمربی ایتالیایی تبدیل گشت که در خارج از ایتالیا به کار مشغول بوده است. او از سال 1946 تا 1957 به مدت 11 سال هدایت تیمهایی چون آتالانتا، اینتر، بشیکتاش، پرو پاتریا، تیم المپیک ایتالیا و مجدداً اینتر را بر عهده داشته است. میراث مه آتزا در اینتر بر کسی پوشیده نیست؛ او در تعلیم بازیکنانی نقش داشت که همگی آنها شاکلۀ اصلی "اینتر بزرگ" در زمان سرمربیگری هلینو هررا در دهۀ 60 میلادی را شکل میدادند. برای مثال اسطورههایی چون ساندرو ماتزولا و جاچینتو فاکتی از همین دست از ستارههای فوتبال ایتالیا به حساب میآیند که مه آتزا در رشد و پرورش آنها سهم بسزایی داشت. این بازیکن اسطورهای دنیای فوتبال سرانجام در تاریخ 21 آگوست 1979 و در سن 68 سالگی دیده از جهان فرو بست، اما تاثیر شگرف او بر فوتبال ایتالیا غیرقابل انکار است. بسیاری از جوزپه مه آتزا تا به امروز به عنوان بهترین بازیکن تاریخ فوتبال ایتالیا یاد میکنند و ارزش اسم او بسیار فراتر از قرار دادن نامش بر روی استادیوم شهر میلان است. شاید "ویتوریو پوتزو" که از او به عنوان یکی از برترین مدیران ورزشی تاریخ یاد میکنند، بهترین توصیف را از جوزپه مه آتزا داشته است، آنجا که میگوید:
صرف حضورش یعنی از همان آغاز یک بر هیچ جلویی.
افتخارات فردی، باشگاهی و ملی جوزپه مه آتزا
سه قهرمانی سری آ در فصلهای 30-1929، 38-1937 و 40-1939 به همراه تیم اینتر
قهرمانی رقابتهای کوپا ایتالیا در فصل 39-1938 به همراه تیم اینتر
دو قهرمانی در جامهای جهانی 1934 ایتالیا و 1938 فرانسه به همراه تیم ملی فوتبال ایتالیا
دو قهرمانی جام ملتهای اروپای مرکزی در سالهای 30-1927 و 35-1933 به همراه تیم ملی فوتبال ایتالیا
کسب عنوان بهترین بازیکن جام جهانی 1934 ایتالیا
حضور در تیم منتخب جام جهانی 1934 ایتالیا
حضور در تیم منتخب جام جهانی 1938 فرانسه
کسب عنوان آقای گلی رقابتهای سری آ در فصلهای 30-1929، 36-1935 و 38-1937
کسب عنوان آقای گلی در جام میتروپا در سالهای 1930، 1933، 1936
رکورددار جوانترین بازیکن تاریخ فوتبال ایتالیا که از مرز یکصد گل در سری آ عبور کرده است
چهارمین گلزن برتر تاریخ مسابقات سری آ با 216 گل زده (مشترکاً با خوزه آلتافیتی)
سومین گلزن برتر تاریخ فوتبال ایتالیا در تمامی رقابتهای رسمی با 338 گل زده (پس از سیلویو پیولا با 364 گل و الساندرو دل پیرو با 346 گل زده)
دومین گلزن برتر تاریخ تیم ملی فوتبال ایتالیا با 33 گل زده
رکورددار بیشترین گلزن زده در تاریخ باشگاه اینتر تاکنون با 284 گل زده
حضور در تالار افتخارات و مشاهیر باشگاه اینتر
حضور در تالار افتخارات و مشاهیر فوتبال ایتالیا
بیشتر بخوانید:
بهترین بازیکنان تاریخ فوتبال ایتالیا (بخش اول)
بهترین بازیکنان تاریخ فوتبال ایتالیا (بخش دوم)
بهترین بازیکنان تاریخ فوتبال ایتالیا (بخش سوم)
بهترین بازیکنان تاریخ فوتبال ایتالیا (بخش چهارم)