Ramin- M.Eاین هم سرانجام تیمی ، که در حضور رییس وقت سازمان تربیتبدنی جشن صعود گرفت، اما بعدها دولتها و ارادههای بیرونی را عامل ناکامیهایش دانست. تیمی که چند فصل بهترین بازیکنان مملکت را مفت و مجانی به عنوان سرباز در اختیار گرفت، اما همزمان عدهای روی سکوهای استادیومش شعارهای قبیح دشمن شادکن سر دادند. تیمی که نصف استادیوم میزبانش را میگرفت، اما باز داعیه مظلومیت داشت. تیمی که بزرگترین استادیوم ساخته شده بعد از انقلاب را پشت قبالهاش انداختند، اما همچنان خودش را قربانی تبعیض میداند!!
امروز کار به جایی رسیده که سر هر بازی در ورزشگاه یادگار امام، ۱۰بار شعار «آذربایجان وار اولسون، ایستمین کور اولسون» سر میدهند. یعنی آذربایجان برقرار باشد و هر که خواهان آن نیست کور شود؛ آیا سوءظنی بالاتر از این ممکن است؟ این «کور باد» خطاب به کیست؟ برقراری و پایداری آذربایجان چهکسی را ممکن است آزار بدهد؟ ما شاید به جبر روزگار مردمان بدی شده باشیم، اما با کدام منطق سیاه و با کدام تفکر شوم میتوان به این نتیجه رسید که خوشی مردم آذربایجان موجب ناخرسندی دیگران است؟ به شهادت کدام قرینه، کدام نشانه چنین شعارهایی آفریده میشود؟ این چه دروغ بزرگی است که برخی به بهانه فوتبال در تبریز میگویند و آنقدر بر آن اصرار میکنند که باورپذیر شود و یک سوءتفاهم بهوجود بیاورد؟
این تراکتور را دوست نداریم؛ تیمی سقوطکرده در دامن افراطیگری که گزارشگر تلویزیونیاش را هم وامیدارد با دندانهای فشرده راجعبه تیمهای حریف حرف بزند. تیمی که فلسفهاش بزرگ و باشکوه بود، قبل از اینکه بزرگی را در توهمات فانتزی و کثرت جمعیت تپهنشین جستوجو کند. در کشوری که با هزاران مصیبت ریز و درشت دست به گریبان است، فوتبال باید مفرح روح و بهانه دوستی باشد؛ همانطور که امروز نساجی قائمشهر و سپیدرود رشت و نفت آبادان و ملوان انزلی و سردار بوکان هستند. تراکتور قدیم هم بود. یادش بهخیر. کاش راهی برای نجاتش وجود داشت.