منچسترسیتی فصل را ناامید کننده شروع کرد و پپ گواردیولا به این نتیجه رسید که برای بهبود فرم تیمش، باید در چینش تاکتیکی تیم، تغییرات خاصی را اعمال کند. در این راستا، نقش های خاصی به بازیکنان سپرده شد. نتیجه به فرم فوق العاده و روند پیروزی های متوالی منجر شد و این یعنی منچسترسیتی می تواند در پایان فصل، جشن قهرمانی لیگ بگیرد و البته آن ها در سایر تورنمنت ها هم وضعیت خیلی خوبی دارند. چندین بازیکن منچسترسیتی، فرمی فوق العاده در این فصل داشته اند. جان استونز و روبن دیاش، سدی غیرقابل نفوذ را در مرکز خط دفاعی تشکیل داده اند و ژائو کانسلو که در رسانه ها از او به عنوان یک فول بک اینورتد یاد می شود، یکی از مهم ترین عناصر موفقیت منچسترسیتی در فصل جاری بوده است. با این حال، ژائو کانسلو بازیکنی فراتر از یک فول بک اینورتد است و به بررسی انعطاف پذیری تاکتیکی این ستاره پرتغالی می پردازیم.
توانا در نقش های فول بک سنتی و فول بک کاذب
کانسلو در معاوضه با دنیلو، از یوونتوس به منچسترسیتی پیوست. ابتدا تصور می شد که کانسلو جانشین بلند مدت کایل واکر است و شرح وظیفه او نیز نفوذ از عقب زمین به سمت جلو و سانتر به درون محوطه جریمه در مواقع نیاز است. نقشه حرارتی زیر، فضاهای پوشش داده شده توسط کانسلو در بازی منچسترسیتی و چلسی در اوایل ژانویه را نشان می دهد. در آن بازی، او به عنوان یک مدافع راست سنتی، به جای این که بیشتر به مرکز برود، لب خط حرکت می کرد. کانسلو که قبلا در دوران فوتبالش به عنوان وینگ بک و حتی وینگر هم ایفای نقش کرده است، می تواند در زمینه حمله از جناحین و ساخت موقعیت به سوی یک سوم دفاعی حریف، موثر واقع شود.
در تصویر پایین می توان مشاهده کرد که کانسلو به اندازه کافی برای استفاده از فضاهای خالی هوشمند بوده و از کنار بازیکن صاحب توپ فرار کرده است. کانسلو در شناخت زمان مناسب برای چسبیدن به لب خط و یا انجام چنین فرارهایی از نیم فضاها بسیار باهوش عمل می کند. در دیدار چلسی و استون ویلا، کانسلو متوجه شد که جک گریلیش، فقط به توپ نگاه می کند و به همین خاطر کانسلو با سرعت به سوی منطقه هایلایت شده که یارگیری نشده بود، حرکت کرد. خیلی از فول بک ها دوست دارند عقب بنشینند و در چنین صحنه ای، از فیل فودن (یار صاحب توپ)، پاس عرضی دریافت کنند و یا با ماندن کنار خط، مرکز را خالی بگذارند. حضور کانسلو و قرارگیری او در این موقعیت، هوش تاکتیکی او در زمین را نشان می دهد.
توانایی کانسلو در این زمینه یعنی وقتی منچسترسیتی می خواهد از سمت راست حمله کند، چندین گزینه در اختیار دارد و این مسئله به وینگر راست اجازه می دهد که به سمت مرکز محوطه جریمه حرکت کند چون کانسلو در استفاده از فضاهای عریض، مسلط است. حتی وقتی تیم حریف بسته باشد، کانسلو توانایی موقعیت سازی برای هم تیمی هایش را دارد. در تیم ملی پرتغال، کانسلو با این ویژگی خود به برناردو سیلوا اجازه می دهد نقش آزادتری داشته باشد. عکس پایین نشان می دهد وقتی کانسلو مقابل دو یار سوئدی تنها بود، هم تیمی های او می توانستند آزادانه در محوطه جریمه حرکت کنند و آن ها مطمئن بودند که کانسلو می تواند برای آن ها موقعیت ایجاد کند.
پویایی از سمت چپ
البته پپ گواردیولا علاوه بر سمت راست، در سمت چپ خط دفاعی هم از کانسلو بازی می گیرد. با مصدومیت های بنجامن مندی و الکساندر زینچنکو، پپ ابتدا ناچارا به کانسلو در سمت چپ بازی داد اما مدافع پرتغالی با نمایش های خوبش توانست خودش را به عنوان بازیکن ثابت در آن نقطه از زمین، به اثبات برساند. این در حالی است که او یک بازیکن راست پا است و بازیکنان راست پا، سخت می توانند در پست دفاع چپ جا بیفتند. این ویژگی به کانسلو اجازه می دهد بیشتر به مرکز زمین بیاید و برای بازیکنان حریف از مرکز، دردسرساز شود. برای مثال در عکس پایین می توانید ببینید وقتی کانسلو در سمت چپ زمین صاحب توپ است، او چندین گزینه برای پاس دادن و حرکت کردن دارد که این مسئله باعث ایجاد سردرگمی برای بازیکنان مقابل او می شود. کانسلو می تواند به گوشه بزند و سانتر کند یا این که به هم تیمی روبرویش پاس دهد یا پاس کاتبک رو به داخل ارسال کند. آخرین گزینه، به لطف راست پا بودن او ممکن می شود و این در حالی است که یک مدافع چپِ چپ پا، نمی تواند چنین حرکتی انجام دهد.
کانسلو بارها توانسته از سمت چپ به سوی مناطق مرکزی حرکت کند و در جریان بازیسازی از مرکز، در کنار هافبک دفاعی به عنوان یکی از دو هافبک محوری حرکت کند. مثلا در بازی منچسترسیتی و مونشن گلادباخ می توان دید که سیتی برای بازیسازی برای شکستن سد دفاعی مونشن گلادباخ با سیستم 2-4-4، به دو بازیکن جلوی دو مدافع مرکزی نیاز داشت. کانسلو در این زمینه کمک مهمی کرد و البته وظایف وینگر کناری خودش را هم مختل کرد. کانسلو با این نقش همچنین به گوندوعان اجازه می دهد بتواند در زمین بالاتر بازی کند و به همین خاطر این هافبک آلمانی با نزدیک بودن به دروازه، توانسته گل های زیادی در این فصل بزند و از مهم ترین بازیکنان سیتی در این فصل باشد.
به همین دلیل است که بالاتر اشاره شد نقش کانسلو در این فصل منچسترسیتی بسیار مهم و فراتر از یک فول بک اینورتد است. به کانسلو آزادی داده شده تا از پست خودش خارج شود و روی بازی منچسترسیتی در هر سه فاز مالکیت در سراسر زمین، تاثیر داشته باشد. برای مثال، در همان بازی مقابل مونشن گلادباخ، با وجود این که کانسلو در ابتدا به عنوان مدافع چپ به کار گرفته شد، می توان دید که در حین حملات سیتی، او در سمت مخالف زمین حرکت می کند. او با پاس دادن به استرلینگ و فیل فودن، کمک می کرد تا مثلث تشکیل شود و به این ترتیب، توپ سریع به گردش در بیاید. کانسلو از هوش و تکنیک برای بازی در یک پست آزاد برخوردار است اما رودری، باید عقب تر بنشیند تا نقش یک هافبک دفاعی سنتی را ایفا کند.
بازی به عنوان هافبک
نمایش های کانسلو برای سیتی در فصل 21-2020 باعث شد بسیاری باور داشته باشند او را باید به عنوان یک هافبک به حساب آورد چون او نقش ها و وظایفی را انجام می دهد که معمولا انتظار داریم آن ها را از یک هافبک ببینیم. نقشه حرارتی زیر، فعالیت کانسلو در بازی منچسترسیتی و بیرمنگام در جام حذفی انگلیس در ژانویه 2021 را نشان می دهد. مشخصا کانسلو در آن بازی کم تر به سوی لب خط حرکت می کرد و این در حالی بود که در ابتدای بازی، کارش را به عنوان مدافع راست شروع کرد. براساس طرح این بازی و وظایف کانسلو، او را می توان یک هافبک به حساب آورد و در طول سایر بازی های فصل، بارها دیدیم که کانسلو نقش یک هافبک را ایفا کرده است.
توانایی بالای کانسلو در کار با توپ، دلیل مهمی است که پپ گواردیولا به او اعتماد کرده تا در مواقع نیاز، در مرکز زمین به میدان برود و این مسئله به سیتی کمک کرده تا از وینگرهایی که عریض بازی می کنند، استفاده کند و این را چند فصل پیش می دیدیم. مثال این مسئله، در بازی با تاتنهام، دیدیم که کانسلو در ارسال پاس از نیم فضاها توانا است و او البته درک خیلی خوبی نسبت به هر بازیکنی که در سمت راست سیتی بازی کرده، نشان داده است. بین فودن، برناردو سیلوا، استرلینگ و محرز، فرقی برای کانسلو وجود ندارد و این رو بازیکنان منچسترسیتی می توانند کاملا از سمت راست با خیال راحت نفود کنند.
مثال دیگر، بازی با بیرمنگام است که ستاره پرتغالی، قادر بود با جایگیری مناسب از طریق پاس بلند مستقیم، وینگر سمت خودش را آزاد کند. منچسترسیتی در این فصل در دیدار برابر نیوکاسل و وست برومویچ هم با الگوی مشابهی توانسته گلزنی کند و این نشان از برتری این تاکتیک و تاثیر آن در یک سوم دفاعی حریف دارد. به جز ارسال پاس توپ های دوم در یک سوم دفاعی حریف، نقش کانسلو در مرکز میدان در فاز اول و دوم بازی سیتی، خیلی کاربردی بوده است. قبلا دیده بودیم جایگیری کانسلو، وینگر حریف را مجبور می کند به دنبال او بیاید. در این حالت یا آن جناح حریف خالی می شود و یا در صورتی که بازیکن به دنبال کانسلو نیاید، خودش آزاد خواهد بود.
مثال این ماجرا، بازی با آرسنال است که بوکایو ساکا، به کانسلو چسبیده بود اما این مسئله باعث شد سیتی بتواند با وینگرهایش، عریض بازی کند. در فاز دوم، سیتی به بازیکنانی نیاز دارد که بتوانند خط دوم حریف را مختل کند و کانسلو در این زمینه هم موفق بوده است. در همین بازی، جایگیری کانسلو در نیمه زمین آرسنال و پشت خط دوم این تیم، باعث شد منچسترسیتی دو بازیکن میان خطوط آرسنال داشته باشد و با یک پاس از طرف روبن دیاش، فاصله خطوط آن ها باز می شد. این مسئله به تردید میان آرسنالی ها تبدیل شد. آن ها یا باید کانسلو و استرلینگ را مهار می کردند یا این که فرصت برای ارسال پاس از طرف دیاش و رودری، فراهم می شد. جایگیری کانسلو در اجرای این نقشه، بسیار ضروری است.
جمع بندی
همان طور که بررسی کردیم، ژائو کانسلو توانایی بازی در چندین نقش و چندین پست را دارد و او در واقع، پست فول بک را متحول کرده است که این امر در راستای سیستم های پپ گواردیولا حاصل شده است. نقشه حرارتی زیر، میانگین پست های کانسلو در این فصل را نشان می دهد. این شاید بهترین روش برای خلاصه کردن کیفیت هایی است که آن را بالا شرح دادیم؛ در واقع، کانسلو می تواند هر کجا بازی کند. انعطاف پذیری در پست های بازی، باعث شده کانسلو یک دارایی باارزش در ترکیب منچسترسیتی باشد. ژائو کانسلو نقش مهمی در قهرمانی قریب الوقوع منچسترسیتی در لیگ برتر انگلیس و موفقیت در سایر تورنمنت ها داشته است.
ترجمه از وب سایت Total Football Analysis