مجید جلالی زودتر از آنچه تصور می شد با نساجی به بن بست رسید. خاطره خوب روزهای خوش همکاری با مجید جلالی باعث شد نساجی بعد از وحید فاضلی سراغ آقا معلم برود.
به گزارش طرفداری، وحید فاضلی برای نساجی یک مربی قابل اعتنا بود که باید بیشتر مورد اعتماد قرار می گرفت تا برنامه هایش به ثمر بنشیند اما ترس از سقوط باعث شد نساجی خیلی زود با فاضلی قطع همکاری کند و سرنوشتش را به مجید جلالی بسپارد. نساجی یادش رفت دفعه قبل وقتی دنبال جلالی رفت مشتاق ثبات بود و جلالی هم ثبات تیم را حفظ کرد. مربیانی مثل جلالی که بیشتر معلم هستند تا مربی، کارشان همین است، آنها می توانند ثبات ایجاد کنند. مربیانی مثل جلالی مربی جایگزین نیستند. آنها مربی ابتدای فصل هستند. باید فصل را با آنها شروع کرد و در ادامه کار را تمام و کمال به آنها سپرد اما وقتی وسط فصل به دنبال آنها می روید چیزی غیر از ثبات عاید شما نمی شود. تیمی که بی جلالی از 11 بازی 9 امتیاز گرفته با جلالی هم از 11 بازی کمتر از 9 امتیاز نمی گیرد اما مگر نساجی با این مدل امتیاز گرفتن در لیگ برتر می ماند؟ با مجید جلالی ایجاد ثبات تضمین شده است اما تیمی که می خواهد از سقوط فرار کند که نیاز به ثبات ندارد... شاید نساجی فریب اتفاقی را خورد که فصل قبل در سیرجان و برای گل گهر افتاد. اما آیا نساجی هم همان تیم متمول کویر است که بتواند صفر تا صد ابزار ماندن را فراهم کند؟!
وقتی تیم خوب با مربی خوب، بد نتیجه می گیرد!
مجید جلالی از 6 بازی تنها یک امتیاز گرفت. الحق و الانصاف در آخرین بازی عالی بازی کرد اما از ابتدای پیدایش فوتبال هرگز به بازی زیبا امتیازی تعلق نگرفته است و به قول استاد اردشیر لارودی وقتی یک تیم خوب با یک مربی خوب، به رغم خوب بازی کردن، بد نتیجه می گیرد، عقلانی است که مربی را عوض کنیم نه این که آنقدر منتظر بمانیم تا تیم حذف شود.
نساجی یک تیم خوب بود با یک مربی خوب که بد نتیجه می گرفت و عقلانی همین بود که انجام داد؛ تغییر سرمربی...
برعکس نهند نام زنگی کافور!
عقلانی تر اما انتخاب ساکت الهامی بود؛ یک مربی جوان و جسور که خلاف نامش اصلا ساکت نیست. یک مربی پر شر و شور که کارش را خوب بلد است و در تولید هیجان و ایجاد انگیزه تخصص دارد. ساکت الهامی از امروز سرمربی تیمی است که برای ماندن در لیگ، هیجان می خواهد. نساجی با وحید فاضلی از نظر فنی بد بازی نمی کرد و بیشتر بدشانس بود. نمایش این تیم با مجید جلالی هم آنچنان بد نبود. حداقل در بازی آخر مقابل تراکتور حق این تیم اصلا باخت نبود. این تیم مشکل خود باوری داشت و ساکت الهامی متخصص حل همین مشکل است.
در لیگ بدون تماشاگر، مربی مهم است
از لحاظ فنی هم ساکت الهامی تمرین دهنده خوبی است، این را حتی دشمنان ساکت درباره اش می گویند. شاید خیلی ها از نحوه رفتار و گفتار الهامی خوشش شان نیاید اما حتی آنها هم تایید می کنند کار فنی ساکت، ایراد ندارد. او در تراکتور ثابت کرد نفر یک خوبی هم می تواند باشد. الهامی در تراکتور یک تیم پرستاره و کم امید را به قهرمان جام حذفی تبدیل کرد و بالاترین میانگین امتیاز در لیگ برتر ایران را با تراکتور به ثبت رساند. او حالا با تمام تجربه هایش سرمربی نساجی است. شهر خسته اگر به او اعتماد کند، می تواند به حفظ نساجی امیدوار باشد. در لیگ بدون تماشاگر، نمی توان تیم حریف را با فشار تماشاچی برد، مربی بودن شرط است و مربی لب خط نقش تعیین کننده ای دارد. اگر یک شهر پشت سرمربی اش باشد، تیم آن شهر هم به حرف سرمربی گوش می کند. این رمز ماندن نساجی در لیگ برتر است. نساجی باید گوش به فرمان سرمربی اش باشد.
با احترام به تمام تیم هایی که برای ماندن می جنگند، لیگ برتر به ماندن نساجی نیاز دارد. در غیاب ملوان، سپیدرود و دیگر تیم های مردمی خطه شمال، نساجی باید در لیگ برتر بماند و طراوت را در فوتبال نوار شمالی ایران حفظ کند.
پی نوشت: برعکس نهند نام زنگی کافور ضرب المثل مشهور ایرانی است برگرفته از این شعر ملک الشعرای بهار؛ آن چشم سفیدی که بود چشمش کور، در کشور ما گشته به بینش مشهور، بیهوده کنند نام کاکا الماس، برعکس نهند نام زنگی کافور... حالا، حکایت ساکت الهامی است. به این مربی پر هیاهو می گویند ساکت!