آیا برای شما پیش آمده که از خواب بیدار شوید اما بیانرژی و خسته باشید؟
آیا با وجود انجام کارهای به ظاهر ریلکسکننده و تفریحی، همچنان بیانرژی و بیحوصله بودهاید؟
آیا آدمهایی را دیدهاید که سحرخیز، فعال و پرانرژی هستند و انگار هیچوقت سستی و کسالت را تجربه نمیکنند؟
مشکل از کجاست؟
.
انرژِی بدن ما از استراحت تامین میشود و استراحت واقعی زمانی اتفاق میافتد که از دغدغههای فکری و مشکلاتمان جدا شویم و به گونهای در خود غرق شویم که حتی متوجه گذشت زمان نباشیم.
.
ما برای کسب انرژی میخوابیم اما ذهن ما کاملا مشغول و درگیر مشکلات ماست و دقیقا به همین دلیل وقتی صبح از خواب بیدار میشویم، خسته و بی انرژی هستیم!
.
ما با مشکلات و دغدغه هایمان به سفر و مهمانی میرویم، غذا میخوریم، موسیقی گوش میکنیم، در طبیعت وقت میگذرانیم اما در حال استراحت و تجدید قوا نیستیم بلکه در حال جدال با مشکلاتمان میباشیم و دقیقا به همین دلیل فعالیتهای مورد نظر به ما انرژی و نشاط نمیدهند.
.
برای استراحت واقعی خودت را در یک «تجربهی لذتبخش» غرق کن!
.
تجربهای که بواسطهی آن فقط در «اینجا و اکنون» حضور داشته باشی.
.
مثل چه فعالیتهایی؟
.
پاسخ این سوال فقط نزد خود تو وجود دارد!
.
چه کارهایی هستند که تو را جوری در خود غرق میکنند که به هیچ چیز دیگری جز آن، فکر نمیکنی؟
.
پاسخهای من به این سوال از این قرار است :
.
یک: آشپزی کردن و توجه به جزئیات مواد اولیه و دستور پخت غذای مورد نظر
در حین آشپزی من به اتفاقی که دهسال پیش برای من افتاده یا اتفاقاتی که قرار است هفتهی بعد در زندگیم بیفتد فکر نمیکنم، من فقط همان لحظه را زندگی میکنم و تمام توجه من معطوف به لحظهی حال است.
.
دو: خود را به جای خوانندهی مورد علاقه گذاشتن و متن ترانه را همراه با او خواندن
.
سه: ورزش کردن وقتی که تمرکز فقط و فقط روی انجام درست حرکات باشد.
چهار: نوشتن وقایع روزانه خصوصا اگر قبل از خواب انجام بگیرد در آرامش ذهنی و کیفیت خواب بسیار موثر خواهد بود.
.
همهی این موارد و فعالیتهای بیشمار دیگری که باعث شوند فرد دغدغههای فکری و مشکلات خود را برای مدتی رها کند و غرق در لحظه ی حال و انجام آن فعالیت شود، به معنی واقعی کلمه یک «استراحت» محسوب شده و انرژی و نشاط را به انسان بازمیگرداند.
.