به گزارش طرفداری، روزنامه دنیای هوادار در مطلبی با امضای توحید وانشانی به نقد ادعای میثم منیعی سرمربی گل ریحان پرداخت:
اینکه جایگاهفرهنگ در ورزشما و جایگاهورزش در جامعهما کجاست خود مثنویهفتادمن است. مثنوی که نه گوش شنوایی دارد و نه دستی برای تعهد بهآن! پس نگارنده قصد ندارد تکرار کند و از اینکه اجزاء خرد و کلان ورزشما که یدککشی عنوانفرهنگی را برعهدهدارند اما بهآن متعهد نمیشوند، سخنرانی کند.
«کرونا» با همه بدیهایش و نفرینهایی که در کلدنیا بدرقهراهش شده، شاید مزیتهایی هم بهدنبال داشته، البته شاید بهتر باشد بگوییم خیلیچیزها را بهما ثابت کرد! که در حوزهورزش هم با عدمحضور تماشاچیان و هواداران تیمها در رویدادهایورزشی زهر خود را ریخت تا این رنگولعاب مسابقات و شور و حال شیرین یک مسابقهای مثل فوتبال آنهم در لیگ برتر بهکلی فروکش کند!
البته در کنار این همهزیان حاصله از نبود تماشاگر، مزایایی هم نمایانگر شد، آنهم گلدرشتتر شدن رفتارهای غیرفرهنگی عوامل دیگر ورزشی در این رسته بود! مسابقات لیگبرتر فوتبال را در نظر بگیرید؛ در همین چند هفته...
جنجال، بیاحترامی، استفاده از الفاظی که کفخیابان هم شرمش میگیرد، هوچیگری و در برخی موارد رپهشیله (حیلهگری بهقصد تغییر اصلماجرا) تنها بخشی از سوءرفتارهاییاست که از قشر بسیار محترم و مودب و آموزگار فوتبالمان است که سر زده و با سکوت استادیومها در مقابل دوربین رسانهها گلدرشت شدهاند! آری همه اینها از گذشته در این قشر ارزشمند (البته نههمه زحمتکشان این قشر) وجود داشت، اما کرونا و نبود تماشاگر و سکوت حاکم در استادیوم و تیزبین و تیزگوش شدن صداوسیمای رسانهها که مجازیتر از همیشه ادامه میدهند، فوکوس را در جایدیگری قرار داده که آقایانمربی بیشتر هنرنمایی میکنند.
در این شرایط است که با ارجاع به ادبیاتکهن، ذکر این نکته جایبحث دارد که از کوزه همان تراود که در اوست! واقعا اگر اجزا داخلکوزهفوتبالکشورمان را بررسی کنیم مگر غیر از این اتفاقاتروزمره میتوان یافت که تراوش میکند و حالمان را بدتر از بد!؟

جالب است در یک اقدام غیرمنطقی و بهنظر میرسد در زمانی با شرایطی نامتعادل سرمربیتیم دستهاولی «گلریحان» پس از پایانبازی رو بهخبرنگاران و اصحابفخیم رسانه میکند و با لحنیپرخاشگرانه میگوید:«همتون میخواستید ما ببازیم! همتون از دم»! در پاسخ به این طرز گفتار آقای سرمربیجوان و روزهایزوج تیم گلریحان باید گفت:«نخیر میثم جان! ما آرزوی پیروزی یَکیَک شما را داریم»! خوب توجه بفرما «یَکیَک شما» و اما بعد باید پیش از اینکه آقای سرمربی توسط مدیرعامل تحلیلگر غربوحشی برکنار نشده است، این مسئله را هم طرح کنیم که واقعا فکر میکنید ما اصحابرسانه آنقدر بیکار هستیم که شبانهروز برای شکست شما و تیمتان دست بهدعا برداریم و لحظهشماری کنیم؟
نخیر! اینگونه نیست! یا بهقول عزیزدلمان «خداداد» که به «مهرداد میناوند» فرمود: آخه کی تورو میشناسه...! (نگارنده قضاوت را بهخوانندگانعزیزتر از جان میسپارد و بهسراغ بررسی مسائل غیرفرهنگی می رود!)
آری این حال و روز فوتبال امروز ماست. فوتبالی غیرفرهنگی که همه برای برد دست بههرکاری میزنند و برای دوری از سرکوفتهای ناشی از باخت با حملههای غیرفرهنگی، فرار روبهجلو میکنند! حال و روز سرمربیهای فوتبالکشورمان (لزوما نه همهی آنها) مثل شاخهای اینستاگرامی شده که دست بههرکاری میزنند و هر نتیجهای میدهد، گردن نمیگیرند!
اما باید با ذکر یکآرزو که آقایان سرمربی بهعنوان آموزگاران در این فوتبال فعالیت میکنند و در روز مربی در صفحات خود احادیثی درخصوص جایگاه معلم و مربی را استوری میکنند، با رعایت نکاتاخلاقی در این شرایطسخت کرونایی در اصلاح مسائل غیرفرهنگی پیشگام باشند.

راستی! تا فراموش نکردهایم به نگاره خود یک پاورقی اضافه کنیم، که منظور از سرمربی روزهایزوج در این نگاره در کنار نام «میثممنیعی» این است که این تیم طی چندماه گذشته با اعلام نامهای مختلف و انتشار عکسهای مختلف گویی بهسندروم اعلامسرمربیجدید بیقرار دچار بوده و هرهفته یکیاعلام و یکیبرکنار میشود! اما در این حال نامی که همواره در عناوین مختلف و ارکان مختلف باشگاه شنیده میشود، میثم منیعی است که تا یک مربی برکنار میشود وی سریعا سکانهدایت تیم را برعهده میگیرد!
هرچند توضیحات نگارنده از پاورقی بیشتر شد، اما یکنکته دیگر را تأکید میکنیم که اینسندروم گویی در مدیریتباشگاه بالاگرفته و بهسندروم عکسبیقرار مبدل شده! با نگاهی بر صفحهیمجازی این باشگاه بهاین نتیجه میرسیم که دست در دست چهار صبح پست میکنند بلکه سندروم عکسبیقرار آرام شود و پلکی برهم بگذارند!
توحید وانشانی
نویسنده و روزنامه نگار