علی لطیفی، بازیکن سابق تیم فوتبال استقلال مهمان طرفداری بود. لطیفی در برنامه خاطره بازی موضوعات جالبی را مرور کرد. از موضوع توطئه علیه ایویچ تا حضورش در استقلال. همچنین علی لطیفی معتقد است که اگر ایویچ در تیم ملی می ماند ایران در جام جهانی به مرحله بعد و حذفی بازی ها صعود می کرد. در گفتگوی مفصل ما در برنامه خاطره بازی تا پایان با ما همراه باشید.
سلام آقای لطیفی به طرفداری خوش آمدید.
عرض سلام دارم خدمت شما و همه بینندگان و البته همه زحمت کشان رسانه مستقل طرفداری.
روزمه ام نشان می دهد که از همان اول استقلالی بوده ام
امروز قرار است حسابی با هم خاطره سازی کنیم اما اول برگردیم به اینکه چه اتفاقی رخ داد که علی لطیفی به استقلال رفت.
این چیزی که می گویم را شاید کمتر شنیده باشید یا شاید کمتر گفته شده باشد. محل ما منطقه خزانه بخارایی بود، وقتی 16 سال سن داشتم نوجوانان و جوانان استقلال به منطقه ما آمدند تا بازی دوستانه با منتخب خزانه برگزار کنند. در گذشته باب بود که تیم های بزرگی می آمدند و با منتخب محلات بازی می کردند و تماشاگران بسیار زیادی هم برای تماشای این بازی ها در زمین خاکی می آمدند که متاسفانه امروزه اکثر این زمین های خاکی بسته شده. یکی از دلایل عدم وجود ستاره در فوتبال کنونی ما و اینکه مثل سابق ستاره آنچنانی نداریم، همین بسته شدن زمین های خاکی است که البته بحث ما نیست. در آن روز به خاطر دارم که مربی استقلال حسن آقا عضدی بود که آن موقع او را می شناختیم چون مربی بازیکنان بزرگی چون شاهرخ و شاهین بیانی بود، آن بازی به خاطر دارم که دو گل زدم و 2-1 بازی را بردیم که از همان جا آمدم به جوانان استقلال. به خاطر دارم فصلی بود که بیژن ذوالفقارنسب سرمربی استقلال شده بود و اتفاقاتی افتاد که پس از 3-4 بازی برای نوجوانان و جوانان استقلال، آن قدر خوب کار کردم به تیم بزرگسالان منتقل شدم. هر چند بازی نکردم ولی رفتنم به استقلال که در آن زمان شاهین بیانی کاپیتانش بود، برای من بسیار حائز اهمیت بود و باعث بالا رفتن اعتماد به نفسم شد و این شد که، البته این را بگویم مثل برخی افراد نیستم که وقتی به یک تیم رفتم بگویم از اول عاشق این تیم بوده ام، ولی من رزومه ام این را نشان می دهد که از اول عاشق استقلال بودم و این تیم را دوست داشتم و در نتیجه این شد که وارد استقلال شدم.
به عنوان یارکمکی با پرسپولیس قهرمان مسابقات غرب آسیا شدم
شما استقلالی هستید ولی چیزی را که خیلی ها شاید ندانند، این است که شما به عنوان یار کمکی در جام باشگاه های آسیا با پرسپولیس بوده اید. توضیحی در این خصوص می دهید؟
سال 1373 پدیده فوتبال ایران شدم. در تیم بهمن که 22-23 نفر همه بازیکن ملی بودند. آن تیم یکی از حرفه ای ترین تیم ها بود و 10 دقیقه بازی کردن در آن هنر بود. فیروز کریمی هم آن زمان پاس را قهرمان آسیا کرده بود و به عنوان قهرمان آسیا به تیم بهمن آمده بود. سال 75 خداداد عزیزی به عناون یار کمکی با پرسپولیس به جام باشگاه های آسیا رفت و در واقع، علی رغم اینکه خداداد یک بازیکن فوق العاده بود و توانایی هایش در ابومسلم را نشان داده بود، ولی همان بازی ها بود که نقطه عطف دوران بازیگری خداداد عزیزی شد، آقای عابدینی نیز چون خودشان در گذشته فوتبالیست و بازیکن ملی بودند، فوتبالیست جماعت را می شناخت. بعد این شد که من به عنوان یار کمکی رفتم. در بیروت بازی داشتیم، در آن زمان تیم ها یک جا جمع می شدند و بازی ها را برگزار می کردند بعد تیم قهرمان به مسابقات شرق آسیایی می رفت. من به عنوان یار کمکی وارد پرسپولیس شدم و آنجا قهرمان غرب آسیا شدیم و با افتخار این بازی ها را برای شان انجام دادم چون بحث ملی بود.
رفتنم به فوتبال اروپا باعث تغییر نگاهم به زندگی شد
به نکته لژیونرها اشاره کردید. یکی از دغدغه های فوتبال ما این است که بازیکنان می خواهند لژیونر شوند. شما لژیونر شدید، دوران بازی تان در فوتبال اروپا چطور بود؟
قبل از اینکه به اتریش بروم، به خاطر استایل و سرعتی که داشتم اصولا بازیکنی خارجی پسند بودم. خیلی از بازیکنان در فوتبال ایران بوده اند که ستاره بوده اند اما فوتبالشان به فوتبال اروپا نمی خورد. به دلایل مختلف. من از ترکیه و یونان پیشنهاد داشتم، به عنوان مثال اگر بخواهیم آن تعصبات را لحاظ کنیم، قراردادی که از یونان برای من آمد می توانست زندگی ام را تغییر دهد ولی آقای فتح الله زاده و منزوی تشریف آوردند و با من، محمد نوازی و فرهاد مجیدی جلسه گذاشتند که از تیم نروید. واقعیتش این است که من خودم قبل از آن که فکر کنم، نفر اول گفتم نمی روم چون الان استقلال به من نیاز دارد. هر چند فوتبال بی رحم است، شما این کار را می کنید ولی ممکن است زمانی برسد که شما به باشگاه تان نیاز داشته باشید ولی آنها بازیکن دیگری را بیاروند. ولی سال ها بعد این اتفاق مجددا افتاد و خوشبختانه به فوتبال اروپا رفتم. رفتنم به فوتبال اروپا باعث تغییر نگاهم به زندگی شد، به لحاظ فرهنگی چه در ورزش و چه در بیرون از آن. به همین خاطر به آدم دیگری تبدیل شدم. این را می خواهم بگویم که فرهنگ فوتبالیست های ما بعد از 20 سال که از دوره ما می گذرد، متاسفانه به جایی که باید نرسیده است. یکی از چیزهایی که به قطعیت می گویم، حالا اصطلاحش را به کار می برم شاید اصطلاح جالبی نباشد، عذرخواهی می کنم، بعضی مواقع بازیکنی می خواهیم بگیریم می گویند این بازیکن بچه پر رو است. می گویم پر رو است؟ آن را به من بدهید می دانید چرا؟ چون من این نوع بازیکنان را می شناسم، بی تعارف بگویم چون این بازیکن خود من است. حالا این بازیکنان که می آیند بلافاصله با من خو می گیرند، وقتی که به آنها می گویم این اشتباه را نکن، با دلیل می گویم چون خودم قبلا این اشتباه را انجام داده ام. آن دوره که من به اروپا رفتم باعث شد که تحولی عظیم در بخش های مختلف زندگی ام رخ دهد.
توطئه تیمسار نوآموز و جلال طالبی باعث برکناری ایویچ شد
اما راجب به فوتبال ملی صحبت کنیم. شما در یکی از پرحاشیه ترین تیم های ملی حضور داشتید که در نهایت باعث برکناری ایویچ شد. پشت برده این ماجرا چه بود؟
آمدن ایویچ یک اتفاق عجیب و غریب در فوتبال ما بود که به هر طریقی اتفاق افتاد. یک اردوی آماده سازی در بروجرد برگزار شد که بدون شک، چه کسانی که خط خوردند چه آنهایی که با ما به جام جهانی آمدند، بدون استثنا همه می گویند بهترین بدنسازی تاریخ فوتبال ما به کنار، بهترین بدنسازی تاریخ ورزش ما در بروجرد شکل گرفت. آن بدن های سرحالی که در جام جهانی دیدید، ما حصل تلاش های آقای ایویچ و همکاران شان بود. این موضوع را گفتم چون به حاشیه هایی که گفتید مربوط است. روزی که ایویچ آمد و به بدنسازی رفتیم، خاطر دارم 6 ماه قبل از مسابقات جهانی فیلم مسابقات را گذاشت و گفت شما می گویید به جام جهانی رفته ایم، بیایید من به شما بگویم چگونه به جام جهانی رفته اید. بازی ایران و استرالیا را برای ما گذاشتند. چیزهایی که ندیده بودیم و نشنیده بودیم را گفت و اصلا تحلیل فوتبال از مربی هایی که در کشورمان داشتیم، با احترام به همه آنها اصلا چنین چیزهایی را نمی دانستیم. بازی ایران و استرالیا را گذاشتند و 5 دقیقه اول آنها 5 بار تک به تک شدند، ولی ایشان نوع تک به تک شدن آنها را روی فیلم برای ما آنالیز کرد، چگونه 8 بازیکن ما با دراپ مارک بوسنیچ از بازی خارج شدند. این مسائل را برای اولین بار بود که ما می شنیدیم و یک چیز به ما گفت. گفت که اگر ما صد بار با آلمان بازی کنیم، 99 بار می بازیم و 1 بار می بریم. ولی آن 1 بار قطعا در جام جهانی خواهد بود. شرایط بازی یوگوسلاوی را برای ما شرح داد و گفت چطور گل می خوریم، به نظر که این بشر بازی ها را قبل از برگزاری دیده است، جلوی آلمان گفت اگر گل بخوریم به چه صورتی گل می خوریم. کلینزمن و بیرهوف. به همین شکل آمریکا. یک اردوی فوق العاده داشتیم و ما از بروجرد آمدیم تا بدنسازی و اردوی ما در ایتالیا. روزی که می خواستیم با رم بازی کنیم، صبح آن روز برنامه بدنسازی ما تمام شد. ایویچ گفت من با تیم هایی بازی می گذارم که فشار وحشتناکی تجربه کنید چون برای ایشان اصلا ملاک نبود که چند گل بخوریم و می گفت برای من مهم جام جهانی است. از ایران که حرکت کردیم، در جام اکو با کویت و چند تیم دیگر بازی کردیم، انتقادات زیاد شده بود و ایویچ همان جا می گفت ژنرال دارد توطئه می کند. ژنرال هم منظورش تیمسار نوآموز بود. جلال طالبی را آوردند که مربی بنده بود و سرمربی بهمن بود. آن موقع مثل الان نبود که فضای مجازی باشد، من علی لطیفی بگویم مرا بارسلونا می خواهد شما بلافاصله رصد کنید که این چه چرت و پرتی است می گویید؟ این دروغ می گوید. مطبوعات و دوستی هم خبری زده بود که جلال طالبی به بویامیلاناتوویچ نه گفت. آن موقع هم مثل الان بحث سیاسی با آمریکا داشتیم. می گفتند به تیم ملی آمریکا نه گفته و خود ایشان هم گفتند بله جواب نه به آنها دادم و بعدا فهمیدیم در حد دوستی و سلام و علیکی با آنها داشته اند و اصلا چنین چیزی نبوده است. آقا جلال با ما آمدند ولی ایویچ فهمیده بود چه کاری می خواهند کنند. آن موقع که بازی با رم را گذاشت گفت اشکالی ندارد ممکن است 20 گل بخوریم ولی می خواهم بدنتان آماده شود. 7 گل خوردیم و توطئه بین تیمسار نوآموز و آقا جلال که عامل اصلی این اتفاق بودند باعث برکناری ایویچ شد. آقای نوآموز حرفی زده اند البته که ایشان استاد و رئیس من هستند ولی ایشان گفته اند ایویچ خیلی مغرور بود و بازیکنان از او خوششان نمی آمد در صورتی که ایویچ شبیه یک پدربزرگ با ما رفتار می کرد، صبح ها مرا بغل می کرد. با قطعیت می گویم، درست است دلخوشیم که آمریکا را بردیم که همه آن تفکر دوران ایویچ بود اما من و بازیکنان آن موقع تیم ملی یقین داریم که ایویچ اگر بود، ما به مرحله بعد مسابقات جام جهانی صعود می کردیم. اما ایویچ را کنار گذاشتند، وقتی او را کنار گذاشتند فقط این را بگویم، 7 گل خورده بودیم اما تمام رسانه های ایتالیایی گفته بودند این ها دیوانه اند که ایویچ را کنار گذاشته اند. مگر می شود با یک بازی دوستانه شما چنین مربی بزرگی را کنار بگذارید. شما اگر کوچکترین شانس موفقیتی در جام جهانی داشته باشید با ایویچ است ولی ایویچ خیلی حرفه ای در کرواسی به اتوبوس ما آمد و به خاطر دارم تا آمد و آن قدر مرا دوست داشت به من گفت تو را یک بازیکن خوب می بینم البته من انگلیسی بلد نبودم و حمید استیلی ترجمه کرد. می خواهم بگویم اگر ایویچ بود من می توانستم خیلی بیشتر در جام جهانی بدرخشم و بعد از آن به خاطر دارم بازیکنانی که کمتر بازی کرده اند یا اصلا بازی نکردند، بر اساس همین حرف ها گفته بودند ایویچ ما را خیلی دوست داشت. این حرف ها را خودم نگفتم و این اتفاقاتی بود که به صورت رسمی افتاده بود. می شنوم بعضی جاها می گویند بازیکنان برای ایویچ توطئه کردند که من با قطعیت این را رد می کنم. آنهایی که می شناسند مرا کی دانند جز آن بالایی از هیچکس ترسی ندارم، اهل تعارف هم نیستم و آدمی رکی هستم، به هیچ عنوان هیچ بازیکنی علیه ایویچ توطئه نکرد. بدن های ما گرفته بود و باید 20 گل می خوردیم. اما توطئه در بخش مدیریتی گرفته شد بین آقای تیمسار نوآموز و جلال طالبی که اصلا فکرش را نمی کردم چنین کاری کنند. آقای طالبی هم به لحاظ شخصیتی انسان بسیار بزرگواری است ولی سیستم مدیریتی اش در مربیگری به شدت ضعیف است و بازیکنان در اردو از او سو استفاده می کردند. همین الان هم هم دوره ای های ما به طنز بی احترامی هایی که به ایشان شده را عنوان می کنند. به هرحال در خارج زندگی کرده بود و تحکم لازم را نداشت به همین علت به مشکل خورد. بزرگترین مشکل آقا جلال هم حالا بحث فنی کنار، سیستم مدیریتی اش بود که خیلی ضعیف عمل می کرد.
پایان قسمت اول
قسمت دوم به زودی منتشر می شود...