کاتالونیا (به اسپانیایی: Cataluña) (کاتالان: Catalunya، اکسیتان: Catalonha) یک منطقه خودمختار اسپانیایی است که در انتهای شمال شرقی شبهجزیره ایبری واقع شدهاست. کاتالونیا یکی از هشت منطقه اسپانیا است که بنا به وضعیت خودمختاریش به عنوان ملیت تعیین شدهاست. کاتالونیا شامل چهار استان بارسلونا، استان لریدا، استان خیرونا و استان تاراگونا است. پایتخت و بزرگترین شهر آن بارسلونا است که دومین شهر پرجمعیت اسپانیا و هسته هفتمین منطقه پرجمعیت شهری در اتحادیه اروپا است. کاتالونیا شامل قلمرو سابق مسیحی کاتالونیاست. این منطقه از شمال به فرانسه و آندورا، از شرق به دریای مدیترانه، از غرب به جوامع مستقل آراگون و از جنوب به بخش خودمختار والنسیا محدود میشود. زبان رسمی آن زبان کاتالان، زبان اسپانیایی و گویش آرانی اکسیتان است.
در اواخر قرن هجدهم، مناطق مارس گوتیا و مارس اسپانیاییتبار توسط امپراتوری کارولنژی به عنوان واسطهای فئودالی در سراسر و در نزدیکی پیرنههای شرقی به عنوان یک مانع دفاعی علیه تهاجم مسلمانان ایجاد شد. ایالتهای شرقی این راهپیماییها تحت حکومت واشنگ فرانکیس، «تعداد بارسلونا»، و بعدها کاتالونیا نامیده میشدند. در سال ۱۱۳۷، کاتالونیا و پادشاهی آراگون از طریق ازدواج تحت پادشاهی آراگون متحد شدند و حکومت کاتالونیا پایهای از قدرت دریایی آراگون و گسترش در دریای مدیترانه بود. در قرون وسطی، ادبیات کاتالان شکوفا شد. بین سالهای ۱۴۶۹ و ۱۵۱۶، پادشاه آراگون و ملکه کاستیل با یکدیگر ازدواج کردند و سلطنت خود را با هم ادغام کردند، همه نهادهای متمایز، دادگاهها) و قانون اساسی را حفظ کردند.
در طول جنگ فرانسه-اسپانیا (۱۶۳۵–۱۶۵۹)، کاتالونیا در برابر حضور گسترده و سنگین حضور ارتش سلطنتی در قلمرو خود، شورش کرد (۱۶۴۰–۱۶۵۲)، و به عنوان یک جمهوری تحت حفاظت فرانسه تبدیل شد. در یک دوره کوتاه فرانسه کنترل کامل کاتالونیا را به عهده گرفت که هزینه اقتصادی بالایی برای کاتالونیا داشت. تا سرانجام ارتش اسپانیا با آن مخالفت کرد و تحت شرایط معاهده پیرنه در سال ۱۶۵۹، که به جنگ گسترده فرانسه و اسپانیا پایان داد، پادشاهی اسپانیا بخشهای شمالی کاتالونیا را که عمدتاً در روسیسلون در فرانسه مستقر بودند، متوقف کرد. در طول جنگهای جانشینی اسپانیا (۱۷۰۱–۱۷۱۴)، پادشاهی آراگون در مقابل بوربن فیلیپ پنجم ایستاد و پیروزیهای بعدی منجر به لغو نهادهای غیر کاستیلی در کل اسپانیا و جایگزینی زبانهای لاتین و دیگر زبانها (مانند کاتالان) با اسپانیایی در اسناد قانونی شد.
در قرن نوزدهم، کاتالونیا به شدت تحت تأثیر جنگهای ناپلئونی و کارلست قرار گرفت. در نیمه دوم قرن بیستم، کاتالونیا صنعتی شدن را تجربه کرد. به عنوان ثروت از رشد صنعتی، کاتالونیا شاهد یک رنسانس فرهنگی همراه با ملیگرایی شد، در حالی که چندین جنبش کارگری ظاهر شد. در سال ۱۹۱۴، چهار استان کاتالان تشکیل یک مشترکالمنافع دادند و با بازگشت دموکراسی در جمهوری دوم اسپانیا (۱۹۳۱–۱۹۳۹)، کاتالونیا به عنوان یک دولت خود مختار دوباره بازسازی شد. پس از جنگ داخلی اسپانیا، دیکتاتوری فرانکو اقدامات سرکوبگرانه، لغو موسسات کاتالان و منع استفاده رسمی از زبان کاتالان را تصویب کرد. از اواخر دهه ۱۹۵۰ تا اوایل دهه ۱۹۷۰، کاتالونیا شاهد رشد سریع اقتصادی و جذب بسیاری از کارگران از سراسر اسپانیا بود که بارسلونا را یکی از بزرگترین مناطق شهری صنعتی در اروپا ساخت و کاتالونیا را به مقصد مهم توریستی تبدیل کرد لذا در دوران انتقال به دمکراسی (۱۹۷۵–۱۹۸۲)، کاتالونیا استقلال محلی قابل توجهی در امور سیاسی، آموزشی، زیستمحیطی، فرهنگی به دست آورد و در حال حاضر یکی از جوامع پویای اقتصادی در اسپانیا است.
کاتالونیا به لحاظ مالی و بانکی و امور بندری مهمترین بخش خودمختار اسپانیا بهشمار میرود و نزدیک به ۲۱ درصد تولید ناخالص ملی اسپانیا در کاتالونیا انجام میشود. یکی از خواستههای دولت کاتالونیا در سالهای اخیر پرداخت سهم کمتری از مالیاتهایی که از مردم این ایالت اخذ میشود به دولت مرکزی و تعیین سقف مالیاتها توسط دولت محلی بودهاست. آنها معتقدند تعهدات مالی این ایالت به دولت مرکزی باعث شده تا کاتالونیا به رغم توان اقتصادی بالایش به مقروضترین ایالت اسپانیا بدل شده و نزدیک به ۴۲ میلیارد یورو بدهی داشته باشد.
گرایشهای جدایی خواهانه در کاتالان که در دهههای گذشته در اقلیت بود در سالهای اخیر قدرت بیشتری گرفتهاند. جداییخواهان کاتالونیا و شماری از اقتصاددانان معتقدند جدایی این ایالت از دولت مرکزی به سود آن خواهد بود چرا که ۲۷ درصد صادرات اسپانیا از این منطقه است و ۲۵ درصد توریستهای اسپانیا نیز مقصدشان کاتالونیا است. همچنین سهمی که کاتالونیا از دولت مرکزی میگیرد ۱۵ میلیارد یورو کمتر از سهمی است که کاتالونیا به خزانه مرکزی میپردازند. این در حالیست که برخی کارشناسان اقتصادی دیگر معتقدند کاتالونیای مستقل به لحاظ اقتصادی توان ادامه حیات ندارد به ویژه اگر به عضویت اتحادیه اروپا پذیرفته نشود و صادراتش به اسپانیا نیز قطع شود.
طبق آخرین همهپرسی در ژوِییه ۲۰۰۶ کاتالونیا به بخشی خودمختار تبدیل شد و از نظر درآمدهای مالیاتی و کنترل بر مرزها و فرودگاهها و قوانین مهاجرتی مستقلتر از قبل شد. پس از برگزاری یک همهپرسی در خصوص استقلال کاتالونیا از اسپانیا و موافقت رایدهندگان، پارلمان کاتالونیا در ۲۷ اکتبر ۲۰۱۷ بهطور یکجانبه از اسپانیا اعلام استقلال کرد. در پی این اقدام سنای اسپانیا با حکمی که تصویب کرد خودمختاری کاتالونیا را لغو و حاکمیت مستقیم اسپانیا بر این منطقه را اعمال کرد. در روز ۱ ژوئن ۲۰۱۸ ملیگرایان کاتالونیا بار دیگر کنترل این ناحیه را در دست گرفتند، «کوئیم تورا» رهبر کاتالونیا در مراسم سوگند خود گفت که کابینه او متعهد به تشکیل «دولتی ملی در قالب جمهوری» است. وی از نخستوزیر جدید اسپانیا، پدرو سانچز، خواست: «بیایید صحبت کنیم. بیایید مسئله را حل کنیم، بیایید خطر کنیم، من و شما. ما نیازمند آن هستیم که دور یک میز بنشینیم و مذاکره کنیم؛ دولت در برابر دولت.» ۸ مرد و ۶ زن کابینه جدید کاتالونیا را تشکیل میدهند و السا آرتادی سخنگوی جدید آن میباشد. نخستین شهرکهای شناخته شده انسانی در حال حاضر در کاتالونیا در ابتدای پارینهسنگی میانی بود. دوران نوسنگی در کاتالونیا حدود ۶۰۰۰ سال قبل از میلاد آغاز شد، هرچند به دلیل فراوانی جنگلها رشد جمعیت شهرتهای ثابت از شهرهای دیگر کندتر بود.
بر پایه آخرین سرشماری که توسط دولت در سال ۲۰۰۹ انجام گرفت. اکثریت مردم اسپانیایی را به عنوان زبان خود بیان کردند (۴۶٫۵۳٪ اسپانیایی و ۳۷٫۲۶٪ کاتالان). در استفاده روزانه ۴۵٫۹۲٪ ادعا داشتند بیشتر از زبان اسپانیایی و ۳۵٫۵۴٪ از زبان کاتالان به عنوان زبان اصلی و ۱۱٫۹۵٪ نیز ادعا داشتند که از هر دو زبان به یک میزان استفاده میکنند. تفاوت قابل توجهی که بین بارسلونا (و تا حدود کمتری منطقه تارگونا) با دیگر نقاط کاتالان دیده میشود این است که زبان اسپانیایی در این دو منطقه بیشتر از دیگر مناطق صحبت میشود در حالی که در سایر مناطق این ایالت زبان کاتالان غالب است.
در زمان حکومت دقیانوس که مصادف با قدرتگیری اردشیر بابکان در ایران و راندن بسیاری از نجبای اشکانی بود، مردم کاتالونیا از دو نجیبزاده ایرانی «آبدوس و سنان» یاد میکنند که شاهزادگانی جنگاور بودند و به مردم این منطقه فنون رزم آموخته و خود نیز در همین راه کشته شدند و پس از آن به مقام قدیس رسیدند. این دو ایرانی از احترام بسیاری در فرهنگ کاتالونیا برخوردارند و جشن بزرگداشت آن دو توسط کلیسای کاتولیک در ماه ژون است.
کاتالانها مردم کاتالونیا بخشی خودمختار در شمال شرقی کشور اسپانیا و کسانی که اصلیت شان به آنجا بازمیگردد هستند. همچنین ساکنان بخشی از جنوب فرانسه که مجاور کاتالونیا است و در کاتالونیا به کاتالونیای شمالی و در فرانسه به پایس کاتالان معروف است نیز معمولاً کاتالان شمرده میشوند. اکثر کاتالانها در اسپانیا زندگی میکنند که تعدادشان بیش از ۷ میلیون نفر است. حداقل ۱۰۰٬۰۰۰ کاتالان زبان در فرانسه زندگی میکنند و بیش از ۳۱٬۰۰۰ در اندورا و ۲۰٬۰۰۰ نفر در ایتالیا (اکثراً در ساردنی) هستند. به علاوهٔ اینها تعداد نامعلومی از آنها در زمان قدرتمندی امپراطوری اسپانیا به قارهٔ آمریکا رفته و کلونیهای مهمی در شیلی ٫ کوبا، پورتوریکو، جمهوری دومینیکن و عموماً در آمریکای لاتین ایجاد کردهاند. کاتالانها اکثراً مردمی کارگر یا کشاورز بودهاند که به انحاء مختلف با اشرافیت و حکومت مرکزی که مادرید نماد آن بهشمار میرود در تعارض بودهاند. حتی ریشهٔ هیجان و خشونت وافر موجود در دربی ال کلاسیکو که همان مسابقهٔ میان دو تیم فوتبال بارسلونا و رئال مادرید است به همین تعارض تاریخی بازمیگردد.
جنبش ناسیونالیسم کاتالونیا خواستار به رسمیت شناخته شدن شخصیت سیاسی کاتالونیا با منطقه کاتالونی زبان است. این جنبش در دوران رمانتیسم در اواسط قرن نوزدهم متولد شد. این جنبش به همراه جنبش ناسیونالیسم باسک، از مردمیترین جنبشهای مقاومت در برابر گرایشها سانترالیسم و همگون سازی دولت مدرن اسپانیا است. این جنبش در رنسانس یا احیای فرهنگی و ادبی ریشه دارد که در سال ۱۸۳۳ با نام «رنایخنسا» آغاز شد و به زمانی باز میگردد که «کارلس آریباو» قصیده «به سرزمین پدری» را به زبان کاتالونی منتشر کرد. این زبانی بود که عملاً در آن زمان استفاده نوشتاری نداشت. ناسیونالیسم کاتالونیا بر مبنای قومیت استوار نیست، بلکه بر اساس زبان، فرهنگ، تاریخ و سرزمین استوار است و از نظر سنتی عمیقاً از مذهب کاتولیک تأثیر پذیرفتهاست. «والنتی آلمیرال» بنیانگذار ناسیونالیسم کاتالونیایی از سال ۱۸۷۹ تا ۱۸۸۷ بر عرصه کاتالان تسلط داشت و به این جنبش ماهیتی سیاسی بخشید. وی برای اولین بار روزنامهای به زبان کاتالونب منتشر ساخت. عقیده و خط فکری او بر مبنای استقرار حکومت فدرالی از نوع آمریکایی استوار بود. در سال ۱۸۸۵، یک نهاد فرهنگی کاتالونی «لوح یاد بود دفاع از منافع اخلاقی و مادی کاتالونیا» را که به امضای روشنفکران و صنعتگران آن منطقه رسیده بود، به شاه آلفونس دوم هدیه کرد. مدتی بعد برخی از اعضای این نهاد نخستین حزب ناسیونالیست کاتالونیا را بنیان نهادند که «لیگادو کاتالونیا» (اتحاد کاتالونیا) نام داشت. این حزب دارای گرایشها رمانتیزم و از نظر اجتماعی محافظه کار بود. نخستین موفقیت آن دفاع از خاستگاه قانون مدنی کاتالان بود. این قانون برای «باسس مانرسا» که از شخصیتهای مطرح منطقه بشمار میرفت، الهام بخش واقع شد؛ و او در سال ۱۸۹۲ پیشنهاد اصلاحات سیاسی را ارائه کرد. این پیشنهاد که جمعی از هنرمندان، فرهیختگان و لیبرالها در نوشتن آن نقش داشتند، خواستار دولت فدرال، رسمیت یافتن زبان کاتالونی و حق رأی صنفی بودند. در سال ۱۹۰۱ این حزب نام خود را به حزب «منطقه گرا» تغییر داد. جایگاه ناسیونالیسم کاتالونی در بین مردم در این ایالت ناسیونالیسم به لایههای گستردهتر جامعه نفوذ کرده و تبدیل به گفتمان برتر سیاسی گردید. حزب از نظر انتخاباتها چنان محبوبیتی داشت که تقسیمبندی سیاسی سنتی اسپانیا از «محافظه کار – لیبرال» به «منطقه گرا – جمهوریخواه» تبدیل شد. در سال ۱۹۰۶ «انریک پارت دلاریبا» که رهبری حزب را بر عهده داشت، کتابی آموزشی به نام «ملیت کاتالان» را منتشر کرد. پارت نیز همچون سایر ناسیونالیستهای کاتالان، از «پان ایبریانیسم» دفاع میکرد. _پان ایبریانیسم پان ایبریانیسم آموزهای سیاسیاست که از اتحاد شبه جزیره ایبزیا حمایت میکند. این شبه جزیره از ایالت کاتالونیا و کاستیل اسپانیا، قسمتی از کشور فرانسه و جزایر اقیانوس اطلس و بخشی از کشور پرتغال تشکیل میشود. این تفکر در قرن هجدهم میلادی به وجود آمد و به سرعت ماهیت جمهوری خواهانه و فدرالی و مترقی یافت؛ ولی این تفکر در پرتغال با وجود حمایت افراد و چهرههای مهم و با نفوذی همچون «تئو فیلو براگا» و «آنترو کوئنتال»، رونق چندانی نیافت. ایبریانیسم را میتوانیم به عنوان نوعی ناسیونالیسم وحدت گرا نظیر جنبشهای وحدت ایتالیاییها و آلمانها تلقی نماییم. انریک پارت دلا در ۱۹۱۴ به ریاست سازمان جدید «مانکو مونیتات» برگزیده شد که از نظر اداری چهار ایالت کاتالان (بارسلون، خرونا، لریذا و تاراگونا) را در بر میگرفت. این نخستین خود مختاری بود که در اسپانیا اعطا شده بود. در سال ۱۹۲۳، دیکتاتوری ژنرال «پریمو دریورا» این خود مختاری را لغو کرد. سپس در سال ۱۹۳۰، سوسیالیستها، جمهوری خواهان و ناسیونالیستهای کاتالونیا، علیه دیکتاتوری ژنرال پریمو ائتلاف کردند که به پیمان «سن سباستین» شهرت یافت. رهبری این ائتلاف بر عهده «ماچیا» رهبری ناسیونالیستهای چپگرا بود. پس از این ائتلاف کاتالونیا در سال ۱۹۳۲ بار دیگر به خود مختاری دست یافت و این نتیجه ائتلاف میان گروههای مختلف کاتالونی بود. سپس در دوران جنگ داخلی اسپانیا (از ۱۹۳۶ تا ۱۹۳۹) خود مختاری کاتالونیا افول کرده و بعد از جنگ و با به قدرت رسیدن ژنرال فرانکو که حکومتی فاشیستی به وجود آمد، عملاً کاتالونیا بار دیگر خود مختاری خود را از دست داد و تبدیل به مستعمره حکومت فرانکو شد. رهبران ناسیونالیسم کاتالونی در دهه ۱۹۷۰ فعالیتهای علنی خود را از سر گرفت. نظام شبه فدرال اسپانیا در سال ۱۹۷۸، امتیازی بود که در ازای مشارکت ناسیونالیستهای کاتالونیا و باسک؛ در گذار به دموکراسی به آنها داده شد، کاتالونیا در سال ۱۹۷۹، به جایگاه تازهای دست یافت. «خوردی پوخول»، بنیانگذار و رهبر حزب ناسیونالیست معتدل «همگرایی دموکراتیک کاتالونیا» در تمام انتخابات مستقلی که پس از سال ۱۹۸۰، برگزار شد به پیروزی دست یافت. این حزب خواستار این بود که اسپانیا، کاتالونیا را به عنوان یک ملت به رسمیت بشناسد و آرزوی حکومتی چند ملیتی را در سر میپروراند. یکی دیگر از پیشنهادها این حزب، این بود که اتحادیه اروپا باید تنوع فرهنگی خود را محترم بشمارد و با پرهیز از اشتباهات تاریخی ملتسازی، پایههای خود را بر اساس این تنوع فرهنگی بسازد. در نهایت ایالت کاتالونیا طی رفراندوم سال ۲۰۰۸ با رأی ۷۵٪ مردم اسپانیا به خود مختاری بیشتری دست یافت و نام این منطقه به نام کشور کاتالونیا در سازمان ملل ثبت گردید و اکثر سازمانهای بینالمللی دارای نماینده مستقل میباشد. پس از این رفراندوم رئیسجمهور کاتالونیا «پاسکال ماراگال» گفت: مردم کاتالونیا برگ جدیدی در تاریخ اروپا و جهان نوشتند.
جاذبه های گردشگری شهر بارسلون وقت استراحت برای بازدیدکنندگان باقی نمیگذارد. دیدنی های بارسلونا از شاهکارهای آنتونی گائودی گرفته تا پارکها، کاخها و موزهها را شامل میشود که هر کدام، جادوی مخصوص به خودشان را به نمایش میگذارند. شهر بارسلون، طرفداران بسیاری در میان گردشگران دارد. هنر و معماری تماشایی بارسلون، تاریخ غنیاش که به قرون وسطی بر میگردد، و بناهای مدرن آن به زیبایی با هم ترکیب شده و مقصد ایدهآلی را برای گشت و گذار به وجود آوردهاند. اگر به اسپانیا و شهر بارسلون سفر کردید، بازدید از مکانهای دیدنی زیر را فراموش نکنید.
۱. پارک گوئل
پارک گوئل، یکی از تحسین برانگیزترین پارکهای عمومی در دنیا به حساب میآید و طراحی آن را معمار مشهور اسپانیایی، یعنی آنتونی گائودی، بین سالهای ۱۹۰۰ تا ۱۹۱۴، انجام داده است. قرار بود این پارک را به شکل یک مجموعهی مسکونی بسازند که البته این طرح عملی نشد و امروزه پارک گوئل به محلی برای به نمایش گذاشتن نبوغ و خلاقیت گائودی تبدیل شده است. بازدیدکنندگان میتوانند در محیط شاد این پارک به تفریح بپردازند و از موزهی کوچک داخل آن نیز دیدن کنند. در این مکان میتوانید سوغات هم تهیه کنید. از تراس گوئل میتوان پانورامایی از کل شهر و دریا را مشاهده کرد که گائودی خودش هم شیفته این منظره بود. خانه موزهی گائودی که توسط باغهای دلنوازی محصور شده، در همینجا قرار دارد و مجموعهای از آثار هنری و اسباب و اثاثیه طراحی شده توسط او را به نمایش میگذارد.
۲. ساحل بارسلونتا
ساحل بارسلونتا (Barceloneta Beach)، توریستیترین و شلوغترین ساحل شهر بارسلونا به شمار میرود و به راحتی قابل دسترس است. اگر وقت داشتید، حتماً سری به این ساحل بزنید و غذاهای دریایی تازهی آن را در یکی از رستورانها یا کلبههای ساحلی آن امتحان کنید. همچنین علاوه بر شنا کردن، ورزشهای آبی دیگری را هم برای این ساحل در نظر گرفتهاند تا تنوع تفریحات آن بیشتر شود.
۳. کلیسای ساگرادا فامیلیا
ساگرادا فامیلیا (Basilica de la Sagrada Familia) معروفترین بنای آنتونی گائودی به حساب میآید و به یکی از نمادهای شهر بارسلون تبدیل شده است. در سال ۱۸۸۳ ، آنتونی گائودی را برای طراحی این باسیلیکا به عنوان یک کلیسای نئوگوتیک انتخاب کردند. نمای بیرونی این کلیسا از تمامی ابعاد، منظرهای تماشایی دارد و طراحی داخلی آن را هم به همان میزان با هنرمندی انجام دادهاند. با پرداخت هزینهای اندک میتوانید از داخل و از برج این کلیسا هم دیدن کنید و دورنمای شهر را از بالا ببینید.
یکی از نامتعارفترین کلیساها در اروپا کلیسای ساگرادا فامیلیا است. این بنا که در فهرست یونسکو نیز به ثبت رسیده، در بخش شمالی شهر واقع شده و برجهای دوکیشکل آن از بناهای دیگر مرتفعتر هستند. به جای پیروی از نقشهها، او معماری فراواقع گرایانه خاص خود را خلق کرد. گائودی یک ایده قطعی در ذهن نداشت و ترجیح میداد در طی روند به نقشه چیزی اضافه کند یا آن را تغییر دهد. اگرچه او برای اتمام پروژه ده تا پانزده سال را پیشبینی کرده بود اما ساخت این کلیسا هرگز تمام نشد. هنوز هم هیچکس نمیداند که آیا این کار به پایان میرسد یا خیر! نما و سردرهای آن با نمایی از میلاد، رستاخیز و مصائب مسیح بسیار چشمگیر است. فضای وسیع داخلی بنا ۹۰ متر طول و ۶۰ متر ارتفاع دارد و سقف به همراه جزئیات تزیینی بسیار و نوری که از پنجرههای استیند گلس (شیشههای رنگی) به داخل میتابد، شما را مسحور میکند.
۴. بازار بوکریا
بازار بوکریا، بازاری عمومی و بزرگ در شهر بارسلون است و میتوانید از طریق خیابان معروف رامبلا به آن دسترسی داشته باشید. بوکریا، یکی از معروفترین مکانهای گردشگری بارسلونا و یکی از بزرگترین خواربارفروشیها در اروپا به شمار میرود و ظاهراً تاریخ تأسیس آن به سال ۱۲۱۷ میلادی برمیگردد. انواع سبزیها و میوههای تازه در این بازار پیدا میشود و میتوانید برای تجدید قوا، سری هم به رستوران معروف واقع در مرکز بازار بزنید.
۵. تپه مونجوئیک
مونجوئیک (Montjuïc) بر روی تپهای در محل یک گورستان قدیمی یهودی واقع شده که معنی نامش نیز به همین موضوع اشاره دارد: «کوهستان یهودیان». این مکان که ۲۱۳ متر بالاتر از سطح دریا قرار گرفته و جاذبههای فراوانی مانند یک دژ نظامی، پارک تفریحی تیبیدو (Tibido Amusement Park) باغها و موزه ملی هنر کاتالونیا (Museu Nacional d'Art de Catalunya) را داراست. همچنین مونجوئیک میزبان مسابقات تابستانی المپیک ۱۹۹۲ بوده که گردشگران میتوانند از استادیومی که مسابقات در آن برگزار میشد، بازدید کنند.
اگر به دنبال مکانی باصفا میگردید که به چشمانداز زیبای شهر اشراف داشته باشد، این تپه را در لیست بازدیدهایتان قرار دهید. این تپه طرفداران بسیاری در میان گردشگران دارد و بیشتر به خاطر تلهکابینهای هیجانانگیزش به شهرت رسیده است که مستقیما شما را به سمت قلعهی مونجوئیک میبرند.
۶. ورزشگاه نیوکمپ
از سال ۱۹۵۷ میلادی تا به امروز، بازیهای خانگی تیم فوتبال بارسلونا در ورزشگاه نیوکمپ انجام میشود. این استادیوم با وسعتی نزدیک به ۵۵،۰۰۰ متر مربع توانسته عنوان بزرگترین ورزشگاه در اروپا را به خود اختصاص بدهد و به نوعی، مایهی افتخار طرفداران فوتبال به حساب میآید. حتی کسانی که علاقهای به فوتبال ندارند نیز از عظمت و شور و هیجان این استادیوم به وجد میآیند و آن را تحسین میکنند.
۷. موزه پیکاسو
پابلو پیکاسو، یکی از معروفترین و محبوبترین هنرمندان قرن ۲۰ میلادی بود و شاهکارهای بسیاری از او به جای مانده است که بعضی از آنها در موزه پیکاسو به نمایش گذاشته میشوند. دوست و منشی پیکاسو، مجموعهای از آثار او را به این مکان اهدا کرد و اینگونه بود که موزهی پیکاسو پایهگذاری شد. ساختمان این موزه نیز به نوبهی خود ارزش دیدن دارد. ساختمان آن ۵ عمارت قرون وسطی متصل به هم و حیاطهایی زیبا را در برمیگیرد.
۸. کلیسای سانتا ماریا دل مار
کلیسای سانتا ماریا دل مار (Santa Maria del Mar)، یکی از بهترین نمونههای سبک گوتیک به حساب میآید و ظاهر سادهی داخل این بنا، جذابیت آن را بیشتر به نمایش میگذارد. علاوه بر پنجرههای رنگی و برجهای هشت ضلعی این کلیسا، میتوانید از مقبرهی افرادی دیدن کنید که در تاریخ این ساختمان نقش داشتهاند.
۹. پارک سیتادلا
پارک سیتادلا (Parc de la Ciutadella)، زمانی تنها فضای سبز شهر بارسلون محسوب میشد و امروزه میتوانید در میان هیاهوی شهر، این پارک خوشمنظره را برای قدم زدن انتخاب کنید. پارک سیتادلا چندین جاذبهی دیدنی دیگر از جمله یک موزه و باغ وحش را هم در برمیگیرد و گردشگران و مردم محلی را به سمت خود جذب میکند.
۱۰. محله گوتیک
محله گوتیک (Gothic Quarter) به مدت دو هزار سال مرکز معنوی و دنیوی بارسلونا بوده است. بناهای روم باستان و به خصوص قرون وسطی در این محله حاکم هستند. کلیسا جامع قرون وسطایی مونته تابور (Monte Tabor) در این محله، جایی است که کریستف کلمب بعد از اولین سفرش به دنیای جدید توسط پادشاهان کاتولیک مورد استقبال قرار گرفت و از قرن ۱۴ و ۱۵ میلادی تبدیل به مرکز حکومت مقامات شهر شد. در محله گوتیک بیهدف پرسه بزنید، خیابانها و کوچههای باریک سنگفرش را کشف کنید، به صدای مکالمه و خنده مردم گوش دهید یا به تماشای نوازندگان گیتار فلامنکو بنشینید. برای استراحت هم میتوانید به کافههای کوچک تراسدار بروید. یادتان نرود که حتماً از موزه پیکاسو دیدن کنید.
فکت های کاتالونیا
۱. بارسلونا، پایتخت منطقهی خود مختار کاتالونیا محسوب میشود. کاتالونیا چهار شهر را در بر دارد که عبارتند از، بارسلونا، «جیرونا» (Girona)، «لیجا» (Lleida) و «تاراگونا» (Tarragona).
۲. برای پیدایش بارسلونا دو نظریه وجود دارد. یکی بیانگر این است که ۴۰۰ سال قبل از پیدایش شهر رم، اسطورهای به نام «هرکول» (Hercules) این شهر را بنا نهاد.
در نظریهی دیگر، تاسیس این شهر به قرن سوم و به «همیلکار بارسا» (Hamilicar Barca)، پدر «هانیبال» (Hannibal)، سیاستمدار و فرماندهی نظامی، نسبت داده میشود که پیرو آن این شهر نیز «بارسینو» (Barcino) نامیده شد.
۳. این منطقه با بهره بردن از آب و هوای مدیترانهای که زمستانهای مرطوب و معتدل و تابستانهای گرم و خشکی دارد، در فصل گرما میانگین دمای ۲۷ درجه و در زمستان میانگین دمای ۱۳ درجه را به خود میبیند.
۴. بارسلونا با سالانه بیش از ۸ میلیون گردشگر، پس از لندن، پاریس و استانبول بیشترین تعداد بازدیدکننده را در اروپا به خود میبیند. همچنین این منطقه در جایگاه دوازدهم پرگردشگرترین شهرهای جهان قرار دارد.
۵. شهر بارسلونا بزرگترین شهر در نواحی ساحلی مدیترانه است. همچنین پس از شهر مادرید، با جمعیت ۱/۵ میلیون نفری خود، دومین شهر بزرگ اسپانیا نیز محسوب میشود.
۶. مردم بارسلونا علاوه بر زبان اسپانیایی، به زبان مخصوص کاتالونیا نیز صحبت میکنند. زبان کاتالونیایی تا ۹۵٪ به زبان اسپانیایی شباهت دارد.
۷. بندر این شهر بزرگترین بندر و لنگرگاه کشتیها در جهان است. در طول سال حدودا نزدیک به ۴ میلیون کشتی از این بندر گذر میکنند.
۸. امروزه بارسلونا نزدیک به ۵ کیلومتر نوار ساحلی دارد که بهترین ساحلهای شهری را در جهان شامل میشود. این در حالی است که تا المپیک سال ۱۹۹۲، این سواحل تنها کاربرد صنعتی داشتند و پس از آن با انتقال این صنایع، به شکل امروزی تبدیل شد.
۹. زمانی که از بارسلونا صحبت میشود، نمیتوان از باشگاه فوتبال این شهر سخن نگفت. همانطور که احتمالا میدانید، باشگاه فوتبال این شهر با نام «بارسلونا» (FC Barcelona) از مهمترین و با ارزشترین تیمهای فوتبال در سطح جهان محسوب میشود. همچنین استادیوم این باشگاه با نام «نیو کمپ» (Camp Nou) بزرگترین استادیوم فوتبال، در قارهی سبز به شمار میرود. این استادیوم همراه با موزهی اختصاصیاش، سالانه بیش از ۱ میلیون گردشگر را به خود میبیند.
۱۰. خیابان «رامبلا» (La Rambla) معروفترین خیابان این شهر محسوب میشود. این خیابان از تقاطع و به هم پیوستن ۵ خیابان مختلف تشکیل شده است.
۱۱. شلوغترین خیابان اسپانیا در این شهر واقع شده است. خیابان «پورتال د انجل» (Portal de l’Angel) که به نوعی تنها پیادهرو است و عبور ماشین در آن ممنوع است، با میانگین رفت و آمد ۳۵۰۰ نفر رهگذر در هر ساعت، شلوغترین خیابان این شهر محسوب میشود.
۱۲. رانندگی در بارسلونا بسیار خطرناک است؛ به طوری که در هر ۱۹ ثانیه یک تصادف صورت میگیرد.
۱۳. نزدیک به ۱۰٪ سطح این شهر، توسط ۶۸ پارک پوشیده شده است.
۱۴. بارسلونا به طور کلی ۹ بنای ثبت شده در آثار یونسکو دارد.
۱۵. یکی از مشهورترین معماران جهان، «آنتونی گاودی» (Antoni Gaudi) است که اهلیتش به شهر بارسلونا بازمیگردد. او که معمار بناهای متعدد و معروفی در سطح جهان است، تعداد ۷ عدد از آثارش در بارسلونا، به ثبت ملی در یونسکو رسیده است.
۱۶. در ابتدا قرار بود برج ایفل در این شهر ساخته شود و مهندس آن، «گوستاو ایفل» (Gustave Eiffel)، این شهر را برای بنای خود در نظر گرفته بود؛ اما این پروژه توسط دولت وقت اسپانیا نامناسب خوانده شد و در نتیجه لغو شد.
۱۷. بارسلونا اولین و تنها شهری است که از خانوادهی سلطنتی بریتانیا مدال «طلای سلطنتی» (Royal Gold Medal) را، برای معماری شهر گرفته است.
۱۸. در سال ۱۸۸۸ تندیسی از کریستوف کلمب در این شهر بنا شد؛ جهانگرد ایتالیایی که اولین مسافر و کاشف قارهی آمریکا محسوب میشود.
۱۹. شاید باورش عجیب باشد که موسیقی فلامینگو به عنوان موسیقی اصیل کشور اسپانیا، در بارسلونا پرطرفدار نیست! در حالی که موسیقی محلی این شهر، به نوعی اقتباسی است از موسیقی «راک اند رول» (Rock-N-Roll) که در سطح شهر از محبوبیت بالایی برخوردار است.
۲۰. در انتها جالب است بدانید که شهر بارسلونا با شهر اصفهان پیمان خواهر خواندگی دارد.
......................................................
آرشیو