کشتار مدرسه ی بسلان را میتوان نمادی ابدی از دیوانگی و بربریت ذات بشر دانست، جایی که ایدئولوژی شعور را فاسد کرد. با سایت اسپاینس همراه شوید.
بشر از بی اخلاقی رنج میبرد، از اینکه برای خوب بودن باید چیزی را پرستید و نوعی را الگو کرد. تا زمانی که بی رحمی و قصاوت باشد آدم، انسان نخواهد شد. “ساراماگو”
در سال های اخیر اخبار و مطالب زیادی را درمورد گروگانگیری ها در مدارس و خصوصا دبیرستان های آمریکا شنیده ایم ولی واقعیت این است که در برابر کشتار مدرسه ی بسلان هیچ کدام از این موارد قابل قیاس نیستند.
مدتی پس از قتل عام ویرجینیا تک در آمریکا در سال 2007 یکی از مجلات محلی نوشته بود: پدر و مادرها باید بدانند که اگر نمیتوانند فرزندی آرام، بدون تنفر و پاک تربیت کنند هرگز بچه دار نشوند چراکه انسان موجودی بسیار پست از چیزی است که فکر میکنید. انسان میتواند بیرحمی را به حد نهایت برساند.
این جمله با وجود تمام بدبینی خود (و فاکتور گرفتن از عامل ژنتیک) تنها با مطالعه ای کوتاه درمورد تاریخ بشر قابل درک است چراکه بشر به تنهایی عامل نابودی بسیاری از گونه های جانوری، گیاهی و … بوده است.
در تاریخ 1 سپتامبر 2004 گروهی مسلح و تندرو از مسلمانان چچن در اقدامی جنون آمیز و در روزی که بیش از 3000 هزار نفر در مدرسه ی عمومی بسلان و برای آغاز سال تحصیلی جدید جمع شده بودند اقدام به گروگانگیری کردند. حقیقت این است که با توجه به دیدگاه های گاها عجیب ساختار سیاسی شووری که روسیه سطحی کمتر اما عصاره ای غلیظ از آن است حقیقت ماجرا هرگز بازگو نشد و تا به امروز نیز دقیقا مشخص نیست که تعداد دقیق تروریست ها چند نفر بوده و اینکه چگونه ممکن است یک گروگانگیری تا به این اندازه تلفات داشته باشد.
حمام خون، کشتار مدرسه ی بسلان در روسیه
آغاز گروگانگیری
در اولین روز از سال تحصیلی جدید در روسیه گروهی از حزب اسلام گرای چچن بنام ریاضالصالحین از جنگل های اطراف مدرسه ی بسلان خارج شده و به سمت مدرسه یورش بردند و با توجه به اینکه این روز، روز اول مدرسه بود جمعیت بسیاری از پدر مادر ها و فرزندانشان در محوطه ی مدرسه حضور داشتند. در ساعت 9:11 دقیقه خودرویی که بنظر میرسید خودروی پلیس است وارد حیاط مدرسه شد و حدود نیم ساعت بعد یک کامیون نظامی نیز وارد مدرسه شد.
تا این زمان همه فکر میکردند که این نیروها در واقع نیروهای پلیس روسیه هستند که قصد اجرای یک مانور امنیتی را دارد، اما پس از مدتی و بر اساس گزارش ها زمانی که تروریست ها که تعداد دقیق آنها هرگز مشخص نشد مدرسه را دوره کردند با تیراندازی هوایی تقریبا نیمی از جمعیت را به اجبار وارد ساختمان مدرسه کردند.
در این زمان نزدیک به 50 نفر موفق به فرار شدند و درنهایت پلیس نیز سر رسید که اولین درگیری در همین زمان آغاز شد. بر اساس گزارشات در این درگیری چند دقیقه ای میان نیروهای پلیس و تروریست ها 3 پلیس و حداقل یک تروریست کشته شدند که در همین حین تروریست ها موفق به قفل کردن تمام درها و تبدیل کردن مدرسه به یک دژ گردیدند، اما نکته ی عجیب اینجاست که در حالی که دولت روسیه تعداد گروگانها را بین 200-300 و مدتی بعد و به شکلی عجیبتر عدد دقیق 354 را عنوان کرد بعدها مشخص شد که این تعداد 1128 نفر بوده است!، مسئله ای که موجب افزایش تلفات عجیب این گروگانگیری شد.
گروگانگیر ها در ابتدا همه را به سالن بزرگ مدرسه برده و در آنجا گوشی های موبایل را جمع کردند، سپس عنوان کردند که هیچ کس حق ندارد به زبان اوستیایی صحبت کند و همه باید به روسی حرف بزنند که چندین نفر از گروگان ها تنها به دلیل اینکه زبان روسی را نمیدانستند کشته شدند.
گروگان گیرها لباس نظامی سبز و ماسک هایی سیاه که مخصوص نیروهای ویژه گروهک های چچن بود برتن داشتند. در اقدامی دیگر چیزی بین 15 تا 20 نفر از مردان قوی هیکل از جمعیت جدا شده و به مکانی دیگر برده شدند. بر اساس گزارشات در این زمان حداقل یکی از تروریست ها نسبت به تعداد زیاد کودکان اعتراض کرده بود که رئیس تروریست ها او را به میان 15 تا 20 گروگان جدا شده انداخته و با استفاده از ریموت کمربند انفجاری او را منفجر کرده بود. در این انفجار تعداد زیادی از این 20 نفر کشته شدند که مابقی مدتی بعد با شلیک به سر به قتل رسیدند.
کشتار مدرسه ی بسلان از بسیاری لحاظ یکی از خونین ترین وقایع تاریخ است چراکه تعداد کودکان کشته شده در این گروگان گیری تا به امروز نیر نمونه ی دیگری ندارد.
در قدم بعدی تیم تروریستی کودکان را در کنار پنجره ها ردیف کردند تا از آنها به عنوان سپر انسانی استفاده کنند، در این زمان صدها نفر از نیروهای پلیس و یگان ویژه ی ارتش روسیه مدرسه ی بسلان را محاصره کردند که تروریست ها هشدار دادند در صورت کشته شدن هریک از آنها 50 نفر را خواهند کشت. بر اساس بررسی ها در همان روز اول محاصره و با توجه به کمبود آب و غذا و عدم اجازه به مادر یک کودک برای تهیه ی داروی قند، 2 کودک زیر 1 سال کشته شده بودند و در این فاصله تروریست ها بسلان را تبدیل به یک انبار مهمات کردند. چندین نفر از تروریست ها تمام محوطه ی باشگاه مدرسه که گروگان ها در آن قرار داشتند را به طور کامل بمب گذاری کردند.
(تصویر زیر در واقع ویدئویی بود که در آن یکی از تروریست ها به نزدیک پای خود اشاره میکند که اتصالی فلزی برای انفجار بمب قرار دارد. تمام افراد حاضر در این صحنه در روز سوم کشته شدند.)
حمام خون، کشتار مدرسه ی بسلان در روسیه
روز دوم
2 سپتامبر روزی بود که دولت روسیه سعی کرد با مذاکره از بوجود آمدن تلفات بیشتر خودداری کند اما تروریست ها مطلقا منطقی نبودند، آنها در خواست جدایی کاملا منطقه ی مسلمان نشین چچن و داغستان را داشتند. در ادامه نیز عنوان کردند که آنها روزه هستند و تمام کسانی که گروگان هستند تا انتهای این داستان با آنها روزه خواهند گرفت که در نتیجه ی همین مسئله از ورود آب و غذا و دارو جلوگیری شد.
در این روز اما رفتار دولت روسیه بسیار عجیب شد به طوری که تبعات این اعمال تا همین امروز نیز دامن این کشور را گرفته است. در ابتدا ولادیمیر پوتین شخصا اعلام کرد که 400 گروگان در مدرسه هستند که ساعاتی بعد این عدد را به عدد 354 تغییر داد، همچنین اعلام شد که تعداد تروریست ها بین 15-20 نفر است که امروزه مشخص شده این تعداد حداقل 34 نفر بوده است.
در این زمان بود که پدر و مادر و مردمان منطقه ی بسلان که در فاصله ای حدود 1 کیلومتری از مدرسه قرار داشتند دست به اعتراض زدند. آنها فریاد میزدند که “پوتین فرزندان ما را نجات بده و چچن را به این وحشی ها بده!“، پس از شنیدن اینکه تعداد گروگان ها به طور رسمی توسط پوتین اعلام شده است فریاد ها بیشتر شد چراکه حداقل 1000 نفر در مدرسه گروگان گرفته شده بودند و مردم منطقه این را میدانستند. باید این نکته را دانست که به طور کلی حکومت شوروی و روسیه در رهایی گروگان اولویت را همواره بر کشتن گروگان گیر ها قرار داده است و تنها دو سال پیش از این حادثه مورد دیگری در مسکو اتفاق افتاد که در آن گروه مسلمان دیگری از چچن به تئاتر مسکو حمله ور شدند و پلیس روسیه با انتشار گازی سمی در محیط تئاتر علاوه بر کشتن تروریست ها حداقل 50 گروگان را نیز به قتل رساند که همین موضوع باعث شد مردم محلی در بسلان فریاد بزنند: “پوتین نمیگذاریم فرزندانمان را مسموم کنی“.
به هر حال در میانه های روز تیمی از مذاکره کنندگان وارد عمل شدند و توانستند 50 نفر را آزاد کنند اما باز هم از ورود آب و غذا جلوگیری شد و کار تا جایی پیش رفت که با توجه به گرمای هوا و جمع شدن همه ی مردم در یک مکان بسیاری مجبور به نوشیدن ادرار خود شدند و بسیاری از کودکان به طور کامل لباس های خود را در آوردند و به مرور توان حرکت را نیز از دست دادند، مسئله ای که موجب افزایش شدید تلفات شد.
به طور کلی رفتار تروریست ها به شدت غیرقابل پیش بینی بود و آنها در روز دوم حداقل یک مرتبه به سمت نیروهای پلیس تیراندازی کردند و بررسی ها نشان میدهند که تعدادی از تروریست ها از مواد مخدر استفاده میکرده اند. به هر حال روز دوم به نسبت با آرامشی نسبی طی شد. (بعدها عنوان شد که تعدادی از اعضای گروه به طور دائم به موسیقی راک گروه رمشتین گوش میکرده اند و سردسته ی گروه بنام خودوف با صدای بلند اذان میداده!)
روز سوم
روز سوم، روزی بود که درنهایت حمام خون به راه افتاد و این اتفاق تا حد زیادی به رفتار عجیب نیروهای ویژه ی روسی مربوط میشود. در این روز مذاکراتی با رئیس جمهور خود خوانده ی منطقه ی چچن “اصلان ماخادوف” انجام شد و قرار بر آزادی گروگان ها به ازای ترک بدون مشکل منطقه به وسیله ی تروریست ها شد و تضمین شده بود که درمورد استقلال منطقه ی چچن صحبت هایی صور بگیرد.
اولین انفجار و آغاز درگیری ها
حدود ساعت 1 ظهر تاریخ 3 سپتامبر و زمانی که توافق شده بود یک تیم پزشکی وارد مدرسه شود به ناگاه صدای انفجار و چند ثانیه بعد گلوله از سمت سالن ژیمیناستیک که محل نگه داری گروگان ها بود شنیده شد. حدود 22 ثانیه بعد صدای انفجار دیگری شنیده شد که این انفجار باعث شد قسمتی از سقف سالن دچار حریق شود و در کمتر از 15 دقیقه سقف سالن به طور کامل آتش گرفته و در نهایت سقوط کرد. بر اساس گزارشان این دو انفجار و سقوط سقف ورزشگاه بر روی کودکانی که دیگر توان حرکت نیز نداشتند موجب مرگ حداقل 165 نفر شد.
اما حقیقت ماجرا دقیقا چه بود؟ چرا تروریست ها که حالا در حال رسیدن به خواسته های خود بودند چنین اقدامی را انجام دادند؟
بر اساس گزارشات “الکساندر تورشین” رئیس پلیس روسیه این تروریست ها بوده اند که درگیری را با اولین انفجار شروع کردند. اما درمورد دلیل اصلی آغاز درگیری ها و به طور کلی انفجار اول (انفجار دوم بوسیله ی تروریست ها صورت گرفته بود) گزارشات ضد و نقیض بسیاری وجود دارد. برای مثال یکی از گروگان ها ی نجات یافته که بعدها به سوئیس نقل مکان کرد عنوان کرده بود که اولین انفجار زمانی رخ داد که تک تیرانداز پلیس یکی از تروریست ها را از ناحیه ی پا هدف قرار داد و تحقیقات نشان میدهد که بسیاری از مردم و نجات یافتگان پیش از انفجار اول صدای شلیک گلوله را شنیده بودند.
در حال حاضر امروزه گزارشات بسیار زیادی درمورد انفجار اول و دلیل اصلی انفجار اول وجود دارد ولی به طور قطع نیمتوان از سهل انگاری های عجیب نیروهای ویژه روسیه گذر کرد. (در سال 2012 در گزارشی عنوان شد که پوتین از همان ابتدا نمیخواست با این تیم مذاکره کند و عنوان کرده بود که اولویت اصلی کشتن تروریست هاست و نه زنده نگه داشتن گروگان ها).
حمام خون، کشتار مدرسه ی بسلان در روسیه
طوفان به پا میشود
پس از انفجار دوم و فرو ریختن سقف باشگاه نیروهای یگان ویژه ی ارتش روسیه وارد عمل شده و به سمت مدرسه هجوم بردند. در اینجا بود که باز هم توانایی های بسیار کم این نیروها در رهایی گروگان مشخص شد و به شکلی عجیب این نیروها در یک ساعت اول درگیری 12 نفر تلفات دادند که از تلفات نیروهای کمتر آموزش دیده ی پلیس نیز بیشتر بود.
به هر حال پس از انفجار دوم و پایین آمدن سقف ورزشگاه بود که قسمتی از دیوار نیمه ی جنوبی ورزشگاه فروریخت و بسیاری از گروگان ها موفق به فرار شدند و در همین زمان بود که درگیریهای شدیدتر آغاز شد. بیشتر تلفات مدرسه ی بسلان در همین زمان رخ داد چراکه بسیاری از مردم و گروگان های در حال فرار بوسیله ی تروریست ها و نیروهای پلیس و یگان ویژه کشته شدند.
در حالی که دولت روسیه این موضوع را رد میکرد در ویدئو ها و تصاویر موجود از این قسمت حادثه به طور واضح مشخص است که تعداد زیادی از مردم و گروگان ها مستقیما و به وسیله ی گلوله ی نیروهای پلیس و یگان ویژه کشته میشوند. (در سال 2015 رئیس نیرویهای پلیس روسیه پس از 11 سال این موضوع را تایید کرد.)
یکی از مسائلی که باز هم در این حادثه مشخص شد ساختار بسیار ضعیف مدیریت در نیروهای پلیس و ارتش روسیه بود ( این مسئله در درگیری های گرجستان نیز مشخص شد). برای مثال بر اساس گزارشات و همینطور یکی از ویدئو های موجود در این زمینه پس از خروج گروگان ها از ساختمان و در حالی که یکی از افسران ارشد پلیس فریاد میزند “کسی شلیک نکند” به ناگاه تمام نیروها به سمت به واقع در و دیوار شلیک میکنند که بسیاری از همین گلوله ها موجب مرگ کودکان شد. به هرحال با توجه به اینکه یک تانک و 2 نفر بر نیز در موقعیت قرار داشتند نیروهای ویژه ی ارتش تلاش خود را برای ورود به داخل مدرسه آغاز کردند.
اما رفتار و اعمال بسیار عجیب نیروهای ویژه ی ارتش روسیه به همینجا ختم نمیشود. بر اساس بررسی ها حداقل 9 موشک “اشمل” که دارای سرجنگی ترموباریک بوده اند به سمت مدرسه شلیک شده بودند. (نیروهای ویژه بلافاصله اقدام به جمع آوری پوکه های این موشک ها کردند اما یکی از این پوکه ها فراموش شده بود که بوسیله ی یک خبرنگار اهل کرواسی از روسیه خارج و به لاهه فرستاده شد). باید به این نکته دقت که تسلیحات ترموباریک قدرت تخریب بسیار بالایی دارند و استفاده از آنها در عملیات رهایی گروگان کاری بسیار عجیب است. موضوع دیگر استفاده از تانک در این عملیات بود و تمام مردمی که در حال مشاهده ی به اصطلاح رهایی مدرسه ی بسلان بودند شاهد شلیک چندین باره ی تانک به سمت مدرسه بودند!. (در این زمان همچنان بسیاری از گروگان ها در داخل مدرسه بودند که همگی به وسیله ی تروریست ها یا نیروهای ارتش کشته شدند.)
به هرحال پس از 4 ساعت درگیری شدید نیروهای پلیس و ارتش موفق شدند به ساختمان نفوذ کرده و اقدام به پاک سازی کنند و در همین زمان بود که تنها تروریستی که زنده بود دستگیر شد. بسیاری از افرادی که زخمی شده بودند به بیمارستان منتقل شدند که با توجه به عدم ارسال تجهیزات پزشکی مناسب به بسلان بسیاری در بیمارستان از دنیا رفتند.
حمام خون، کشتار مدرسه ی بسلان در روسیه
هویت تروریست ها
با وجود اینکه تعداد دقیق مهاجمان هرگز مشخص نشد ولی تخمین زده میشود که تعداد آنها 34 نفر بوده است که حداقل 8 نفر از آنها زن بوده اند و تنها بازمانده به حبس ابد محکوم شد و البته هرگز ابزار پشیمانی نکرد!. او در سال 2015 در مصاحبه ای عنوان کرد که کاری که آنها کردند برای خدا بوده و البته عنوان کرد که الگوی تیم های مبارز چچن مجاهدین افعان بوده اند. (در این مصاحبه او عنوان کرد که اگر از زندان خارج شود به داعش خواهد پیوست!)
که البته این موضوع بیانگر تاثیر یک ایدئولوژی فاسد بر ذهن یک انسان با پایه های فکری بسیار ضعیف است که موجب میشود که در زندان و پس از کشتن صدها کودک بازهم ابراز پشیمانی نکند.
حمام خون، کشتار مدرسه ی بسلان در روسیه
تلفات و عواقب
تلفات واقعی مدرسه ی بسلان هرگز اعلام نشد اما بر اساس گزارشات 334 نفر در بسلان کشته شدند که 186 نفر از این تعداد کودک بودند و حداقل 783 نفر زخمی شدند که تعداد کشته و زخمی را به عددی بالاتر از 1000 نفر میرساند. در این عملیات نیروهای پلیس روسیه 18 و نیروهای ارتش 21 نفر تلفات دادند و ساختمان مدرسه تقریبا تخریب شد.
از عواقب این حادثه میتوان به تغییرات گسترده در ساختار رده بالای پلیس و ارتش اشاره کرد که پس از گروگان گیری مدرسه ی بسلان فرمانده ی نیروهای اسپتزناز و پلیس اخراج شدند و معاون ستاد رهایی گروگان نیز به زندان محکوم شد.
اما عواقب این حادثه برای روسیه بسیار سنگینتر از این موارد بود و بر اساس گزارشات بسیاری از مردم منطقه اوستیا معتقدند که دولت روسیه سهل انگاری بسیاری در این حادثه انجام داده و این گروگان گیری میتوانست تلفات بسیار کمتری داشته باشد و به طور کلی اعتماد خود را به پلیس و دولت از دست دادند. حادثه ی مدرسه ی بسلان همچنین موجب افزایش شدید تنش ها در منطقه شد و رئیس جمهور خودخوانده چچن دو سال بعد کشته شد.
زمانی که پوتین به ملاقات بازماندگان این حادثه رفت درگیریهای دیگری در خیابان های بسلان اتفاق افتاد و در یک مصاحبه مادر یکی از کشته شدگان پوتین را متهم به همکاری با چچنی ها کرد که البته این بار پوتین اشتباه خود در سال 2000 را تکرار نکرد. (در سال 2000 و پس از غرق شدن زیردریایی کورسک همسر یکی از قربانیان به خاطر عدم رسیدگی و توانایی بسیار کم روسیه در نجات افسران این زیردریایی به اعتراض در برابر فرمانده ی نیروی دریایی روسیه پرداخت که در برابر چشمان متعجب مردم حاضر و رسانه های جهان بوسیله ی یک سرنگ آرام بخش از هوش رفت تا بسیاری واقف شوند ساختار روسیه هچنان همان شوروی است!.)
(در کلیپ زیر میتواند این حادثه را ببینید) 👆
در سال 2017 دادگاه حقوق بشر اروپا روسیه را به دلیل سهل انگاری نیروهای ارتش و عدم توجه به قوانین اولیه نجات گروگان محکوم کرد. در طی برگزاری جلسات این دادگاه یکی از فرماندهان نیروهای یگان ویژه ی انگلیس پس از بررسی مدارک عنوان کرد که به نظر میرسد نیروهای ارتش روسیه مطلقا چیزی از رهایی گروگان نمیدانند و در روز انتهایی دادگاه دولت روسیه به پرداخت سه میلیون دلار غرامت محکوم شد.
لینک منبع