30 Barcaمن تو این زمینه یه مدت خیلی تمرکز کرده بودم مقاله نخوندم ولی بصورت تجربی و رو خودم یه کارایی کردم و یه چیزایی فهمیدم
من رنگ چشمم رو تا حدودی با استفاده از ضمیر تا خوداگاه تغییر داده بودم بوسیله تمرین هایی که یجورایی به صورت تجربی خودم یاد گرفته بودم
تمرین های خاصی انجام میدادم خیلی تلاش کردم ایده رو با سرعت زیاد وارد ضمیر ناخودآگاه کنم ولی اون تلقین نهایی و قوی رو نمیتونستم ایجاد کنم تلقین یکی از زبان های ضمیز تاخوداگاه هست که احساسات رو ترجمه میکنه براش مثلا فهمیدم با وارد کردن احساس متضاد به طرز عجیبی تموم رفتار های مقابل اون احساس رو میشه تو ضمیر ناخودآگاه خورد کرد یا وارد کردن احساس با استفاده از چیز هایی که ضمیر نسبت به اون ها واکنش نشون میده (مثل تعریف کردن دیگران)برای مثال چند نفر رو در ذهنم قرار میدادم و اونا مدام با صداها و قیافه های مختلف(معمولا زیبا)شروع به تعریف کردن اون ویژگی از من میکردن و بعد چند مدت اون ویژگی که میخواستم به طور واقعی سرعت انتقالش به ضمیر بیشتر شد با این روش