ورق بازها شاید بارها تجربه کرده اند برای محکم کاری و ابراز قدرت در بازی حکم ، چنانچه دست پیک بیاید قوت قلبی ست برای محکم بازی کردن ، و احتمالا بردن . شاید تاثیر روانی نام و شکل و رنگ در روی بازی و شکل بازی موثر ست .
پیک که از آن با عنوان "دل سیاه" نیز یاد می شود در بین چهار خال بازی ورق بالاترین ارزش را دارد. پیک به عنوان سمبولی از مرگ شناخته می شود. معادل پیک در ورق آلمانی چمن و در ورق سوئیسی سپر است. رنگ خال پیک سیاه است.
در دنیای قضاوت فوتبال بوده اند مردان یا زنانی که نام شان همسان بهترین بازیکنان فوتبال مهم و محبوب بوده . یا به دلیلی مورد حُب یا بغض آدم های زیادی بوده اند ، اما " پیر لوئیجی کولینا " در بین همه ی داوران تاریخ فوتبال در جهان مرد بی بدیلی ست . آن قدر بی مانند که گاهی ضلع سوم یک بازی مهم می شد داور ، مردی که با چهره ی سنگی و سرد نفر سوم یک بازی بود و گاهی حتی مهم تر از دو تیم . بزرگترین بازیکنان تاریخ فوتبال در برابر تصمیم و حرف قاطعٍ " کولینا " با آن چهره ی اساطیرگونه اش ، متواضع بودند . " کولینا حرف نهایی هر بازی را می زد . بی هیچ تردید ، قاطعانه ، مانند یک رهبر ، یک فیلسوف .
___
پیرلوئیجی کولینا (به ایتالیایی: Pierluigi Collina) از داوران پیشین فوتبال اهل ایتالیا است.
بطور گسترده، او بهترین داور زمان خودش بود که بطور متوالی شش بار عنوان " بهترین داور سال " فیفا را از آن خود کرد. او هنوز هم در فوتبال ایفای نقش میکند و به عنوان مشاور بدون دستمزد در خدمت انجمن داوران فوتبال ایتالیا (AIA) و کمیته داوری UEFA است. کولینا از ۵ ژوئیه سال ۲۰۱۰ به عنوان رئیس کمیته ٔ داوران برای فدراسیون فوتبال اوکراین و همکنون بعنوان رئیس کمیته داوران فیفا مشغول به کار است.(1)
مگر می توان فوتبال را بدون تکِ خالِ پیکش دید ؟ فوتبال پِلِه دارد ، مارادونا دارد ، مودریچ و لواندوفسکی و نیمار و رونالدو و مسی و دیبالا را دارد ، پر افتخارترین مردان و زنان فوتبال را . اما " لوئیجی " چیز دیگری ست . مردی که تکخالِ سیاه همه بازی ها بود . تک خال پیکی که همه جا حاکم بود . با آن چهره ی عبوس ، چشمانی که خیره شدن در آن برای هر بازیکنی دلهره آور بود . برای تماشاچی ها هم اعتراض به تصمیمات " کولینا " عبث بود . " کولینا " فرمانده مطلق زمین بود ، بی هدست ، بی وار .
___
کولینا در بولونیا به دنیا آمد و در سال ۱۹۸۴ از دانشگاه بولونیا با مدرک اقتصاد فارغالتحصیل شد. در دوران نوجوانی در یک تیم محلی در پست دفاع وسط بازی میکرد اما در سال ۱۹۷۷، متقاعد به ثبت نام در دورههای داوری شد، جایی که دریافت استعداد خاصی برای اینکار دارد.
ظرف مدت ۳ سال در حالی که مشغول به گذراندن دوران خدمت سربازی بود، در بالاترین سطح مسابقات منطقهای داوری کرد. وی در سال ۱۹۸۸، با سرعتی بیش از حد طبیعی، به بخش سوم ملی، سری C1 و سری C2 و بعد از سه فصل به مسابقات لیگ سری آ و سری بی ترقی کرد.
در این زمان بود که وی به ریزش موی شدید مبتلا شد که باعث از دست دادن دائمی موهای سرش شد و به او ظاهری متمایز به کله طاس بخشید که از این پس وی را با لقب " کوجاک " خطاب میکردند. (2)
بازی دربی تهران که آمد به عکس هایش و تصاویرش در رسانه ها و تلویزیون دقیق شدم . همان مردِ درون زمین فوتبال بود ، حالا گیریم کمی پیرتر شده باشد ، چهره سنگی ش کمی مهربان تر به نظر بیاید ، اما قاطعیت ، قاطعیت هنوز در چشم هایش برق می زند . موقع بازی پرسپولیس و استقلال ، آرزو می کردم کاش می شد " کولینا"ی دوست داشتنی از جایگاه ویژه اش پایین بیایید و همان پوشینه ی تاریکِ بتمن ش را به تن کند و قاضی جنگِ سرخ ها شود و آبی ها .
___
در سال ۱۹۹۵، پس از داوری در ۴۳ مسابقه لیگ سری آ، او در لیست داوران فیفا قرار گرفت. او داوری در ۵ مسابقه از بازیهای المپیک ۱۹۹۶ شامل فینال بین نیجریه و آرژانتین را بخود اختصاص داد. او فینال لیگ قهرمانان اروپا ۱۹۹۹ بین تیمهای بایرن مونیخ و منچستر یونایتد را سوت زد. او از این بازی به عنوان خاطره انگیزترین مسابقه اش بخاطر تشویقهای پایانی بازی یاد کرده که خود آن را " غرش شیر " نامیدهاست. در این بازی ۳ دقیقه وقت اضافه در نظر گرفت که باعث شد، بایرن مونیخی که در طول ۹۰ دقیقه با گل ماریو باسلر پیروز میدان بود، در دو دقیقه پایانی ببازد و جام را در استادیوم نیوکمپ به منچستر یونایتد واگذار کند.
در سال ۲۰۰۲، به اوج زندگی حرفهای خود هنگامی که برای بازی فینال جام جهانی بین تیم ملی آلمان و تیم ملی برزیل برگزیده شد، دست یافت. پیش از مسابقه، الیور کان به آیریش تایمز گفته بود: " کولینا داوری در سطح جهانی است و شکی در آن نیست، اما برای ما خوش یمن نیست. اینطور نیست؟ " کان به دو بازی حساس قبل اشاره کرده بود که کولینا داور بود و کان در آن بازیها حضور داشت: فینال لیگ قهرمانان اروپا ۱۹۹۹، که منجر به باخت ۲ بر ۱ بایرن مونیخ شد و باخت ۵ بر ۱ تیم ملی فوتبال آلمان برابر تیم ملی فوتبال انگلستان در سال ۲۰۰۲. شانس در فینال به کان رو نکرد که باعث باخت ۲ بر ۰ آنها شد.
در سال ۲۰۰۳، زندگینامه خود را با عنوان قوانین من در بازی (به ایتالیایی: Le Mie Regole del Gioco) منتشر کرد. (3)
" کولینا " را نمی توان دوست نداشت ، نمی توان ندیدش ، نمی توان انکارش کرد . " کولینا " از آن دست مردانی ست که در جایگاه اول فوتبال می ایستند ، در کنار پله ، در کنار مارادونا ، در کنار سلاطین فوتبال .
-----------------------------------------------------------------------------
پ . ن : سطور مشخص شده با اعداد 1 و 2 و 3 از ویکی پدیای فارسی استخراج شده
نام متن در پرانتز را از کتاب چهارگزارش نوشته ی فیلسوف ارجمند "بابک احمدی" وام گرفته ام