🔻به تاریخ پر فراز و نشیب یک قرن از فرانسه پرداختیم؛ با ما همراه باشید...🔻
"دوره مجلس ملی یا کنوانسیون از ۲۱ سپتامبر ۱۷۹۲ تا ۲۶ اکتبر ۱۹۷۵ ادامه یافت. قانون اساسی جدید، موسوم به "قانون سال اول" یا "قانون ۱۷۹۳" تعبیه شد. سلطنت ملغی شد و جمهوریت برپا شد و لویی به مرگ محکوم شد. حکومتی انقلابی ایجاد شد که در راس آن "کمیته نجات عمومی" قرار داشت. از سپتامبر ۱۷۹۳ خونریزی بمدت ۱۰ ماه شروع شد و غرض رانی روبسپیر موجب ادامه آن شد. در این دوره نتیجه درگیری احزاب روی کار آمدن روبسپیر شد (که خود در نهایت ساقط شد). بعد از سقوط روبسپیر در ژوئیه ۱۷۹۴، مجلس منحل و قانون اساسی دیگری موسوم به "قانون سال سوم" تعبیه شد و "دیرکتوار" یا "هیئت مدیره" روی کار آمد."
تشکیل کنوانسیون
کنوانسیون ۷۴۹ عضو و اکثریت آن ژاکوبن بودند. از ۷۰ هزار واجد شرایط شرکت در انتخابات تنها ۷ هزار نفر شرکت کردند. مجلس، ۱۶۰ وکیل ژیروندن و ۲۰ وکیل ژاکوبن داشت. به مجموع این دو "مونتالیا" می گفتند.
اختلاف ژیروندن ها و مونتانیار ها
بدلیل اینکه ژیروندن ها می خواستند تمامی ایالات و مردم کشور، برای فرانسه تصمیم گیری کنند و همه چیز فقط به پاریس منتهی نشود، با مونتانی ها که می خواستند پاریس قدرت را در دست داشته باشد و برای حفظ انقلاب دست به هر کشتار و استبدادی بزنند، با آنها دچار اختلاف شدند.
جمهوری
در ۲۱ سپتامبر ۱۷۹۲، سلطنت ملغی شد و مردم به خیابان ها آمدند و برای جمهوری جشن گرفتند. سپس این واقعه مبدا تاریخ قرار داده شد و "تقویم انقلاب" بوجود آمد. در ۲۵ سپتامبر هم قانون جدیدی که به اتحاد ملت دامن می زد، نوشته شد.
اعدامِ لویی شانزدهم
از زمانیکه که اعلام جمهوری شد، مردم می خواستند تکلیف لویی را بدانند. برخی می گفتند باید اعدام شود و برخی این مسئله را خلاف قانون ۱۷۹۱ می دانستند که شاه را محترم ولی نامسئول می شمرد. سرانجام، محاکمه بین ۱۱ تا ۲۰ دسامبر ۱۷۹۲ انجام شد. حکم اعدام لویی صادر شد. روز ۲۱ ژانویه ۱۷۹۳، در میدان لویی پانزدهم که به آن میدان انقلاب می گفتند و الآن هم به میدان کونکرد مشهور است، گیوتین را در میان جمعیت کثیری روبروی تویلری قرار دادند و شاه با کالسکه به همراه یک کشیش و دو ژاندارم به پای گیوتین آمد. ساعت ۱۰ صبح بود، او می خواست چند کلامی با مردم صحبت کند اما صدای طبل اجازه آنرا نداد تا چندی بعد لویی شانزدهم سیاست شود. هدف از اعدام شاه درس عبرت برای دیگر کشورها بود اما حملات دوَل اروپایی گسترده تر شد و در داخل هم شورش هایی صورت گرفت که بدنبال آن کنوانسیون قوانینی مانند تشکیل قشون ۳۰۰ هزار نفری، انعقاد کمیته امنیت عمومی برای دستگیری مظنونین، تاسیس محکمه انقلابی برای محاکمه متهمین (۱۰ مارس ۱۷۹۳) و همچنین تاسیس کمیته نجات ملی برای دفع دشمنان داخلی و خارجی و ایجاد استبداد به سرکردگی دانتون شد.
منازعه های سیاسی در اوج؛ سقوط ژیروندن
منازعه مونتانیار و ژیروندن به اوج خودش رسیده بود. ژیروندن ها می خواستند "مارا" را محاکمه کنند اما او تبرئه شد و سپس به همراه روبسپیر و اعضای بلدیه سعی کردند تا فرقه ژیروندن را نابود سازند. سپس با فشار شدیدی که مونتانیارها به مجلس آوردند دست ژیروندن ها را از مجلس کوتاه کردند.
قانون اساسی جدید
پس از خبر به قدرت رسیدن مونتانیارها، در ۶۳ ایالت بر ضد پاریس شورش شد. طی ۱۳ روز بعد قانون اساسی جدید نوشته شد. در قانون جدید، عملا مرکزیت وجود نداشت، قوه مجریه محو شد و حکومت به مردم این حق را می داد که هر زمان که خواستند شورش کرده و قوانین مجلس مقنن را با رفراندوم تعیین کنند. این قانون که به "قانون سال اول" مشهور است مورد توفیق عموم قرار گرفت و موجب خاموش شدن آتش تهییجات ژیروندن ها شد.
📚منبع: تاریخ آلبرماله، جلد پنجم
قسمت های دیگر "تاریخ یک قرن از فرانسه" را اینجا بخوانید!