طرفداری- در یکی از حاشیهسازترین نقل و انتقالات هجدهمین دوره لیگ برتر، جواد نکونام از نساجی استعفا کرد و به پیکان پیوست اما درست چند روز بعد با دستور اکید مدیرعامل ایرانخودرو از این سمت برکنار شد.
فوتبال ایران راه دور و درازی را تا حرفهای شدن باید دنبال کند. این مسئله را میتوان از اتفاقات چند روز اخیر و کشمکش سه ضلعی نساجی، نکونام و پیکان به وضوح مشاهده کرد. هر یک از طرفین در معضلی که امروز به وجود آمده مقصر هستند اما چیزی فراتر از این مشکلات نیز فوتبال ایران را تهدید میکند. دخالت دوباره سیاسیون در ورزش!
در این که نکونام بدون اجازه و تحت قرارداد با نساجی با پیکانیها مذاکره کرده شکی نیست و این کار او باید تقبیح شود اما جدایی جواد نکونام از تیم نساجی مازندران را باید از چندین نقطه نظر نگریست. بدیهی است هر سرمربی برای حضور خود در یک تیم بسترهایی لازم دارد و در صورت عدم وجود آن بسترها قادر به ادامه کار نخواهد بود. یحیی گل محمدی در تیم پدیده صدرنشین هم تهدید به کنارهگیری کرده است چراکه هنوز هیئت مدیره این باشگاه نتوانسته حداقلها را برای این سرمربی آماده کند. پس انجام چنین عملی از سوی نکونام که در ابتدای کار خود نیز قرار دارد چندان عجیب نیست.
مدیریت باشگاه نساجی نیز در این بین بی تقصیر نیست. نخست آنکه طرز عقد قرارداد با نکونام باید در این میان واکاوی شود. این که چه بندی در قرارداد این سرمربی گنجانده شده که به این سهولت اجازه خروج او از باشگاه نساجی را میدهد مسئلهای است که مدیران این تیم باید در قبال آن پاسخگو باشند. فرهاد صنیعی فر اعلام کرده که با دو گزینه ایرانی دیگر در حال مذاکره است اما چه تضمینی وجود دارد که قضیه نکونام بار دیگر تکرار نشود؟ دوم اینکه مدیران نساجی در بحبوحه رقابتها و زمانی که تیم نکونام خوب بازی میکرد و نتیجه نمیگرفت با چند مربی مذاکره کردند و این خبر به گوش نکونام رسید و در کنفرانس مطبوعاتی خود حتی بدان اشاره داشت. این اقدامات خود سبب شد که سرمربی این تیم در قضیه پیکان با آنان مقابله به مثل کند. مشخصاً در این میان محمود شیعی و باشگاه پیکان نیز باید ابتدا از فسخ قرارداد نکونام و نساجی مطمئن میشدند و سپس باب مذاکره با این سرمربی را باز میکردند.
اما پس از پیوستن نکونام به پیکان اتفاقاتی افتاد که خارج از عرف فوتبال بود. مدیرعامل گروه صنعتی ایرانخودرو طی نامهای به شیعی دستور میدهد تا ضمن کنار رفتن جواد نکونام از سمت سرمربیگری این تیم با سرمربیانی مذاکره کند که آزاد هستند. در نگاه اول این دستور قانونمند و خردمندانه به نظر میرسید اما رفته رفته ردپای دخالت سیاسیون در این تصمیم پدیدار شد. سیاسی مورد نظر کسی نبود جز عبدالله رضیان، نماینده مردم قائم شهر در مجلس شورای اسلامی! وی در مصاحبهای تأکید میکند با مدیرعامل ایران خودرو تماس گرفته و مورد نکونام را متذکر شده است.
اما عبدالله رضیان کیست؟ این اولین باری نیست که او در کار یک باشگاه خصوصی دخالت میکند. زمان مالکیت پرهام در نساجی نیز رضیان در نماز جمعه! لب به انتقاد گشود. او برگزاری تمرینات نساجی در تهران را توهین به شعور مردم مازندران عنوان کرد و از مدیرعامل این تیم توضیح خواست. حال آنکه چه مهدی پرهام، مالک قبلی نساجی و چه صنیعی فر، مالک کنونی این تیم به لزوم وجود زمین تمرینی مناسب در قائم شهر تأکید داشتند. در همان زمان مهدی پرهام با انتقاد از رضیان، این رفتار را غیرقانونی دانست و عنوان کرد که طبق قانون کسی حق ندارد در املاک خصوصی دیگران دخالت کند.
رنسانسی که پرهام در نساجی ایجاد کرد نهایتاً با ورود صنیعی فر به صعود این تیم به لیگ برتر منجر شد. رضیان که یکی از معترضان پر و پا قرص مدیریت جدید نساجی بود به جشن صعود هم آمد. پس از آن موقع حضور سلطانی فر در ورزشگاه وطنی حضور پررنگی در کنار او داشت اما در ادامه و در کوران لیگ نکونام و مالک نساجی هرچه از وضعیت موجود و عدم حمایت مسئولین نالیدند کارساز نیفتاد.
هرچند که خود صنیعی فر با جدایی نکونام مشکلی نداشت اما قضیه نکونام باید فوتبالی حل میشد. اگر تخلفی صورت گرفته بود کمیته تعیین وضعیت، کمیته انضباطی یا سازمان لیگ بهترین محکمه برای این کار بودند. اما حالا همه چیز تحت الشعاع یک تصمیم سیاسی قرار گرفته است و به نوعی هم دست نساجی بسته شده و هم پیکان سرمربی خود را از دست داده است.
اگر قرار بر این باشد که تصمیمگیرنده باشگاه های خصوصی فردی غیرفوتبالی و سیاسی باشد اساساً خصوصیسازی چه معنایی خواهد داشت؟
محمود شیعی، مدیرعامل پیکان نیز تهدید به استعفا کرده اما به نظر میرسد این استعفا فرمالیته باشد چرا که وی در تمرین این تیم حاضر شده و حضور فعالی نیز در این تمرین داشته است!