احسان رضایی
این تصویر، خلاصۀ نیمفصل اول پرسپولیس است. محمد انصاری پیشنهادهای خوب از لیگ چین داشت، اما حاضر نشد به برانکو و پرسپولیس محروم از جذب بازیکن پشت کند. میدید که پنج بازیکن دیگر رفتند، میدانست که اگر در پرسپولیس بماند دیگر به تیم ملی دعوت نمیشود، اما باز هم ماند و در پرفشارترین نیمفصل تاریخ باشگاه، تا فینال آسیا رفت. جایی که پرسپولیسیها دومین رباط صلیبی را هم برای رویاهایشان دادند
. پرسپولیس برانکو، لشگری بود نصفه و نیمه که همه از آنها توقع بازی آبرومندانه تا پایان محرومیت و پنجرۀ بسته داشتند. اما آنها به این مقدار راضی نشدند. در همۀ لیگها با تمام توان جنگیدند، به فینال آسیا رفتند و در صدر جدول نیمفصل جا گرفتند. آن هم با انبوهی از بازیکنان مصدوم و خسته.
با ترکیبی که همۀ رقبا از حفظ داشتند و برانکو هر بار با تعریف شرح وظایف جدید از این ترکیب ثابت، بازی متفاوتی میگرفت؛
با کاپیتان سیدجلال که وقتی بقیه هم کم میآوردند در نقش گلزن ظاهر میشد؛
با حسین ماهینی که قبل بازی فینال با عصای زیر بغل میرفت سر تمرین نکند یار کمکی کم داشته باشند؛
با شجاع خلیلزاده که این اواخر دیگر پزشک تیم از او امضا میگرفت با قبول خطرات احتمالی بازی میکند؛
با کمال کامیابینیا که دررفتگی مداوم کتف را تحمل کرد و عملش را تا پایان محرومیت پرسپولیس عقب انداخت؛
با احمد نوراللهی که بهترین بازیها را انجام داد؛
با بشار رسن که در سوگ مادر بود؛
با علی علیپور که در دقیقه ۸۵ بازی با السد با سرعت ۳۳کیلومتر بر ساعت میدوید؛
با منشا و رادو که بیرون و داخل زمین به یک اندازه تلاش میکردند؛
با آدام همتی که حتی طعن کیروش هم انگیزهاش را نکشت؛
با مربی تیم ملی که از قهرمان نشدن در آسیا خوشحالی میکرد؛
با حقوقهایی که بیشتر از ۱۰درصد پرداخت نشد؛ با رقبایی که تیمهای کهکشانی بستند؛
با هزار گرفت و گیر و مشکل که برای به زانو درآوردن هر تیمی کافی بود. هر تیمی جز این تیم. این تیم و این نیمفصل، از هر دو قهرمانی قبلی پرسپولیس هیجانانگیزتر بود. درست مثل همین عکس که رییس فیفا و دیگران دارند برای حاجی انصاری دست میزنند.