طرفداری- فصل پنجم کتاب بازی کثیف مربوط به داستان تقدیم درخواست میزبانی قطر برای جام جهانی 2022 است. قطری ها با کاروان سلطنتی شان راهی زوریخ شده اند تا در استقبال گرم ژروم والکه و سپ بلاتر، برنامه پیشنهادی شان برای میزبانی جام جهانی را به دست مسئولان فیفا برسانند. در کتاب این طور می خوانیم:
شانزدهم مارس 2009 بود و مقر فیفا در زوریخ آماده میزبانی از مهمانان عزیزش که یکی بعد از دیگری با لیموزین از راه می رسیدند، می شد. پسر امیر قطر از پنجره ماشین به بیرون نگاه می کرد. اسناد و مدارکی که برای ثبت نام میزبانی جام جهانی 2022 لازم بود، روی زانویش قرار داشت و او آمده بود آنها را تقدیم سپ بلاتر کند.
لحظه مهمی در زندگی شیخ محمد بود. در 20 سالگی، به عنوان رئیس کمیته میزبانی جام جهانی کشورش برگزیده شده بود. هنوز دانشجو بود و در دانشگاه تازه تاسیس جورج تاون دوحه، روابط بین الملل می خواند؛ دانشگاهی که در ادامه روابط دیپلماتیک پدرش و آمریکایی ها تاسیس شده بود. پدرش برنامه های بزرگی برایش داشت. بعد از اینکه طی دو ماه آینده فارغ التحصیل می شد، قرار بود به عنوان معاون نخست وزیر قطر در امور بینالملل مشغول به کار شود و علاوه بر این در مسئولیتش به عنوان ریاست کمیته میزبانی جام جهانی هم ادامه کار دهد. تمام قطر به او اُمید بسته بود. مسئولیت بسیار خطیری بود که روی شانه های جوانش قرار گرفته بود.
شیخ محمد پنجمین فرزند امیر از دومین همسرش بود. بیشتر شبیه مادرش بود و فقط دندان ها و لبخندش مثل امیر نشان می داد. همانند مادرش شیخا موزه[1]، بلندقد و خوش اندام بود و موهای مشکی خوش فرم داشت. او به عنوان یکی از اعضای خانواده سلطنتی در سفرها هم دشداشه سفید و براق می پوشید ولی امروز کت و شلواری سفارشی از پارچه های گران قیمت و کمیاب دوخته شده توسط بهترین خیاطان دنیا، به تن کرده بود.
شیخ محمد فقط ظاهری جذاب نداشت. او هم علاقمند به ورزش بود. سه سال پیش به عنوان کاپیتان تیم سوارکاری قطر، از زیر زمین ظاهر شده بود و برای روشن کردن مشعل پانزدهمین دوره بازی های آسیایی، تا بالای استادیوم رفته بود. برای تیم فوتبال دانشگاه جورج تاون بازی می کرد و طرفدار السد هم بود. شکی نبود که او می تواند چهرهای قابل اتکار در روابط بین الملل ورزشی قطر باشد، ولی این عضو جوان خانواده سلطنتی چقدر در مورد سیاست در فوتبال می دانست؟
شیخ محمد وارد ساختمان فیفا شد و به سمت محل جلسات کمیته اجرایی رفت که در بیرون از آن، اعضای کمیته پورش ها و فراری هایشان را کنار هم پارک کرده بودند. راننده ها برای باز کردنِ درها دویدند و شیخ محمد از ماشین خارج شد. پشت سرش چهره یکی از همراهان جدیدش، حسن اَلسَوادی[2]، دیده می شد که به تازگی به عنوان مدیر ارشد اجرایی کمیته میزبانی قطر انتخاب شده بود. اَلسَوادی به شدت باهوش بود و برای دیدوبازدید به اینجا نیامده بود. شیخ محمد قرار بود وزنه ای سلطنتی در کمیته میزبانی باشد و اَلسَوادی مغزمتفکر آن تلقی می شد.
این مدیر ارشد اجرایی جدید کمیته فقط 30 سال داشت، اما قبلا به عنوان رئیس اتحادیه سرمایه گذاری قطر فعالیت کرده بود. اَلسَوادی فرزند سفیر سابق قطر در اسپانیا بود و بخش زیادی از دوران کودکی و نوجوانی اش را در اروپا سپری کرده بود. در دانشگاه شفیلد حقوق خوانده بود و برای خدمت به کشورش، با افتخار به قطر بازگشته بود. با این حال، برخی موارد دیگر هم در موردش وجود داشت.
دوران تجارت اولیه اش باعث شده بود مدتی را در هیوستون تگزاس بگذراند و در نتیجه به زبان محاورهِ لهجه انگلیسیِ آمریکایی هم مسلط بود. پدرش هم دوست امیر قطر بود و طولی نکشید که اَلسَوادی وارد چرخه قدرت در این کشور شود. در شرکت نفت و گاز قطر به عنوان وکیل فعالیت کرده بود و الان می توانست بخشی از تاریخ سازی بزرگ کشورش باشد.
اَلسَوادی با کوله باری از علائق فوتبالی از انگلیس به قطر بازگشته بود. همچنان به طور مرتب نتایج بازی های اِسکانتروپ[3] و شفیلدیونایتد[4] را چک می کرد، ولی بیشتر از همه عاشق رئال مادرید[5] و لیورپول بود. علاقه بسیاری به لیگ های اروپایی داشت. به عنوان مدافع چپ در رده جوانان باشگاه های قطر بازی کرده بود و الگویش پائولو مالدینی، مدافع قدرتمند ایتالیا و میلان، بود. الان هم مدیر حقوقی باشگاه السد بود که تیم محبوب شیخ محمد هم به شمار میرفت. با این حال، این باشگاه در مقایسه با ابرقدرت های فوتبال اروپا، که او با تماشایشان بزرگ شده بود، تفاوت بسیاری داشت. فکر اینکه آنها قرار است بزرگترین تورنمنت روی کره خاکی را به کشورشان بیاورند، هیجان زده اش میکرد و او آماده بود از تمام دانش و تجربه اش برای تحقق این رویا استفاده کند.
برای مشاهده متن کامل و خرید کتاب بازی کثیف، روی تصویر کلیک کنید
این رئیس جوان، همراه دیگری هم کنار خود می دید. شیخ حَمَد بن خلیفه بن احمد آل ثانی[6]، رئیس فدراسیون فوتبال قطر و یکی از اعضای خانواده سلطنتی بود. سن و سالی از او گذشته بود و موهای نقره ای اش تا روی شانه هایش می رسید. او برای وزن بخشیدن به کادر جوان کمیته میزبانی جام جهانی به آنجا آماده بود. با این حال، جایگاه این سه قطری، که در حال وارد شدن به دفتر بلاتر برای تقدیم درخواست رسمی جام جهانی بودند، از حیث تجربه و جایگاه، قابل مقایسه با قطری غایب نبودند. غیبت محمد بن همام بسیار آشکار بود. حضور مهمترین چهره فوتبالی کشور می توانست به عنوان عضوی بی طرف در نظر گرفته شود. او در جریان سفر بلاتر به قطر و مراسم شام امیر قطر هم حاضر بود، ولی گویا نقشش در جریان میزبانی جام جهانی باید در سایه دنبال می شد. قطر آن روز، آیین نامه اخلاق فیفا را هم امضا کرد که کمیته میزبانی را از اهدای مبالغ یا هر گونه هدیه به اعضای کمیته اجرایی که ممکن بود در آرای آنها تاثیر داشته باشد، منع میکرد. این دقیقا همان کاری بود که، با اطلاع یا بدون اطلاع کمیته میزبانی قطر، بن همام پشت پرده در آفریقا به شکل گسترده ای مشغول انجامش بود. با این حال، تا زمانی که او به صورت عمومی، رابطه ای با کمیته میزبانی نداشته باشد، مصونیت داشت.
شاید آن روز بن همام همراه کمیته میزبانی قطر نبود، اما چندان هم دور از آنجا نبود. او در واقع در زوریخ بود و آماده می شد در جلسه فردای کمیته اجرایی فیفا شرکت کند. نجیب چیراکال و راننده اش چند دقیقه بعد از خارج شدن اعضای کمیته میزبانی قطر، خود را به فیفا رسانده بودند تا 25 هزار دلار از حساب بن همام بردارند. این مبلغ تنها برای مصارف دم دستی قرار بود صرف شود؛ علاوه بر این، آنها 16 هزار و 342 دلار به اضافه خرجی روزانه هم برای حضور سه روزه شان از فیفا تَلکه کردند.
بلاتر بعد از گرفتن درخواست میزبانی قطر، خوشحال به نظر می رسید و برای آنها آرزوی موفقیت کرد. کنار او دبیرکلش، ژِروم والکه[7]، قرار داشت که یک فرانسوی قدبلند در اواخر دهه پنجم زندگی با ظاهری جذاب بود. والکه هم همانند بلاتر برای هاوِلانژ، نقش مهمی در سیستم قدرت فیفا داشت. او و رئیسش با تمام قوا و علیرغم تمام شایعات، از قلمرو و منافع شان حفاظت می کردند. والکه احمق نبود. او به خوبی می دانست که درخواست های چندصد صفحه ای میزبانی یا ارزیابی تیمهای مختلف فیفا، نقش چندانی در اعطای میزبانی جام جهانی ندارد و مهمترین فاکتور در این خصوص همانی است که فیفا را تبدیل به مرکز قدرتی بزرگ طی دهه های اخیر کرده است. همه چیز به پول ختم می شد. والکه آن روز در حالی که کنار بلاتر شاهد تقدیم درخواست میزبانی قطری ها بود، می دانست اینها جزو گزینه های مهم به شمار می آیند.
آن روز صبح، ده کشور دیگر هم درخواست هایشان برای میزبانی جام های جهانی 2018 و 2022 را تقدیم فیفا کردند. گزینه های اروپایی شامل روسیه و انگلیس و میزبانی مشترک اسپانیا-پرتغال و هلند-بلژیک می شد. مشخص بود میزبانی جام جهانی 2018 به یک تیم اروپایی خواهد رسید، ولی بعضی از آنها می خواستند برای 2022 هم نامزد شوند که فیفا متقاعدشان کرد منصرف شوند.
ادامه این فصل را می توانید طی روزهای آتی در طرفداری بخوانید
[6] Sheikh Hamad bin Khalifa bin Ahmed Al Thani