طرفداری- در ماه آگوست امسال، اتوبوس مدرسه ای یمنی در حال بازگشت از اردو، در منطقه سعده در حال حرکت بود. وقتی اتوبوس به شهر ضحيان می رسد، راننده برای گرفتن آب معدنی ماشین را متوقف می کند. این همان نقطه ای است که اتوبوس توسط بمبِ هدایت لیزریِ جیبییو-۱۲ که از جانب جنگنده عربستانی شلیک می شود، مورد هدف قرار می گیرد. از ۵۱ نفری که در این حادثه کشته شدند، ۴۰ نفر کودک بودند. بخشِ مهمی از اجساد به گونه ای آسیب دیده بودند که امکان شناسایی آنها ممکن نبود. یک نهاد مستقل به اسم "پروژه اطلاعاتِ یمن"، می گوید مورد هدف قرار دادن این اتوبوس مدرسه تنها بخشی از کارزار بزرگ سعودی علیه وسایل نقلیه مردم عادی در یمن است. سخنگوی ارتش تحت هدایت عربستان می گوید این عملیات کاملا مشروع بوده است.
تنها چند ماه بعد، نواک جوکوویچ و رافائل نادال در یک کنفرانس خبری در پاریس، در موقعیت بدی گرفته اند و از تصمیم خود برای امضا کردن قراردادی نجومی که طبق آن باید در ماه دسامبر آینده، دیداری رویایی در شهر جده عربستان برگزار کنند، دفاع می کنند. بعد از قتل جمال خاشقجی، روزنامه نگار منتقد دولت سعودی در کنسولگری این کشور در شهر استانبول، بسیاری از اهالی ورزش از دو تنیسور بزرگ می خواهند که در تصمیم خود تجدید نظر کنند. با این حال نادال در این باره می گوید:
من تنها می دانم که اتفاق خیلی بدی در آنجا رخ داده است.
جوکوویچ می گوید:
در حال حاضر، ما به اندازه کافی اطلاعات نداریم و باید در مورد آن بیشتر تحقیق کنیم.
در این زمان شما با خود می گویید که جوکوویچ دقیقا به چه اطلاعات اضافه ای نیاز دارد تا در مورد کشوری تصمیم بگیرد که زنان از حقوق اولیه خود محروم هستند، کارگران مهاجر به طور مکرر بدون هیچ کمکی از طرف قانون، مورد سواستفاده قرار می گیرند، جامعه همجنسگرایان مورد آزار و اذیت قرار می گیرند و طبق گفته بسیاری از متخصصان، تحت نقابِ نیروهای تحت حمایت ایران(حوثی ها)، جنایات جنگی در یمن مرتکب می شود. جوکوویچ می گوید نمی خواهد خودش را درگیر هرگونه کنش یا وضعیت سیاسی کند، چیزی که کودکان قربانی حملات سعودی هم نمی خواستند.
البته دو هفته بعد ما به جواب رسیدیم. در روز جمعه، اعلام شد که دیدار نادال و جوکوویچ به خاطر مصدومیت ستاره اسپانیایی لغو شده است. لغو شدن بازی یا به تاخیر انداختن آن(در بیانیه جوکوویچ آمده است که این بازی امسال برگزار نخواهد شد!)، حداقل ضربه کوچکی در استراتژی عربستان سعودی در سپردنِ پست روابط عمومی کشور به ورزش و بزرگان ورزش، ایجاد کرد.
چند هفته قبل، برزیل و آرژانتین در چارچوب دیداری دوستانه در جده، به مصاف هم رفتند. دیداری که برای همه جز حساب بانکی فدراسیون فوتبال دو کشور و البته عربستان سعودی، غیرمنطقی به نظر می رسید. عربستان قادر شد که تصویر بازیکنانی مثل نیمار، پائولو دیبالا و فیلیپه کوتینیو را در ورزشگاهی متعلق به سعودی، به جهان نشان دهد. دومین شهر عربستان سعودی هم در ماه سپتامبر میزبان بزرگترین مسابقات بوکس World Super Series بود که در آن کالوم اسمیت موفق شد با ضربه کردن جورج گرووز، عنوان قهرمانی سوپر میان وزن را از آن خود کند.
و البته چیزهای بیشتری در حال رخ دادن است. در ماه دسامبر، شهر ریاض میزبان افتتاحیه فصل جدید مسابقات فرمول E خواهد بود. در ژانویه، ریاض میزبان بازی سوپرکاپ ایتالیا بین دو تیم یوونتوس و میلان خواهد بود. سوپرکاپ ایتالیا قبل از این به قطر، چین و لیبیِ کلنل قذافی برده شده بود و حالا تنها نیاز دارد به کشورهایی مثل کره شمالی و سودان جنوبی برده شود تا ستِ حقوق بشر را کامل کند و برنده یک سال محصولات تولید شده از استخوان های مخالفینِ حکومت باشد.
البته که دیدن اینکه ستاره های ورزشی چه چیزی از حضور در این کشور عائدشان می شود، کار سختی نیست. زندگی یک سوپراستار ورزشی خیلی سریع تمام می شود و غرغر کردن نسبت به کسانی که سعی دارند از پتانسیل محدود درآمدزایی خود بیشترین استفاده را ببرند، دشوار است. جذاب ترین سوال این است که در آن طرف این توافق چه اتفاقی رخ می دهد. تقریبا دو سال قبل بود که عربستان سعودی به طور جدی تصمیم گرفت از قدرتِ ورزش برای تبلیغ خود استفاده کند. آنها صندوق توسعه ورزشی احداث کردند که هدفش این بود که بخشی از ثروت عظیمِ نفتی کشور را صرف زیربنای ورشی عربستان کند: باشگاه های ورزشی، ساخت ورزشگاه، سالن های درجه یک و برگزاری تورنمنت های بزرگ ورزشی در دنیا.
برای چند دهه، این کشورِ به شدت محافظه کار و مسلمان، کمترین تلاشی برای رابطه با مجامع بین المللی ورزشی می کرد و به طور کلی ورزش را طوری می دید که هرگونه فرمِ سرگرمی را می دید: یک چیز نامناسب در بهترین حالت و یک تهدید فرهنگی در بدترین حالت. به نوعی این موضوع دولت عربستان نسبت به سایر نقاط جهان بود: یک نوع بی علاقگی ناشی از غرور که آگاه است می تواند شیر فلکه نفت را ببندد و اقتصاد جهان را با بحران روبرو کند. اما البته که یک روز، این نفت تمام خواهد شد. و به همین دلیل عربستانی ها تصمیم گرفتند که اقتصاد خود را از وابستگی به نفت بگیرند. آنها تصمیم گرفتند که دست به تنوعبخشی بزنند و به همین دلیل نیاز داشتند از بیرون با سرمایه گذاری روبرو شوند. برای متقاعد کردن سرمایه گذاری از بیرون، مردم باید اول آن منطقه را دوست داشته باشند. و چه کاری بهتر از این می تواند باشد که بچه پولداری که همه از او متنفر هستند، برای اینکه کاری کند محبوب شود، یک مهمانی بزرگ برگزار کند؟
طبیعتا کمی بیش از حد مسائل را ساده بیان کردیم. سرمایه گذاری عربستان به صورت های مختلفی انجام شده است. آنها یکی از بزرگترین سرمایه گذاران شرکت "اوبر" هستند، سرمایه عظیمی در توییتر دارند و عادلانه است بگوییم که یک شهروند عربستان به نام محمد عبدالجدایل، در نشریه ایندیپندنت سهم کوچکی دارد. اما با این حال، ورزش نه فقط به خاطر قابلیت جذب توریسم، بلکه به خاطر دسترسی آسان به مخاطب جهانیِ علاقه مند و بزرگان آن که سکوتشان را می توان به راحتی خرید، نقش ارزشمندی را ایفا می کند. همان طور که قبلا قطر، ابوظبی، روسیه و خیلی های دیگر این موضوع را کشف کرده اند، اگر خود را به اندازه کافی در ساختار جهانی ورزش جاسازی کنید، حتی بدترین دشمنانِ شما هم نمی توانند بیرونتان کنند.
نیاز برای تغییر وجهه عمومی عربستان سعودی از یک کشور بی رحم، محافظه کار و به شدت سرکوبگر(اگرچه تقریبا همه اینها همچنان برقرار است)، از ورزش به عنوان یک میانبر که می تواند همه چیز را سرگرم کننده و دوست داشتنی کند، استفاده کرده است. بله، همچنان زنان در عربستان سعودی تحت سیستمِ زشت و شنیعِ سرپرست یا قیم نگهداری می شوند. این بدین معنی است که زنان برای تحصیل، مسافرت و حتی دسترسی به بیمه، باید از سرپرستِ مرد خود اجازه بگیرند. اما نگاه کنید! آنها حالا می توانند به ورزشگاه بروند! لبخند بزنید ای زنانِ تحت مالکیتِ قراردادی، شما حالا در مانیتورهای بزرگ ورزشگاه دیده می شوید!
در حالی که جنگنده های عربستان سعودی در حال تبدیل کردن یمن به خاک هستند، جانی اینفانیتو، رییس فیفا، مرتبا در نقاط مختلف جهان در رفت و آمد است تا طرحِ جام جهانی باشگاه ها را که عربستان سعودی حامی آن است، به سایرین بفروشد. در حالی که منتقدانِ رژیم سعودی دستگیر و بدون هیچ محاکمه ای زندانی می شوند، بزرگترین تورِ گلف اروپا در حال آماده شدن برای برگزاری اولین تورنمنت تاریخ خود در ژانویه در عربستان است. بزرگانی مثل داستین جانسون و پاتریک رید، از گلف بازانی هستند که قرار است برای رقابت به عربستان بروند. صدای موسیقی را به حدی بلند کنید تا کسی قادر نباشد صدای فریاد سایرین را بشنود.
ورزش از زمان هنری هشتم و فرانسیس اول، ابزاری برای سیاست خارجی بوده است. اما در زمانی که بوی تعفن دولتِ فاسد به حدی نافذ و جهانی است که نادیده گرفتن آن تقریبا غیرممکن است، الزام به اعتراض، اهمیت زیاد پیدا کرده است. حتی آنهایی که پول می گیرند هم باید حقیقت را بگویند.
ناتوانی در انتقاد کردن نسبت به مشکلات حقوق بشری، فضایی را خلق می کند که به حاکمان این قدرت را می دهد حقوق شهروندی را از شهروندان خود سلب کنند.
نویسنده این جمله، جمال خاشقجی نام داشت. او ماه گذشته در کنسولگری عربستان سعودی در شهر استانبول، به طرز فجیعی به قتل رسید.
نوشته جاناتان لیو برای ایندیپندنت