اختصاصی طرفداری - باشگاه پرسپولیس با سابقه 54 ساله خود، همواره به عنوان یکی از تیم های پرافتخار و پرهوادار در سطح کشور شناخته شده که بازیکنان و ستارگان بزرگی را به فوتبال این مرز و بوم معرفی کرده است. از این رو قصد داریم تا در یادداشتی که در هفت بخش تقدیم شما عزیزان می شود، به معرفی 70 ستاره و بازیکن برتر تاریخ این باشگاه بر اساس عملکرد فردی، تاثیرشان در افتخارات و عملکرد این تیم، نوستالژی و خاطرات هواداران پرسپولیس از این بازیکنان بپردازیم. بدون شک نظرها و معیارها در خصوص بهترین ها متفاوت بوده و این مطلب نیز بر اساس سلیقه شخصی نویسنده و دوستانی که بنده را در این زمینه یاری داده اند، تهیه شده است.
50. یحیی گل محمدی (1378-1374 & 1384-1381)
در اویل دهه 70 شمسی و در رقابت های مقدماتی المپیک 1992 بارسلون اسپانیا، نسلی در فوتبال کشورمان ظهور کرد که پس از افول نسل بی نظیر و البته مهجور و بی ادعای فوتبال کشورمان در دهه شصت به نسل طلایی دهه 70 مشهور شد. شاید اگر برای این نسل مربی بهتری انتخاب می شد، می توانست به راحتی به بازی های المپیک 1992 صعود کند، ولی جدای از مسائل فنی و صدالبته امکانات بسیار کم و تدارکات بسیار اندک، آن تیم دوست داشتنی در روز آخر آن رقابت ها، قربانی تبانی آشکار و شرم آور دو تیم عربی قطر و امارات شد و در شرایطی از صعود به مرحله بعد بازماند که قطری ها که بالاتر از ایران از آن گروه صعود کرد، بعدتر بهترین نماینده قاره آسیا در بازی های المپیک بارسلون لقب گرفت. در نسلی که حسن حبیبی سرمربی وقت آن تیم، بازیکنی همانند علی دایی را در نخستین غربال از لیست تیم ملی زیر 23 ساله های ایران خط زده بود. آن تیم پر از بازیکنان مستعد و توانمندی بود که هر یک بعدها برای خود نامی در فوتبال ایران دست و پا کردند.
استعدادهای نابی همچون خداداد عزیزی، رضا شاهرودی، افشین پیروانی، رضا رضایی منش، جواد منافی، علیرضا دلیخون، هادی طباطبایی، میرشاد ماجدی، حسین خطیبی، ژورس قازاریان، امیرفرهاد یعقوبی، علیرضا پورمند، امید عرض پیما، بهزاد داداش زاده و یحیی گل محمدی ظهور کردند که بیشتر آن ها ستارگان نسل طلایی فوتبال ایران در دهه 70 را شکل دادند و تا نیمه اول دهه 80 شمسی حدود ده سال شاکله اصلی تیم ملی فوتبال کشورمان را از همین نسل تشکیل شد. در حقیقت کار آن نسل از تورنمنت های خاطری انگیزی همچون جام ملت های آسیا 1996 و جام جهانی 1998 شروع شده و در پایان به جام جهانی 2006 ختم شد. یکی از مهم ترین بازیکنان این نسل مدافعی بود که کلودیو جنتیله مدافع مستحکم و اسطوره ای دهه 80 فوتبال ایتالیا ودنیا را الگوی خود قرار داده بود: یحیی گل محمدی. گل محمدی از مدافعان مستحکم و با اخلاق فوتبال کشورمان در دو دهه 70 و 80 به شمار می رود که هم اکنون هدایت تیم پدیده را در لیگ هجدهم فوتبال ایران، جام خلیج فارس برعهده دارد.
او ضمن تسلط کامل به زبان انگلیسی از افراد تحصیل کرده فوتبال کشورمان محسوب می شود که کارنامه موفقی، هم به عنوان بازیکن و هم به عنوان مربی در تیم های مختلف داشته است. یحیی گل محمدی متولد اسفندماه 1349 در شهرستان نَمینِ استان اردبیل است. گل محمدی فوتبال حرفه ایش را در 18 سالگی و از تیم سرشناس منطقه شمال غرب کشورمان، تراکتورسازی شروع کرد و به مدت یک فصل و البته تنها 5 بازی برای این تیم به میدان رفت. مقصد بعدی این بازیکن، باشگاه نه چندان شناخته شده پورای تهران بود که یحیی به مدت چهار فصل در این تیم مشغول به بازی شد و به واسطه بازی های خوب خود در پورا، در سال 1374 راهی تیم پرسپولیس تهران شد. در آن زمان هدایت پرسپولیس را مربی کهنه کار یوگسلاو این تیم، استانکو برعهده داشت و یحیی در همان فصل اول حضورش در پرسپولیس، موفق به کسب قهرمانی در لیگ آزادگان شد.
قهرمانی که در فصل بعد نیز تکرار گشت و تا پایان دوره اول حضور این مدافع سخت کوش اهلِ محمودآباد در پرسپولیس، وی به همراه سرخ پوشان موفق به کسب چهار جام ارزشمند (سه قهرمانی لیگ و یک جام حذفی)، یک مقام سوم جام باشگاه های آسیا در سال 1376 و یک مقام چهارمی جام باشگاه های آسیا در سال 1377 شد. ضمن این که 103 بازی و 7 گل زده نیز، ماحصل حضور یحیی گل محمدی در چهار سال اول حضورش با پیراهن پرسپولیس بوده است. پس از چهار سال موفق در جمع قرمزهای پایتخت، گل محمدی پرسپولیس را به مقصد جنوب کشور و تیم فولاد خوزستان ترک گفت. وی سه فصل در فولاد توپ زد و در 41 دیدار با پیراهن این تیم در لیگ به میدان رفت و توانست 6 گل نیز برای فولاد به ثمر برساند. پس از وقفه ای سه ساله، یحیی گل محمدی مجددا به تیم محبوب خود، پرسپولیس برگشت تا افتخارات گذشته خود را با سرخ پوشان تکرار نماید. اتفاقی که به علت افت محسوس پرسپولیس در آن سال ها برای او و تیم محبوبش هرگز اتفاق نیفتاد، هر چند یحیی در دوره دوم حضورش در پرسپولیس یک رویداد بسیار بزرگ را رقم زد:
در 23 خرداد ماه سال 1382 و در جریان برد 1-2 پرسپولیس در برابر رقیب دیرینه در شهرآورد پنجاه و چهارم تهران، او با گلزنی در دقیقه یازدهم، صدمین گل تاریخ دربی تهران را به نام خود به ثبت رساند. به هر روی پس از مجموعا 7 سال حضور در پرسپولیس، یحیی در سال 1384 از جمع قرمزها جدا شد و راهی صباباتری گردید. تنها افتخار یحیی در صبا، به شهریور ماه 1384 و قهرمانی در سوپرجام ایران برمی گردد که صبا با پیروزی 4 بر 0 مقابل فولاد خوزستان، توانست به این افتخار مهم دست یابد. یحیی گل محمدی سرانجام پس از سه فصل بازی برای صباباتری در سن 37 سالگی با پیراهن این تیم از دنیای فوتبال خداحافظی کرد. یحیی در مدت 13 سال حضورش در تیم ملی فوتبال ایران، در 74 بازی به میدان رفته و موفق به زدن 5 گل نیز شده است. وی در سال 2002 و با هدایت «برانکو ایوانکوویچ» به همراه تیم امید کشورمان موفق به کسب مقام قهرمانی در بازی های آسیایی بوسان شد.
می توان گفت که از یحیی گل محمدی در عرصه ملی، بیشتر سکانس های تلخ به یاد هواداران فوتبال باقی مانده است؛ از اشک های او پس از گلزنی در دقایق آخر بازی مقابل ایرلند در آبان ماه 1380 که به عدم راهیابی ایران به جام جهانی 2002 منجر شد تا آن پنالتی چیپ دردناک مقابل چین که به قیمت از دست دادن فینال جام ملت های آسیا در سال 2004 همراه بود. هر چند یحیی از معدود بازیکنان انگشت شمار تاریخ ملی فوتبال این سرزمین به شمار می رود که موفق به گلزنی در جام جهانی و آن هم در کشور آلمان در سال 2006 شده است. یحیی در بازی اول تیم ملی کشورمان مقابل مکزیک، گل اول این بازی را به ثمر رساند، هر چند در پایان بازی نتیجه به سود ما رقم نخورد و در پایان سبز پوشان مکزیکی با پیروزی 3-1 زمین را ترک گفتند و تیم ملی در آن بازی ها نیز به مانند ادوار گذشته سنت شکنی نکرد و در همان مرحله گروهی با انجام سه بازی در دور گروهی به خانه برگشت. یحیی گل محمدی پس از بازنشستگی از مستطیل سبز، رو به مربی گری آورد و اولین تجربه او در راس کادر فنی یک تیم به سال 1387 و باشگاه تربیت یزد برمی گردد.
او موفق شد این تیم را از دسته دوم به دسته یک و لیگ آزادگان ایران بیاورد هر چند که در فصل بعد با قرار گرفتن در رتبه پنجم گروه دوم این رقابت ها، موفق به صعود به لیگ برتر ایران با این تیم نشد. پس از دو فصل حضور در فوتبال استان یزد، در سال 1389 وی عازم شمال و تیم محبوب نساجی مازندران شد و یک فصل نیز در این تیم به سرمربی گری پرداخت. گل محمدی در سال 1390 به عنوان دستیار علی دایی در تیم راهآهن به فعالیت پرداخت و پس از آن در خرداد 1391 به عنوان سرمربی تیم صبای قم، باشگاهی که فوتبالش را با آن به پایان رسانیده بود، انتخاب شد. یحیی در مهرماه همان سال از صبا جدا شد و به عنوان دستیار به تیم پرسپولیس تهران پیوست. با برکناری مانوئل ژوزه، یحیی به عنوان سرمربی پرسپولیس انتخاب شد ولی او هم در آن اوضاع آشفته آن سال های این تیم، دوام زیادی نیاورد. وی در اسفند ماه 1391 در برنامه تلویزیونی 90 از سرمربیگری پرسپولیس کنارهگیری کرد، هر چند استعفای او مورد پذیرش «محمد رویانیان» مدیرعامل اسبق سرخ پوشان قرار نگرفت.
پس از شکست تلخ پرسپولیس در دیدار نهایی جام حذفی در برابر سپاهان، یحیی آماج انتقادات شدید نشریات و پیشکسوتان پرسپولیس قرار گرفت و در صورتی که در کارنامه سرمربی گری وی در پرسپولیس تنها دو باخت دیده می شد در سال 1392 از پرسپولیس جدا شده و به نفت تهران پیوست. وی یک سال نیز در تیم قدیمی و زردپوش پایتخت مربی گری کرد تا در اردیبهشت ماه 1393 راهی اصفهان و تیم ذوب آهن شود. اوج موفقیت های گل محمدی به عنوان سرمربی تا به امروز با این تیم سبزپوش اصفهانی بوده، جایی که وی توانسته به سه قهرمانی (دو قهرمانی پیاپی حذفی و یک سوپرجام) با ذوب آهن دست یابد. یحیی گلمحمدی در خرداد سال 1396 با باشگاه تراکتورسازی قرارداد امضا كرد و سرمربي اين تيم شد ولی پس از کمتر از یک سال با توافق طرفین از این تیم جدا شد و در سال بعد هدایت پدیده مشهد را در لیگ هجدهم بر عهده گرفت. تیم تحت هدایت او در نیم فصل اول رقابت های لیگ برتر ایران نتایج قابل قبولی گرفته و تا پایان هفته هشتم این رقابت ها در صدر جدول رده بندی این مسابقات قرار گرفته است.
افتخارات یحیی گل محمدی
قهرمانی در بازی های آسیایی بوسان در سال 2002 به همراه تیم امید ایران
قهرمانی در لیگ آزادگان در سال های 1374، 1375 و 1378 به همراه تیم پرسپولیس تهران
قهرمانی در جام حذفی فوتبال ایران در فصل 78-1377 به همراه تیم پرسپولیس تهران
کسب مقام سوم جام باشگاه های آسیا در فصل 97-1996 به همراه تیم پرسپولیس تهران
قهرمانی در سوپرجام فوتبال ایران در سال 1384 به همراه تیم صبا باتری
قهرمانی در جام حذفی ایران در دو فصل 94-1393 و 95-1394 به عنوان سرمربی تیم ذوب آهن اصفهان
قهرمانی در سوپرجام فوتبال ایران در سال 1395 به عنوان سرمربی تیم ذوب آهن اصفهان
49. حسن شیرمحمدی (1374-1368)
حسن شیرمحمدی از بازیکنان دهه های 60 و 70 پرسپولیس محسوب می شود که در پست هافبک-مهاجم به مدت شش سال در این تیم بازی کرده است. گل زیبای او به یوکوهاما مارینوس یا همان نیسان ژاپن در فینال رقابت های جام در جام آسیا در فصل 93-1992 هنوز در یاد و خاطر هواداران سرخ دل پرسپولیسی باقی مانده است. حسن شیرمحمدی متولد خرداد ماه 1347 در شهر تهران است. فوتبالش را در جوانی و از باشگاه بوتان تهران و زیر نظر «پرویز ابوطالب» شروع کرد. بوتان در دهه 60 خورشیدی از باشگاه های بازیکن ساز فوتبال کشورمان به حساب می آمد که بازیکنانی چون شیرمحمدی، محمد دادکان، اکبر میثاقیان، رضا جلولی و جواد زرینچه از این باشگاه به تیم ملی ایران راه یافتند و در سطح اول فوتبال ایران درخشیدند. شیرمحمدی در سال 1368 مورد توجه علی پروین، سرمربی وقت باشگاه پرسپولیس قرار گرفت و در 21 سالگی به جمع سرخ پوشان پایتخت ملحق شد. شیرمحمدی در مورد نحوه پیوستنش به پرسپولیس، تیمی که به معنای واقعی کلمه عاشق آن است می گوید:
اولین قرارداد من با پرسپولیس، 40 هزار تومان آن هم ماهی 2 هزار تومان بود. یادم هست وقتی نخستین بار علی آقا را دیدم گفت چقدر میدهی بیایی پرسپولیس و در تیم ما بازی كنی. یعنی اینكه پرسپولیس بزرگ بود و همه آرزو داشتند آن جا بازی كنند. من هم از بچگی پرسپولیس بودم و دوست داشتم در این تیم بازی كنم، به علی آقا گفتم من پولی ندارم ولی پولی هم نمیخواهم كه بیایم پرسپولیس. گفتم عشقم پرسپولیس است و پیراهن قرمز این تیم. پروین هم برای قراردادم نوشت 40 هزار تومان و گفت این عاشق پرسپولیس است. من از این عاشقها میخواهم كه برای پرسپولیس سرشان را هم بدهند. همین یك جمله، مرا بیمه كرد.
بعدها حسن شیرمحمدی از زبان دکتر قربانی، پزشک پرسپولیس پی به علاقه پروین به بازی او می برد. زمانی که حسن در تیم بوتان بازی می کرد و یک تنه در برابر ستارگان آن روزهای پرسپولیس، در زمین آقایی می کرد:
دكتر قربانی، دكتر پرسپوليس بود. به من گفت ميدانی چطور به پرسپوليس آمدی؟ گفتم چطور، گفت حرفم پيش خودت بماند. در بازي بوتان-پرسپوليس، علی آقا بين دو نيمه سر همه بچهها داد و بيداد كرد. علی آقا می گفت يك بچه كچل و لاغر همه شما را به هم پيچانده. منظور علي آقا تو بودی حسن.
حمید درخشان، فرشادپیوس، احمدرضا عابدزاده، محسن عاشوری و حسن شیرمحمدی
حسن شیرمحمدی در شش سال حضورش در پرسپولیس در 133 بازی با پیراهن این تیم در میادین مختلف به میدان رفت و توانست 32 گل نیز به ثمر برساند. از مهم ترین گل های این مهاجم بااخلاق کشورمان، گلزنی در فینال رقابت های جام در جام آسیا در فصل 93-1992 در برابر تیم یوکوهاما مارینوس ژاپن بوده است. پرسپولیسی ها که در سال 1991 قهرمانی را در این رقابت ها با پیروزی برابر المحرق بحرین تجربه کرده بودند، پس از یک سال وقفه باز هم به فینال این رقابت ها رسیده بودند. بازی های فینال در آن سال ها به صورت رفت و برگشت انجام می شد و پرسپولیس در بازی رفت، میهمان حریف ژاپنی قدرتمند خود بود. پرسپولیس توانست در بازی رفت تیم ژاپنی را با نتیجه 1-1 در زمین خود متوقف کند که تک گل پرسپولیسی ها را حسن شیرمحمدی به زیبایی وارد دروازه این تیم کرد. پرسپولیس در بازی برگشت اما در مقابل تماشاگرانش در حالی که می توانست با یک تساوی بدون گل نیز برای بار دوم فاتح رقابت های جام در جام شود، با نتیجه 1-0 بازی را به نیسان ژاپن واگذار کرد تا به عنوان نایب قهرمانی این مسابقات بسنده کند.
قهرمانی و نایب قهرمانی در رقابت های جام در جام آسیا، قهرمانی در لیگ آزادگان، قهرمانی در جام حذفی ایران و قهرمانی در جام باشگاه های تهران، ماحصل شش سال حضور این هافبک-مهاجم دوست داشتنی در ترکیب تیم پرسپولیس بوده است. شیرمحمدی در سال 1374 پرسپولیس را به مقصد تیم پاس تهران ترک می کند تا ادامه فوتبالش را در این تیم سپری کند. پس از یک فصل بازی در پاس، وی راهی تیم سایپا شد و تا سال 1378 و به مدت سه سال در جمع خودروسازان به بازی مشغول بود. در سال 78 حسن شیرمحمدی راهی فوتبال چین و باشگاه شانگهای شد و پس از یک فصل بازی برای این تیم چینی، در سن 32 سالگی اعلام بازنشستگی کرد. شیرمحمدی به همراه تیم ملی فوتسال ایران با سرمربی گری محمد مایلی کهن، در رقابتهای جام جهانی 1992 کشور هنگکنگ به مقام چهارم رسیده و همچنین عضو تیم اعزامی به بازی های آسیایی 1994 هیروشیمای ژاپن بوده است. حسن شیرمحمدی در بازی دوستانه پیشکسوتان میلان ایتالیا و پرسپولیس تهران که در 7 آذر 1392 در ورزشگاه آزادی انجام شد و با برد 3-1 میلان همراه بود، نیز حضور داشته است.
افتخارات حسن شیرمحمدی
قهرمانی در رقابت های جام در جام آسیا در سال 1370 به همراه تیم پرسپولیس تهران
نایب قهرمانی در رقابت های جام در جام آسیا در سال 1372 به همراه تیم پرسپولیس تهران
قهرمانی در لیگ آزادگان در سال 1374 به همراه تیم پرسپولیس تهران
قهرمانی در جام حذفی ایران در فصل 71-1370 به همراه تیم پرسپولیس تهران
قهرمانی در جام باشگاه های تهران در سال 1369 به همراه تیم پرسپولیس تهران
نایب قهرمانی در لیگ آزادگان در سال های 1371 و 1372 به همراه تیم پرسپولیس تهران
48. مجید سبزی (1364-1358)
مرد اخلاق؛ به واسطه اندک سابقه هنری که داشت، باشگاه هنرمندان پیشنهاد داد که روز 18 بهمن که هم زادروز او و هم سالروز مرگِ وی بود، به عنوان «روز نجابت در فوتبال» نام گذاری شود. مرحوم مجید سبزی با سابقه بازی در باشگاه هما یکی دیگر از «همافران پرسپولیس» به حساب می آید. شادروان سبزی از بازیکنان با اخلاق و بدون حاشیه فوتبال کشورمان و باشگاه های هما و پرسپولیس تهران به شمار می رفت که به او لقب «معلم اخلاق» را داده اند. این اسوه اخلاق باشگاه پرسپولیس پس از دوران بازیگریش، خود را وقف تیم های پایه پرسپولیس نمود و همیشه حرمت هواداران و پیشکسوتان را نه تنها در باشگاه محبوبش بلکه در تیم های رقیب نیز به شکل شگفت انگیزی نگه می داشت. اما افسوس که بسیاری مجید سبزی را تا هنگامی که در قید حیات بود، نشناختند و در بسیاری از مقاطع وی مورد بی مهری ها و کم توجهی مسئولان ورزشی فوتبال کشور قرار می گرفت.
مجید سبزی متولد بهمن ماه 1337 در تهران است. او کشف «احمد خداداد» بود و فوتبالش را در سنین نوجوانی و جوانی در باشگاه همای تهران گذراند و از این باشگاه بود که نامی برای خود در فوتبال ایران، دست و پا کرد. سبزی در سال 1355 به تیم اصلی هما راه یافت و تا سال 1358 در این تیم مشغول به بازی گشت. مجید سبزی در سال 1356 با هما و هدایت سرمربی بزرگی هم چون «مرحوم پرویز دهداری» توانست به مقام سوم لیگ تخت جمشید و مقام دوم حذفی ایران دست یابد. بعد از سه فصل بازی در هما، مجید سبزی در سال 1358 به پرسپولیس تهران پیوست و تا پایان دوران بازیگریش، به مدت 6 سال در این تیم توپ زد. سبزی در پرسپولیس و در پست هافبک در کنار بازیکنان بزرگی هم چون علی پروین، محمد مایلی کهن، ضیا عربشاهی و حمید درخشان بازی کرد و توانست به چهار جام زرین در این باشگاه دست یابد. سبزی در سال 1364 و در حالی که هنوز به 30 سال نرسیده بود، از دنیای فوتبال خداحافظی کرد. مجید سبزی را اما شاید بسیاری به خاطر حضور موفقش در مجموعه تلویزیونی «به سوی افتخار» که به کارگردانی «سیروس مقدم» بود، به یاد بیاورند.
مجید سبزی در ورزشكاه شهيد فرحی كنكان
مجموعه ای که در طول سال های 1375 و 1376 ساخته و در سال 1376 از شبکه سوم سیما پخش شد و مرحوم سبزی که ایفاگر نقش یک فوتبالیست بااخلاق بود، نقش خود را به گونه ای بازی کرد و به قدری در این سریال خوش درخشید که راه را برای حضور دیگر فوتبالیست ها در سینما باز کرد. پس از بازنشستگی از فوتبال و با حضور علی پروین، مسئولیت تیم نوجوانان پرسپولیس به مجید سبزی رسید و وی نیز با تلاش شبانه روزیش، شاگردان بسیاری را به فوتبال ایران معرفی کرد که برخی از آن ها به چهره های شناخته شده ای در سطح اول فوتبال ایران، تبدیل شدند. از شاگردان معروف مجید سبزی می توان به اسامی هم چون امیر حسین فشنگچی، احسان خرسندی، علیرضا حقیقی، محمد پروین، وحید طالب لو، هادی عقیلی و میلاد نوری اشاره کرد. مرحوم سبزی به مدت 9 سال در تیم نوجوانان پرسپولیس بدون هیچ چشم داشت و حتی امکاناتی کار کرد و برخی مواقع شاگردان سبزی در پارک لاله به تمرین مشغول می شدند و حتی همسر مرحوم سبزی نیز وظیفه تهیه غذا برای آن ها را برعهده داشت.
مجید سبزی تا واپسین لحظات عمرش با وجود همه سختی ها و کمبود امکانات، عاشقانه در کنار تیم محبوبش به فعالیت مشغول بود تا این که در چهارم بهمن ماه سال 1384، پس از خروج از باشگاه پرسپولیس، دچار حمله قلبی شد و به بخش C.C.U بیمارستان قلب شهید رجایی منتقل شد و پس از 14 روز، در 47 سالگی و در سالروز تولدش، در شب تاسوعای حسینی درگذشت. بسیاری مرحوم سبزی را با دیگر اسطوره فقید باشگاه پرسپولیس، محراب شاهرخی مقایسه می کنند. هر دوی آن ها در سینما هنرنمایی کرده اند که محراب شاهرخی با فیلم «علف های هرز» تحسین همگان را برانگیخت؛ هر دو در بهمن ماه فوت کردند و هر دوی این عزیزان از اسوه های اخلاق و مردان نیک فوتبال کشورمان محسوب می شوند. پیکر مرحوم سبزی در 20 بهمن 1384 همزمان با مراسم عاشورا، از مقابل درب اصلی مجموعه ورزشی شیرودی، تشییع شد و در قطعه 255 (قطعه نام آوران)، ردیف 51 شماره 17 به خاک سپرده شد.
افتخارات مجید سبزی
کسب مقام سوم لیگ تخت جمشید در سال 1356 به همراه تیم همای تهران
نایب قهرمانی در جام حذفی ایران در سال 1356 به همراه تیم همای تهران
قهرمانی در جام باشگاه های تهران در سال 1361 به همراه تیم پرسپولیس تهران
قهرمانی در جام حذفی تهران در سال 1361 به همراه تیم پرسپولیس تهران
قهرمانی در جام وحدت در سال 1360 به همراه تیم پرسپولیس تهران
نایب قهرمانی در جام باشگاه های تهران در سال های 1360 و 1362 به همراه تیم پرسپولیس تهران
47. هادی طاووسی (1353-1347)
هادی طاووسی از چهره های ماندگار و از دروازه بان های مشهور دهه های 30 تا 50 فوتبال ایران به شمار می رود که سابقه بازی در تیم هایی هم چون شاهین، پیکان و پرسپولیس تهران را در کارنامه ورزشی خود دارد. طاووسی هم چنین دومین رئیس فدارسیون فوتبال ایران بعد از کنار رفتن «ناصر نوآموز» از مدیریت فدراسیون در دوران پس از انقلاب نیز محسوب می گردد. هادی طاووسی متولد مهرماه سال 1317 در شهر تهران است. طاووسی از بزرگان مکتب شاهین به حساب می آید که سابقه 13 سال بازی در این تیم را دارا بوده است. هادی طاووسی در حالی که تنها 16 سال سن داشت، پا به باشگاه شاهین تهران گذاشت و تا انحلال این تیم در سال 1346 حافظ دروازه شاهین در مسابقات و رویدادهای مختلف بود. در تمام 13 سال حضورش در شاهین، هادی، مرد شماره یک دروازه این تیم بود و بچه های شاهین، براساس يک سنت قديمی او را «هادی خان» می نامیدند. یک سال پس از انحلال تیم شاهین، هادی طاووسی به همراه دیگر بزرگان این تیم هم چون همایون بهزادی، ناظم گنجاپور و حسین کلانی راهی باشگاه پرسپولیس شدند و به نوعی آن ها را می توان از موسسین باشگاه پرسپولیس در اواخر دهه چهل خورشیدی نامید.
طاووسی به مدت 6 سال در پرسپولیس حضور داشت و برای قرار گرفتن در ترکیب اصلی و دروازه این تیم باید با بازیکنانی هم چون عزيز اصلی، بهرام مودت، مهدی عسگرخانی و کاظم بياتی به رقابت برمی خواست. در این بین با حضور سنگربان شماره یک تیم ملی در آن برهه زمانی یعنی عزیز اصلی در درون دروازه پرسپولیس، طاووسی در سال 1348 به مدت یک فصل به صورت قرضی راهی تیم پیکان شد و در همان دوران حضورش در این تیم، موفق به قهرمانی در مسابقات بین المللی جام دوستی شد. وی در سال 1349 مجددا به پرسپولیس برگشت و تا سال های پایان بازیگریش در این تیم ماندگار شد. دو قهرمانی لیگ تحت جمشید در سال های 1350 و 1352 ماحصل حضور این گلر بااخلاق فوتبال کشورمان در تیم پرسپولیس بوده است. هادی طاووسی در سال 1353 و در سن 36 سالگی با پیراهن سرخِ پرسپولیس از میادین فوتبال اعلام بازنشستگی و خداحافظی کرد.
هادی طاووسی، جعفر کاشانی، ابراهیم آشتیانی و بیوک وطنخواه
هادی طاووسی از مردان خوش نام، با شخصیت و تحصیلکرده فوتبال بود که از جمله فعالیت های مهم اداری و سازمانی او، معاونت سازمان برنامه و بودجه بود. پس از انقلاب و در اوایل جنگ ایران و عراق، در مهرماه سال 59 و در حالی که هادی تنها 42 سال سن داشت، با کنار رفتن ناصر نوآموز، وی عهده دار ریاست فدراسیون فوتبال شد. ریاست او بر فدارسیون فوتبال، البته دوام چندانی نداشت و درکمتر از یک سال، در مرداد 1360 وی از سمت خود برکنار شد. علت اصلی کناره گذاشتن هادی طاووسی از ریاست فدراسیون فوتبال، اختلاف علی محمد مرتضوی، رئیس اداره کل تربیت بدنی تهران و حسین کلانی رئیس جوان هیات فوتبال تهران بود که با دخالت هادی طاووسی و حمایت او از کلانی، با حكم مصطفی داوودی، هادی طاووسی بعد از 10 ماه خدمت در فدراسیون فوتبال از فعالیت منفصل شد و حسین آبشناسان جای او را گرفت. یکی از مشکلات اساسی هادی طاووسی در زمان ریاستش بر فدراسیون، مسئله باشگاه پرسپولیس بود.
انتقال پرسپولیس به بنیاد مستضعفان و فشارها برای تغییر نام این تیم به شهید چمران، باعث بروز مشكلاتی شد كه از ان جمله عدم حضور پرسپولیس در بازی مقابل هما بود. این دیدار با نتیجه 3-0 به سود هما برگردانده شد. هم چنین در دوران ریاست وی، اولین دوره مسابقات فوتبال باشگاههای تهران پس از انقلاب با شركت 14 تیم آغاز شد. در دوران ریاست 10 ماهه طاووسی، اصغر شرفی به عنوان سرمربی تیم ملی فوتبال ایران انتخاب شد ولی به دلیل مشکلات آن سال های کشور که از مهم ترین آن ها وقوع جنگ تحمیلی بود، مجالی برای تشکیل تیم ملی فوتبال به وجود نیامد. شخصیت و دانش هادی طاووسی با دیگر سردمداران وقت ورزش کاملا متفاوت بود؛ او و دوستانش در محل کار با کت و شلوار رسمي و کراوات حاضر مي شدند. همين مسائل بهانه را به دست کساني داد که فوتبال علمي را در ابتداي انقلاب قبول نداشتند و بعدها موجبات انفصال او از ریاست فدراسیون فوتبال شدند. طاووسی در مراسمی که در اردیبهشت سال 1392 از طرف باشگاه پرسپولیس برگزار شد، به عنوان یکی از چهرههای ماندگار باشگاه پرسپولیس برگزیده شد.
افتخارات هادی طاووسی
قهرمانی در جام باشگاه های تهران در سال های 1337، 1338، 1339، 1344 و 1345 به همراه تیم شاهین تهران
قهرمانی در جام حذفی تهران در سال 1342 به همراه تیم شاهین تهران
قهرمانی در لیگ تخت جمشید در سال های 1350 و 1352 به همراه تیم پرسپولیس تهران
قهرمانی در رقابت های جام دوستی در سال 1348 به همراه تیم پیکان تهران
دومین رئیس فدراسیون فوتبال ایران پس از انقلاب با کنار رفتن ناصر نوآموز
46. جواد الله وردی (1359-1352)
جواد الله وردی از مدافعان شایسته فوتبال کشورمان به حساب می آید که سابقه بازی در هر دو تیم تاج و پرسپولیس را در قبل از انقلاب داشته است. الله وردی یکی از منتقدین شرایط فعلی فوتبال ایران بوده و این را بارها در مصاحبه هایش نشان داده است. خودش در مورد شرایط فوتبال ایران این گونه می گوید:
من چند وقتی است که در کار ضایعات هستم، اما در فوتبال ما، همه همدیگر را ضایع میکنند. فوتبال یک موهبت الهی ست، فوتبال یک هدیه خدادادی ست؛ آیا ما بلدیم از آن استفاده کنیم؟! آیا حقیقتا به درستی از آن استفاده می کنیم؟! ما با فیفا، کنفدراسیون فوتبال آسیا و غیره دردسر داریم و این به ما نشان می دهد که ما «سازمان» نداریم! ما آموزش درست و حسابی نداریم! ما مدیران متخصص فوتبالی نداریم! ما مربیان به واقع حرفه ای نداریم و از فوتبال حرفه ای دنیا عقب هستیم! من برای این فوتبال دست و پا و سلامتی خودم را داده ام و آفتاب لب بوم هستم و اگر حرفی می زنم چیزی برای خودم نمی خواهم، چون برای حل مشکلات این فوتبال هزاران راهکار داریم.
جواد الله وردی متولد خرداد ماه 1331 در شهر ساوه بوده و سابقه بازی در تیم های برق تهران، تاج و پرسپولیس تهران را در کارنامه ورزشی خود داشته است. الله وردي به واقع سمبل آدم هايي در فوتبال ایران است که به حق واقعی خود نرسيده اند، آدم هايي كه مصداق «نسل سوخته در فوتبال» ما هستند. جواد در نوجوانی به تیم برق تهران پیوست و توانست با این تیم به عنوان قهرمانی در تورنمنت جام آقا خان که در کشور پاکستان برگزار می شد، در سال 1349 دست یابد. بازی های خوب او در برق تهران، باعث شد تا توجه مسئولان باشگاه تاج و به خصوص مربی مشهور این تیم، رایکوف به او جلب شود و جواد الله وردی در سال 1350 به عضویت تیم پرستاره تاج تهران (استقلال فعلی) درآید. جواد الله وردی در طول دو سال عضویتش در تاج، بهترین بازی های خود را به نمایش گذاشت تا جایی که دچار مصدومیت های جدی ناحیه مینیسک شد. خود الله وردی در مورد مصدومیت های دوران بازیگریش نقل جالبی دارد:
من دو مینیسکم را در تاج از دست دادم و دو مینیسک دیگر را در پرسپولیس.
جواد الله وردی در دربی تاریخی سال 52 که با نتیجه 6-0 به سود پرسپولیس به پایان رسید، عضو تیم تاج بود و برخی از هواداران استقلال هنوز او را مسبب این شکست سنگین می دانند. دو هفته قبل از 16 شهریور 52، تيم ملي به استراليا باخته و از دور رقابت هاي مقدماتي جام جهاني 1974 کنار رفته بود. چندین کیلومتر آن سوتر نیز مسابقات کشتی قهرمانی جهان در سال 1973 در حال برگزاری بود و امثال سوخته سرایی، منصور برزگر و ابراهیم جوادی بر روی تشک های کشتی در حال حماسه سازی و افتخارآفرینی برای وطن بودند. آن روز پرسپوليس و تاج در شرايطي تقريبا مشابه به مصاف هم رفتند. اما اتفاقی عجيب و تاریخی رخ داد و پرسپوليس 6-0 حريف قدرتمند خود را برد. باوركردني نبود، همه حملات پرسپوليس تبديل به گل شده بود. پرسپوليس ها فشار آوردند و در يكي از حملات، الله وردي كه با تمام وجود به دفاع برخاسته بود، دچار شكستگي دست شد. پس از پایان بازی، انگشت اتهامات به سوی جواد الله وردی نشانه رفت. خودش در مورد آن بازی و پس از آن ترک تیم تاج می گوید:
در آن بازی ما شش گل خوردیم که سه تایش شوت از راه دور و 2 تایش اشکال منصور رشیدی و عبدالهی در دفع توپ بود، گیرم که من سوتی دادم، فقط یک گل می ماند، بعد هم اگر می خواستم راه بدهم جوری راه می دادم که در 90 دقیقه دستم نشکند و مینسک زانویم پاره نشود. چطور من راه دادم و مصدوم هم شدم و شش ماه خانه نشین شدم؟! بعد از بازی روبروی پرویز خسروانی مالک باشگاه ایستادم و وقتی به ما گفت شما ننگ تاج هستید، من گفتم شما رییس ننگ ها هستید و به پرسپولیس رفتم. عذرخواهی من به علت آن است که طوری رفتار کردم که خودم را مقصر کردم وگرنه مقصر آن هایی هستند که شب قبل از بازی بخاطر رفتارهایشان در کلانتری تشریف داشتند.
وی در ادامه درباره اتهاماتی که به او نسبت داده اند و پس از آن رفتن به رقیب دیرینه تاج نیز می گوید:
من می گویم اگر قرار است مقصر باشم هم روی یک گل مقصر بودم، اما به راستی من جواد الله وردی نه، من یک آدمک، یک مترسک، آن 10 بازیکن دیگر تاج کجا بودند؟! پرسپولیس 10-11 سال قبل 9 نفره شد و با استقلال مساوی کرد. فکر کنید من اصلا در زمین نبودم، آن همه ملی پوش باید 6 گل از پرسپولیس می خوردند؟ هزار بار گفته ام و برای هزار و یکمین بار می گویم که مگر آقایان دیگر رفته بودند گل بچینند؟ در زندگی ام ذلت را تحمل نکرده ام، 21 ساله بودم وقتی تیمسار خسروانی به بچه ها گفت شما ننگ هستید انتظار داشتم یکی جواب بدهد اما نه ... هیچ کس جواب نداد، من هم جواب دادم. آقا، يعنی چه؟ من در اين بازی دستم برای تيم شكسته، روزی كه قهرمان تهران و جام اتحاد شديم هم باعث ننگ بوديم؟ اگر آن روز شما رييس افتخارات ما بوديد، امروز هم وقتی مايه ننگ باشگاه هستيم، شما هم رييس ننگ ها هستيد. خسروانی ناراحت شد اما چند روز بعد کسی را فرستاد که من را برگرداند اما من تصمیم خود را گرفته بودم و به پرسپولیس رفتم، تازه در پرسپولیس هم شرایط خوبی را نداشتم.
جواد الله وردی پس از پایان آن فصل و قراردادی جنجالی به ارزش 12 هزار تومان به عضویت تیم پرسپولیس درآمد و به مدت نزدیک به 7 فصل در این تیم به بازی مشغول بود. الله وردی با همان تعصب مثال زدنیش و بدون هیچ کم کاری، در پرسپولیس نیز بازی می کرد و به همین دلیل هم، به مانند دوران بازیش در تاج، در پرسپولیس نیز دچار مصدومیت های سختی می شد. در طول 7 سال در 92 بازی با پیراهن پرسپولیس در میادین مختلف حضور داشت و موفق به کسب دو قهرمانی لیگ تحت جمشید در سال 1354 و جام اسپندی در سال 1358 شد. مصدومیت های پیاپی به خصوص مصدومیت قدیمی زانوی این مدافع، به او دیگر مجال بازی کردن برای پرسپولیس را نداد و الله وردی در سال 1359 و در سن 28 سالگی از دنیای فوتبال خداحافظی کرد و کفش هایش را آویخت. جواد الله وردی در عرصه ملی نیز یکی از اعضای ترکیب اعزامی تیم ملی فوتبال ایران به جام جهانی 1978 آرژانتین و هم چنین بازی های المپیک مونیخ در سال 1972 بوده است.
افتخارات جواد الله وردی
حضور در جام جهانی 1978 آرژانتین به همراه تیم ملی فوتبال ایران
حضور در المپیک 1972 مونیخ به همراه تیم ملی فوتبال ایران
قهرمانی در لیگ تخت جمشید در سال 1354 به همراه تیم پرسپولیس تهران
قهرمانی در جام اسپندی در سال 1358 به همراه تیم پرسپولیس تهران
نایب قهرمانی در لیگ تخت جمشید در سال های 1353 و 1355 به همراه تیم پرسپولیس تهران
45. مرتضی فنونی زاده (1371-1364)
در دنیای فوتبال و در رقابت های مختلف، بارها شاهد حضور برادران فوتبالی در یک باشگاه، تیم های متفاوت و حتی بازی در کشورهای مختلف بوده ایم. از برادران وطن خواه در پرسپولیس گرفته تا برادران بیانی در استقلال تهران، که هواداران فوتبال خاطرات تلخ و شیرین فراوانی را از آن ها به یاد دارند و جدیدا هم دوقلوهای محمدی در فوتبال ما ظهور کرده اند. یکی از مهم ترین ورژن های این برادران فوتبالی در کشورمان که برحسب اتفاق رابطه بسیار نزدیکی با یکدیگر دارند، برادران فنونی زاده هستند. مرتضی برادر بزرگتر که سابقه هفت سال پوشیدن پیراهن پرسپولیس را دارد و مهدی برادر کوچکتر، که وی برخلاف برادر بزرگترش، سابقه بازی در دیگر تیم پایتخت را نیز داشته است. مرتضی در زمان بازیش در پرسپولیس و تیم ملی مدافع مستحکم و متعصبی بود که پرسپولیسی های قدیمی و عاشق این تیم، حتما بازی های او را به خوبی در یاد دارند. مرتضی فنونی زاده متولد بهمن ماه 1339 در شهر تهران است. فنونی زاده سابقه بازی در تیمهای راهآهن، نیروی زمینی، سرباز، شاهین تهران، پرسپولیس تهران و پورای تهران را در سوابق ورزشی خود دارد.
مرتضی فوتبالش را از تیم راه آهن شروع کرد و پس از بازی در تیم هایی نظیر سرباز، نیروی زمینی و شاهین تهران در سال 1364 به جمع سرخ پوشان پایتخت ملحق شد. مرتضی از مدافعان یارکوب و مستحکم آن سال های فوتبال کشورمان شناخته می شد و به قول خودش در هنگام بازی ملاحظه هیچ کس، حتی پدرش در حین بازی را نیز نمی کرد. خودش از روزهای اولی که به پرسپولیس آمده بود، این چنین می گوید:
زمانی که من اومدم پرسپولیس ناصر محمدخانی، قبل از اولین بازی که با دارایی داشتیم، گفت مرتضی کسی رو نزنی! گفتم ناصر جون، من پدرم هم باشه از من رد بشه، مجبورم بزنمش! گفت اینجا پرسپولیسه، فرق میکنه خیالت هم راحت باشه، آقای پنجعلی مثل شیر پشتته و راست هم می گفت. من بازی هایی که تیم ملی و پرسپولیس با آقای پنجعلی بودم، یک صحنه من ندیدم ایشون یک نقطه ضعفی داشته باشه. من فکر میکنم بهترین دفاع وسط تاریخ فوتبال ایران و پرسپولیس، آقای پنجعلی هست که مشتی و تو دل برو و البته رفیق باز هم هست.
مرتضی فنونی زاده یکی از بازیکنان باسابقه پرسپولیس در شهرآوردهای پایتخت نیز به شمار می رود به گونه ای که نزدیک به 14 دربی را در طول حضورش در پرسپولیس تجربه کرده است. دربی هایی که با خاطرات و اتفاقات جالب توجهی نیز همراه بوده است. یکی از این خاطرات جالب به یکی از شهرآوردها در سال 1370 برمی گردد که مرتضی در مورد آن می گوید:
در یکی از دربیها دعوایمان شد. بازی شلوغی بود. خیلی بچهها به پر و پای هم میپیچیدند. یک جا دیدم همه ریختند به جان هم، مهدی هم دارد میرود وسط، رفتم کشیدمش کنار گفتم بیا این ور بچه به تو چه که خودت را قاطی میکنی! چند دقیقه بعد نوبت من شد. بنده خدا سرخاب را چنان زدم که دماغش خونی شد؛ اما مهدی خونهای سرخاب را مالید به صورت من، تا داور که فکر کنم خوشخوان بود، اخراجم نکند! بنده خدا داور میخواست اخراجم کند، اما محمد پنجعلی و شاهرخ آمدند جلو نگذاشتند. مهدی اگر آن کار را نمیکرد اخراج میشدم. داور دستش که رفت در جیبش، پنجعلی گفت جرأت داری کارت قرمز بده. این بنده خدا هم آخرش یک کارت زرد داد تا به خیر بگذرد. دعوا میکردیم اما همه با هم رفیق بودیم! من حتی بین بچهها و طرفداران استقلال هم آدم محبوبی بودم و کمترین فحش را میخوردم. همین حس را پرسپولیسیها هم به مهدی [برادرش] داشتند. فقط گاهی به من میگفتند هیولا و به مهدی انگوری!
این مدافع متعصب دهه 60 تیم پرسپولیس، در هفت سال حضورش در این تیم، در157 بازی با پیراهن این تیم در میادین مختلف به میدان رفت و موفق به زدن 3 گل نیز برای این باشگاه شده است. از مهم ترین افتخارات مرتضی فنونی زاده در پرسپولیس، می توان به قهرمانی او در رقابت های جام در جام آسیا در فصل 91-1990 اشاره کرد که پرسپولیسی ها با شکست دادن نمایندگان کره جنوبی (دوو رویالز) و عربستان سعودی (الهلال) پای به بازی فینال گذاشتند و با شکست المحرق بحرین در بازی نهایی، به این عنوان ارزشمند دست یافتند. هم چنین وی با پرسپولیس موفق به کسب پنج قهرمانی در جام باشگاه های تهران، دو قهرمانی در جام حذفی ایران و یک قهرمانی در جام حذفی تهران شده است. مرتضی فنونی زاده در سال 1371 پرسپولیس را به مقصد تیم پورای تهران ترک گفت و پس از دو سال بازی برای این تیم در سال 1373 و در سن 34 سالگی از دنیای فوتبال خداحافظی کرد. در عرصه ملی مرتضی فنونی زاده دارای 17 بازی ملی بوده و به همراه تیم ملی فوتبال کشورمان در دو جام ملت های آسیا در سال های 1984 و 1988 حضور داشته است.
افتخارات مرتضی فنونی زاده
کسب مقام سوم جام ملت های آسیا در سال 1988 به همراه تیم ملی فوتبال ایران
کسب مقام چهارم جام ملت های آسیا در سال 1984 به همراه تیم ملی فوتبال ایران
قهرمانی در رقابت های جام در جام آسیا در سال 1370 به همراه تیم پرسپولیس تهران
قهرمانی در جام باشگاه های تهران در سال های 1365، 1366، 1367، 1368 و 1369 به همراه تیم پرسپولیس تهران
قهرمانی در جام حذفی ایران در دو فصل 67-1366 و 71-1370 به همراه تیم پرسپولیس تهران
قهرمانی در جام حذفی تهران در سال 1366 به همراه تیم پرسپولیس تهران
44. مهرداد میناوند (1377-1374 & 1383-1382)
به عنوان یک فوتبالیست ایرانی، مهرداد میناوند رکوردار بازی در رقابت های اروپایی با 29 بازی و 2 گل زده با پیراهن اشتورم گراتس اتریش بوده است که از این بین 14 بازی در لیگ قهرمانان اروپا ومابقی تعداد بازی های میناوند در جام یوفا بوده است. این بازیکن در این زمینه بالاتر از بازیکنان بزرگی همچون علی دایی با 23 بازی و 7 گل زده، مهدی مهدوی کیا با 19 بازی و 2 گل زده و اشکان دژاگه با 19 بازی قرار می گیرد. مهرداد میناوند متولد آذرماه 1354 در شهر تهران است که در دوران بازیش در پست پیستون چپ به بازی گرفته می شد. میناوند بارها در لباس اشتورم گراتس در مقابل تیم های بزرگی هم چون منچستر يونايتد، رئال مادريد، بايرن مونيخ، والنسيا، ليورپول، آرسنال، بارسلونا و ديگر تيمهاي بزرگ اروپا به ميدان رفته و در برابر بازیکنان بزرگی به مانند دیوید بکام، زیدان و رائول بازی کرده است.
شروع فوتبال حرفه ای مهرداد میناوند در سال 1373 و از باشگاه پاس تهران بود و پس از یک سال بازی در تیم پاس، وی به دعوت علی پروین به پرسپولیس ملحق شد. پس از یک سال بازی در پرسپولیس و در زمانی که تنها 20 سال سن داشت، توانست پیراهن تیم ملی را بر تن کند و به مدت 7 سال، موتور محرک تیم ملی در سمت چپ به حساب می آمد. میناوند عاشق پرسپولیس بوده و این تیم را چه در زمان بازی و چه پس از خداحافظی از میادین فوتبال عاشقانه دوست داشته است. مهرداد در سه سال اول حضورش در پرسپولیس در 89 بازی در لیگ ایران به میدان رفت و توانست 13 گل نیز به ثمر برساند. در همین سه سال او موفق به دو قهرمانی پیاپی در لیگ آزادگان شد و به واسطه بازی های خوبی که در پرسپولیس و ترکیب تیم ملی ایران در جام جهانی 1998 داشت، به اروپا و تیم اشتورم گراتس اتریش ترنسفر شد.
پس از جام جهانی 1998، مهرداد میناوند طی قراردادی سه ساله به اشتورم گراتس پیوست و در سه فصل بازی برای این تیم در نزدیک به 100 بازی به میدان رفت و سه گل نیز به ثمر رساند. همان طور که پیش تر گفته شد، مهرداد میناوند در لیگ قهرمانان اروپا با پیراهن اشتورم گراتس در 29 بازی به میدان رفته که از این نظر در بین بازیکنان ایرانی رکوردار می باشد. میناوند در اتریش با همسر ایرانیش آشنا شد و در همان جا نیز ازدواج کرد که حاصل این ازدواج، یک پسر به نام آریاست. پس از بازی های درخشان در این تیم اتریشی، میناوند در سال 1380 به شارلروای بلژیک پیوست که به گفته خودش، یکی از اشتباه های بزرگ زندگی وی، رفتن به شارلوا و پس از آن الشباب امارات بود که سبب شد او تیم ملی را هم از دست بدهد. مهرداد میناوند پس از دورانی ناموفق در شارلوا و الشباب امارات در سال 1382 مجددا به پرسپولیس برگشت و به مدت یک سال در این تیم به بازی مشغول گشت.
پس از یک فصل بازی برای پرسپولیس میناوند با قراردادی یک ساله راهی تیم سپاهان اصفهان شد. در نهایت در سال 1385 و در 31 سالگی، میناوند کفش هایش را آویخت و از دنیای بازیگری در مستطیل سبز خداحافظی کرد. میناوند در طی هفت سال حضورش در تیم ملی، در 67 بازی رسمی حضور پیدا کرد و 4 گل ملی نیز به ثمر رساند. نخستین تورنمنت مهمی که میناوند با تیم ملی در آن شرکت کرد جام ملت های آسیا 1996 در کشور امارات بود که به نوعی در آن تورنمنت جایگزین رضا شاهرودی دیگر بال و پیستون محبوب پرسپولیسی شده بود که به دلیل مسائل انضباطی از سوی محمد مایلی کهن سرمربی وقت تیم ملی خط خورده بود.
در جریان اولین بازی تیم ملی کشورمان در مرحله گروهی که به شکست 1-2 در برابر عراق انجامید، میناوند جوان نیمکت نشین بود، ولی در بازی دوم در برابر تایلند به همراه هم باشگاهی و همتای راست پایش«نعیم سعدوای» در تیم ملی فیکس شد. در آن بازی هم سعداوی و هم میناوند که در دو سمت تیم ملی به عنوان بال بازی می کردند، مؤفق به گلزنی شدند و شوت زیبای مهرداد میناوند در آن مسابقه به یک سوپرگل تبدیل شد. همچنین در بازی رده بندی برابر کویت، ارسال دیدنی مهرداد که به یک پاس گل به یادماندنی به علی دایی منجر شد، یکی دیگر از تصویرهای ماندگار آن تورنمنت نوستالژیک برای ما به شمار می رود. مهرداد میناوند علاوه بر سابقه حضور در جام ملت های آسیا 1996، در جام ملت های 2000 لبنان نیز از بازیکنان اصلی تیم ملی بود،.
بدون شک مهم ترین تورنمنت ملی که وی در آن حضور داشته است به سال 1998 و جام جهانی فرانسه برمی گردد که میناوند در هر سه بازی تیم ملی در آن جام جهانی در ترکیب ثابت ایران قرار داشته است. مهرداد در بازی دوم تیم ملی کشورمان در مقابل ایالات متحده آمریکا که با پیروزی تاریخی، تیم ملی ایران نیز همراه بود، در همان دقایق ابتدایی بازی به خاطر خطا روی «فرانکی هایدوک» کارت زرد گرفت. همچنین مهرداد میناوند در اولین دوره مسابقات فوتبال غرب آسیا در سال 2000 در کشور اردن، به عنوان کاپیتان تیم ملی، جام قهرمانی آن رقابت ها را بالای سر برد. پس از بازنشستگی از فوتبال، مهرداد میناوند به عنوان دستیار در تیم هایی نظیر خونه به خونه و سپیدرود فعالیت داشته است.
افتخارات مهرداد میناوند
حضور ثابت در هر سه بازی جام جهانی 1998 فرانسه به همراه تیم ملی فوتبال ایران
کسب مقام سوم جام ملت های آسیا در سال 1996 به همراه تیم ملی فوتبال ایران
قهرمان اولین دوره مسابقات فوتبال غرب آسیا در سال 2000 به عنوان کاپیتان تیم ملی فوتبال ایران
قهرمانی در لیگ آزادگان در فصل های 75-1374 و 76-1375 به همراه تیم پرسپولیس تهران
رکوردار بازی در لیگ قهرمانان اروپا در میان بازیکنان ایرانی با 29 بازی به همراه تیم اشتورم گراتس
43. عباس کارگر (1368-1358)
BMW 2002، عباس هوندا هزار و عباس بیترمز؛ این ها القابی است که هواداران پرسپولیس به هافبک-مهاجم گلزن خود که نزدیک به یک دهه در این تیم توپ می زد، داده بودند. هوندا هزار پرسپولیس در دهه 60 با سرعت خیره کننده ای که داشت، همه را غافلگیر می کرد و کمتر دفاعی را می توان در آن سال ها پیدا کرد که در کورس های سرعتی کارگر، به گرد پای او برسد. عباس کارگر متولد فروردین ماه 1335 در شهر ری است. کارگر سابقه بازی در باشگاه های تراکتورسازی، پرسپولیس، مهر شمیران و پورای تهران را داشته است. به دلیل قدرت بدنی و فیزیک بدنی مناسبی که داشت، بسیاری در نوجوانی به او توصیه می کردند که کشتی گیر شود ولی عشق و علاقه عباس، چیز دیگری بود و او فوتبال را به عنوان ورزش اول و حرفه ایش برگزید. فوتبالش را از زمین های خاکی زادگاهش چاله سرخ شروع کرد تا در 18 سالگی به تیم باشگاهی گروه صنعتی بهشهر پیوست. پس از دو سال بازی در این تیم و در سال 1355 با نظر «پرویز هدایت»، کارگر به تراکتورسازی ملحق شد. عملکرد درخشان عباس کارگر به همراه بازیکنان دیگری به مانند پرویز علمایی، محمد رضا شکورزاده، کامل انجینی، پرویز مظلومی و مرحوم حسین فکری باعث شد تا تراکتور سازی در لیگ تخت جمشید در سال 1356 به مقام پنجم دست یابد. عباس کارگر با تراکتور نتایج درخشانی گرفت و خودش را به خوبی به فوتبال ایران مطرح کرد، اما با پیروزی انقلاب اسلامی در سال 57، لیگ سراسری ایران تعطیل شد. پس از شروع دوباره فوتبال در کشور در سال 1358، عباس کارگر با نظر جواد الله وردی و علی پروین به پرسپولیس تهران پیوست.
عباس کارگر شماره 11 را در تیم می پوشید و پیوستن به پرسپولیس را بزرگترین موهبتی می داند که خداوند به او عطا کرده و به گفته خودش اگر از او می پرسیدند که بزرگ ترین آرزویت در دنیای فوتبال چیست، می گفتم بازی کردن در پرسپولیس. در سال 58 کارگر اولین بازیش را در پرسپولیس در حالی انجام می داد که بازیکنان بزرگی به مانند محمود خوردبین، صفر ایرانپاک، محمدرضا زادمهر و علیرضا حیدری در خط حمله پرسپولیس بودند و ناصر نورایی و غلامرضا فتح آبادی نیز بعدا به ترکیب تیم اضافه شدند و راهیابی به ترکیب ثابت پرسپولیس با حضور این همه ستاره کار چندان آسانی برای او محسوب نمی شد. عباس کارگر در مورد شرایط پیوستنش به پرسپولیس می گوید:
من اصلا دنبال قرارداد نبودم. نه اینکه فکر کنید وضعم خوب بود نه اتفاقا خیلی هم شرایط مالی خوبی نداشتم، اما عاشق فوتبال بودم. به عشق پرسپولیس آمدم. حرف پول که بین ما نبود، اما نمیدانم چطور شد عمو محراب (شاهرخی) خدابیامرز سه هزار تومان به من داد. گاهی وقتها کفش دیگران را قرض میگرفتم یا لباس عاریهای میپوشیدم. روزهایی بود 5 زار یک تومن جمع میکردم تا شد 39 تومان و یک کفش 39 تومانی خریدم. به اندازه شماره پایم. آن روزها شرایط تمرین و لباس تمرین مثل الان نبود. من زمانی که دوستانم در تیمهای دیگر تمرین نداشتند لباس آنها را برای تمرین میگرفتم. کل فصل به ما یک دست پیراهن میدادند که آن را میبردیم خانه و میشستیم دوباره روز تمرین و مسابقه میپوشیدیم.
کارگر به دلیل سرعت بالایش در مقاطعی پس از خداحافظی محمد دادکان از فوتبال، در پست دفاع راست نیز به کار گمارده می شد. حتی با حضور جواد حسن زاده در پرسپولیس نیز، در برخی از بازی ها عباس کارگر به عنوان مدافع راست در ترکیب اولیه پرسپولیس قرار می گرفت. کارگر یکی از خاطرات بدش در زمان حضورش در پرسپولیس را بازی با شاهین تهران در سال 62 می داند. در آن سال بازی با شاهین تهران با رای کمیته انضباطی 3-0 به سود این تیم اعلام می شود؛ در صورتی که پرسپولیس در طول 90 دقیقه آن بازی را به سود خود به پایان برده بود و با این نتیجه قهرمانی از پرسپولیس در آن سال، سلب می شود. عباس کارگر در مدت نزدیک به یک دهه حضورش در پرسپولیس به عناوین و قهرمانی های متعددی دست یافته که شامل پنج قهرمانی در جام باشگاه های تهران، یک قهرمانی جام حذفی ایران، دو قهرمانی جام حذفی تهران و قهرمانی در جام وحدت است. کارگر در مورد آخرین بازیش در پرسپولیس نیز می گوید:
تاریخش یادم نیست، اما بازی با تیم اکباتان بود و دیر رسیدم به رختکن. پیش از مسابقه پروین به من گفت عباس، این آخرین بازی تو برای پرسپولیس است. من هم رفتم داخل زمین و بعد از بازی از همه خداحافظی کردم. بدون دورزدن استادیوم و بدون اینکه دو تا شاخه گل دستم بدهند در 33 سالگی از پرسپولیس جدا شدم. همیشه عین جت بودم، اما آن روز سرگیجه داشتم. قبل از بازی هم دو پرس ماهی پلو خانه دوستم خورده بودم، که زهرم شد.
کارگر پس از 9 فصل بازی برای پرسپولیس از این تیم جدا و راهی تیم مهر شمیران و سپس پورا شد و در سال 1371 با پیراهن پورا از دنیای فوتبال خداحافظی کرد. عباس کارگر در سه رده جوانان، امید و بزرگسالان افتخار پوشیدن پیراهن تیم ملی را داشته و به همراه تیم ملی جوانان موفق به حضور در جام جهانی 1977 تونس شده است. در آن تیم، بازیکنان بزرگی هم چون عبدالعلی چنگیز، حمید درخشان، رضا رجبی و هاشم پور حضور داشتند و تیم جوانان با برد برابر ساحل عاج، شکست برابر برزیل و تساوی برابر ایتالیا به مقام ششم آن مسابقات دست یافت. در تیم ملی بزرگسالان نیز، کارگر سابقه بازی در بازی های آسیایی 1982 دهلی نو را دارد. عباس کارگر پس از بازنشستگی از فوتبال رو به تجارت پارچه و پوشاک آورد و توانست بعدها یک کارگاه تولید البسه را راه بیاندازد. عباس کارگر در سال 57 ازدواج کرد که حاصل این ازدواج، دو دختر به نام های نیایش و ستایش است.
افتخارات عباس کارگر
قهرمانی در جام باشگاه های تهران در سال های 1361، 1365، 1366، 1367 و 1368 به همراه تیم پرسپولیس تهران
قهرمانی در جام حذفی ایران در فصل 67-1366 به همراه تیم پرسپولیس تهران
قهرمانی در جام حذفی تهران در سال های 1361 و 1366 به همراه تیم پرسپولیس تهران
قهرمانی در جام وحدت در سال 1360 به همراه تیم پرسپولیس تهران
42. کریم باوی (1372-1367)
کریم باوی یکی از بهترین مهاجمان و سرزن های تیم ملی و باشگاه های شاهین و پرسپولیس تهران در دو دهه 60 و 70 به حساب می آمد که به واسطه بازی های خوبش، مورد توجه تیم های بسیار بزرگی به مانند منچستر یونایتد و شالکه نیز قرار داشت. در دوران جنگ تحمیلی برای دفاع از آب و خاک این کشور، به جبهه های جنگ رفت و حتی هنوز هم با ترکش هایی که از دوران جنگ در بدنش به یادگار باقی مانده، زندگی می کند. کریم باوی متولد دی ماه 1343 در شهر آبادان است. کریم فوتبالش را در 12 سالگی از زمین های خاکی آبادان و زیر نظر «نادر شرافتی» آغاز کرد و پس از آن نیز دو سال در جوانان آبادان تحت نظر سرمربی این تیم، «رضا مجدی» فوتبال بازی می کرد. همه چیز خوب پیش می رفت تا این که جنگ شروع شد و باوی هم به مانند بسیاری از جوانان غیور این مرز و بوم، به جنگ رفت و 44 ماه در خط مقدم حضور داشت. در عمليات والفجر، باوی تركش خورد و به سختی مجروح شد. یکی از ترکش ها نزديك و چسبيده به نخاعش بود و بعدها سبب شد وی نتواند کمرش را خم کند.
یک ماهی در بیمارستان بستری شد، چندین عمل جراحی کرد و تا اینکه پزشکان معالج موفق شدند چند تایی از ترکش ها را در آوردند، اما هنوز هم دو ترکش ریز کاتیوشا در بدنش از آن سال ها به یادگار مانده است. پس از بهبودی و مرخصی چند روزه از جبهه، باوی که اکنون خانواده اش نیز در کرج ساکن شده بودند، در بازی دوستانه ای به مصاف یاران امیر قلعه نوعی و رحیم یوسفی می رود. آن بازی با نتیجه 4-1 تمام می شود و هر چهار گل را نیز کریم باوی به ثمر می رساند. قلعه نوعی از طریق یکی از دوستان کریم، به او پیشنهاد بازی در شاهین تهران را می دهد و به این ترتیب در سال 1363، کریم باوی به عضویت تیم شاهین تهران درمی آید. کریم با توجه به علاقه ای که به جبهه داشت، اما به اصرار مادرش در تهران ماندگار می شود و اولین بازی خود را در لباس شاهین به عنوان یار تعویضی در 20 آخر بازی مقابل تیم بانک ملی انجام می دهد. در همان بازی اول برای شاهین، ناصر ابراهیمی که در ورزشگاه حضور داشت، محو بازی زیبای باوی شده و فردای آن روز او را به تیم ملی دعوت می کند.
کریم باوی تنها با 20 دقیقه بازی برای شاهین، ملی پوش شده و شاید از این نظر در تاریخ یک استثنا به شمار آید. خودش در مورد اولین بازیش برای شاهین می گوید:
شاهین در اولین بازیش در رقابت های باشگاه های تهران با بانک ملی بازی داشت كه تا دقيقه 70 تيم از حريف عقب بود كه عبداللهی و شاهرخی به من گفتند كه آبادانی بلند شو به زمين برو و ببينيم چه كار مي كنی. باور كنيد در اين 20 دقيقه كولاك كردم؛ يك پاس گل به فرشاد پيوس دادم كه توانست گل بزند و دو ضربه سر هم زدم كه به تيرك دروازه خوردند. من خط دفاع حريف را به هم ريخته بودم، البته در اين مسابقه موفق به گلزنی نشدم ولی همه تعجب می كردند و می گفتند اين بازيكن از كجا آمده است كه اين طور به هوا می پرد و سر می زند. مردم خيلی من را تشويق می كردند. در اين مسابقه مربی تيم ملی هم نظاره گر بازی بود و فردای آن روز اسم من را به عنوان دعوت شدگان به تيم ملی در روزنامه ابرار ورزشی كار كردند كه برادرم آمد و به من گفت در فرديس، اسمت پيچيده است كه به تيم ملی دعوت شده ای و من بعد وقتی اسمم را در روزنامه که به عنوان آخرین نفر نوشته شده بود دیدم، باورم نمی شد!
کریم باوی دوران بسیار درخشانی را با شاهین سپری کرد و حتی توانست با این تیم به عنوان آقای گلی جام باشگاه های تهران هم دست یابد. پس از سه سال موفق در شاهین، با فوت «دكتر اكرامي» بسیاری از بازیکنان سرشناس این تیم راهی سرخابی های پایتخت شدند. امیر قلعه نوعی به استقلال تهران پیوست و کریم باوی نیز راهی پرسپولیس تهران شد. باوی در مورد جداییش از شاهین و رفتنش به پرسپولیس می گوید:
پس از فوت دكتر اكرامی بازيكنان به سمت تيم های استقلال و پرسپوليس رفتند. به طور مثال قلعه نويی و دو، سه بازيكن ديگر به استقلال پيوستند. آن زمان علی پروين مربی پرسپوليس هم گفت من كريم باوی و مجتبی محرمی را مي خواهم و ما هم راهی پرسپوليس شديم.
کریم باوی قبل از پیوستن به پرسپولیس، به دلیل بازی های فوق العاده ای که در شاهین انجام می داد مورد توجه چندین باشگاه سرشناس اروپایی هم چون منچستر یونایتد و شالکه قرار گرفت. ولی به دلیل شرایط آن روزهای کشور و ممنوع الخروج بودن باوی، این انتقال صورت نپذیرفت. باوی بزرگترین حسرت زندگیش را این اتفاق می داند و می گوید:
متاسفانه مسوولان ما در حقم جفا كردند و با ممنوع الخروج كردن من، اجازه نمی دادند كه من به خارج بروم. آن موقع می گفتند كه تو بچه جبهه و جنگ هستی و اشكال دارد كه به خارج بروی و براي غربيه ها بازی كنی و به من گفتند تنها كاری كه مي توانيم براي تو انجام دهيم، اين است كه به تو خروجی دو هفته ای براي بازی در كشورهای عربی بدهیم. من خيلي دوست داشتم به تيم منچستريونايتد یا شالكه آلمان بروم كه نگذاشتند. مربی شاكله نيز خيلي خواهان من بود و حتی نامه هم فرستادند كه به باوی نياز داريم ولی متاسفانه نشد كه بروم.
باوی تا قبل از حضور در پرسپولیس و در سال 1366 مدتی را در فوتبال قطر و تیم نادی العربی این کشور گذراند و جالب است بدانید زمانی که در این تیم بازی می کرد، در یک دیدار دوستانه در مقابل منچستر یونایتد موفق به گلزنی شده است. کریم باوی در این بازی موفق شد دو بار دروازه شیاطین سرخ را با سر و با پا فرو بریزد. در همان سال دیداری دوستانه بین منتخب آمریکای جنوبی و آسیا برگزار شد و باوی به واسطه حضور در قطر در آن مسابقه موفق به بازی شد.
یکی از اتفاقات جالب آن بازی، پیراهن دیگو مارادونا بود که باوی خاطره جالبی در مورد این بازی و گرفتن پیراهن مارادونا دارد:
در این دیدار من اواخر نيمه دوم وارد بازی شدم كه آن موقع تيم ما 3-0 از حريف عقب بود كه سانتانا، مربی تيم، من را به زمين فرستاد و به من گفت ما به تو خيلی اميدواريم و هر طور كه شده است بايد برای ما گل بزنی که البته من موفق به گلزنی نشدم. داور عربستانی این بازی را مي شناختم و من دقایق پايانی بازي به سمت او رفتم و به عربی به او گفتم به ثانيههای پايانی بازی كه نزدیک شدیم و مي خواستی سوت را بزنی، يك اشاره به من بده كه او هم گفت باشه. داور در ثانيه پايانی بازی به من گفت كريم خلاص! سانتانا به من می گفت تيم می خواهد سانتر كند، به جلو برو ولی حواس من به اين بود كه ببينم مارادونا كجا ميرود و او را دنبال می كردم تا زمانی که داور سوت پايان بازی را زد، پيراهن او را از پشت درآوردم كه همه تعجب كردند. بازيكنان عربستانی هم به من گفتند كه ما می خواستيم اين كار را انجام دهيم و حالا هم ما به تو پول می دهيم و تو اين پيراهن را به ما بده كه من گفتم خير، می خواهم اين پيراهن را به عنوان يادگاري به ايران ببرم. اکنون اين پيراهن يكی از مهمترين داشتههای ورزشي من است.
در سال 67 کریم باوی به پرسپولیس پیوست و در پنج سال حضورش در پرسپولیس توانست بازی های خوبی را از خود به معرض نمایش بگذارد. باوی تا قبل از ظهور علی دایی، در کنار مرحوم همایون بهزادی و مرحوم غلامحسین مظلومی از بهترین سرزنان تاریخ فوتبال ایران محسوب میشد. باوی در پرسپولیس موفق به پنج قهرمانی شده که بدون شک، مهم ترین آن ها قهرمانی در رقابت های جام در جام آسیا در سال 1370 بوده است. پس از پرسپولیس، باوی به تیم شاهین اهواز پیوست و سرانجام با پیراهن این تیم اعلام بازنشستگی کرد. در عرصه ملی نیز باوی سابقه 24 بار پوشیدن پیراهن تیم ملی را داشته که در این میان او، 10 گل ملی نیز به ثمر رسانده است. کریم باوی به همراه تیم ملی فوتبال ایران در جام ملت های 1988 قطر به مقام سوم این رقابت ها دست یافته است.
افتخارات کریم باوی
کسب مقام سوم جام ملت های آسیا در سال 1988 به همراه تیم ملی فوتبال ایران
قهرمانی در رقابت های جام در جام آسیا در سال 1370 به همراه تیم پرسپولیس تهران
قهرمانی در جام باشگاه های تهران در سال های 1368 و 1369 به همراه تیم پرسپولیس تهران
قهرمانی در جام حذفی ایران در فصل 71-1370 به همراه تیم پرسپولیس تهران
نایب قهرمانی در سوپرجام تهران در سال 1371 به همراه تیم پرسپولیس تهران
41. حمیدرضا استیلی (1372-1371 & 1383-1377)
استیلی از مردان خاطرساز فوتبال کشورمان به حساب می آید که با گل تاریخی که در جام جهانی 1998 با ضربه سر وارد دروازه «کیسی کلر» گلر صاحب نامِ یانکی ها کرد، توانست نامِ خود را در فوتبال ایران جاودانه کند. آن گل به دلیل اهمیت بالا و به خاطر روابط سیاسی متشنجی که بین دو کشور ایران و آمریکا حاکم بوده و هنوز هم هست، از طرف محافل داخلی و حتی مجله معتبر فرانس فوتبال، «گل قرن» لقب گرفت. خود استیلی در یک مصاحبه بعدها تعریف کرد که قبل از مسابقه مادرش خواب دیده بود که ایران بازی را 1-2 با گل های دایی و مهدوی کیا می برد که همین اتفاق نیز افتاد و فقط به جای علی دایی خود استیلی گل زد. حمید استیلی متولد دی ماه 1349 در شهر تهران است. پدرش تکاور و چترباز ارتشی و مادرش خانه دار و هر دو تورک زبان اهل روستای اسطلو شهرستان سراب آذربایجان شرقی بودند. پدر حمید در پنج سالگی او در ماموریتی به شهادت رسید و یکی از دو برادرش، سعید نیز در جنگ جانباز شیمیایی شده است.
استیلی سابقه بازی در تیم های پاس تهران، پرسپولیس، بهمن و همچنین به صورت قرضی در القادسیه کویت و گیلانگ سنگاپور را درکارنامه ورزشی خود دارد. فوتبالش را از جوانان تیم پاس و سال 1363 شروع کرد و به مدت پنج سال و تا 19 سالگی در این باشگاه توپ می زد. استیلی در سال 68 به تیم اصلی پاس راه یافت و به مدت سه فصل در این باشگاه قدیمی کشورمان که دیگر هیچ نام و نشانی از آن باقی نمانده، به بازی مشغول گشت. وی توانست در سال 1370 با تیم پاس به عنوان قهرمانی لیگ آزادگان برسد و بالاتر از تیم های استقلال و پرسپولیس به این افتخار نائل گردد. استیلی پس از سه فصل بازی در پاس، در سال 1371 به دعوت سرمربی وقت پرسپولیس، علی پروین به این تیم ملحق می شود. آشنایی استیلی با پروین به سه سال قبل از آن و سال 1368 برمی گردد؛ پروین که در آن سال ها همزمان عهده دار مربی گری در تیم ملی و پرسپولیس بود، استیلی را به تیم ملی دعوت نمود. حمید استیلی اولین بازی ملی خود را در همان سال و در دیدار با شوروی سابق انجام داد. استیلی یک فصل برای پرسپولیس بازی کرد و پس از آن در سال 1372 راهی تیم بهمن شد.
قرارداد استیلی با بهمن پنج ساله بود ولی وی تنها در سال های اول و آخر قراردادش، در این تیم حضور داشت و پس از آن به صورت قرضی راهی تیم های القادسیه کویت و گیلانگ سنگاپور شد. وی در سال 1377 مجددا به پرسپولیس برگشت و به مدت شش سال در این تیم بازی کرد. حمید استلی در مجموع هفت سال حضورش در پرسپولیس در 165 بازی با پیراهن این تیم در مسابقات مختلف به میدان رفت و موفق به زدن 15 گل با لباس سرخ ها شد. استیلی در این مدت توانست با پرسپولیس به چهار مقام قهرمانی (دو قهرمانی لیگ آزادگان، یک قهرمانی لیگ برتر و یک قهرمانی جام حذفی ایران) دست یابد. یکی از اتفاقات جنجالی دوران حضور استیلی در پرسپولیس به دربی چهل و نهم در دی ماه سال 1379 برمی گردد. برای اولین بار در این شهرآورد، پای فوتبالیست ها به زندان باز شد و محمد نوازی، حمید استیلی و پرویز برومند به دلیل رفتار خشونت آمیز در زمین مسابقه به بند کشیده شدند. در آن فصل، استقلال تهران در یکی از جنجالی ترین نقل و انتقالات تاریخ فوتبال ایران، یکی از بهترین بازیکنان پرسپولیس، مهدی هاشمی نسب را به خدمت گرفته بود.
هاشمی نسبی که قبل از آن با پیراهن سرخ ها، توانسته بود چهار بار دروازه آبی های پایتخت را باز کند، اکنون در اردوی رقیب جای داشت. در آن سال ها فوتبال ایران به معنی واقعی کلمه، دوقطبی بود و استقلال و پرسپولیس در لیگ ایران جولان می دادند و هنوز از سپاهان به عنوان ضلع سومی از قدرت، در فوتبال ایران خبری نبود. استقلال تا قبل از نهم دی ماه، به مدت پنج سال نتوانسته بود پرسپولیس را شکست بدهد و پرسپولیس نیز به لطف نتایج درخشان در شهرآوردهای قبلی، از روحیه بسیار خوبی برخوردار بود. در حالی که بازی با نتیجه تساوی 1-1 با گل های رهبری فرد و محمد نوازی در جریان بود، در دقیقه 85 مهدی هاشمی نسب به قسمی که خورده بود، جامه عمل پوشاند و با ضربه سر دروازه احمدرضا عابدزاده را گشود. استقلال طلسم پنج ساله خود در نبردن پرسپولیس را اکنون شکسته شده می دید و به پیروزی در دربی از هر زمان دیگری نزدیک تر بود. هاشمی نسب بعد از گلی که به ثمر رساند، بیهوش شد. خوشحالی عجیب و غریب هاشمی نسب بعد از زدن این گل، دادِ پروین را هم در آورد.
اما این پایان کار این دربی جنجالی نبود و در حالی که آبی ها سرمست پیروزی بودند، این جادوگر پرسپولیسی ها، علی کریمی بود که با یک ضربه قیچی، برومند را ناکام کرد و خوشحالی آبی ها را به کامشان تلخ نمود. در حالی که همگان منتظر دمیدن سوت پایان بازی از سوی داور کره ای بازی بودند، در محوطه جریمه استقلال، درگیری کوچکی بین پرویز برومند سنگربان استقلال و پایان رافت، مهاجم پرسپولیس رخ داد. همین درگیری سبب شد تا برومند با مشت به صورت رافت بکوبد و همین اتفاق باعث شد تا دربی 49، به یکی از جنجالی ترین دربی های تاریخ سرخابی های پایتخت تبدیل شود. در سوی دیگر دعوا نیز حمید استیلی و محمد نوازی با هم درگیر شدند و مهدی تارتار نیز با حرکتی رزمی و با کف استوک به پشت محمد نوازی کوبید. بعد از این بازی همان طور که گفته شد دو بازیکن از استقلال (نوازی و برومند) و یک بازیکن از پرسپولیس (استیلی) در بازداشت به سر بردند. جالب این که همان شب از سوی باشگاه پرسپولیس، پروین و خوردبین پیگیری آزادی بازیکن خود بودند ولی کسی از باشگاه استقلال، پیگیر آزادی برومند و نوازی نبود.
بعدها در رای هایی که از سوی کمیته انضباطی فدراسیو ن به دو باشگاه ابلاغ شد، پرویز برومند 18 ماه از فعالیت های فوتبال محروم که به 12 ماه تقلیل یافت، نوازی 12 ماه محرومیت که به 9 ماه کاهش پیدا کرد، حمید استیلی 9 ماه محرومیت که به شش ماه تقلیل پیدا کرد. دیگر بازیکنان خاطی آن دربی نیز به مانند مهدی تارتار 6 ماه، بهروز رهبری فرد 4 ماه، ناصر ابراهیمی مربی وقت پرسپولیس 6 ماه، ولی صالح نیا مربی بدنساز استقلال 2 ماه و علی سامره و فرزاد مجیدی هر کدام دو هفته محرومیت محکوم شدند که در مجازات آن ها نیز بخشش هایی صورت گرفت. شاید پررنگ ترین خاطره ای که هواداران فوتبال از حمید استیلی در پرسپولیس به یاد بیاورند، دربی 49 و اتفاقات آن خواهد بود. سرانجام حمید رضا استیلی در سال 1383 و بعد از بازی با سپاهان، با پیراهن پرسپولیس از فوتبال باشگاهی خداحافظی کرد. در عرصه ملی، حمید استیلی افتخارات زیادی را به همراه تیم ملی به دست آورده است.
این هافبک فوتبال کشورمان در مدت یک دهه حضورش در تیم ملی، در 82 بازی ملی به میدان رفت و موفق به زدن 12 گل ملی نیز شده است. اولین تورنمنت رسمی استیلی، جام ملت های آسیا در سال 1992 ژاپن بود که تیم ملی در مرحله گروهی حذف شد. در سال 1996 و جام ملت های امارات، تیم ملی کشورمان با هدایت محمد مایلی کهن به مقام سوم آن مسابقات دست یافت. در آن مسابقات کار ایران در مسابقه نیمه نهایی با شکست برابر عربستان و بازی رده بندی با پیروزی در مقابل کویت همراه بود که هر دو بازی به ضربات پنالتی کشیده شد و استیلی در هر دو دیدار توانست ضربات پنالتی خود در برابر «محمد الدعایه» دروازه بان عربستان و «فلاح دبشه الماجدی» دروازه بان کویت، تبدیل به گل کند. استیلی در بازی برگشت تاریخی ایران و استرالیا در ملبورن که در تاریخ هشتم آذر 76 برگزار شد و به صعود تیم ملی به جام جهانی پس از 20 سال منجر شد، یکی از بازیکنان ثابت تیم ملی محسوب می شد. اوج موفقیت حمید استیلی در تیم ملی در بازی های جام جهانی 1998 فرانسه بود که تیم ملی فوتبال ایران با هدایت جلال طالبی در یک دیدار فرا ورزشی به مصاف تیم ملی فوتبال آمریکا رفت و موفق شد این تیم را در دیداری به یادماندنی و تاریخی با نتیجه دو بر یک شکست دهد.
در حالی که بازی در نیمه اول به دقایق پایانی خود نزدیک می شد، یک نفوذ عالی از سمت راست، یک و دوی جواد زرینچه با مهدی مهدوی کیا، یک سانتر زیبا از زرینچه و فرود آمدن توپ روی سر حمید استیلی، زدن یک ضربه سر استثنایی از این بازیکن را در پی داشت که همین توپ چرخید و چرخید و در قعر دروازه آمریکا قرار گرفت. این گل به اندازه ای با اهمیت بود که بسیاری آن را گل قرن نامیدند و پیراهن شماره 9 تیم ملی ایران که استیلی در آن بازی بر تن کرده بود، برای نگهداری در موزه فیفا به زوریخ فرستاده شد. اشک های استیلی بعد از به ثمر رساندن این گل، هیچ گاه از یاد و خاطر هواداران فوتبال پاک نخواهد شد. جالب است بدانید که کنفدراسیون فوتبال آسیا (AFC)، گل حمید استیلی را در کنار گلِ «آن یونگ هوان» برای کره جنوبی مقابل ایتالیا در در جام جهانی 2002، گل «پاک دو ایک» برای کره شمالی مقابل ایتالیا در جام جهانی 1966، «سعید العویران» برای عربستان سعودی مقابل بلژیک در جام جهانی 1994 و گل «تیم کیهیل» مقابل هلند در جام جهانی 2014 در لیست پنج گل برتر تاریخ آسیا در ادوار مختلف جام جهانی قرار داده است.
در آن شب تاریخی و در جریان پیروزی تیم کشورمان در برابر آمریکا، درخشش احمدرضا عابدزاده در درون دروازه تیم ملی به یادماندنی بود و بسیاری از حملات آمریکایی ها را به مانند بازی تاریخی استرالیا با خونسردی خاص خود مهار کرد. در دقیقه 80، فرار مهدی مهدوی کیا و گل زیبای او از روی پاس فوق العاده علی دایی تیر خلاص را به پیکر آمریکایی ها زد و ایران در نهایت با پیروزی شیرین 2-1 فاتح یکی از سیاسی ترین بازی های تاریخ جام جهانی شد. در همان سال (1998) حمید استیلی به همراه تیم ملی ایران و هدایت مرحوم منصور پورحیدری موفق به قهرمانی در بازی های آسیایی بانکوک شد. آخرین تورنمنت این هافبک پرافتخار کشورمان نیز جام ملت های آسیا در سال 2000 در کشور لبنان بود که با حذف تلخ تیم کشورمان مقابل کره جنوبی در مرحله یک چهارم نهایی همراه بود. لازم به ذکر است که در آن رقابت ها و در بازی اول تیم ملی کشورمان برابر لبنانِ میزبان که با پیروزی 4-0 به سود تیم کشورمان به پایان رسید، حمید استیلی به عنوان بازیکن تعویضی به میدان آمد و گل های دوم و سوم تیم ملی فوتبال ایران را در اواخر مسابقه به ثمر رساند. پس از بازنشستگی از دنیای فوتبال، استیلی رو به مربی گری آورد و مدتی دستیار آری هان و سپس مصطفی دنیزلی در باشگاه پرسپولیس بود.
پس از آن در زمان افشین قطبی به عنوان کمک مربی اول در کادر فنی پرسپولیسی ها حاضر بود، که به قهرمانی پرسپولیس در فصل 87-1386 منجر شد. استیلی در فصل 89-1388 در اولین تجربه خود به عنوان سرمربی هدایت تیم متمول استیل آذین را بر عهده گرفت و در اواخر همان فصل هم از کار برکنار شد. وی در همان فصل موفق شد در جام حذفی استقلال تهران را با نتیجه پرگل 4-5 از دور رقابت ها حذف کند. شاهین بوشهر دیگر تیمی بود که استیلی هدایت آن را به مدت یک فصل برعهده گرفت. سپس با برکناری علی دایی، استیلی توسط کمیته فنی باشگاه پرسپولیس به عنوان سرمربی سرخ پوشان شناخته شد. سِمتی که استیلی در آن به هیچ عنوان موفق نبود و با شکست پرسپولیس در دربی آن فصل در مرحله یک چهارم پایانی جام حذفی، از هدایت این تیم استعفا داد. راه آهن و ملوان بندر انزلی از دیگر تیم هایی به شمار می روند که حمید استیلی هدایت آن ها را برعهده داشته است. وی در فروردین ماه سال 1397 به عنوان مدیر فنی تیم ملی فوتبال امید انتخاب شد. حمید استیلی در سال 1378 ازدواج کرد که حاصل این ازدواج دو دختر به نام های آتنا و آنیتاست.
افتخارات حمید استیلی
حضور ثابت در هر سه بازی تیم ملی ایران در رقابت های جام جهانی 1998
کسب مقام سوم جام ملت های آسیا در سال 1996 به همراه تیم ملی فوتبال ایران
قهرمانی در بازی های آسیایی 1998 بانکوک به همراه تیم ملی فوتبال ایران
قهرمانی در لیگ آزادگان در سال 1370 به همراه تیم پاس تهران
قهرمانی در لیگ آزادگان در فصل های 78-1377 و 79-1378 به همراه تیم پرسپولیس تهران
قهرمانی در لیگ برتر فوتبال ایران در فصل 81-1380 به همراه تیم پرسپولیس تهران
قهرمانی در جام حذفی فوتبال ایران در فصل 78-1377 به همراه تیم پرسپولیس تهران
کسب مقام سوم جام باشگاه های آسیا در سال های 2000 و 2001 به همراه تیم پرسپولیس تهران
بخش اول معرفی 70 ستاره تاریخ باشگاه پرسپولیس تهران
بخش دوم معرفی 70 ستاره تاریخ باشگاه پرسپولیس تهران
تاثیرگذارترین بازیکنان تاریخ باشگاه استقلال
مروری بر بازیکنان تاثیرگذار تاریخ باشگاه استقلال؛ پادشاهانِ فوتبال، سربازانِ تاج! (بخش اول)
مروری بر بازیکنان تاثیرگذار تاریخ باشگاه استقلال؛ پادشاهانِ فوتبال، سربازانِ تاج! (بخش دوم)
مروری بر بازیکنان تاثیرگذار تاریخ باشگاه استقلال؛ پادشاهانِ فوتبال، سربازانِ تاج! (بخش سوم)
مروری بر بازیکنان تاثیرگذار تاریخ باشگاه استقلال؛ پادشاهانِ فوتبال، سربازانِ تاج! (بخش پایانی)