طرفداری- بدون شك لالیگا تنها پاسخ منطقی به پرسش كلیشه ای و تكراری كدام لیگ بهترین لیگ فوتبال در اروپا به حساب می آید، می باشد. شاید لیگ برتر اتگلیس متمول ترین و بوندسلیگای آلمانپرتماشاگرترین و سازماندهی شده ترین رقابت های فوتبال در اروپا باشند، اما از لحاظ ورزشی و فوتبالی هرگز به لالیگای اسپانیا نخواهند رسید و صحت این ادعا را نیز آمار و امتیازگذاری پنج ساله یوفا تایید می نماید.
در سه سال گذشته تنها تیم های اسپانیایی موفق به فتح لیگ قهرمانان اروپا و رقابت های یورو لیگ شده اند و با احتساب قهرمانی رئال مادرید در لیگ قهرمانان این فصل، از بین 32 عنوان ممكن باشگاهی در سطح قاره اروپا در قرن 21 میلادی، اسپانیایی ها 16 عنوان را به خود اختصاص داده اند كه این مسئله با توجه به حضور 55 عضو در یوفا بسیار قابل توجه می باشد. انگلیس با كسب 5 عنوان در این رده بندی بعد از اسپانیا قرار می گیرد كه هرگز تهدیدی برای اقتدار ماتادورها محسوب نمی گردد. در سطح ملی نیز تا قبل از فتح جام جهانی 2014 توسط آلمان، سه تورنمنت بزرگ بین المللی به طور متوالی توسط تیم ملی اسپانیا یا به قول اسپانیایی ها “Seleccion” فتح شده بود و به این ترتیب اسپانیا را می بایست مقتدرترین و قدرتمندترین ملت فوتبالی دوران معاصر محسوب نمود.
اما دلیل اصلی چنین اقتداری كم نظیر را باید در گذشته ناكام و ناراحت كننده فوتبال اسپانیا جستجو نمود. تیم ملی این كشور به جزء فتح رقابت های یورو1964برای سالیان متمادی به هیچ موفقیتی نرسیده بود و باشگاه های این كشور نیز بعد از موفقیت رئال مادرید در اوایل دهه شصت میلادی تا اواسط دهه نود میلادی به جزء برخی درخشش های موقتی به هیچ افتخاری دست نیافته بودند، چنین واقعیتی احساس ضعف و خود كم بینی را در ماتادورها ایجاد نموده بود، چون در این مدت همه موفقیت های فوتبالی در سطح اروپا چه در عرصه ملی و چه باشگاهی را كشورهای رقیب نظیر آلمان، ایتالیا، انگلیس و حتی هلند فتح نموده بودند.
این احساس سبب ایجاد تغییرات و اصلاحاتی مثبت در فوتبال اسپانیا شد و سبب گردید فوتبال این كشور درهای خود را بر روی ایده های جدید باز نماید. چنین تغییری باعث شد تا سرمربیان و تئورسین های بزرگ و خوش نام فوتبال اروپا نظیر یوهان كرایوف، جان توشاك، یوپ هاینكس، فابیو كاپلو و لوئیز فن خال به فوتبال این كشور وارد شوند و به نوعی در دهه نود میلادی به اصطلاح جنبش “Brainstorming” یا تبادل افكار و ایده ها فوتبال اسپانیا را فرا گرفت. موضوعات و تاكتیك های مختلفی در فوتبال این كشور به آزمایش گذاشته شد كه حتی برخی ازآنها با شكست نیز مواجه گردیدند، همه این سعی و خطاها و آزمایش ها در نهایت منجر به ایجاد و استقرار سبكی جدید در فوتبال اسپانیا گردید، سبكی كه امروزه به كاراكتر اصلی تیم های لالیگایی بدل گشته است كه مهترین مشخصه آن تلاش برای نمایشی فوتبالی با تملك بلای توپ می باشد و تقریبا می توان مدعی شد كه همه تیم های اسپانیایی به جزء اتلتیكومادرید از آن تبعیت می نمایند.
دوران موفقیت آمیز پپ گواردیولا در بارسلونا در اعتقاد و اعتماد به چنین سبكی از فوتبال و گسترش آن در بین تیم های اسپانیایی نقشی تعیین كننده داشته است، این فیلسوف كاتالان دنیای فوتبال بازیكنانی كوچك اندام نظیر اینیستا و ژاوی را به ستون های اصلی تیم خود بدل نمود و بر چرخش مدام توپ در زمین تاكیدی فراوان داشت، در حالی كه در فوتبال اروپا تا قبل از آن دوران بیشتر مربیان بزرگ اروپایی ترجیح می دادند در خط میانی تیم خود از وجود هافبك های تنومند، سخت گیر و مقتدری نظیر پاتریك ویرا، میشائیل بالاك و استیون جرارد استفاده نمایند. البته سطح بالای تكنیكی بازیكنان بارسلونا سبب گردید تا ایده های فوتبالی پپ گواردیولا به شكل ایده آلی نتیجه بخش و موثر واقع شوند. بعد از موفقیت پپ گواردیولا با بارسلونا سایر سرمربیان لالیگایی نیز ایده های فوتبالی وی را الگوی خود قرار دادند و با توجه به بازیكنانی كه در اختیار داشتند، از فلسفه فوتبالی پپ گواردیولا تاثیر پذیرفتند.
در كنار تلاش برای كنترل بازی با تملك بالای توپ، انعطاف پذیری بالای تاكتیكی از دیگر كاراكترهای فوق العاده استایل فوتبال اسپانیایی محسوب می گردد كه نمونه بارز آن در فینال رقابت های یورو لیگ این فصل بین دو تیم سویا و لیورپول دیده شد. در نیمه اول این دیدار بازیكنان تیم سویا در مقابل شاگردان یورگن كلوپ حرفی برای گفتن نداشتند، اما در نیمه دوم اونای امری سرمربی سویا دست به تغییر بزرگی زد و برای برخورداری از بازیكنان بیشتر در خط میانی، از مدافعین خود بازی رو به جلوتری را با وجود خط حمله خطرناك و سرعتی لیورپول در خواست نمود. به این ترتیب مدافعین كناری سویا اجازه نفوذ بیشتری پیدا نمودند و بازیكنان كناری تهاجمی تیم نیز با تغییر مرتب پست بازی خود در دو طرف میدان، خط دفاعی لیورپول را به چالش كشیدند به نحوی كه در نیمه دوم شاگردان امری موفق به ثمر رساندن سه گل شده و سومین عنوان قهرمانی متوالی خود در یورو لیگ را نیز قطعی نمودند.
در واقع اسپانیایی ها به خوبی از این قابلیت برخوردار هستند كه بر مشكلات به وجود آمده در حین بازی فائق آیند، در حقیقت سرمربیان اسپانیایی در طول جلسات تمرینی با خلق و شبیه سازی مشكلات و موقعیت هایی پیچیده، از بازیكنان خود می خواهند كه آنها را از پیش رو بردارند و به نحوی سبب افزایش تجربه و هوش بازی شاگردان خود می شوند. تغییرهای موقیت آمیز در طول بازی را البته می توان تنها از سرمربیانی باهوش و خلاق انتظار داشت و فوتبال اسپانیا در حال حاضر در برخورداری از چنین مربیانی بسیار غنی به نظر می رسد. در حقیقت در اسپانیا دورانی كه نیمكت مربی گری تیمی به بازیكنان سرشناس می رسید به پایان رسیده و استعدادهای جوان با انگیزه فراوان با شركت در كلاس های مربی گری تمایل دارند خود را در لالیگا به اثبات رسانند،چنین وقعیتی شرایط فعالیت سرمربیان خارجی در فوتبال اسپانیا را با مشكل مواجه نموده است.
در پایان فصل اخیر رقابت های لالیگا 15 تیم از بین 20 تیم حاضر از سرمربیانی اسپانیایی بهره می بردند و 5 سرمربی دیگر نیز به عنوان بازیكن حضور در رقابت های لالیگا را در كارنامه خود به ثبت رسانده بودند. در این میان تنها دو مربی به نام های دیوید مویس و گری نویل حضور داشتند كه از خارج از فوتبال اسپانیا به لالیگا ملحق گشته بودند، این دو سرمربی ناموفق نیز بعد از نتیجه نگرفتن با تیم های خود خیلی سریع در میانه راه از سمت خوداخراج گردیدند. بازیكنان بزرگ و گران قیمت خارجی در فوتبال اسپانیا تنها به بارسلونا و رئال مادرید می پیوندند و بقیه باشگاه ها بیشتر به فكر كاهش بدهی های خود و درآمد زایی مناسب می باشند. استعدادهای جوان فوتبال اسپانیا از فرصت بسیار مناسبی برای خودنمایی برخوردار هستند و باشگاه های لالیگایی بیشتر ترجیح می دهند كه در تیم های اصلی خود بیشتر از بازیكنان پرورش یافته در آكادمی جوانان خود كه از قابلیت های تاكتیكی و تكنیكی خوبی برخوردار هستند، استفاده نمایند. در مجموع می توان كیفیت بالای تكنیكی و برتری تاكتیكی را دو عامل موثر برای اقتدار استایل اسپانیایی فوتبال دانست و فوتبال اروپا برای مقابله با استایل اسپانیایی فوتبال و شكست چنین تركیبی هنوز هیچ راه حلی را پیدا نكرده است.