مطلب ارسالی کاربران
شعری از شاعر طرفداری به مناسبت رفتن بوفون از یووه(بر وزن آهنگ تو بارون که رفتی از قمیشی)
نشستم یه گوشه
دو دستم به گوشه
دیگه حال ندارم
عکسات رفت تو پوشه
دلم غصه داره بسی بیقراره
ز اسکای چشمم بارون هی میباره
چه تلخه جدایی شوم من فدایی
برای وجودت که ارباب مایی
تو بودی همیشه بی تو نه.. نمیشه
خدایا کمک کن نرم سمته شیشه
فراغ الکس هم بسی سخت و تلخ بود
ولی با وجودت دلم شهر بلخ بود
ببردی بسی جام و عنوان رنگی
توانا تری از هزار مرد جنگی
چه سخته جدایی ندارم دوایی
که درمان کنه این.. درد را خدایی
چقدر دوست داشتم که چمپیونز بگیری
چه حالا که جوانم چه در وقت پیری
مهم نیست مهم نیست تو قلبم تو هستی
به عشقت روم من به درگاه مستی
کنون که برفتی دله من گرفته
درونم شبیه به یه پیره خرفته
چگونه شود کرد پر جای تو؟؟
کسی نیست بذارد پا جای تو