مطلب ارسالی کاربران
قوی سپید و مکتب فراموش شده
بدون شک ایران یکی از فوتبال دوست ترین کشورهای آسیا از گذشته تا حال به شمار می آید. در کنار خیل عظیم فوتبالدوستان وطنی که بدون کوچکترین چشم داشتی در سطح پایینی از امکانات سخت افزاری به استادیوم ها رفته تا تیم محبوب خود را تشویق کنند، بعضی شهرها متمایز هستند. روح فوتبال در برخی از شهرهای ایران نظیر بندرانزلی و آبادان دمیده شده و این ورزش جزء جدانشدنی مردمان این شهرها محسوب می شود. اگر مسافرتی به بزرگترین بندر شمال کشور و سواحل زیبای دریای خزر داشته باشید، از فضای حاکم بر شهرستان بندرانزلی و تعامل با شهروندان به عشق وافر و زایدالوصف آنها به فوتبال و تیم ملوان پی می برید. تیم فوتبال ملوان هویت شهرستان انزلی محسوب شده و بدون توجه به سن و جنسیت طرفداران خاص خود را دارد.
انزلی از معدود شهرهایی در ایران است که سفید رنگ محبوب آنها بوده و آبی و قرمز معنایی ندارد. بدون توجه به جایگاه ملوان در جدول رده بندی و (حتی در دوسال گذشته) بدون توجه به سطح لیگ، هیچ گاه هواداران حمایت خود را از این تیم دریغ نکرده اند. شهری کوچک با مردمانی زحمتکش و اغلب روزمزد که به عشق تماشای مسابقات ملوان هفته های خود را سپری می کنند. به عشق قوی سپید به استادیوم آمده و به تکرار گذشته ی پرفروغ این تیم امیدوارند.
ملوان بندرانزلی یکی از قدیمی ترین و پرافتخارترین تیم های شهرستانی محسوب می شود. تیمی که قهرمانی ها و نایب قهرمانی های متعدد در جام حذفی تا بهترین تیم جام تخت جمشید و بهترین گلزنان ادوار گذشته را در کارنامه خود دارد. بازیکنان بزرگی نظیر سیروس قایقران، غفوجهانی، بهمن صالح نیا، محمد احمدزاده، نصرت ایراندوست، عزیز اسپندار، سیدجلال حسینی، پژمان نوری، مازیار زارع و... در این تیم پرورش یافته و سالها با پیراهن سفید ملوان در میادین حاضر شدند. در کنار کارنامه قابل قبول این تیم، باید به حال کنونی ملوان غبطه خورد. تیمی که هوادارانی از جنس فوتبال داشته و در سالهای اخیر محل احیای بازیکنان غیربومی زیادی بوده چرا چنین جایگاه متزلزلی را تجربه می کند؟
عدم تامین منابع مالی از اولین و تکراری ترین دلایل عدم رشد مناسب این باشگاه به شمار می آید. البته این مشکل در سالهای اخیر گریبان گیر سایر باشگاه ها نیز شده است. اما آیا تنها مسائل مالی مشکل اصلی قوی سپید بوده است؟ آیا صرفا با تامین منابع مالی می توان به به جایگاه مناسب رسید؟ پاسخ احتمالا منفی است زیرا فوتبال ایران فرسنگ ها از استانداردهای بین المللی دور بوده و باشگاهی بدون بدهی و با پرداختی مناسب تقریبا وجود ندارد!
مشکل ملوان را باید در توقف بازیکن سازی و رکود آکادمی های آن جستجو کرد. امری که جزو جدانشدنی و مکتب ملوان از ابتدای تاسیس به شمار می آید. از اوایل بنای لیگ حرفه ای، ملوان از معدود باشگاه های دارای تیمهای پایه در تمامی رده ها و حتی فوتبال ساحلی و بانوان نیز بود. نسل طلایی دهه 80 با بازیکنانی نظیر سیدجلال حسینی، پژمان نوری، مازیار زارع، جلال رافخایی، جواد شیرزاد، هادی تامینی، پویا نزهتی، حسن اشجاری، سعید سالارزاده و... نیز محصول همین اکادمی هستند. بازیکنانی که در تیم های لیگ برتری و حتی عرصه های ملی درخشیدند.
از زمانی که ملوان به جای پرورش بازیکنان متعصب و بومی روی به سربازان زودگذر آورد، باید مرگ قوی سپید را متصور می شدیم. ظهور سعید عزت الهی یا شاهین ثاقبی و صادق محرمی نباید مایه مسرت ملوانی ها باشد که این تعداد بازیکن خروجی از اکادمی ملوان فاجعه بار است. ملوان با فراموشی اصالت و مکتب خاص خود و در رقابت با تیم های متمول روی به خرید بازیکنان غیر بومی و سرباز کرد و روند نزولی این تیم با سقوط به دسته پایین تر کامل شد. پازل نزول ملوان با افکار محمد مایلی کهن کامل تر شد. محمد مایلی کهن نیز اگرچه بومی بود اما فراموش کرد که هواداران ملوان به لیگ برتر و تماشای دیدار این تیم با بزرگان ایران سالهاست عادت کرده اند. ملوان با تکا به بازیکنان سرباز و در بدترین شرایط روحی شروع به تغییر نسل کرد که منجر به ماندگاری در سطح لیگ یک شد.
در لیگ یک جاری نیز حال قوی سپید خوش نیست. امیدها برای صعود ملوان بصورت سینوسی در نوسان بوده و همه با بیم به آینده می نگرند. ماندگاری در این سطح برای تیم ریشه داری چون ملوان فاجعه محسوب می شود.
لیگ برتر ایران نیاز به حضور ملوان هایی دارد تا جذاب تر شود. تیم هایی که فارغ از رنگ ها، خاص خود هستند. توجه مسولان مربوطه موجب پرواز دوباره قوی سپید خزر خواهد شد. اگر به فوتبال پایه توجه دقیق تر و عمیق تری شود حتی با منابع مالی اندک هم پرواز میسر است زیرا ملوانان با طوفان خو گرفته اند.
پویان اصغریان – کارشناس ارشد برق - بندرانزلی