طرفداری - از شروع فعالیت مربی سابق تیم های رئال مادرید و منچستر یونایتد به عنوان سرمربی تیم ملی در ایران در سال ۲۰۱۱، او سیستم های زیادی را برای انتخاب بهترین آرایش (Formation) در تیم آزمود که دو سیستم پرکاربرد او، ۳-۳-۴ و ۱-۳-۲-۴ هستند.
چیزی که مشخص است، این است که استراتژی کارلوس کی روش، دفاع مبتنی بر ضد حمله است. او بازیکنانش را به هدف تقویت بازی خوانی و پیش بینی حرکات حریف تمرین می دهد. کی روش با بررسی بازیکنانش، به این نتیجه رسید که سیستم ۳-۳-۴ همیشه بهترین گزینه برای سازماندهی و چینش یارانش نیست. در سیستم ۳-۳-۴ ، فشار بسیار زیادی به مدافعان وارد می شود و این سیستم تنها زمانی استفاده می گردد که مدافعانی قدرتمند و سطح بالا برای نظم دهی به فاز تدافعی در تیم وجود داشته باشند. اگر کی روش در دیدار مقابل آرژانتین یا بوسنی در جام جهانی ۲۰۱۴ به سیستم ۳-۳-۴ روی می آورد، مهاجمان خطرناکی مانند لیونل مسی، سرجیو آگوئرو یا ادین ژکو به راحتی خطوط دفاعی تضعیف شده تیم را در هم می شکستند و گل های زیادی را به ثمر می رساندند. اما کارلوس این موضوع را پس از آزمون خطاهای بسیار متوجه شد و سیستم تکامل یافته و اختصاصی ۱-۳-۲-۴ خود را در تیم ملی پیاده سازی کرد. اما چرا این سیستم بهترین آرایش برای تیم ملی و بازیکنانش است؟
بررسی بازیکنان کلیدی
- دروازبان تیم نقش «Defensive goalkeeper» را در درون دروازه بازی می کند. نقش این دروازبان ها ماندن در دروازه و حفاظت از چارچوب آن است. کی روش ترجیح می دهد دروازبانش در درون دروازه بماند و فقط در مواقع ضروری از منطقه تحت حفاظت خود خارج شود. جانلوییجی بوفون و تیبو کورتوآ از این سبک از دروازبان ها هستند. نقش «Defensive goalkeeper» درست در نقطه ی مقابل دروازبان هایی مانند مانوئل نویر و مارک تراشتگن (Offensive goalkeeper) است.
- در خط دفاع تیم ملی دو بازیکن مکمل وجود دارد. یکی از آن همان مدافع کلاسیک صرفا دفاعی است که ترجیح می دهد در منطقه ی خود بماند و بر روی وظایف دفاعی خود متمرکز شود. سید جلال حسینی نمونه ی این سبک از مدافعان سنتی (Traditional center backs) است که سال ها در تیم ملی ایران، خطوط دفاعی تیم را رهبری و سازماندهی می کرد. اما مدافع دیگر، پارا کمی فراتر از وظایف اصلی خود می گذارد. در تاریخ فوتبال، نقش مدافعان مرکزی (Center backs) همانند دروازبان ها دستخوش تغییرات شد. در حالی که بعضی از آن ها صرفا بر روی وظایف دفاعی خودشان متمرکز بودند، بقیه آن ها با توپ راحت تر برخورد می نمایند. این نوع از مدافعان نه تنها پاس های ساده ای به هم تیمی ها خود می دهند، بلکه با پیشروی به سمت دروازه حریف یا ارسال پاس های بلند از خط دفاعی، برای هم تیمی های خود فضا و موقعیت گل ایجاد می کنند. به این سبک از مدافعان «Ball-playing center backs» می گویند. مرتضی پور علی گنجی و پژمان منتظری دو مدافع نام آشنای تیم ملی از بهترین مدافعان «Ball-playing» در ایران هستند.
- شاید پست مدافع کناری (Full backs) کم ترین اهمیت را برای این مربی پرتغالی داشته باشد. همین که دو فول بک او ویژگی های معمول یک مدافع کناری - مانند دوندگی بالا و توانایی ارسال سانترهای دقیق - را داشته باشند، برای او کفایت می کند.بدیهی است که مدافعان کناری با ماهیت تدافعی - که با نام «Defensive full back» شناخته می شوند - بیشتر به مذاق کارلوس کی روش خوش می آید. بازیکنانی مانند رامین رضاییان و میلاد محمدی دقیقا فول بک هایی هستند که کی روش می خواهد؛ سریع، هوشمند و دونده.
- علت اصلی انتخاب سیستم ۱-۳-۲-۴ به عنوان آرایش بنیادی تیم ملی، در پشت دو هافبکی (Center midfielder و Defensive midfielder) که در نقش «Holding Midfielder» بازی می کنند، خوابیده است. این دو بازیکن همیشه به عنوان ستون های اصلی تیم شناخته می شوند. شاید بتوان گفت که موفق ترین «Double pivot» در این پست، زوج نکونام و تیموریان در جام جهانی برزیل بودند؛ دو بازیکنی که با تجربه ی بالا مانند سدی پولادین در جلوی اولین خط دفاعی از دیگر بازیکنان پشتیبانی و حمایت می کردند. آن دو همانقدر که در بازی خوانی و خنثی سازی حملات حریف استاد بودند، در گلزنی هم در سطح خوبی ظاهر می شدند؛ به خصوص زمانی که فرصتی برای نواختن شوتی از راه دور به سمت دروازه حریف پیدا می کردند.
- در فاز تهاجمی مهم ترین بازیکنان بال های کناری (Wide midfielders) هستند. آن ها با دوندگی و سرعت بالای خود در پیش بردن توپ در ضد حملات، کلیدی ترین نقش را در سیستم تهاجمی تفکرات کی روش ایفا می کنند. این بازیکنان در تیم ملی، همان نقش سنتی خود - یعنی نقش «Traditional winger» را بازی می کنند. اشکان دژاگه و به تازگی، علیرضا جهانبخش با سرعت و دوندگی بالا ، از بازیکنان مورد اعتماد کی روش در این پست هستند.
- بازیکن «Classic No.10» همیشه در تیم های کی روش وجود داشته است. از اسپورتینگ لیسبون پرتغال تا رئال مادرید اسپانیا؛ در همه ی تیم های او، یک بازیکن پست ۱۰ به عنوان هافبک هجومی (Attacking midfielder) ایفای نقش کرده است. از ویژگی های یک «Classic No.10» خوب، توانایی ارسال پاس های بلند و دقیق است. شاید بیشترین پافشاری کارلوس کی روش بر وجود مسعود شجاعی در ترکیب ثابت تیم ملی، هوش بالای او در تشخیص بازیکنان آزاد و در حال فرار باشد. باید قبول کرد که مسعود ویژگی های منفی زیادی دارد، اما چند ویژگی مثبت او مانند دید بالا و پاس های دقیقش، کی روش را مجاب کرده که ضعف هایش را نادیده بگیرد و انتخاب اول او در پست هافبک هجومی باشد.
- سردار آزمون، رضا قوچان نژاد و مهدی طارمی از اولویت های کارلوس در انتخاب یک مهاجم نوک (Center forward) در تیم منسجمش هستند. شاید در نگاه اول سبک بازی این سه بازیکن یکسان به نظر برسد؛ یعنی هر سه در محوطه جریمه حریف منتظر توپ می مانند و ضربه نهایی را در کوچکترین فرصت به دست آمده به توپ وارد می کنند، اما این همه ی ماجرا نیست. در لایه اول به یاد ضربه های تمام کننده آزمون، فرار های قوچان نژاد و فضایابی های طارمی می افتیم، اما در لایه های عمیق تر سه نقش کاملا متفاوت را برای آن ها متصور می شویم. سردار آزمون با مهارت تمام کنندگی بالا، سرعت مناسب و پا به توپ خوب، به عنوان یک «Target man» شناخته می شود. رضا قوچان نژاد نیز با فرار های عالی در بین مدافعان که با سرعت بالا و ضربه های دقیقش نیز همراه است، در نقش «Goal poacher» ظاهر می شود. شاید شناخته شده ترین سبک بازی، روش بازی مهدی طارمی باشد که با جای گیری در محوطه ۱۸ قدم فقط منتظر توپ می ماند و بدون هیچ گونه حرکت اضافی به دنبال موقعیت سازی برای خود است که تاکتیک نویسان این دست از بازیکنان را «Fox in the box» نام گذاری می نمایند.
سیستم ایده آل کارلوس کی روش به همراه تمامی نقش های تاکتیکی در تیم ملی
نکات تاکتیکی
کی روش از عناصر تاکتیکی بسیار زیادی در تیمش استفاده می کند. در اینجا به ۶ مورد از مهم ترین نکاتی که در تفکرات کی روش وجود دارد، اشاره می شود:
۱) اکثر هواداران عاشق آرایش ۱-۳-۲-۴ کی روش هستند؛ زیرا بیشترین رکورد ها با همین آرایش به دست آمده است. اما بد نیست بدانید که آرایش ۱-۳-۲-۴ به تنهایی عامل اصلی موفقیت تیم ملی در پی ریزی دژ مستحکمش نیست، بلکه سیستم ۱-۳-۲-۴ و زیر شاخه هایش (مانند ۱-۱-۴-۴ یا ۱-۴-۱-۴) در موقعیت های مختلف، عامل اصلی این موفقیت ها هستند. او در سیستمش از عناصر تاکتیکی مهم و به روزی مانند نقش های «Double pivot» و «Classic No.10» استفاده می کند که تمام این عوامل، سیستم ۱-۳-۲-۴ را سیستمی عالی برای بهره مندی حداکثری از خطاهای حریف و کاهش حداقلی خطاهای تیم خودی ساخته است.
۲) کی روش باور دارد که بهترین تیم، تیمی است که کمترین درصد خطا را داشته باشد. روش کی روش برای به حداقل رساندن اشتباهات مانند روش ژوزه مورینیو است. ژوزه معتقد است، تیم تنها هنگامی اشتباه می کند که صاحب توپ باشد. کارلوس کی روش نیز سعی می کند بازیکنان را از توپ فراری دهد؛ همان طور که در دیدار معروف ایران - آرژانتین این کار را به خوبی انجام داد. تیم ملی در آن دیدار تنها ۲۳٪ مواقع صاحب توپ و میدان بود، اما همه ی ما می دانیم در صورتی که کمی بخت با ما یار بود، حتی می توانستیم آرژانتین را با تمام ستاره هایش شکست دهیم.
۳) سیستم ۱-۳-۲-۴ کارلوس برای هدفی دیگر نیز ساخته شده است: بهره مندی از خطاهای حریف در سریع ترین زمان. شروع بازی با قرار دادن خط آفساید در نزدیکی دروازه خودی بهترین روشی است که می توان میزان خطاهای فردی و تیمی را به حداقل رساند. تیم کی روش معمولا با آرایش ۱-۴-۱-۴ اتوبوس خود را پارک می کند، زیرا در صورت رخ دادن هر گونه اشتباه فردی یا گروهی، تیم بتواند به سرعت به آرایش ۱-۱-۴-۴ یا ۱-۳-۲-۴ دگرگون شود.
۴) همانطور که گفته شد، «Double pivot» ها ستون های اصلی تیم هستند و همانند قطعه های پازل یکدیگر را تکمیل می نمایند. یکی از هافبک دفاعی ها باید با دید بالا و استفاده از پاس های کوتاه و بلند، ریتم بازی را در اختیار بگیرد و دیگری وظیفه دارد که از بازیکن صاحب توپ حمایت کند. این دو، بازیکنان حریف را به سوی خود می کشانند تا مدافعان تیم ملی بتوانند توپ را به سمت دروازه حریف هدایت کنند. کی روش این مسئولیت را به مدافعانی می دهد که توانایی پا به توپ بهتری دارند. در تیم ملی ایران پژمان منتظری در نقش «Ball-playing center back» از پس این کار به خوبی بر می آمد.
۵) چهار مدافع کی روش در عمل هم به صورت چهارنفره از منطقه ی خود دفاع می نمایند. زیرا مدافعان کناری تنها در دو صورت به جلو حرکت می کنند؛ اول در صورت بالا بودن شانس موفقیت حمله، دوم برای پرتاب اوت بلند. در هنگام از دست دادن توپ، آن ها تا جایی که امکان دارد به حالت خطی حرکت می کنند و پیستون های حریف را هماهنگ با دیگر مدافعان، دنبال می کنند.
۶) در تمام تیم های کی روش یک هافبک هجومی با قابلیت ارسال پاس های دقیق وجود دارد. مسعود شجاعی در نقش «Classic No.10» در تیم ملی ایران، به بهترین فرم خود رسیده است و اکنون یکی از کلیدی ترین بازیکنان تیم ملی به شمار می آید.
استراتژی های اصلی و فرعی
استراتژی اصلی کی روش سبک ضد حمله یا «Counter attacking football» است. او علاقه ای به برنامه ریزی برای پیشروی آهسته به سمت دروازه حریف ندارد. او به بازی سریع اعتقاد دارد و در همین راستا، استراتژی های کوچک تر را توسعه می دهد.
سیستم چینشی مورد علاقه ی او ۱-۳-۲-۴ در زمان شروع بازی، ۱-۱-۴-۴ در هنگام مالکیت توپ و ۱-۴-۱-۴ در زمان دفاع است. این سیستم نیازمند دستورات ویژه ای است که سرمربی باید آن را به تک تک بازیکنان گوشزد کند. کی روش به دلایل مختلفی از جمله نظم تیمی و انظباطی، آزادی عمل زیادی را در اختیار بازیکنانش نمی گذارد و به همین علت، کارلوس کی روش، استراتژی «Highly Structured» را در دستور کار خود قرار داده است.
در این استراتژی، رفتار و عمل بازیکنان در زمین محدود می شود تا تیم با انتخاب های سرمربی و مشاورانش بازی منطقی و معقولی را همراه با استراتژی برتر و هدفی مشخص به نمایش بگذارد. برای موفقیت در این استراتژی، بازیکنان باید بتوانند تک تک دستورات سرمربی را اجرا نمایند. این استراتژی کاملا منلاسب تیم ملی است؛ زیرا در صورت اهدا آزادی عمل به بازیکنان، تیم به دلیل نبود ستاره ی بزرگی که بتوان به آن اعتماد کرد، از هم می پاشد و نظم دفاعی به کل نابود می شود. همچنین با انتخاب استراتژی «Highly Flexible» (یا همان در اختیار گذاشتن آزادی عمل به بازیکنان که در مقابل نقش «Highly Structured» قرار دارد) نقش بازیکنان کم رنگ تر می شود و در نتیجه، دستورات سرمربی نیز اهمیت کمتری پیدا می کند.
در تمام تیم ها مسائل روحی روانی از مهم ترین عوامل ساخت یک تیم مناسب است. آنالیزورهای برتر دنیای فوتبال، عوامل روانی را که یک سرمربی می تواند به تیم منتقل کند، به سه دسته ی کلی تقسیم کرده اند: روحیه کنترل شده (Controlled Mentality)، روحیه استاندارد (Standard Mentality) و روحیه آزاد (Free Mentality). در روحیه کنترل شده بازیکنان بسیار محتاط عمل می کنند و مقدار ریسک پذیری را به صفر نزدیک می نمایند و تماما به دستورات سرمربی گوش فرا می دهند. در روحیه استاندارد بازیکنان با توجه به موقعیت های مختلف محتاط یا ریسک پذیر می شوند. و در آخر، روحیه آزاد زمانی استفاده می شود که بازیکنان با حداکثر توان خود سعی بر به ثمر رساندن گل دارند و درصد ریسک پذیری را نیز همگام با سطح استرس بالا می برند. احتمالا متوجه شده اید که کی روش با روشی منطقی از روحیه کنترل شده (Controlled Mentality) استفاده می نمایند و در بعضی مواقع بحرانی (که بسیار نادر هستند) از روحیه استاندارد(Standard Mentality) بهره می برد. او به هیچ وجه سعی نمی کند که کنترل روحیه بازیکنانش را از دست بدهد و همیشه بر استفاده منطقی از قوه ی عقل و فرو نشاندن احساسات در زمین بازی تاکید دارد. متاسفانه در دیدار مقابل سوریه در مرحله آخر مقدماتی جام جهانی ۲۰۱۸، بازیکنان پس از دریافت گل اول توسط سوریه ای ها، بر خلاف دستورات سرمربی به حالت روحیه آزاد سوییچ کردند و گذاشتند که احساسات جایگزین منطق شان شود.
تاکتیک های عمومی
تاکتیک نویسان دستورات تاکتیکی عمده و مهم را به چهار بخش "دستورات تدافعی «Defensive Instructions»، دستورات تهاجمی «Attacking Instrcutions»، دستورات انفرادی «Individual Instructions» و دستورات فرعی «Additional Instructions» تقسیم می نمایند.
علاوه بر اینکه شرح همه ی این تاکتیک ها و دستورات در یک یادداشت امکان پذیر نیست، از حوصله خواننده نیز خارج است. پس تنها به دستورات تاکتیکی «تهاجمی» و «تدافعی» مورد استفاده ی کی روش در مقدماتی جام جهانی که در تیم ملی مکرراً استفاده شده است، می پردازیم:
۱) دستورات تدافعی
شاگردان کی روش از سیستم دفاعی «Man Marking» استفاده می کنند. در این سیستم بازیکنان منتظر حرکت بازیکن حریف می مانند و با توجه به حرکات آن ها واکنش نشان می دهند. تاکتیک های دیگری نیز در تفکرات کی روش وجود دارند که مهم ترین آن ها عبارت اند از:
- خط دفاعی (Defensive Line) تیم ملی در هنگامی مالکیت توپ متغیر است، اما در هنگام دفاع، این خط تا حدامکان به دروازه خودی نزدیک می شود. زمانی که توپ در میانه میدان در گردش است، خط دفاعی تیم در ۲۰ متری محوطه ۶ قدم قرار دارد و با نزدیک شدن بازیکنان حریف، این فاصله به ۱۵، ۱۰ و حتی ۵ متر نیز نزدیک می شود.
- میزان فشردگی بازیکنان (Compactness) عبارت است از میزان فاصله ی بین دو یا چند بازیکن در خطوط دفاعی. میزان فشردگی در بیشتر موارد متغیر است، اما این مقدار در مقابل تیم های درجه دو آسیا در حالت حداقل قرار قرار دارد و بازیکنان در فاصله نسبتا زیادی از هم قرار دارند.
- تاکتیک تله ی آفساید (Offside Trap) در دستورات کی روش معنا ندارد! به دلیل عقب بودن خط دفاعی، بسیار کم پیش می آید که بازیکنان حریف در آفساید قرار بگیرند پس این تاکتیک کاربرد چندانی - البته به غیر از ضد حمله های سریع حریف - ندارد.
- سیستم پرسینگ (Pressing) بازیکنان بین دو حالت «Aggressive» و «Conservative» سوییچ می کند. در حالت اول آن ها با حالتی خشن تر و ریسکی تر به سمت بازیکن هجوم می برند و سعی در بازپس گیری توپ در سریع ترین زمان را دارند. این حالت بیشتر در زمان ضد حمله ی حریف استفاده می شود. در حالت «Conservative» نیز بازیکنان با ریسکی کمتر و محطاطانه تر به سمت بازیکن صاحب توپ نزدیک می شوند و با آرامش به دنبال اشتباه حریف و استفاده از آن هستند. بیشتر مواقع مدافعان تیم از این حالت استفاده می نمایند.
۲) دستورات تهاجمی
تیم ملی در تمام دیدار های مقدماتی جام جهانی از سبک «Counter Attacking Football» در فاز تهاجمی استفاده کرده است. رساندن خطا به حداقل، استفاده حداکثری از سرعت، عدم اتلاف وقت و انجام بازی تک ضرب از مهم ترین ویژگی های این سبک می باشند. دستورات تهاجمی دیگر با توجه به این سبک انتخاب و پی ریزی می شوند:
- محدوده ی تهاجم (Attacking Area) از گوشه به مرکز است. همچنین کی روش از تکنیک «Quick Centering» برای ارسال توپ (چه از طریق سانتر یا کرنر و چه از طریق پرتاب اوت) به داخل محوطه حریف استفاده می کند.
- محدوده ی پشتیبانی بازیکنان از یکدیگر (Supporting Range) در حد میانه قرار دارد و با توجه به هر حریف این فاصله کم یا زیاد می شود. اگر این مقدار را از یک تا ده عدد گذاری کنیم، فاصله ی بازیکنان از یکدیگر (در هنگام مالکیت توپ) بین از عدد ۵ تا عدد ۷ متغیر است.
- محدوده ی شوت زنی (Shooting Range) بازیکنان متغیر است اما معمولا در هر زمان که امکان شوت زنی وجود داشته باشد این کار انجام می دهند.
- پاس های ریسکی (Risky Passes) بسیار زیاد در تیم ملی مشاهده می شود و معمولا در ضد حملات این مقدار به حداقل می رسد. شاید یکی از دلایل کمتر بودن درصد مالکیت توپ تیم ملی نسبت به دیگر حریفان نیز همین نکته باشد.
- موضع گیری (Positioning) بازیکنان در حالت ساختار یافته قرار دارد و کم پیش می آید که هر بازیکن خارج از پست تخصصی خودش قرار داشته باشد.
فلسفه مربی گری کارلوس کی روش
بعضی مواقع لازم است تا سرمربی هایی مانند کارلوس کی روش، شخصیت و روش هدایت تیم هایشان توصیف شود. بهترین روش برای روشن کردن فلسفه کی روش، مقایسه فلسفه او با دیگر مربیان است. سه تن از بزرگترین مربیان فوتبال که سبک های منحصر به فردی را به دنیای فوتبال معرفی کردند، عبارتند از: یورگن کلوپ، ژوزه مورینیو و پپ گواردیولا. این سرمربی ها سبک های کاملا متمایزی را در زمین اجرا می کنند. برای مثال تیم های کلوپ سعی دارند با استفاده از تاکتیک «Gegenpress» عمل بازپس گیری و انتقال بین فاز ها را تسریع ببخشند. تیم های مورینیو می خواهند با بهره مندی حداکثری از اشتباهات حریف در کمترین زمان به برتری برسند. پپ گواردیولا نیز از «Positional Play» استفاده می کند و با بهره گیری از هر یازده بازیکن به فکر دیکته کردن سبک و فلسفه خودش به حریفان است. عقیده مشترکی که در بین هر سه آن ها وجود دارد، این است که همگی خواهان دیسیپلین و نظم تیمی و انفرادی در تیم هستند. وجود دیسیپلین ضروری است، زیرا بازیکنان وظایف و چالش های متفاوتی را باید در هر فاز تجربه کنند.
کی روش به مربیانی مانند پوچتینو و مورینیو شباهت دارد. این مربیان وجود دیسیپلین در تاکتیک ها و استراتژی های دفاعی را اولویت خود می دانند. در سیستم های تهاجمی نیز آن ها به قانون عمل و عکس العمل توجه بیشتری نشان می دهند؛ یعنی در فاز تهاجمی بیشتر منفعلانه عمل می کنند و منتظر کنش حریف می مانند تا واکنش مناسبی را با توجه به موقعیت های مختلف از خود نشان دهند. برای این سبک از مربیان، سادگی در فاز تهاجمی امری بسیار مهم و ضروری است. پوچتینو و مورینیو در سال متمادی، از سیستم ها و آرایش های متفاوتی استفاده نمی نمایند. این کار باعث می شود که حرکات از پیش تعیین شده بازیکنان بیشتر شود و نظم تیمی آن ها افزایش یابد. البته آن ها بازیکنان خلاق تر خود را آزاد تر می گذارند تا با کارهای جادویی خود حریف را شگفت زده کنند.
در آخر باید بگویم که کارلوس کی روش سعی نمی کند بی گدار به آب بزند، اما در عوض تلاش می کند تا تمام تمرکز خود را بر سازمان دهی منظم خطوط دفاعی بگذارد و دنبال آن، از اشتباهات و خطاهای حریف نهایت استفاده را ببرد . تیم ملی و بازیکنانش روز به روز به تجربه شان اضافه می شود و کی روش نیز، مطمئن می شود که تکل های شاگردانش به مقدار کافی قدرتمند باشد. ایران بارش را با سبک مستحکم دفاعی اش به سمت ریو بسته است. جام جهانی ۲۰۱۸ آخرین فرصت برای شناساندن تیم ملی ایران (و صد البته سرمربی پرتغالی اش) به جهان است و اگر بتواند تاریخ سازی کند، غرور هوادارانش بهترین پاداش برایشان خواهد بود.
ارسالی نویسنده افتخاری طرفداری، مهدی عبدی