طرفداری | در بعدازظهر کسلکنندهی روز یکشنبه به تاریخ ۱۸ فروردین ۱۴۰۴ در اولدترافورد، دربی منچستر با نتیجه تساوی بدون گل پایان یافت.
برای منچستر سیتی، تیمی که زمانی ماشین بیرحم فوتبال انگلیس بود، این نتیجه لغزش دیگری در راه کسب سهمیه لیگ قهرمانان نبود، بلکه نمادی آشکار از فروپاشی آنها بود. پپ گواردیولا، معمار سلسلهای که لیگ برتر را بازتعریف کرد، کنار خط ایستاده و چهرهاش ترکیبی از ناامیدی و تسلیم بود. تیمی که زمانی ترس را در دل هر حریفی میانداخت، حالا، به یک تیم معمولی تبدیل شده است.
زمانی بود که حضور سیتی در اولدترافورد، وعده فوتبال مقتدرانه میداد. تیمهای گواردیولا به تیمهای دیگر درس مالکیت توپ میدادند؛ الگوهای پاسکاری پیچیدهشان مانند تیغ تیز، پارچه دفاع حریفان را میدرید. آنها تیمی بودند که اتحاد را به دژی نفوذناپذیر و لیگ برتر را به زمین بازی خود تبدیل کرده بودند و چهار عنوان متوالی از ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۴ را به دست آوردند. حریفان نه تنها به سیتی نمیباختند، بلکه نابود میشدند، امیدشان زیر فشار ماشینی بیامان درهم میشکست. حتی وقتی شکست میخوردند، در اثر یک گل برخلاف جریان بازی بود و سیتی انتقامش را در بازی برگشت میگرفت. اما بعد از شکست لحظه آخری در اتحاد در بازی رفت، دیروز در اولدترافورد از این خبرها نبود.
فیل فودن، بهترین بازیکن لیگ برتر در فصل قبل و برونو فرناندز، موقعیتسازترین بازیکن منچستر
آمار بازی داستان تلخی را روایت میکند. سیتی چند فرصت نصفهونیمه خلق کرد: ضربه فیل فودن راهی به دروازه نداشت، ضربه ایستگاهی عمر مرموش در دقایق پایانی توسط اونانا دفع شد؛ ضربهای که میتوانست جواب برد دیرهنگام یونایتدیها در بازی قبلی باشد. ایلکای گوندوعان، که زمانی ضربانساز میانه میدان بود، کند به نظر میرسید؛ برناردو سیلوا بیش از حد عقب میرفت، سایهای از بهترین روزهایش؛ و کوین دیبروین، که در آخرین دربی منچسترش حضور داشت، سخت تلاش کرد اما تاثیرگذار نبود. غیبت ارلینگ هالند به دلیل مصدومیت زهر حملات سیتی را گرفت و باعث شد مالکیت سیتی فقط به پاسکاریهای بیهدف تبدیل شود. این سیتی، تیمی نبود که در فصل ۲۰۲۲-۲۳، ۹۹ گل به ثمر رساند؛ تیمی بود که با احتیاط بازی میکرد و میخواست با چنگ و دندان، رده پنجم را حفظ کند.
چطور کار سیتی به اینجا رسید؟ سقوط خاندان منچستر سیتی ناگهانی نیست، تدریجی است. مصدومیتها یکی از علل آن هستند: غیبت هالند، مصدومیت یکساله رودری، مصدومیتهای مکرر خط دفاعی. اما اینها فقط ظاهر ماجراست. تیمی که زمانی ترکیبی از شادابی جوانی و درخشش باتجربهها بود، حالا کند و کهنه به نظر میرسد. خروج قریبالوقوع دیبروینه، افت گوندوغان و رفتن کایل واکر نماد پایان دوران طلایی منچستر سیتی است. پویایی جرمی دوکو و ساوینیو امیدوارکننده است، اما کافی نیست. این درخششهای مقطعی در تک بازیها افت سیتیزنها را پنهان نمیکند. سیستم گواردیولا، که زمانی برای رقبا تازگی داشت، حالا قابل پیشبینی به نظر میرسد. حملات یونایتدی که راضی به دفاع از عمق و ضدحمله بود، خطرناکتر به نظر میرسید.
کمرمقی سیتی در درون زمین بیارتباط با مسائل فرافوتبالی نیست. ۱۱۵ اتهام تخلف مالی سایهای بزرگ بر سر تیم انداخته است؛ حکمی که ممکن است میراث باشگاه را زیر سوال ببرد. چه گناهکار باشند چه نه، این عدم قطعیت به روان تیمی که زمانی با اعتماد به نفس تزلزلناپذیر بازی میکرد، رخنه کرده است. در زمین، نتایج فاجعهبار بودهاند: ۱۴ باخت در ۲۷ بازی آخر در تمام رقابتها، حذف از لیگ قهرمانان توسط رئال مادرید در اوایل این فصل و واگذاری رقابت قهرمانی لیگ برتر به لیورپول از ماهها قبل. هدف سیتی حالا نه جام، بلکه بقاست. کسب سهمیه لیگ قهرمانان فصل بعد، دستاوردی که روزگاری برای سیتی بدیهی به نظر میرسید.
آخرین دربی منچستر برای کوین دی بروین
خود دربی، نمونهای کوچک از این افت بود. یونایتد تحت هدایت روبن آموریم هم بحرانزده است. سرعت آلخاندرو گارناچو خط دفاعی سیتی را آزار داد، اما پاس نهاییاش دقت نداشت. برونو فرناندز تلاش کرد اما راهی باز نکرد. هر دو تیم به یک امتیاز رضایت دادند. تساویای که گری نویل آن را «عشقبازی» نامید، خالی از آتشی بود که زمانی هیجان را به این دیدار تزریق میکرد. برای سیتی، این دو امتیاز از دست رفته در رقابتی تنگاتنگ با نیوکاسل که درست پشت سرشان کمین کرده و آماده حمله است، گران تمام خواهد شد. گواردیولا از نتیجه ابراز تاسف کرد، مصاحبهاش پس از بازی رگههایی از حسرت داشت: «ما کنترل را در دست داشتیم اما در موقعیت ضربه زدن به آنها قرار نگرفتیم.»
این معمولی بودن است که بیش از همه او را آزار میدهد. سیتی زمانی تیمی بود که همه از آن میترسیدند. آرسنال سبکشان را تقلید کرد، لیورپول برای مقابله با آن سازگار شد و یونایتد تنها میتوانست با حسرت جام پشت جام بلند کردنشان را تماشا میکند. حالا آنها فقط یکی از مدعیان جنگ بر سر سهمیه لیگ برتر هستند، با بورنموث، برایتون و ناتینگهام فارست. ابررایانه اپتا هنوز شانس بالایی برای پنجم شدن سیتی قائل است، اما برای باشگاهی که به سلطه بر سختترین لیگ دنیا عادت داشت، احتمالات و اما و اگرها راضیکننده نیستند.
گواردیولا به هشت بازی و نیمهنهایی جام حذفی چشم دارد و «از چند چیز که برای هدفمان، که صعود به لیگ قهرمانان است، دیدم خوشحالم.» خوشحال از چند چیز؟! خیلی دور از روزهایی که او به چیزی غیر از بهترینها راضی نمیشد. قراردادش تا ۲۰۲۷ ادامه دارد، اما زمزمههای خروج در تابستان بلندتر میشود. آیا او میتواند این امپراتوری را بازسازی کند، یا هر چیزی پایانی دارد؟
برای هوادارانی که هنگام خروج دیبروینه از زمین برایش سرود خواندند، این تساوی خداحافظی تلخ و شیرینی با یک اسطوره بود. برای باشگاه، یادآور افت واضحشان بود. خاندان منچستر سیتی هنوز پابرجاست، اما دیوارهایش ترک خورده.
همچنین بخوانید: شاگردانی که استاد را نگران میکنند؛ گواردیولا باید جزوهها را بازنویسی کند؟